همرنگِ سپیده و سپیدار شوید
مشتاقِ سلام و مستِ دیدار شوید
روشن شده چشم آسمان ،صبح بخیر
در می زند آفتاب بیدار شوید
#شهراد_میدری
@golchine_sher
گرمی لبخند از آواز بنان برداشته
چشم از فیروزههای اصفهان برداشته
حس معصوم نگاه غرق در اعجاز را
از دعاهای مفاتیح الجنان برداشته
بعدها هرکس بخواند نقلی از زیباییش
از غزلهای من آتش به جان برداشته
عشق مدتهاست این روح سراسر درد را
برده بر بام جنون و نردبان برداشته
فکر کن گنجشک باشی و ببینی گردباد
جفت معصوم تو را از آشیان برداشته
بشکند دستش گلم هرکس تو را از من گرفت
کیسه ی باروت از ستارخان برداشته
#حامد_عسكری
@golchine_sher
ما را کبوترانه وفادار کرده است
آزاد کرده است و گرفتار کرده است
بامت بلند باد که دلتنگیات مرا
از هرچه هست غیر تو بیزار کرده است
خوشبخت آن دلی که گناهِ نکرده را
در پیشگاه لطف تو اقرار کرده است
تنها گناه ما طمع بخشش تو بود
ما را کرامت تو گنه کار کرده است
چون سرو سرفرازم و نزد تو سر به زیر
قربان آن گلی که مرا خوار کرده است
#فاضل_نظرى
@golchine_sher
ما تا گلو از دوری تو گریه داریم
بغضیم و روی شانه ی خود بیقراریم
خورده گره با ما غمی از جنس هجران
چندیست درگیر سر موی نگاریم
چنگ زمانه میزند بر استخوانها
زخمی ترینِ زخمه ی محزون تاریم
درویش مسلک با بزرگان می نشینیم
از لذت افتادگی در افتخاریم
از صبح تا وقت غروب از ابر دیده
سیلابها بر دوش باران میگذاریم
از خون دیده نقشِ یک دنیا سیاهی
بر دفترِ صدپاره ی دل می نگاریم
ما را به ما وا میگذاری حی داور؟
خود خوبتر دانی که ما نا اعتباریم
چندیست اینجا ابرها مات و عقیمند
بر این زمین یائسه تا کی بباریم
یک لحظه غفلت کرده و یک عمر نادم
بر ردّ پای مانده از یاران غباریم
#اکرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
میجویمت چنان که لب تشنه آب را
محو توام چنان که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیدهدمان آفتاب را
بیتابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره تاب را
بایستهای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را
حتی اگر نباشی، میآفرینمت
چونانکه التهاب بیابان سراب را
ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را
۸ آبان سالروز درگذشت قیصر امینپور #قیصر_امین_پور
@golchine_sher
<< دام عشق>>
اسیر عشقم و معشوق من کنارم نیست
چه شد مگر، که، کنارم دگر نگارم نیست
شبیه موج پریشان زدم به ساحل او
پناه من نشد و ساحل قرارم نیست
هوا هوای غزل گشته و دلم تنگ است
قلم برای نوشتن در اختیارم نیست
به باغ خاطره رفتم دلم بهانه گرفت
کسی که برده قرارم، سر قرارم نیست
دلم شکست و نشستم کنار تاک به خاک
خزان به مثل من و رنگِ زرد و زارم نیست
گشوده پای خزان را غمش به باغ دلم
خبر ز رویش و شادابی بهارم نیست
در این دیار بمیرم اگر ز تنهایی
امید مویه و زاری سر مزارم نیست
#ام_البنین_میرزایی
#بهار
#عضوکانال
#مادربزرگ
@golchine_sher
با عمر کم اش دغدغه ی خاک وطن داشت
پیراهنی از زخم در این راه به تن داشت
با عشق خمینی به دل حادثه می زد
با پرچم ایران تن او میل کفن داشت
هر ثانیه غلتیده به خون سرو رشیدی
هر بار غمی تازه به جان، بوم کهن داشت
روزی که وطن تشنه ی شق القمری بود
او در سرش اندیشه ی «فهمیده» شدن داشت
در گوش زمین صحبت از مردی او بود
تاریخ اگر تا که به امروز دهن داشت!
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
#شهید_محمدحسین_فهمیده
@gida13
@golchine_sher
گاهی آرزو میکنم
همهی زندگیام در نان تازه
و نیمکتی سبز در پارک خلاصه شود
#احمدرضا_احمدی
@golchine_sher
هدایت شده از (دندان درد) شعرهای میثم رنجبر
#دعوتنامه🙏🙏🌷
این یک دعوتنامه رسمی برای شماست🙏
📢 شعر امروز امازندران و کتابخانه عمومی شهیدان نجاریان تقدیم می کنند؛
"۲۸ مین محفل بزرگ شاعران مازندران"
📘با رونمایی از کتاب #این_هم_ازحال_عاشقی_دیگر
دومین مجموعه شعر #محمد_پورمرادی انتشارات #آثاربرتر
🍃 و شعرخوانی شاعران محافل ادبی مازندران
⬅️ با گفتمان: استاد #علیرضا_دهرویه
🕰️ زمان: #چهارشنه ۹ آبان ساعت: ۱۵:۳۰
🏠 مکان: #بابل، جنب میدان جهاد(اوقاف)کتابخانه شهیدان نجاریان
(حضور برای عموم آزاد و رایگان است.)
☎️جهت کسب اطلاعات بیشتر با شماره ۰۱۱۳۲۳۶۲۱۰۰تمای حاصل فرمایید.
#شعر_امروز_مازندران
#کتابخانه_عمومی_شهیدان_نجاریان
#میثم_رنجبر
@meysamranjbar_channel
کانال اطلاع رسانی محافل ادبی مازندران
گاه از گرما و گاه از سوز سرما سوختیم
حرف را در پشت لبهای نگهبان دوختیم
ما زمین خوردیم و خنده بر لب دنیا نشست
ما صبوری را به لطف روزگار آموختیم
بارها بر تشنه کامان آب رأفت داده ایم
لطف کردیم و جفا در پاسخش اندوختیم
نام ما افتاد از چشم قلم این تازه نیست
از جفایش بارها شعله به جان افروختیم
ما عسل را داده ایم و زهر با خود برده ایم
سال ها پروانه بودیم و دمادم سوختیم
#علی_الواریان
#عضوکانال
@golchine_sher