تو به دریا ریختی و من کماکان ماهیام
باز هم ای رود، ممنون از همین همراهیام
کاروانی تشنه بود و یوسفی در چاه و من
من: طنابی که فقط شرمنده از کوتاهیام
سکههایم از رواج افتاد و تاجم زیر پا
تلخ پایان یافت با تو جشن شاهنشاهیام
ماه با سردی به گوش موج عاشق پیشه گفت
هرچه از تو دور باشم بیشتر میخواهیام
رام دام و دانه و بامی نخواهد شد دلم
من کبوتر هم اگر باشم، کبوتر چاهیام
کولهبار بسته دارد باز دل دل میکند
من ولی با اولین پرواز فردا راهیام
#حسنا_محمدزاده
@golchine_sher
ای رؤیت هلال تو آغاز نوبهار
تا کی رصد کنم تو را از پشت این غبار
نه، رؤیتت نمیکنم وقتی نشستهام
با چشمهای غیر مسلّح به انتظار...
#زهرا_سادات_جعفرنیا
#عضوکانال
@golchine_sher
پیش از تو آب معنی دریاشدن نداشت
شب مانده بود و جرأت فرداشدن نداشت
بسیار بود رود در آن برزخ کبود
اما دریغ، زَهرهٔ دریاشدن نداشت
در آن کویر سوخته، آن خاک بیبهار
حتی علف اجازهٔ زیباشدن نداشت
گم بود در عمیق زمین شانهٔ بهار
بیتو ولی زمینهٔ پیداشدن نداشت
دلها اگرچه صاف، ولی از هراس سنگ
آیینه بود و میل تماشاشدن نداشت
چون عقدهای به بغض فرو بود حرف عشق
این عقده تا همیشه سرِ واشدن نداشت
#امام_خمینی #دهه_فجر
#سلمان_هراتی
@golchine_sher
بَر نشاطِ کَس نخور حسرت ،که قسمت، زیرک است
پُشتِ هر گُل می کُند، پنهان هزاران خار را
#علیرضا_شیدا
#عضوکانال
@golchine_sher
آن روز چهقدر آسمان زیبا بود
باران امید، هر کران پیدا بود
شب، کفش نپوشیده فراری شد و رفت
خورشید هنوز در هواپیما بود
#مسعود_یوسفپور
#دهه_فجر
@golchine_sher
ای دوست مخور غم که خدا را داریم
ما مکتب قرآن و دعا را داریم
روزی که همه ز هم شفاعت طلبند
ما پنج تن آل عبا را داریم
#صبا_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
دریغا دلی را بهاری نکرد
کسی را به لبخند یاری نکرد
زمانه به جز یک دقیقه سکوت
برای بشر سوگواری نکرد
فغان بود و خون بود و غم بود و مرگ
ولی هیچکس جاننثاری نکرد
مگر میشود دید و از غم نسوخت؟
مگر میشود بیقراری نکرد؟
مگر میشود دید و ساکت نشست؟
مگر میشود دید و کاری نکرد؟
دریغا دریغا که دست کسی
برای کمک پافشاری نکرد
زمین بانگ «هَل مِن مُعین» برنداشت
جهان نالۀ انتحاری نکرد
مبادا بر این زخم بیالتیام
از این اشکها سیل جاری نکرد
مبادا اگر خشک شد اشک چشم
به خونِ دلِ خویش زاری نکرد
مبادا دعای فرج را نخواند
شب و روز چشمانتظاری نکرد
#رضا_ابوذری
#مقاومت_اسلامی | #فلسطین | #غزه
@golchine_sher
بگذار که این باغ، درش گم شده باشد
گل های ترَش، برگ و برش، گم شده باشد
جز چشم به راهی، به چه دل خوش کند این باغ؟
گر قاصدک نامه برش گم شده باشد
باغ شب من کاش درش بسته بماند
ای کاش کلید سحرش گم شده باشد
بی اختر و ماه است دلم؛ مثل کسی که صندوقچه ی سیم و زرش گم شده باشد
شب تیره و تار است و بلادیده و خاموش
انگار که قرص قمرش گم شده باشد
چاهی ست همه ناله و دشتی ست همه گرگ
خواب پدری که پسرش گم شده باشد
آن روز تو را یافتم افتاده و تنها
در هیبت نخلی که سرش گم شده باشد
پیچیده شمیمت همه جا، ای تن بی سر!
چون شیشه ی عطری که درش گم شده باشد
#سعید_بیابانکی
@golchine_sher
در خیال رفتنی اما نمیدانی چطور
گر نمیمانی نمان بر ماندنت اصرار نیست
ای جفا که میکشی هر دم گریبان مرا
آنچه داری در گره پیراهن است افسار نیست..
#مرتضی_حسینی
@golchine_sher