eitaa logo
گلستان ادبیات (تک‌بیتی و دوبیتی)
2.7هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
41 ویدیو
5 فایل
تک‌بیتی‌ها و دوبیتی‌های زیبا و پرمحتوا، توسط دبیر بازنشسته ع. ک. (بانو خالقی) #کانال‌اول‌ما: #گلزارادبیات https://eitaa.com/golzareadabiyat کانال سوم:#سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 استفاده از اشعار، با لینک.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قالیچه‌ی صبح از عباس باقری قالیچه‌ی صبح را چه کس بافته است؟ کز هر گِره‌اش، سپیده‌ای تافته است گوید مرغی آینه‌پَر، گُل‌پیرا آن را به سراچه‌ی خدا یافته است از کلمه تا کبوتر، باقری، ص ۱۰. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شمع از عباس براتی‌پور در ظلمت شب، تو چاره‌سازی، ای شمع در مجلس انس، سرفرازی، ای شمع تا محفل عاشقان، فروزان باشد باید که بسوزی و بسازی، ای شمع نقش مستوری، براتی‌پور، ص ۴۴۰. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خوانِ تُهی(سفره‌ی خالی) از اصغر برزی وای از نگهی که راز پنهان دارد! غم‌دیده دلی که چشم گریان دارد! یاد آر دل غریب آن مسکین را با خوان تهی، به خانه مهمان دارد! https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اطلسی از دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چشم بد، دور ازین شگفتی‌ها زیر این آفتابِ بی‌پرده اطلسی، با لطافتی زین سان نه عَرَق کرده و نه پژمرده! نامه‌ای به آسمان، شش دفتر شعر، پاشانه‌های باران، ص ۲۳۳. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
نومید مشو از مولانا نومید مشو جانا، کاومید پدید آمد اومیدِ همه جان‌ها، از غیب رسید، آمد.‌‌.. نومید مشو ای جان، در ظلمتِ این زندان کان شاه که یوسف را، از حبس خرید، آمد در عشق زنده بودن، گزیده‌ی غزلیات شمس، دکتر شفیعی کدکنی، ص ۱۴۵. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
گل آفتاب‌گردان از گروس عبدالملکیان زیر این آسمان ابری به معنای نامش فکر می‌کند گل آفتاب‌گردان گزینه‌ی اشعار گروس عبدالملکیان، ص ۸۰. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
طعنه و تعریف از فاضل نظری فرقی میان طعنه و تعریف خلق نیست چون رود، بگذر از همه‌ی سنگریزه‌ها کتاب، نظری، ص ۸۵. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
دل از لامع قزوینی چون زمین و آسمان، گنجایش حق را نداشت کرد جا در دل، نیارم وسعت سامان دل... پاک کن آیینه‌ی دل، از غبار مهر غیر تا در آن بینی، جمال حضرت یزدان دل فرهنگ سخنوران و سرایندگان قزوین، سید محمود خیری، ص ۲۲۰ و ۲۲۲. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae