🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#شهیدشناسے❤ #شهیدمسعود_پیشبهار🕊 ولادت:۱۳۴۱/۴/۱۶ محل ولادت:بهبهان شهادت:۱۳۶۱/۲/۲۱ محل شهادت: دارخو
#سردار شهید مسعود پیشبهار 16 تیر 1341 در شهرستان #بهبهان به دنیا آمد. پدرش حسین کارگر شرکت نفت بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته صنعتی درس خواند و دیپلم گرفت. با شروع #جنگ تحمیلی، در مهرماه 1359 برای گذراندن آموزش نظامی به بسیج مراجعه کرد و یک دوره کوتاه و فشرده نظامی را طی نمود و عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در #جبهه به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال 1360 در گُلف (پایگاه منتظران شهادت) که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ #هوش و #تدبیرنظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذراندن یک دوره فشرده طرح و #عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره تا زمان #شهادتش به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر در کنار سردار #شهیدحسن_باقری بود و تا لحظه #شهادت هم هیچ کس نمی دانست که مسعود در جنگ چه کاره است.
#سردارشهیدمسعودپیشبهار ، این فرمانده جوان و 19 ساله ای که می توانست آینده بسیار درخشانی داشته باشد و منشأ خدمات مهمی در جنگ باشد سرانجام بعد از 18 ماه حضور فعالش در جبهه ها در مرحله سوم عملیات بیت المقدس، 21 اردیبهشت 1361 در #دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
منبع: koocheyeshahid.ir
🌷 http://eitaa.com/golestanekhaterat🌷
🔸 تعبیر امام #سیدالشهداء حسین بن علی علیهما السلام در دعاۍ #عرفه چه قدر شیرین و دلنشین و شیواست که:
🔹 ماذا وَجَدَ مَن فَقَدَکَ، و مَا الّذۍ فَقَدَ مَن وَجَدَکَ ؟
🍁 آن کس که تو را دارد، جانا ز چه محروم است؟
🍁 من که نشدم محروم تا با تو بپیوستم
🔸 چرا بینواست کسی که تمام #مقامات کارخانه هستی، از #عقل أول تا هیولاۍ اولۍٰ به #مشیت "کلّ یومٍ هُوَ فی شأن" پیوسته به مرادش در کارند , و به خواستہ او فرمانبردار ؟
بلکه :
🍁 چرخ ِدر گردش، اسیر #هوش ماست
🍁 باده در جوشش،اسیر #جوش ماست
🍁 چرخ از ما هست شد، نۍ ما ازو
🍁 باده از ما مست شد، نۍ ما ازو
🔸 أما شیوه پسندیده، #سکوت حق است که:
🍁 هر که را اسرار حق آموختند
🍁 مهر کردند و دهانش دوختند
📔 نامه ها و برنامه ها
🌿 علامه حسن زاده آملی
http://eitaa.com/golestanekhaterat
http://sapp.ir/golestanekhaterat
🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#شهیدشناسے❤ #شهیدمسعود_پیشبهار🕊 ولادت:۱۳۴۱/۴/۱۶ محل ولادت:بهبهان شهادت:۱۳۶۱/۲/۲۱ محل شهادت: دارخو
❇️ #سردار شهید مسعود پیشبهار 16 تیر 1341 در شهرستان #بهبهان به دنیا آمد. پدرش حسین کارگر شرکت نفت بود. تا پایان دوره متوسطه در رشته صنعتی درس خواند و دیپلم گرفت.
✅ با شروع #جنگ تحمیلی، در مهرماه 1359 برای گذراندن آموزش نظامی به بسیج مراجعه کرد و یک دوره کوتاه و فشرده نظامی را طی نمود و عازم جبهه های نبرد شد و بعد از چند ماه حضور فعال در #جبهه به عضویت #سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در آمد. سال 1360 در گُلف (پایگاه منتظران شهادت) که مرکز فرماندهی جنگ در جنوب بود به نوعی مسعود را کشف کردند و پی بردند که از لحاظ #هوش و #تدبیرنظامی آدم بسیار لایقی است و برای گذراندن یک دوره فشرده طرح و #عملیات انتخاب شد و پس از طی این دوره تا زمان #شهادتش به عنوان مسئول طرح و عملیات قرارگاه نصر در کنار سردار #شهیدحسن_باقری بود و تا لحظه #شهادت هم هیچ کس نمی دانست که مسعود در جنگ چه کاره است.
✳️ #سردارشهیدمسعودپیشبهار ، این فرمانده جوان و 19 ساله ای که می توانست آینده بسیار درخشانی داشته باشد و منشأ خدمات مهمی در جنگ باشد سرانجام بعد از 18 ماه حضور فعالش در جبهه ها در مرحله سوم عملیات بیت المقدس، 21 اردیبهشت 1361 در #دارخوین به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
منبع: koocheyeshahid.ir
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
https://sapp.ir/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
🌷👆🌷👆🌷 #قسمت_چهارم یکدفعه یکی از دکترها دست از کار کشید. دستکشش را درآورد و گفت: «دیگر تمام شد.»
🌷👆🌷👆🌷
#قسمت_آخر
همهی اینها گذشت، اما بیمار تب و لرز شدیدی داشت.
چند پتو میانداختند روی #آقا.
گاهی حتی دکترها بغلشان میکردند تا لرز را کمتر کنند.
معلوم نبود منشأ این تبها کجاست؟ ضایعهی کوچکی هم در #ریه دیده بودند.
#آقا لولهی تنفس داشتند و نمیتوانستند حرف بزنند.
خودشان کاملاً حس کرده بودند که دست راستشان کار نمیکند.
اولین چیزی که با دست چپ نوشتند، دوتا سؤال بود :
«همراهان من چطورند؟»
«مغز و زبان من کار خواهد کرد یا نه؟»
دکتر باقی روی سطحی از پوست بدن کار میکرد که برای ترمیم و پیوند به قسمتهای آسیبدیده برداشته بودند.
زخمها زیاد بودند.
درد زخمها خیلی زیاد بود، اما دکترها میگفتند تحمل #آقا زیادتر است. میگفتند :
اصلاً مسکّنها به حساب نمیآیند .
بحث دکترها این بود که بالاخره تکلیف این دست چه میشود؟
شکستگیش رو به بهبود بود، ولی هیچ علامت حرکتی نداشت.
چند نفر از جراحان و ارتوپدها بحث میکردند که دست قطع شود یا بماند.
#امام_خمینی_ره مرتب پیغام میدادند و از اطرافیان میپرسیدند که:
#آقا_سید_علی_چطورند؟
پیامشان ساعت دو بعد از ظهر پخش شد.
دکتر میلانینیا رادیورا گذاشت بیخ گوش #آقا.
آن موقع ایشان به #هوش بودند؛ روح تازهای انگار در وجودشان دمید، جان گرفتند.
حالشان بهتر بود، اما هنوز قضیهی #هفتاد_و_دو_تن را نمیدانستند.
از تلویزیون آمدند که گزارش تهیه کنند. یک ساعتی معطل شدند تا #آقا به هوش آمد. پرسیدند حالتان چطور است؟ گفتند: «من بحمدالله حالم خیلی خوب است» و شعر رضوانی شیرازی را خطاب به #امام_خمینی_ره خواندند:
بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت
سر خُمِّ مِی سلامت شکند اگر سبویی
سلامتی و تعجیل در فرج
#حضرت_ولیعصر_عج
و سلامتی نائب بر حقش
#مقام_معظم_رهبری
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──