eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.5هزار دنبال‌کننده
23.5هزار عکس
9.6هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️وفات حضرت ام البنین(س) تسلیت باد ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
Hasan Ataei - Moje Parcham (320) 2.mp3
2.91M
🎙️موج پرچم به فرمان ام البنینه ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
▪️ إِنَّالِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ اُ‌م‌البنین ایران به فرزندان شهیدش پیوست همزمان با سالروز وفات اُم‌الشهدا حضرت اُم‌البنین سلام‌الله‌علیها "حاجیه خانم فاطمه عباسی‌ ورده" مادر شهیدان علی، محمد، یونس و احمد جوادنیا پس از سال‌ ها صبر و مجاهدت به فرزندان شهیدش پیوست. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
💠دلتنگیم حاجی این روزا عجیب جای خالیت احساس میشه ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
「💚」 عمری‌ست به میخانه رخ یار ندیدیم دل داده ولی حضرت دلدار ندیدیم 🕌مسجد صاحب‌الزّمان کرمان ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۱۸ روز تا سالروز آسمانی شدن سردار دل‌ها کاش بودی حاجی … ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📸 حال و‌هوای امروز گلزار شهدای کرمان و حضور زائرانی از استان های مختلف ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
گلزار شهدای کرمان
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من » 📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 🔹فصل پنجم 🔸صفحه:۱۶۰،۱۶۱ ✍راوی خانواده محترم شهید سلیمانی انگار که صاحب عزا فرد دیگری باشد، خودش را فراموش کرده بود و دوست داشت حضرت آقا را تسلی بدهد در این غم. رضا که در کنار برادرش پشت سر آقا بود، از شدت غمی که در آن لحظات حاکم شده بود سرش را زیر انداخته بود و آرام آرام گریه می کرد. زینب هم که تا آن لحظه بغض خود را نگه داشته بود، با اشک‌های آقا همراهی کرد و یک دل سیر اشک ریخت. بعد از نماز تشییع باشکوهی انجام شد؛ تشییعی که مانندش را هیچ جای دنیا نمی شد پیدا کرد .همه آمده بودند. همه آنهایی که حاج قاسم دوستشان داشت همه آنهایی که هیچ وقت از جامعه جدایشان نمی کرد؛ فرقی نداشت راست باشند یا چپ با حجاب باشند یا کم حجاب ،مذهبی باشند یا غیر مذهبی.حاج قاسم قهرمان بزرگ ملی شان بود که فارغ از هر دیدگاهی برایش احترام قائل بودند و دوستش داشتند. بعد از تشییع باشکوه و میلیونی تهرانی‌ها پیکر مطهر شهدا در مشهد و قم هم تشییع شد؛ همه هم به همان کیفیت و با همان شکوه. حاج قاسم بارها وصیت کرده بود که او را در گلزار شهدای کرمان دفن کنند. هم به صورت شفاهی به خانواده گفته بود و حسین هم در وصیت نامه اش نوشته بود. علاقه خاصی به شهیدحسین يوسف الهی* داشت. همیشه برای بچه هایش از او تعریف می‌کرد. می گفت شهید عارف مسلکی بود. حاجی هر بار که به کرمان می رفت، نماز شب هایش را کنار مزار شهید یوسف الهی می خواند. اگر برای نماز شب نمی رسید، حتماً بعد از نماز صبح سر مزارش می رفت. دل بستگی خاصی به گلزار شهدای کرمان داشت.مزارش هم به خواست خودش همان جا تعیین شد؛ دقیقاً کنار مزار شهیدعارف مسلک، حسین یوسف الهی. پیکر مقدس او را منتقل کردند به کرمان. کرمانی ها برای هم ولایتی خود سنگ تمام گذاشتند. از ظهر همان روز همه اعضای خانواده حاجی و اقوام و دوستان نزدیک ایشان و همچنین آقای قالیباف سر مزار حاجی حاضر بودند؛ اما جمعیت به قدری زیاد بود که نتوانستند او را همان ساعت به خاک بسپارند. آقای قالیباف که خود حاجی مسئولیت این کار دشوار و بزرگ را به دوشش گذاشته بود،خیلی به این مسئله فکر کرد. با خود گفت: «این تأخیر حتماً به حکمتی داره !»در دلش با حاجی حرف می زد و می گفت: «قاسم، قاسم، قاسم جان!باید از همه کسایی که دوستشون داشتی یه نشونه بر می داشتی؟!شهید بی سر، شهید بی دست، شهید اربا ارباً؟! تو عاشق حضرت زهرا بودی .حتما دوست داری مثل مادرت حضرت فاطمه بدنت توی شب به خاک سپرده بشه و در آرامش ابدی باشی! خوش به حالت رفیق بی تکرارم!» ادامه دارد..... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ *(۱۳۴۰تا ۱۳۶۴) جانشین فرمانده لشکر ۴۱ ثار الله بود که در عملیات والفجر ۸ به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید. ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
▫️الْحَمْدُ لِلَّهِ رِضًى بِحُكْمِ اللَّهِ، خدارا شاکرم .. تا نشان دهم راضی به حکم اویم.. 📗دعای سی و پنج صحیفه سجادیه ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفته بود کاخ کرملین ... حاج قاسم با رئیس جمهور روسیه قرار داشت تا پوتین بیاد وقت اذان شد بلند شد اذان گفت بعدهم ایستاد به نماز گفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده است ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
