✳️درد دل با شهیدان
سرهایتان که رفت ، سربندتان چه شد ؟
دلهای ما گرفت ، لبخندتان چه شد ؟
این شهر کوفه است ، از یاد رفته اید
مردان ما زیاد ، مانندتان چه شد ؟
این شهر بی شما ، مرداب رنگهاست
موجی نشد بلند ، اروندتان چه شد ؟
مردان ادعا ، کردند هی دعا
اما اثر نکرد ، سوگندتان چه شد ؟
عکسِ مزارتان ، کم رنگ و پر غبار
یاد پدر کجاست ؟ ، فرزندتان چه شد ؟
#سید_محمد_حسین_ابوترابی
#عضوکانال
@golchine_sher
تنت یک شاهکار تازه در دنیای معماری ست
لبت شیرین ترین تجویزِ دکان های عطاری ست
خدا را شکر هم عصرِ توام،می بینمت گاهی
که جز این هر خیالی در سرم باشد طمع کاری ست
تو تنها اتفاق خوب این دنیای غمگینی
به لطف توست در این سرزمین شعری اگر جاری ست
چه فرقی میکند اهل کجای این جهان باشی
وطن آغوش امنِ آدمی که دوستش داری ست
تو رودی میروی من کوه غمگینی که میداند
که حتی فکر کردن به تو هم نوعی خودآزاری ست
چه بیم از مرگ جاِن خسته را، لالایی پاییز
برای برگ خشکی مثل من توفیق اجباری ست
تصور میکنم نزدیکمی، میبوسمت حتی
و این تنها گناهم بعد عمری آبروداری ست
#سجاد_صفری_اعظم
@golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
کپی فقط با نام شاعر
کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏
@golchine_sher
@robaiiyat_takbait
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحی که بخیر از گل روی تو شود
عشق آید و دل پر زده سوی تو شود
در هر نفسم صد هوس عشق به تو
درگیر هوای خوش بوی تو شود
#فاطمه_یارندپور
#عضوکانال
@golchine_sher
بعد از نگاهت در دلم طوفان به پا شد
ویرانهام کردی ، درونم کودتا شد...
بعد از نگاهت آسمان چشمهایم
با قدرتی از جنس باران آشنا شد
من تازه فهمیدم برای با تو بودن
باید به دردِ تازهای هم مبتلا شد
از خود گذشتن کار هر پروانهای نیست
تا در میان آتش عشقت فنا شد...
ای کاش من در آتش عشقت بسوزم
شاید که جانم پر گرفت و کیمیا شد
#الهه_نودهی
#عضوکانال
@golchine_sher
از جان و دل اگر چه تو را دوست دارمت...
ناچار می روم و به خدا می سپارمت!
هرچند واقعیت تو سهم من نشد...
در خواب ها به سینه ی خود میفشارمت
شب ها کنار خاطره و جای خالیت
اصلا چگونه می شد عزیزم نبارمت
فرهادوار گرچه نشد جان دهم ولی...
با تیشه به روی هر غزلی می نگارمت
هرگز نشد که سهم دل ساده ام شوی
یک عمر گرچه ثروت خود می شمارت
گل می کُنی دوباره ولی در دلی جدید
ای بذر امید من که نمی شد بکارمت
#طاهره_اباذری_هریس
@golchine_sher
يُلامِسُونَ قلبِي أولئِكَ الذين
ينتبِهُون لتفاصِيلي الصَّغيرة
التي لا أنتبِهُ أنا لها
قلبِ من را
کسانی لمس میکنند
که به جزئیاتِ کوچک در من
که خودم متوجه آنها نیستم، توجه دارند...
#جبران_خلیل_جبران
@golchine_sher
تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را
و به لبخند دروغین تو پرداختنم را
نقش لبخند به شمشیر شما حک شده است
وای بر من سره از ناسره نشناختنم را
" خامی و ساده دلی شیوهی جانبازان نیست "
سوء تعبیر مکن سوختن و ساختنم را
" سرِ ما خاک ره پیر مغان خواهد بود "
چشم بگشای و ببین شیوهی سر باختنم را
تیغ بر زندگی و آخرتم آختهای
منتظر باش که فرمان برسد آختنم را
دست بر ماشه ، به ماهیت من زل زدهای
غلطی کن که ببینی شرر تاختنم را
جنگ جنگ است ، چه با تیغ چه با پرچم صلح
تو مگر خواب ببینی سپر انداختنم را
#علی_اکبری
#عضوکانال
@golchine_sher
ای که در جان منی اما دلت با دیگریست
قصه ی عشق من و تو قصه ی دیو و پریست
تیر مژگان تو آسان صید دلها کرده است
جان سپردن در رهت ؛ آغاز راه دلبریست
یک نظر کردی و خواندم از نگاهت عشق را
چشم زیبای تو استاد زبان زرگریست
عبد چشمان توام ؛ تا جان بُوَد در تن مرا
بنده ی عشق تو بودن ابتدای سروریست
مرگ دل با دور ماندن از رُخَت کامل شود
چون ز رویت دور ماندن حُکم تیر آخریست
#افسانه_ضیایی_جویباری
#عضوکانال
@golchine_sher
این دل شکستنی است کمی التفات کن
در حمل و نقلِ این دلِ من احتیاط کن!
دارد هوای رابطه ها خوب می شود
کوشش برای وُسعتِ این ارتباط کن
ای مهربان! که قهرِ تواز حد گذشته است
فکری برای پاسخِ این شایعات کن
من با کمی نگاه و عسل خوب می شوم!
درمانِ من به داروی چای و نبات کن!
بگذر ز شاه و فیل و وزیر و سپاه و اسب
رُخ بر رُخم گُذار، مرا کیش و مات کن!
بازارِ شعر و عاطفه و گُل کساد شد
قدری کنارِ کوچه ی باران بساط کن
قلبم به دستِ توست، مبادا که بشکنی
جانِ تمامِ آینه ها احتیاط کن !
#یدالله_گودرزی
@golchine_sher
چند وقتیست که از حال دلم بی خبری
بی خیال از من و از حال دلم میگذری
مثل گنجشک غریبم که به تو انس گرفت
باید ای عشق بمانی و از اینجا نپری
بسکه در فکر وخیالم به تو پرداخته ام
همه دم شاید و اما و ولی و اگری
کاش مثل نفسم تا دم آخر باشی
حرف رفتن نزنی ، جان زجهانم نبری
کاش یک لحظه در آیینه به خود زُل بزنی
که ببینی چقَدَر ناب و بدیع الاثری
پای عشق تو نشستن بخدا می ارزد
که تو از هرچه ؛دل انگیز تری، ناب تری
اینهمه با دل من از غزل و گل گفتی
غافل از اینکه خودت وقت عمل بی ثمری
مثل عطر گلِ قمصر همه جا می پیچی_
بر سر شانه ی طوفان همه جا دربدری
غرق آغوش منی ماهی خوش رقصِ نفس
مثل شبها که میان دلِ برکه،،، قمری
تا کجا سلسله ی زلف بریزی سرِ دوش
پیِ برچیدن ناز تو ندارم ، کمری
#اکــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher