eitaa logo
گلچین شعر
15.2هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
350 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ‏تشخیص پزشک خستگی از دنیاست با من بنشین و چای درمانی کن ... @golchine_sher
شاعری پیـرم ولی لاف جــوانی می زنم ناخوشی ها را گـره بر شادمانی می زنم روزها از بی قـراری روی تار و پـود شعر رج به رج گلـواژه های ارغوانی می زنم رنگ دنیای مجازی جـور دیگـر می شود تا به چشمم عینک ته استکانی می زنم بارهـا از روی دلسوزی رفیــقم شد عصا در خیـابان هـا قــدم از ناتوانی می زنم از تکاپــوی غــزل قلبـم بیفتــد در تپش بین شعـــرم سکته های ناگهانی می زنم روز مرگم را نمیدانم ولی پیش از وفات عکس خـود را در اتاق بایگـانی می زنم بی دلی هستم که دنبال عسل بانو هنوز بال و پر در کوچه های مهربانی می زنم @golchine_sher
چنان‌که سر نزده هیچ جز گناه از من نمانده است به‌جز نامه‌ی سیاه از من اگرچه ظاهر شاد و خیال خوش دارم ولی ندیده کسی حال روبه‌راه از من به فکر این‌که زرنگم، جهان اهل فریب هزار مرتبه برداشته کلاه از من هزار توبه شکستم، خدای توبه‌پذیر همیشه بوده گذشت از تو، اشتباه از من خوشم که بنده‌ی تو بوده‌ام در اوج گناه که برنداشته‌ای لحظه‌ای نگاه از من هزارشکر که آغوش گرم تو باز است اگرچه سر بزند جرم گاه‌گاه از من اگرچه جاده پر از پیچ‌وخم شد اما تو محافظت کردی در تمام راه از من به خویش آمدم و هاتفی ندا آورد: به حکم آینه‌ی "سَلْ، تُعِطْ" بخواه از من کرامت تو چنان شد که یک عبادت را قبول کرده به جای هزارماه از من دوقطره اشک برای حسین ریخته‌ام... به روز حشر بخواهی اگر گواه از من من از حضور تو شرمنده‌ام امام‌زمان که برنیامده در این فراق آه از من @golchine_sher
از شوقِ دو عید چشم بارانی شد از فرش به سمت عرش مهمانی شد به به ! چه تقارن قشنگی به به! نوروز کنار سفره رمضانی شد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ماه قشنگم که گُل به سر داری! از اشتیاق دل تنگ من خبر داری؟ مرا به سوی خودت جذب می کنی، اما تو برمُودائی و نزدیک تر خطر داری چو یک کتاب پر از ماجرائی و در خویش هزار نکته ی باریک و مختصر داری صدای خوش، رخ زیبا، تن تراشیده تو در وجود خودت -خانه ی هنر- داری تمام تاب و تب و بغض ابرها از توست تو بر تپیدن دل های شان اثر داری جهان چو دیده گشاید، به عینه خواهد دید که یک الهه ی نازی که بال و پر داری مرا که تشنه ی یک جرعه از لبت هستم چگونه می شود از آب بر حذر داری؟ @golchine_sher
گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست خنده کن تا جای خون درمن عسل جاری کنی بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست فتنه ها افتاده بین روسری های سرت خون به پا کردی، ببین! دعوا سرموهای توست کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست فتح خواهم کرد روزی سرزمینت را اگر لشکری آماده پشت برج و باروهای توست شهر را دارد به هم می ریزد امشب ، جمع کن سینه چاکی را که مست از زخم چاقوهای توست کوک کن ، بردار سازت را ، برقصان وبرقص زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست خوش به حال من که می میرم برایت اینهمه مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توست @golchine_sher
هر آشنایی تازه ، اندوهی تازه است! مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان! هر سلام ، سر آغاز دردناک یک خداحافظی‌ست! @golchine_sher
آقا ســـلام ! ای گلِ بستان سرمدی ای آخرین ســـلالهٔ گلــــزار احمدی ای ماه پشت ابر، بگو تا کی انتظار آقــا رسیـد ماه مبـــارک ، نیــامدی @golchine_sher
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست @golchine_sher
مرا آنگونه جذبِ مذهبت کردی که می دانم ... مطیعِ چشم های نامسلمان تو خواهم شد @golchine_sher
جرم ما چیست که این گونه گرفتار شدیم صید دریای دل  و دیدۀ بیمار شدیم از همان روز که قابیل جوان قاتل شد به غلط پیرو آن قاتل بدکار شدیم قصد، این بود که ما خدمت مخلوق کنیم مثل دیوار به روی همه آوار شدیم   گفت خالق که سرسجده برآدم ببرید سجده نادیده گرفتیم و زیانکار شدیم   قَرَض ازخلقت ما بندگی مُطلق بود ما ولی ،بندۀ زور و زر و دینار شدیم   یار هرگز به جفا کاری ما شکوه نداشت ما به او پشت نمودیم و طلبکار شدیم پدرم گفت پیِ روضۀ رضوان بروید راه رضوان نگرفتیم که در نار شدیم گفت آن عارف وارسته که عاقل بشویم مست بودیم  و چه با فصله هشیار شدیم غنچه درسیطرۀ خار شکفتن آموخت ما چه کردیم که در چشم همه خار شدیم @golchine_sher