eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
815 عکس
281 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش کسی باشد و کابوس که دیدی در گوش تو آرام بگوید خبری نیست @golchine_sher
هر یک از دایره جمع به راهی رفتند ما بِماندیم‌ و خیالِ تو به یک جای مقيم... @golchine_sher
دلم گرفته خدایا تو دلگشایی کن من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن... @golchine_sher
لحظه ی بغـض نـشد حفــظ کنم چشــمم را در دل ابـــر نگــهــداری بـاران سخت است @golchine_sher
من در میان جمع و دلم جای دیگریست... @golchine_sher
گذشت از من و حتی به من سلام نکرد نگاه کرد و مرا دید و اعتنام نکرد... گذشته‌های عزیز ِمرا به سُخره گرفت و حفظ شأن مرا پیش خاص و عام نکرد درخت و آینه و آب شاهدند که او- به نام‌های قسم خورده احترام نکرد نپرس اینکه بدی کرد؟ نارفیقی کرد؟ بپرس اینکه از این کارها کدام نکرد؟! برید حکم جدا بودن ِمرا از خویش در این محاکمه تفهیم ِاتهام نکرد...! @golchine_sher
گاهی اگر با ماه صحبت کرده باشی از ما اگر پیشش شکایت کرده باشی گاهی اگر در چاه مانند پدر آه اندوه مادر را حکایت کرده باشی گاهی اگر زیر درختان مدینه بعد از زیارت استراحت کرده باشی گاهی اگر بعد از وضو مکثی کنی تا آیینه یی را غرق حیرت کرده باشی در سال های سال دوری و صبوری چشم انتظاری را شفاعت کرده باشی حتی اگر بی آن که مشتاقان بدانند گاهی نمازی را امامت کرده باشی یا در لباس ناشناسی در شب قدر از خود حدیثی را روایت کرده باشی یا در میان کوچه های تنگ و خسته نان و پنیر و عشق قسمت کرده باشی پس بوده یی و هستی و می آیی از راه تا حق دل ها را رعایت کرده باشی پس مردمک های نگاه ما عقیم اند تو حاضری بی آن که غیبت کرده باشی! مستشار نظامی زمان @golchine_sher
یارب تو مرا به نفْسِ طناز مده با هر چه به جز تست مرا ساز مده من در تو گریزان شدم از فتنهٔ خویش من آنِِ تواَم مرا به من باز مده @golchine_sher
تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست دیدی که گشودی در و من پرنگشودم نظری @golchine_sher
عمار زمان مداح باید روضه‌فهمِ روضه‌خوان باشد تا بیشتر از خود به فکر دیگران باشد مداح یعنی چه؟‌ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» هرچند که با اهل روضه مهربان باشد تزویر یعنی پیکر مولا ته گودال اما علمدار سپاهش در امان باشد! مداح در اوضاع فتنه کیست؟ چون عباس لعنت به مداحی که چون شمر و سنان باشد «یا لَیتَنا کُنا مَعَک» یعنی که هر مداح اهل عمل باشد، چرا تنها دهان باشد!؟ وقتی که از سرهای روی نیزه می‌خواند مداح باید سربلند از امتحان باشد ای وای اگر در فتنه‌ها بر زخم مولایش شمشیر باشد، نیزه و تیر و کمان باشد! باید تمام روضه را با آه سوزان خواند این سینه باید قلۀ آتشفشان باشد وقتی ابوموسی و عمروعاص می‌آیند مداح یعنی آنکه عمارِ زمان باشد دین خدا را با قیام خود به پا دارد پس می‌شود «قد قامتِ» بعد از اذان باشد از روضه‌های حاج قاسم می‌شود فهمید مداح باید قهرمان داستان باشد @golchine_sher
تو خواهی رفت، دیگر حرف چندانی نمی‌ماند چه باید گفت با آن کس که می‌دانی نمی‌ماند؟ @golchine_sher
