سقوط از چشم هایت مردنی جانکاه خواهد شد
نفس وقتی غم آلود است شکل آه خواهد شد
به پایت سوختم تا قد کشیدی ،من زمین خوردم
همیشه عمر شمع از سوختن کوتاه خواهد شد
تو از من دور اما سالها در قلب من بودی
نصیب برکه، تنها نقش روی ماه خواهد شد
درخشانی شبیه شیشه ی افتاده در ساحل
که عابر با نگاهت مدتی گمراه خواهد شد
سرت گرم است بی من، با شلوغی های اطرافت
همیشه باغ بی حاصل تفرجگاه خواهد شد
لزوم فتح قلبت آیه ی انا فتحنا نیست
که هرکس می رسد از راه نادر شاه خواهد شد
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
اسفند روی آتشم این ماه پایانی
یک چین دیگر هم نشسته روی پیشانی
من با بهار و نوشدن بیگانه ام وقتی
بر جیب های وصله دارم نیست ایمانی
بذر امید و عشق باید کاشت اما من
باغی پر از زخمم ، پر از یأس و پریشانی
جایی برای شادی و عید و تحول نیست
دربسته ام روی بهار و عید و مهمانی
چون کهنه فرشی گرد غم در تارو پودم بود
از پشت بام آویختم خود را به آسانی
#سمیه_پرویزی
#عضوکانال
@golchine_sher
از بردن گلّه به چَرا نان میخورد
با غفلت اهل دِه چه آسان میخورد
غمناک تر از دریدن گرگ این بود
که بیشترش را خودِ چوپان میخورد
#ساحل_مولوی
#عضوکانال
@golchine_sher
نَمی از جذبهی چشم تو به دریا برسد
عمر این قوم بعید است به فردا برسد
از منِ سوختهدل روی بگردان، بگذار
بخشی از پیرهنت هم به زلیخا برسد
منِ بیمایه کجا؟ یوسف حُسن تو کجا؟
راضیام از تو به من سهمِ تماشا برسد
نعمت همدم و همصحبت عیسی بودن
گاه لطفیست که شاید به یهودا برسد
بعد از آن روز که موی تو رها شد در باد
گردنت -گرد جنونی- که به هرجا برسد
#حسین_زحمتکش
@golchine_sher
به دریا دل بزن تا بگذری از موج رسوایی
نمیرنجد غریق عشق از طوفان تنهایی
بهجز آیینه وقتی همدمی پیدا نخواهی کرد
چه رنجی میبری از دیدن تکرار زیبایی
صبوریهای من، ای عشق، تاوان گناهم بود
عجب صبر جمیلی بود این صبر زلیخایی!
همان قدری که در دل تشنه پایان دنیایم
همان اندازه سیرابم از این رنج تماشایی
برایم آرزوی زندگی کردهست و میدانم
تو هم، ای مرگ، داری با دل او راه میآیی
#نفیسهسادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
وعده ی صادق نشان از قدرتِ ایمانِ ماست
در حقیقت قطره ای از بحرِ بی پایانِ ماست
در دلِ شب وعده صادق به جانِ صهیونیست
آذرخشی بی امان در لحظه ی طوفانِ ماست
آنچه از اعجاز، دیده مردمِ دنیا به چشم
اندکی از بی شماران ،قدرتِ پنهانِ ماست
صهیونیست این دشمن ظالم اگر گشته ذلیل
وعدهی نصرت ز سوی حضرتِ یزدانِ ماست
در دفاعِ مقتدر از خونِ پاکِ هر شهید
در دل شب سیلی محکم فقط از آنِ ماست
قدرتِ پوشالی صهیون در آن شب شد عیان
شکرِ لله این حقیقت حاصلِ میدانِ ماست
با فلسطینِ مسلمان عهد و پیمان بسته ایم
بر مسلمانان به واقع این همان اعلانِ ماست
این حقیقت (شایق) اینک گشته روشن بر همه
دستِ غیبی در دلِ شب حامی یارانِ ماست
#اکبر_حمیدی_شایق
#عضوکانال
#وعده_صادق
@golchine_sher
و روی سنگ مزارم نوشته میشد کاش
که نوکرت شب جمعه کنار تو جان داد....
