eitaa logo
🦜شعرکده گل وبلبل🦜
470 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
34 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فرق است ميانِ آنکه يارش در بَر با آنکه دو چشم انتظارش بَر در
👌🏻🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از تب عشق به من طعنه بیمار زدند
نتوانم به تو پیوستن و نی از تو گسستن نه ز بند تو رهایی ، نه کنار تو نشستن ای نگاه تو پناهم ، تو ندانی چه گناهی ست خانه و پنجره بر مرغک طوفان زده بستن ... 🍃🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. زرد است که لبریز حقایق شده است تلخ است که با درد موافق شده است عاشق نشدی وگرنه می‌فهمیدی پاییز بهاری است که عاشق شده است
من بمیرم هم نمی‌گویم بمان امّا بمان! .
4_5801048752877732698.mp3
2.97M
19 مهرماه به بهانه زادروز بزرگداشت استاد شفیعی کدکنی
. هزار معنیِ دیگر  به غیر از آنچه تو دانی درون عشق نهفته ست کجاست آنکه تواند یک از هزار شمارد ؟ "زادروز استاد شفیعی کدکنی"
.  ┈••✾• •✾••┈• یک عالمه آرزو در او دفن شده انگار که "وادی السلام" است دلم
شِکوه‌ای نیست ز طوفان حوادث ما را دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند
فراخای جهان سرشار از آزادی و شادی‌ست اگر این دیو و این دیوار‌ که می‌بندد ره دیدار، بگذارد...‌‌!
از مردم افتاده مَدد جوی که این قوم با بی پر و بالی، پر و بال دگرانند
animation.gif
180.4K
«تنهایی و رسوایی»، «بی مهری و آزار» ای عشق، ببین من چه کشیدم تو چه کردی! شب تون خوش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نبرده رنج، چه گنجی به ما عطاکردند که عاشقِ توشدن بهترین تقدیر است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باز کن پنجره را و به خورشید بگو : صبح پاییزت پــربار از خوشی‌ها سرشار و خداگونه و خوشحال و پر از آرامش دم گوش همه‌ی ثانیه‌ها نجوا کن : که تو از روح پر از مهر خدا سرشاری که تو از اول پاییز، بهاری... آری تو خدا را داری سلام همراهان ارجمند صبحتون بخیر و عافیت💐🍁
14.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☑️ کلاس درس چنین استادی، روی زمین نشستن هم دارد!
4_5767297735929628673.Mp3
9.32M
گفتی به روزگاران مهری نشسته گفتم  بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران ای مهربان‌تر از برگ در بوسه های باران بیداری ستاره در چشم جویباران آیینه ی نگاهت پیوند صبح وساحل لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران بازآ که درهوایت خاموشی جنونم فریادها برانگیخت از سنگ کوهساران ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز کاین گونه فرصت از کف دادند بی شماران آواز :   آهنگ : شعر : محمدرضاشفیعی_کدکنی