eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
895 عکس
307 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
نگـــــاهــــش پرنیـــانی از گـــلِ یــاس دو دستش شاخه‌ی طوبای احساس چـو دریــــا بر زمیــن زد خــواهــشِ رود عطش شرمنده شد از عشقِ عباس () @golchine_sher
آتشی در خیمه‌ها دارد فروزان می‌شود پیکری آماده‌ی سُمِّ ستوران می‌شود قلب اهل آسمان می‌سوزد از داغ حسین عرش حق آماده‌ی شام غریبان می‌شود بود آرامش درون خیمه تا عبّاس بود عصر عاشورا، درون خیمه طوفان می‌شود از عطش کام یتیمان حرم گردیده خشک آب هم شرمنده‌ی سقای عطشان می‌شود می‌چکد از دیده‌ی محزون زینب سیل خون زلفِ ایتام حسینِ او پریشان می‌شود نغمه‌ی "هَیهات مِنّا الذِّلَّه" می‌آید به گوش زین نوا کاخ ستم یکباره ویران می‌شود اندک اندک فصل جانسوز اسارت می‌رسد سهم پای کودکان خار مغیلان می‌شود خیمه‌ها چون شعله‌ور شد خاطراتی تازه شد گفت زهرا کربلا هم بیت الاحزان می‌شود... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا حسین... به چشمانِ برادر دوخت اَندوهِ نگاهش را و پشت ابری از تیر سه سر گُم کرد ماهش را علم روی زمین یعنی سپاهی بی علمدار است علم روی زمین یعنی که او پشت و پناهش را ... گرفت او آخرین سر_دار خود را روی دستانش به تیر دشمنان داد آخرین مرد سپاهش را و می دانست آهش آسمان را تیره خواهد کرد که غم می دید از هر سو ، فرو می خورد آهش را «صراط المستقیمِ» چشمهایش را نفهمیدند فقط تیر سه شعبه رو به او کج کرد راهش را ! به چشمان خودش سنگ تمام دشمنان را دید که پر کردند با شمشیر و نیزه قتلگاهش را زنی بعد از هزاران زخم شمشیر و زبان در شام به چشمان برادر دوخت اندوه نگاهش را @golchine_sher
عطش، آتش، طَفِ داغِ محرّم دریغ از آن همه پیمانه یک نَم گلوی طفلکی شش ماهه خشکید وضوی گریه می گیرم دمادَم @golchine_sher
باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر باز خودکار و دل آشوبی و هنگامه ی دیگر ریخته کوچه به کوچه همه جا مجلس روضه چقدر اشک که پنهان شده در چادر مادر چقدرحال عجیبی ست در این ظهر تلاطم که خطر ریخته در حوصله اش باز مکرر هیئت سینه زن وزمزمه و پای برهنه هرقدم تکیه و شربت همه جا چای معطر ظهر دم کرده و روز دهم و عطر نمازش آخرین سجده ی مولا ،صف ابلیس برابر این همه قرص قمر ریخته در دشت خدایا دیده تاریخ به خود باز از این منظره بهتر؟ دشت یکپارچه عشق است پراز پاره ی قرآن هرقدم جلوه ی هفتادو دو خورشید به منبر این همه زخم کجا دیده کسی بر تن بی سر؟ هیچکس نشنود این گونه دگر روضه ی خواهر چهارده قرن گذشته است ازاین روضه هنوزم یک جهان می شود ازاین غم جانسوز مکدر دود اسپند و من و شام غریبان عزایش باز هم نم نم باران و من و خیسی دفتر @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خون خدا از ارتفاع خون تو رفتیم تا خدا آری خداست با تو و هستی تو با خدا افتاد شور حادثه در بند بند تو برخاست هر رگ تو چو فواره تا خدا ! خون خدا ندیده کسی ، جای حیرت است می خواست راز خویش شود بر ملا خدا ! گودال شد دهان زمین ، باز مانده است تاصبح روز حشر بگوید : خدا ! خدا ! تن را نشانده است به گودال و سر به نی اینگونه برده است تو را از دو جا خدا ! تا لب شود تمام تنت وقت دیدنش مامور کرد سمت تو هر تیغ را خدا ! آغوش را گشودی وگفتی من آمدم دیگر نفس نمانده برایم بیا ! خدا ! *** روی زمین نبود مکانی بلندتر ما را کشاند سمت خود از کربلا خدا ما را چه جای ترس که از ابتدا شدی تو کشتی نجات و خدا نیز ناخدا ! @golchine_sher
میشود اهل محرم شده و پیر نشد تن مجروح تو را دید و زمینگیر نشد حلقه ی سلسله ها چله نشین غم تو میشود همسفرت بود و به زنجیر نشد نامه ها سنگ شدند و همه آیینه شکن می شود آینه در آینه تکثیر نشد نیزه در نیزه به خون نامه نوشتند تو را در کتاب غم تو کیست که تحریر نشد قاری حنجره ی خشک تو ای سوره ی نجم سجده در سجده مگر خنجر و شمشیر نشد از ازل تا به ابد جلوه ی مصباح هدی جزبه نی شرقی آیات تو تقریر نشد ذوالجلالی و الاکرام؛؛عزیزی همه جا جز عدوی تو در این معرکه تحقیر نشد محفل انس به پا گشته و در مکتب عشق غیر قرآن تو در مدرسه تفسیر نشد آنقدر پر شده از حُسن تو حجم ملکوت که به هیچ آینه توصیف تو تصویر نشد دامها هرچه فکندند !!غزال غزلم آهوی چشم تو افتاده به نخجیر نشد میزنی رحل اقامت به سلیمانیِ عشق هدهد روح تو در خاک ؛ زمین گیرنشد صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین @golchine_sher
از سوی‌ زائران‌ تو‌ ای آشنا‌ سلام‌ از‌ تو‌ علیک گفتن‌ و از سمت‌ ما سلام‌ آن‌ کربلا نرفته‌ چه‌ دیده است‌ در جهان‌ خوش‌ آنکه‌ گفت‌:در حرم باصفا‌‌ سلام‌ هر جا‌ که‌ مجلسی‌ ایست‌ به‌ یادت‌‌ به‌ پا‌ حسین آنجاست‌ نغمه‌ های غریب‌ "تو را سلام" کردی‌ مس‌ِ وجود‌ِ جهان‌ را طلای‌ ناب ای‌ کیمیا‌گرِ‌ دلِ‌ از خود رها سلام‌ با‌ قلب های عاشق و شش‌ گوشه‌ می‌دهند از‌ دور؛ عاشقان‌ طرف کربلا سلام جامانده‌ ها همیشه تو را یاد می‌کنند بعد از نمازِ عشق و زیارات‌ِ با سلام‌ ما مردمان غم زده بر دل نهاده ایم‌ آغاز‌ و آخر همه ی روضه ها سلام @golchine_sher
قصه ی سر أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﻭ ﺭﻗﻴﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ؟ [ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻬﻦ ﺩﺷﺖ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺍﺳﺖ . ]( کهف ٩) در دیاری که منم ،سر ،بَرِپیکر عجب است دادن سر نه عجب ،داشتنِ سر عجب است ما که از روزِ ازل ،خانه خرابیم چه باک خانه‌ای باهمه یِ این در و پیکر عجب است کشته یِ ما به کفِ بادصبا نیست عجب مردنِ ما به دلِ خانه و بستر عجب است برسرِ نیزه چنین خواند به هر جای،حسین غیرِماکی به جهان،قصه یِ دیگرعجب است کاروانی و سرِحضرتِ خورشید،به پیش گرکه زینب نَدَود درپیِ این سرعجب است بر سَرِ خارِ مغیلان، قدمم نیست عجب دلِ من گر نرود در پیِ دلبرعجب است... @golchine_sher