#عباس_جواهری_رفیع
#عضوکانال
@golchine_sher
دلواپسم که بر لبت امروز نام کیست
گوشَت به نغمهی که و چشمت به جام کیست
تصویر شاهبیت درخشان چشم تو
ای عشق! مطلع غزل ناتمام کیست
گودال آب و عکس تو ای ماه! ای دریغ!
زیبایی حلال تو امشب حرام کیست
من بوی گل شنیدهام از باد هرزهگرد
جز من شمیم پیرهنت در مشام کیست
من آه، من ملال، من افسوس، من دریغ
از دیگران بپرس که دنیا به کام کیست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
با سلام
انجمن ادبی دلشدگان البرز در نظر دارد اشعارمربوط به طوفان الاقصی و وعده ی صادق را دررابطه فلسطین مظلوم و جنایتهای اسرائیل نامشروع کودک کش در کتابی به همین عنوان گردآوری و چاپ نماید خواهشمند است اشعار خودتان را به پی وی بنده در ایتا ارسال فرمایید
اکبر حمیدی رئیس انجمن ادبی دلشدگان البرز
@akbar_hamidy
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
از زندگی عادی ما می ترسند
از شادی و آبادی ما می ترسند
ما گوش به فرمان ولایت هستیم
از ریشه ی اجدادی ما می ترسند
#نوروزرمضانی
#مرگبر_اسرائیل
@robaiiyat_takbait
صبح است بیا در دل ما شور بریز
خورشید صفت به جام ما نور بریز
ای معجزه ی عالم هستی ای عشق
غمهای جهان را بتکان دور بریز
#محمود_عباسی_عقدا
@golchine_sher
.
بگو که رونق این خانه را کجا بردی؟
چراغ روشن کاشانه را کجا بردی؟
به دور شمع تو مشتاق سوختن بودم
مطاف و مشهد پروانه را کجا بردی؟
شراب تلخ کجا و نگاه شیرینت!
شراب و ساغر و میخانه را کجا بردی؟
بهروی شانۀ تو رد پای اشک من است
دلیل گریۀ من! شانه را کجا بردی؟
بهجای چای، سر سفره آه میریزم
صفای سفرۀ صبحانه را کجا بردی؟
#زینب_نجفی
#راجی
@golchine_sher
ای دوستان چه شد سر و سامان عمر من ؟!
در خون نشسته دیدهی گریان عمر من
یک روز خوش نیافتم از لحظه های خویش
آه چه کس گرفته گریبان عمر من ؟!
هر روز درد ، غصه ، گرفتاری و عذاب
دست بلاست خورده به دامان عمر من
دارم به سمت گله ای از گرگ می روم
ما بین دشت گم شده چوپان عمر من
من خواستم که اهل خدا باشم ، از قضا
آمیخته به کفر شد ایمان عمر من
صد سال رنج در تن سی سالهی من است
چیزی نمانده است به پایان عمر من ...
#میلاد_خانی
@golchine_sher
روزگاری دل رمیدهی من
از دو گلچهره بوسهای میخواست
آن یکی سرکشید و ناز افزود
وین یکی بوسه داد و بزم آراست
این یکی از شراب بوسه خویش
کرد سرشار مستی طربم
وان یکی در سراب وعدهی دور
میدواند هنوز تشنه لبم
بوسههایی که این یکی دادهست
گرچه شیرینتر از می و شکر است
دل دیوانه باز میگوید
لذت آن نداده بیشتر است
#هوشنگ_ابتهاج
@golchine_sher
زمین انداختم زیر علم بارِ گناهم را
و شستم با گلابِ گریهام روی سیاهم را
به دیوارِ عزایت میخکوبم مثل بیرقها
نخواهم داد، حتی آجری از تکیهگاهم را
هزار و نهصد و پنجاه لشگر اشک آوردم
که شاید مرهمت باشد؛ بگیر از من سلاحم را
دم هَلمِنمُعینت چارده قرن است در گوش است
که باشم لحظهای سرباز، شاه کمسپاهم را
هزار و چارصد سال است دنبال تو میگردم
بیانداز از مسیر کج به راه راست، راهم را
همیشه سایهی دست تو را روی سرم دیدم
همیشه آرزو کردم ببوسم سرپناهم را
به دیوار اتاقم نیست تقویمی به جز بیرق
غم روز دَهُم گم کرده روز و سال و ماهم را
#رضا_قاسمی
#امام_حسین_ع_مناجات
@golchine_sher
به سمت جادهی دلخواه میروم در خواب
به بینهایتِ ناگاه میروم در خواب
شبیه کودکیام، بادبادکی در دست
دوان دوان به سوی ماه میروم در خواب
گرفته خواب مرا چشمهای آهویی
به شوق او به کمینگاه میروم در خواب
کجای شب به تو ایمان بیاورم ای عشق!