جای تو از اول همان آسمان بود ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من بی قرار حسینم حسین جان بی‌قرارِ کربلاتم نباشه روزی که کربلا ندیده بمیرم آقاجانم شرمندتم، میدونم کوله‌بار گناهم میدونم پا رو اهداف تو گذاشتم اما تو سلطان قلبِ گنه‌کارِ منی می‌مانم تا برآورده شوی عشق تو و اهل حرم، آدم رو به جنون می‌کشونه مجنونتم ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥۱۷ روز تا سالروز آسمانی شدن سردار دل‌ها این روزها نبودنت بیشتراز قبل حس میشه حاجی … ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
14.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تاریخ مدام درحال تکرار است ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
📚 انتشار کتاب « عزیز زیبای من » ✍ کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 📌از شما همراهان عزیز و گرامی خواهشمندیم با ما همراه باشید. ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
« بِسمِ اللهِ الرحمنِ الرحیم » صلوات ‌‌و سلام خداوند بر ارواح طیبه ی شهیدان 📖روایت « عزیز زیبای من » 📚 کتاب «عزیزِ زیبای من» مستند روایی از روزهای پایانی زندگی شهید حاج قاسم سلیمانی است. 🔹فصل پنجم 🔸صفحه:۱۶۱تا۱۶۳ راوی: خانواده محترم شهیدسلیمانی دیگر شب شده بود که شرایط مهیا شد تا حاجی را به خاک بسپارند. آقای قالیباف با بغضی عجیب وارد قبر شد. به یاد روزی افتاد که هر دو باهم پیکر مقدس شهید احمد کاظمی را به خاک سپرده بودند. دلش خیلی گرفت. آن روز هر دو با هم پیکر را گرفتند ودرون خاک گذاشتند؛ رفیقی که خیلی برایشان عزیز بود. یکدیگر را در غم از دست دادن رفیق تسلّا داده بودند، اما حالا چه؟! حالا چطور می توانست پیکررفیقش را به تنهایی به خاک بسپارد؛ بدون آنکه رفیقی باشد تا او را دراین غم بزرگ دل داری دهد؟! اصلا چطور می توانست حاج قاسم را با آن قد وبالای تنومند وچهارشانه و قوی که می دانست ازنوجوانی اهل ورزش بود، تنهایی به خاک بسپارد؟! اشک صورتش را پوشانده بود. از خدا خواست که کمکش کند. پیکر مطهر او را که به دستش دادند، جاخورد. با خودش گفت: ««خدایا، این واقعا قاسمه؟! همون قاسم که یه بدن ورزیده وتنومند داشت؟! این که سی کیلو بیشتر نیست!» بغض بیشتر گلویش را فشرد. شهادت حاجی دقیقا همان گونه بود که می خواست. یک بار که مثل همیشه برای نماز به گلزارشهدای کرمان رفته بود، به یکی از افراد همراهش گفته بود: «اگه من شهید شدم، من رو اینجا دفن کنین.» او به شوخی گفته بود: «حاج آقا، اینجا کوچیکه، شما جا نمی شی!» حاجی لبخندی زده وجواب داده بود: «ببین من یه جوری شهیدمی شم که اینجا جا بشم!» حالا دقیقا همان چیزی اتفاق افتاده بود که دوست داشت وبه همه قولش را داده بود. به هرسختی بود، پیکرش را در قبرگذاشتند. حاجی برای خودش کفنی تهیه کرده بود وپیش چهل مؤمن برده بود تا برایش امضاکنند. روزی که حضرت آقا برپیکر حاجی نماز خواندند، کفن را دادند که ایشان هم امضاکنند. ایشان عبای خودشان را به همراه یک انگشتر هدیه کردند تا با حاجی به خاک بسپارند. یک پرچم حرم امام حسین(ع) را هم آوردند وداخل قبر گذاشتند. حاج قاسم سفارش کرده بود نامه ی فرزند شهید نصرتی را که قبلا برایش نوشته بود، با پیکرش دفن کنندتا روشنی قبرش شود. حاج قاسم بعداز سی وپنج سال که از شهادت شهید نصرتی می گذشت، به خانه ی دخترش رفته بود. آن قدر دخترشهید نصرتی از حضور ایشان خوش حال بود که نامه ی بلند بالایی برای ایشان فرستاده و در آن نوشته بود: «امشب که شما به منزل ما آمدید، من احساس کردم پدرم آمده است.» حاج قاسم آن قدر از نامه ی او خوشحال شد که گفت: «دستخط این دخترشهید رو با من خاک کنین برای شفاعت تا روشنی قبرم بشه!» انگشتری را که با آن سالیان سال نماز شب خوانده بود هم داخل قبر گذاشتند. حالا باید روی عزیزترین دارایی شان خاک می ریختند! پیکر حاج قاسم سلیمانی، قهرمان ملی ومیهنی، مرد مجاهد وخدا شناس واز همه مهم تر پدری دلسوز ومهربان را به خاک سپردند. حالا دیگر باید با خوبی هایی که او از خود به یادگار گذاشته بود، روزگار را سپری می کردند. حالادیگر روی ماه او را فقط درخواب می دیدند؛ یا خودشان خواب او را می دیدند یا به خواب دیگران می رفت وآن ها برای خانواده تعریف می کردند. نرجس هروقت که خیلی دلتنگ بابا می شد، خوابش را می دید. همیشه هم حضور او را در جمع های خانوادگی احساس می کرد؛ انگار که مثل قبل همه دور هم جمع شده باشند. ادامه دارد... ✅تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔@golzarkerman
🔹 خدایا بر محمد و آلش درود فرست و راهی آسان به سوی محبتت برایم هموار گردان. « دعای بیستم صحیفه سجادیه» ✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🆔 @golzarkerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا