تنهایی یعنی
باران ببارد و
تو به قدر دو نفر،
تنها قدم بزنی !
#رضا_کاظمی
@golchine_sher
زینب حسامی:
رفتی مرا به داغ ندیدن گذاشتی
در حسرتِ خیالِ پریدن گذاشتی
خندیدی و دلم به هوای لبت ڪه رفت
آنجا مرا به حسرت چیدن گذاشتی
یوسف کجا کلاف من پیرزن کجا
تو در سرم هوای خریدن گذاشتے
من دوستت ...ادامه ی آن را نگفتی و
دل را در انتظار شنیدن گذاشتی
ارام جان به جای سرت روی شانه ام
بار غمی برای کشیدن گذاشتی
رفتی و دانه های انار دل مرا
چون قطره های خون به چڪیدن گذاشتی
سهم من از تمام تو حسرت شد و تمام
انگشت را دچار گزیدن گذاشتی
جانم به لب رسید و تمامست طاقتم
رگ را ولی برای بریدن گذاشتے
#زینب_حسامے
@golchine_sher
خوردیم زخمها که نه خون آمد و نه آه
وه این چه نیش بود که تا استخوان برفت
زنهار از آن شبانگه تاریک و بامداد
کز تو خبر نیامد و از ما فغان برفت
زخمی چنان نبود که مرهم توان نهاد
داروی دل چه فایده دارد چو جان برفت
شرح غمت تمام نگفتیم همچنان
این صد یکیست کز غمِ دل بر زبان برفت
#سعدی
@golchine_sher
غم در دل تنگ من از آن است که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
#حافظ
@golchine_sher
شب فرو می افتد
و من تازه می شوم
از اشتیاق بارش شبنم!
نیلوفرانه به آسمان دهان باز می کنم؛
ای آفریننده ی شبنم و ابر!
آیا تشنگی مرا پایان می دهی؟
تقدیر چیست؟
می خواهم از تو سرشار باشم...
#سلمان هراتی
@golchine_sher
جای آزادگی، احساس اسارت دارد
هر که از بند تو ای عشق، رها می ماند
#جواد منفرد
@golchine_sher
مثل آن جسم که از روح جدا می ماند
از منِ بعدِ تو، یک مرده به جا می ماند
عشقِ بی حد به کسی داشتن، آن خود کشی است؛
که به جان دادنِ در راه خدا می ماند
رفتنت، حادثه ای بود که با دیدن آن
تا همیشه، دهن پنجره وا می ماند
بد شکسته ست دلم، این همه دلداریِ تو
آب دادن به گلی سوخته را می ماند
جای آزادگی، احساس اسارت دارد
هر که از بند تو ای عشق، رها می ماند
#جواد منفرد
@golchine_sher
سیب خُوردیم و بهِشت اَزَل اَز کَف دادیم
وای بَر ما که زَمین خُوردهی مادَرزادیم...
#مهدی_زکیزاده
@golchine_sher
به هرکس می رسم
نام تو را با ذوق می گویم
شبیه اولین تکلیف یک طفل دبستانی..!
#سیدتقی_سیدی
@golchine_sher
من حلالت کرده ام
چون توی قرآن خوانده ام
آیه ی شراً یَرَه
بدجور جبران می کند...
#مهرداد_تکلو
@golchine_sher
از پشت تلفن آخرین صدایت را شنیدم
خداحافظی چسبیده به گوش هایم
رهایم نمی کرد
این سرما نبود
سردی جوابت
دستم را لرزاند
از پشت تلفن
آخرین صدایت را شنیدم
تو مرا رها کردی
من اما گریه نکردم
من از شدت بغض
اشک نریختم
شعر گفتم.
#تهمینه ظروفی
@golchine_sher
لحظه های با تو بودن قابلِ توصیف نیست!
میتوانی با وجودت عشق را معنا کنی
#محرم_زمانی
@golchine_sher
چه قدر ساده به هم ریختی روان مرا!
بریده غصه ی دل کندنت امان مرا
قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد
به هر زبان بنویسند داستان مرا
گذشتی از من و شب های خالی از غزلم
گرفته حسرت دستان تو، جهان مرا!
سریع پیر شدم! آن چنان که آینه نیز
شکسته در دل خود صورت جوان مرا!
به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه
خدا گرفت به دست تو امتحان مرا!
نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل
بگیر خنجر و در دم بگیر جان مرا!