برای یافتنت راه میروم در خواب
مرا صدا زدی؛ اما صدا صدای تو نیست
چقدر بی تو به بیراه میروم در خواب
همیشه میپرم از خواب خود، نمیدانی
چگونه در شب جانکاه میروم در خواب؟
چقدر ساده به من شب به خیر میگویی
مرا ببین که به اکراه میروم در خواب
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
آنان که فقط یک سرِ بی مخ دارند؛
از سیلی ما نشانه بر رخ دارند؛
آن حمله ی سنگین پر از موشک را؛
با ریزپرنده قصد پاسخ دارند...
#زائر
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
رها کُنش که بفهمد بلای طوفان چیست
پرندهای که ندانست لطف زندان چیست
چه لالهها که در این دشت واژگون شدهاند
یکی بپرسد از ایشان که در گریبان چیست
طبيب بود که درد مرا دو چندان کرد
که گفت عاشقی، اما نگفت درمان چیست
من از صفات رئوف الرحیم دانستم
امیدبخشترین آیههای قرآن چیست
اگرچه معتقدم هرچه هست حکمت توست
بگو که فلسفهی رنجهای انسان چیست؟
#هادی_محمدحسنی
@golchine_sher
ای ساکنان خانه های وحشت زا و محله های خالی و گورهای تاریک!
ای خفتگان در خاک!
ای غریبان!
ای اهل تنهایی!
ای اهل وحشت!
شما پیش از ما رفتید و ما به دنبال شما،به شما می پیوندیم.
🔸امّا در خانه هایتان دیگران سکونت کردند، و امّا زنانتان با دیگران ازدواج کردند، و اموالتان در میان دیگران تقسیم شد! این خبر ما هست،
شما چه خبری دارید؟
#حضرت_علی_ع
#نهج_البلاغه
@golchine_sher
من به قلبم شیوه ی عشق تو را آموختم
همچو آتش در غمت ،دنیای خود را سوختم
همچو برگی در خزان آواره در دستان باد
زردی رخ را به سرخیِ وصالت دوختم
#رسول_مومنی
#عضوکانال
@golchine_sher
اگر دیداری هم نباشد،
حتی اگر لمسی هم نباشد،
بیدلیل برای بعضیها،
همیشه جایی در دلهایمان هست
#جمال_ثریا
@golchine_sher
اگر یک تکّه نخ و سوزن داشتم،
خودم را به تو میدوختم!
مثل دکمهی پیراهنت،
باوقار؛ سر برسینهات!
خوشبختترین دکمهی دنیا بودم،
درست روی قلبت...
#چیستا_یثربی
@golchine_sher
ابر میبارید بر آیندهی دلگیر من
خنده میزد کاتب تقدیر بر تدبیر من!
اشک میآمد به استقبال ما وقت وداع
سخت میلرزید در چشمان او تصویر من
شرم اگر مانع نمیشد، بیشتر میدیدمت
بگذرند ای کاش چشمان من از تقصیر من
با سخنچینی مرا از چشم او انداختند
سادهلوحان غافلند از آه پر تأثیر من
مُصحفی هستم میان مکتب کج فهمها
هرچه میخواهند میگویند در تفسیر من
هیچ ابری موجب خاموشی خورشید نیست
روسیاه است آن که کوشیدهست در تحقیر من
#حسین_دهلوی
@golchine_sher
فرق است میان آنچه در باور توست
با فلسفه ی جهان که دُور و بَرِ توست
یک روز زمین به زیر پایت فرش است
یک روز زمین لحافِ رویِ سر توست
#ساحل_مولوی
#عضوکانال
@golchine_sher