‌لکنت شعر و..پریشانی و..جنجال دلم چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم کاش می‌شد که شما نیز خبردار شوید لحظه‌ای از من و از دردِ کهنسال دلم از سرم آب گذشته‌ست، مهم نیست اگر.. غم دنیای شما نیز شود مالِ دلم عاشق نان و زمین نیستم این را حتما بنویسید به دفترچه‌ی اعمال دلم آه! یک عالمه حرف است که باید بزنم ولی انگار زبانم شده پامال دلم مردم شهر! خداحافظتان؛ من رفتم کسی از کوچه‌ی غم آمده دنبال دلم @golchine_sher
به كويت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم به دل اميد درمان داشتم درمانده تر رفتم.. @golchine_sher
خشت بر خشت زوایای جهان گردیدم... منزلی امن تر از گوشه تنهایی نیست..! @golchine_sher
آب منم ، تاب منم ، شاعر مهتاب منم شورتویی ، شعرتویی ، عاشق بی تاب منم رام تویی ، کام تویی ، عاشق این جام تویی دار تویی، یار تویی ، عاطفه ی ناب منم زخمه ی این ساز تویی ، زمزمه ی راز تویی شاهد پرواز تویی ، حلقه ی این باب منم ای تن دریایی من ، عشوه ی رویایی من موجب رسوایی من ، آن گل مرداب منم این دل هشیار منم ، محرم اسرار منم خاطر دیدار تویی ، عاشق کمیاب منم راد تویی ، داد تویی ، عاشق فریاد تویی مست تویی ، هست تویی ، ساقی محراب منم درد منم ، داد منم ، ناله و فریاد منم شهره ومشهور تویی ، عاشق تواب منم @golchine_sher
بارها افطار خود را قبل موعد خورده ام بسکه از زیبایی ات الله اکبر گفته اند.... @golchine_sher
اهلِ قدرت کارِ خود را با خدا کی راست کرد هرکه قدرت یافت هر کاری که خود می‌خواست کرد @golchine_sher
دليل گريه و اين بغض بى بهانه منم آهاى موى پريشان بيا كه شانه منم اگر تو گاه به گاهى حماقتى كردى رئيس مكتب افكار احمقانه منم براى آنكه جدا مانده عاشقانه نخوان تكان دهنده ترين شعر عاشقانه منم براى من كه پرم از فراق قصه نگو اگر كتاب تو باشى كتابخانه منم رهايى تو كجا و غم رهايى من تو گير يك گرهى و هزار شانه منم @golchine_sher
‌شب به شب قوچي ازين دهکده کم خواهد شد ماده گرگي دل اگر از سگ چوپان ببرد...! @golchine_sher
کنار پنجره یک جفت چشم بارانی نشسته اند به یک انتظار طولانی @golchine_sher
کنار تـو هر لحظه گویم به خویش که خوشبختیِ بی‌کران با من است @golchine_sher
جهان را غوطه ور در هاله ای از نور خواهد كرد مرا يك روز برق چشم هايت كور خواهد كرد كنارت ساعت روي مچم برعكس می چرخد حضور تو مرا از روز مرگم دور خواهد كرد تمام عمر تک آورده بودم غافل از اينكه خدا جفتی شبيه تو برايم جور خواهد كرد به گل های به روي دامنت جان داده ای،آنقدر كه اطراف تو را شهدش پر از زنبور خواهد كرد نشستی بر لب حوض و حضورت ماه را هر شب به رفتن در حجاب ابرها مجبور خواهد كرد پس از مرگم نيا روی مزارم ،شک نكن عطرت مرا ملزم به بيرون آمدن از گور خواهد كرد @golchine_sher
من از هر قید و بندی جز خیال تو رها هستم در آغوشت به احوال جهان بی اعتنا هستم کنارت آن قَدَر خوب است حالم که نمی فهمم چه مدت پیش هم بودیم یا اصلا کجا هستم اگر روزی فراموشی بگیرم باز خواهی دید تو تنها چهره ای هستی که با او آشنا هستم ببین دیگر من از چشمت نگاهم را نمی دزدم به حس اعتماد چشم هایت مبتلا هستم اگر یک ذره شک داری به عشقم، امتحانم کن خودت آن وقت می بینی از آن دیوانه ها هستم @golchine_sher
شب می‌وزد، تا صبح فانوسی نخواهد ماند از آرزوهایم جز افسوسی نخواهد ماند @golchine_sher
‌جان درد تو یادگار دارد بی‌تو اندوه تو در کنار دارد بی‌تو با این همه من ز جان به جان آمده‌ام جان در تن من چه کار دارد بی‌تو @golchine_sher