eitaa logo
گلچین شعر
14.4هزار دنبال‌کننده
846 عکس
294 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
از سوی‌ زائران‌ تو‌ ای آشنا‌ سلام‌ از‌ تو‌ علیک گفتن‌ و از سمت‌ ما سلام‌ آن‌ کربلا نرفته‌ چه‌ دیده است‌ در جهان‌ خوش‌ آنکه‌ گفت‌:در حرم باصفا‌‌ سلام‌ هر جا‌ که‌ مجلسی‌ ایست‌ به‌ یادت‌‌ به‌ پا‌ حسین آنجاست‌ نغمه‌ های غریب‌ "تو را سلام" کردی‌ مس‌ِ وجود‌ِ جهان‌ را طلای‌ ناب ای‌ کیمیا‌گرِ‌ دلِ‌ از خود رها سلام‌ با‌ قلب های عاشق و شش‌ گوشه‌ می‌دهند از‌ دور؛ عاشقان‌ طرف کربلا سلام جامانده‌ ها همیشه تو را یاد می‌کنند بعد از نمازِ عشق و زیارات‌ِ با سلام‌ ما مردمان غم زده بر دل نهاده ایم‌ آغاز‌ و آخر همه ی روضه ها سلام @golchine_sher
قصه ی سر أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا ﺁﻳﺎ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﻭ ﺭﻗﻴﻢ ﺍﺯ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻱ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ؟ [ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ ; ﺯﻳﺮﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﻬﻦ ﺩﺷﺖ ﻫﺴﺘﻲ ﻧﺸﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺷﮕﻔﺖ ﺍﻧﮕﻴﺰﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺍﺳﺖ . ]( کهف ٩) در دیاری که منم ،سر ،بَرِپیکر عجب است دادن سر نه عجب ،داشتنِ سر عجب است ما که از روزِ ازل ،خانه خرابیم چه باک خانه‌ای باهمه یِ این در و پیکر عجب است کشته یِ ما به کفِ بادصبا نیست عجب مردنِ ما به دلِ خانه و بستر عجب است برسرِ نیزه چنین خواند به هر جای،حسین غیرِماکی به جهان،قصه یِ دیگرعجب است کاروانی و سرِحضرتِ خورشید،به پیش گرکه زینب نَدَود درپیِ این سرعجب است بر سَرِ خارِ مغیلان، قدمم نیست عجب دلِ من گر نرود در پیِ دلبرعجب است... @golchine_sher
حضرت_زینب_س_عصر_عاشورا زبان_حال_حضرت_زینب_س این‌ همه‌ راه‌ دویدم‌ ز پی‌ دلدارم به‌ امیدی‌ که‌ در این‌ دشت‌ برادر دارم کاش‌ می‌شد به‌کنار‌ بدنت‌ جان‌ بدهم فکر‌ همراهی‌ با شمر‌ دهد آزارم خیز و نگذار که‌ ما را به‌ اسیری‌ ببرند منکه‌ از راهی‌ بازار شدن‌ بیزارم اسب‌ها! پای‌خود از سینهٔ‌ او بردارید من هم‌ از این‌ تن‌ بی‌سرشده‌ سهمی‌ دارم یک‌ عبا داشتی‌ و خرج‌ علی‌اکبر شد با چه‌ از روی‌ زمین‌، جسم‌ تو را بردارم به‌ وداع‌ من و تو خیره‌ بُود چشم‌ رباب‌ خواندم‌ از طرز‌ نگاهش‌ که‌ منم‌ دل‌ دارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا چقدر بی تو کِسِل می‌شود حسین هرکس نمانده با تو خِجِل می‌شود حسین شیرین شده‌ست زندگی ما، به ذکر تو این چای تلخ حاوی هِل می‌شود حسین اثبات می‌کنیم که عشق تو دین ماست در هر کجا مباحث علمی شود حسین هرکس که مانده با تو سرافراز می‌شود هرکس نمانده پای تو وِل می‌شود حسین آه! این چه‌حکمتی‌ست که سنگ سیاه سخت با گریه در عزای تو «دل» می‌شود حسین از زیر پا به روی سر خلق می‌رود خاکی که در عزای تو گِل می‌شود حسین @golchine_sher
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش @golchine_sher
خوش آمدی برادر من قرص آفتاب بر جان خسته این لاله ها بتاب قرآن بخوان صدای تو آرامش دلم آنگاه روی این نی بی انتها بخواب @golchine_sher
امام_حسین علیه السلام روز_عاشورا این عطر خوش از رایحه ی پیرهن توست این شیشه ی بشکسته گمانم که تن توست سجاده ی افتاده به محراب کمان ها باور کنم ای عرش معلا بدن توست؟ در گوش نسیم سحر و باد مخالف تنها خبر کشته و بی سر شدن توست تکثیر شدی در همه ی دشت چنان که امروز تمام تن صحرا وطن توست تقطیع شدی سوره ی والشمس محمد افتاده ای و باد به فکر کفن توست @golchine_sher
نذر قمر بنی هاشم ماه قبیله جلوه ی تابان گرفته بود یک کهکشان ستاره به دامان گرفته بود بر دوش مشک خالی و در چشم خیل اشک زینب برای بدرقه قرآن گرفته بود در کاسه های خالی طفلان عطش وزید در چشم های بدرقه باران گرفته بود حالا فرات مانده و سقا و مشک او موج نگاه علقمه سامان گرفته بود مشکش پرآب کرد، به صحرا شتاب کرد دریا به دوش داشت، عمو جان گرفته بود در راه خیمه گاه امانش نمی دهند بی دست بود و مشک به دندان گرفته بود تیری به مشک خورد عمو از کمر شکست با یک عمود واقعه پایان گرفته بود @golchine_sher
افتاده غزل در دل تاب وتب خانه من هستم وتنهایی وشعر شب خانه آویخته از پنجره مرثیه دمادم دیوار شده نوحه گر مکتب خانه صد قطعه رباعی ست در آشوب سماور کتری شده زنجیر زن موکب خانه انگار شده علقمه دستان پر آبم نوشیده عطش هرنفس از مشرب خانه جوشیده دم محتشم انگار دوباره گل کرده غزل در غزلش برلب خانه با شال سیاه و قلمم روضه فراهم با نوحه در آمیخته هر مطلب خانه سقا و علم مقتل و یک پیکر بی سر تفسیر کند حادثه را زینب خانه ‌ @golchine_sher
یادی کنیم از پدر آیت‌الله بهجت؛ مرحوم کربلایی محمود بهجت فومنی ؛ شاعر شعر معروف و قدیمی : "امشبی‌ را شه دین در حرمش مهمان است عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است مکن ای صبح طلوع" رحمت خدا بر ایشان و فرزند صالح او ... @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080