تو را به حرمت عشقت قسم بیا برگرد
بیا و تلخ تر از این نکن دهان مرا
چه روزگار غریبیست، بعد رفتن تو
بغل گرفته غمی کهنه آسمان مرا
تو نیم دیگر من نیستی؛ تمام منی
تمام کن غم و اندوه سالیان مرا
#امید_صباغ_نو
@golchine_sher
آتش گرفته دست من از دست های تو
دیدی چقدر زود شدم مبتلای تو؟
آواز باد و نم نم باران و لحن گُل
چون نغمه ای خلاصه شده در صدای تو
وقتی حضور ماه نباشد، ستاره چیست؟
خاموش می کنم همه را در ازای تو!
وقتی لباس هم به تنت تنگ می شود
پس حق بده که این دل کوچک برای تو...
باید به دُورِ هر کس و هر چیز خط کشید
باید نفس کشید فقط در هوای تو
یک عُمر زندگی کن و آنگاه آخرش
با شوق حاضرم که بمیرم به جای تو
آتش بزن عزیز، تنورت همیشه گرم!
لطفاً قبول کن که بسوزم به پای تو!
#محمد_فرخ_طلب_فومنی
@golchine_sher
زخمم بزن، که زخم مرا مرد میکند
اصلا برای عشق سرم درد می کند
زخمم بزن که لااقل این کار ساده را
هر یار بی وفای جوانمرد می کند
آن جا که رفته ای خودمانیم هیچ کس
آن چه دلم برای تو می کرد میکند؟
در را نبسته ای که هوای اتاق را
باد خزان حوصله دلسرد میکند
فردا نمی شوی که نمی دانی عشق تو
دارد چه کار با من شبگرد می کند
خاکستر غروب تو هرروز در افق
آتش پرست روح مرا زرد می کند
عاشق بکش که مرگ مرا زنده میکند
زخمم بزن که زخم مرا مرد می کند
#نجمه_زارع
@golchine_sher
ای که گفتی عشق را ،
از یاد بردن سخت نیست
عشق را شاید،
ولی هرگز مَرا نشناختی...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
آخرین جرعهءجام است و شبم طولانیست
چه کنم این همه غم از دل تنها برود
دل پر حسرتی از این همه یلدا دارم
کاش یک بار بیایی تو و غمها برود
راه برگشتنی ای ماه به مردابت نیست
مثل رودی که بنا نیست به دریا برود
دل من بود که در گوشهء تنهایی سوخت
هر کسی شرم ندارد به تماشا برود
عاشقی کردنمان دردسری بیش نبود
عشق ای کاش که از دهکدهء ما برود
هر که معشوقه برانگیخت گوارایش باد
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود ...
#فرامرز_عرب_عامری
@golchine_sher
هر چیز را می شود
حاشا کرد...
جز عطر آن کسی
که دوستش داری...
#نزار_قبانی
@golchine_sher
کاش این همه از دسترسم دور نبودی!
خورشید نبودی و پر از نور نبودی!
ای کاش که هم رنگ تو بودم من و ای کاش
بر پیرهنم وصلهی ناجور نبودی!
گفتند شما مال همید... آه! چه می شد
ای چشمِ تر! این قدر اگر شور نبودی؟
پر بود، پر از آهوی یک ساله در و دشت
در شهر اگر این همه ساطور نبودی
صیاد که با دست پر آمد... تو چطوری؟
ای صیدِ بد اقبال که در تور نبودی!
#پانته_آصفایی
@golchine_sher
گفتمت می بوسمت
گفتی خلاف دین نگو...
عاشق دیوانه بانو دین چه می داند که چیست!
#آرمان_جناب
@golchine_sher
هر شب دلم بهانه ی تو...
هیچ بگذریم
امشب دلم دوباره تو را...
هیچ شب بخیر
#صادق_طهرانی
@golchine_sher
ما عاشق توایم و پشیمان نمیشویم
هر توبه نامهای که نوشتیم،
پاره کن..!
#علی_مقیمی
@golchine_sher
پخته ست روزگار،چه آشی برای عشق...؟!
او می رود
و من پُرم از اشکِ پشتِ پا..!
#سوسن_حسنی_دخت
@golchine_sher
میخواهمت، میدانی اما باورت نیست
فکری به جز نامهربانی در سرت نیست
"دیگر" شدی هرچند، اما من همانم
آری، همان شوری که دیگر در سرت نیست
من دوستت_دارم ؛ تمام حرفم این است
حرفی که عمری گفتم اما باورت نیست
من آسمانی بیکران، روحی بلندم
باور کن این کوتاهی از بال و پرت نیست
ای کاش، از آغاز با من گفته بودی
وقتی توانِ آمدن تا آخرت نیست...
#ناصر_فیض
@golchine_sher