eitaa logo
گلچین شعر
14.5هزار دنبال‌کننده
874 عکس
305 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همرنگِ  سپیده و  سپیدار شوید مشتاقِ سلام و مستِ دیدار شوید روشن شده چشم آسمان ،صبح بخیر در می زند آفتاب بیدار شوید  @golchine_sher
گرمی لبخند از آواز بنان برداشته چشم از فیروزه‌های اصفهان برداشته حس معصوم نگاه غرق در اعجاز را از دعاهای مفاتیح الجنان برداشته بعدها هرکس بخواند نقلی از زیباییش از غزل‌های من آتش به جان برداشته عشق مدت‌هاست این روح سراسر درد را برده بر بام جنون و نردبان برداشته فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد جفت معصوم تو را از آشیان برداشته بشکند دستش گلم هرکس تو را از من گرفت کیسه ی باروت از ستارخان برداشته @golchine_sher
ما را کبوترانه وفادار کرده است آزاد کرده است و گرفتار کرده است بامت بلند باد که دلتنگی‌ات مرا از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است تنها گناه ما طمع بخشش تو بود ما را کرامت تو گنه کار کرده است چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر قربان آن گلی که مرا خوار کرده است @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما تا گلو از دوری تو گریه داریم بغضیم و روی شانه ی خود بیقراریم خورده گره با ما غمی از جنس هجران چندیست درگیر سر موی نگاریم چنگ زمانه می‌زند بر استخوان‌ها زخمی ترینِ زخمه ی محزون تاریم درویش مسلک با بزرگان می نشینیم از لذت افتادگی در افتخاریم از صبح تا وقت غروب از ابر دیده سیلابها بر دوش باران میگذاریم از خون دیده نقشِ یک دنیا سیاهی بر دفترِ صدپاره ی دل می نگاریم ما را به ما وا می‌گذاری حی داور؟ خود خوبتر دانی که ما نا اعتباریم چندیست اینجا ابرها مات و عقیمند بر این زمین یائسه تا کی بباریم یک لحظه غفلت کرده و یک عمر نادم بر ردّ پای مانده از یاران غباریم @golchine_sher
می‌خواهمت چنان که شب خسته خواب را می‌جویمت چنان که لب تشنه آب را محو توام چنان که ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را بی‌تابم آنچنان که درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره تاب را بایسته‌ای چنان که تپیدن برای دل یا آنچنان که بال پریدن عقاب را حتی اگر نباشی، می‌آفرینمت چونانکه التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را ۸ آبان سالروز درگذشت قیصر امین‌پور @golchine_sher
<< دام عشق>> اسیر عشقم و معشوق من کنارم نیست چه شد مگر، که، کنارم دگر نگارم نیست شبیه موج پریشان زدم به ساحل او پناه من نشد و ساحل قرارم نیست هوا هوای غزل گشته و دلم تنگ است قلم برای نوشتن در اختیارم نیست به باغ خاطره رفتم دلم بهانه گرفت کسی که برده قرارم، سر قرارم نیست دلم شکست و نشستم کنار تاک به خاک خزان به مثل من و رنگِ زرد و زارم نیست گشوده پای خزان را غمش به باغ دلم خبر ز رویش و شادابی بهارم نیست در این دیار بمیرم اگر ز تنهایی امید مویه و زاری سر مزارم نیست @golchine_sher
با عمر کم اش دغدغه ی خاک وطن داشت پیراهنی از زخم در این راه به تن داشت با عشق خمینی به دل حادثه می زد با پرچم ایران تن او میل کفن داشت هر ثانیه غلتیده به خون سرو رشیدی هر بار غمی تازه به جان، بوم کهن داشت روزی که وطن تشنه ی شق القمری بود او در سرش اندیشه ی «فهمیده» شدن داشت در گوش زمین صحبت از مردی او بود تاریخ اگر تا که به امروز دهن داشت! @gida13 @golchine_sher
گاهی آرزو می‌کنم همه‌ی زندگی‌‌ام در نان تازه و نیمکتی سبز در پارک خلاصه شود‌ @golchine_sher
🙏🙏🌷 این یک دعوتنامه رسمی برای شماست🙏 📢 شعر امروز امازندران و کتابخانه عمومی شهیدان نجاریان تقدیم می کنند؛ "۲۸ مین محفل بزرگ شاعران مازندران" 📘با رونمایی از کتاب دومین مجموعه شعر انتشارات 🍃 و شعرخوانی شاعران محافل ادبی مازندران ⬅️ با گفتمان: استاد 🕰️ زمان: ۹ آبان ساعت: ۱۵:۳۰ 🏠 مکان: ، جنب میدان جهاد(اوقاف)کتابخانه شهیدان نجاریان (حضور برای عموم آزاد و رایگان است.) ☎️جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۱۱۳۲۳۶۲۱۰۰تمای حاصل فرمایید. @meysamranjbar_channel کانال اطلاع رسانی محافل ادبی مازندران
گاه از گرما و گاه از سوز سرما سوختیم حرف را در پشت لبهای نگهبان دوختیم ما زمین خوردیم و خنده بر لب دنیا نشست ما صبوری را به لطف روزگار آموختیم بارها بر تشنه کامان آب رأفت داده ایم لطف کردیم و جفا در پاسخش اندوختیم نام ما افتاد از چشم قلم این تازه نیست از جفایش بارها شعله به جان افروختیم ما عسل را داده ایم و زهر با خود برده ایم سال ها پروانه بودیم و دمادم سوختیم @golchine_sher