#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه بیست وهفتم عراق منطقه ای در محاصره سیصد و شصت درجه نیروهای داعش! جوان های خوبی در آن منطقه هستند که دست تنهایند فرماندهی ندارند،تعدادشان اندک است و محاصره مدام تنگ تر می شد. کم کم دل ها به اضطرار افتاده بود اما مقاومت تا آخرین قطره خون باید ادامه پیدا می کرد. مجاهدان، دل شکسته منتظر فرجی از جانب خدا بودند... #حاج_قاسم با بالگرد 🚁وارد منطقه شد؛آن هم در محاصره کامل دشمن! مدافعان چشمشان که به #حاج_قاسم_سلیمانی افتاد، جان پیدا کردند،روحیه پیدا کردند،انگیزه پیداکردند و محاصره شکسته شد، دشمن متواری و فراری شد و منطقه آزاد. 🌱بنی اسرائیل با موسی (ع) بودند ، گفتند یا موسی! [قوم فرعون] الان به ما می رسند ؛ ((مُدرَکون)) ما را می گیرند و قتل عام می کنند . حضرت موسی (ع) در جواب گفت : قالَ کَلّا هرگز چنین چیزی پیش نخواهد آمد؛ چرا؟ اِنَّ مَعِیَ رَبّی ؛ معیّت این است . [گفت] خدا با من است. اگر من و شما بتوانیم این معیّت الهی را حفظ کنیم ، آمریکا که هیچ ، اگر ده برابر قدرت آمریکا هم کسانی در دنیا نیرو داشته باشند ، این نیرویی که خدا با او است ، بر آن ها غلبه خواهد کرد. خدای متعال به اخلاص بندگان مخلصش برکت می دهد ، کار برکت پیدا می کند ، رشد و نمو پیدا می کند . کار به نحوی می شود که اثر آن به همه می رسد ، برکات آن در میان مردم باقی می ماند. ✨این ناشی از اخلاص است. #سردار_شهید_سلیمانی کسی بود که با شجاعت مثال زدنی در صفوف مقدّم و در خطر ناک ترین جایگاه ها حضور می یافت و شجاعانه می جنگید و او یکی از موثرترین عوامل شکست عناصر تروریست داعش و اشباهش در سوریه و عراق بود . بخشی از فرمایش امیرالمومنین (ع) در وصف مالک اشتر پس از شنیدن خبر شهادتش : اگر سنگ بود ، همچون صخره ای سخت می نمود. *امام خامنه ای ۱۳۹۸/۱۰/۲۷* #شهید_حاج_قاسم_سلیمانی 📚منبع: کتاب "حاج قاسم" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

⚫️"ام البنین" کرمان به پسران شهیدش پیوست! مادرِ شهیدان محمدحسن، محمدحسین و محمدعباس سیف الدینی دیشب دار فانی را وداع گفت. ◾️◾️روحشان قرین رحمت ایزدی◾️◾️ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

عمرے ڪہ در راهِ "مبارزه با باطل" صرف نشود، به هیچ نمے ارزد! 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 #شهید_سید_افضل_حسینی_نژاد #سالروز_عروج 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

#گلزار_شهدای_کرمان ❤️ زمانیکه اطراف حلب،فرودگاه دمشق،تدمر و .. در محاصره کامل بود، با وجود اینکه #حاج_قاسم شیمیاییِ دوران ۸سال دفاع مقدس بود و نمیتوانست در ارتفاع پرواز کند، اما ... #حاج_قاسم_سلیمانی 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

عمر داره میشه تباه.. خدایا ببخش ! خستَم از بار گناه😔 خدایا ببخش !‌ خدایا ببخش !‌ خدایا ببخش !‌ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

..🌹.. #شهید_علیرضا_مظهری_صفات 🌀راوی: همرزم شهید🌀 معمولا در هر فرصتی که پیش می آمد، با علیرضا و چند تن دیگر، به غاری که در نزدیکی ما بود‌ میرفتیم و قرآن تلاوت میکردیم. یک مار در این غار بود که هنگام قرائت ما، سرش را از سوراخی بیرون می آورد و به قرآن خواندنمان گوش میداد. روزی یکی از بچه ها که تازه به جمع ما پیوسته بود ، تا مار را دید، سنگی برداشت که آن را بزند؛ اما علیرضا گفت: 《نگاه کن! این مار دارد قرآن گوش میدهد؛ کاری با آن نداشته باش.》 تاریخ شهادت:۱۳۶۷/۳/۲۳ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

#خاکریز_دلنوشته_ها 📝 سردارم؛ علم بر زمین نمیماند! منتقم خونَت خواهم بود با حجابم.✊ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

⚪️بخشی از وصیتنامهِ #شهید_محمد_محمدی را باهم مرور می کنیم: .. اما پيام من به منافقين! ای منافقينِ از خدا بی خبر؛ دست از خيانت به ميهن و #اسلام برداريد؛ چرا كه خدا شما را به عذابی دردناك گرفتار ميكند: 👈«و يعذب المنافقين و المنافقات و ...» ای مردم #شهيد پرور ايران؛ دست از حمايت #امام برنداريد و با كفار و منافقين مبارزه كنيد.💣 به خانواده های #شهدا ،‌معلولين و مفقودين سر بزنيد و آنان را دلداری دهيد. #نماز را فراموش نكنيد، و ديگر وصيت می كنم شما را به وصيت علی (ع) كه فرمود : «اوصيكم بتقوی الله و نظم امركم» تاریخ شهادت:۱۳۶۷/۳/۲۳ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman

🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید " 🔹صفحه۲۲۶ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman

#پارت_صد_و_دوم 🦋 ((به رفتن چیزی نمانده)) چند روز مانده بود به #عملیات ، نم نم باران هوا را شسته بود و موزاییک های کف حیاط ساختمان را خیس کرده بود. محمّدحسین را دیدم که با دو عصا زیر بغلش به طرف ما می آید. گفتم:« محمّد حسین چطوری ؟» گفت :«خوبم ! فقط این عصاها مزاحم اند.» گفتم :«چاره ای نیست، باید تحملشان کنی!» گفت:« چرا چاره این است که بیندازمشان کنار .» هنوز میخواستم دلداری اش بدهم که عصاها را به گوشه‌ای انداخت و سعی کرد کف حیاط راه برود . مشخّص بود خیلی درد می کشد چون به سختی راه می رفت ،اما به قول خودش، «حسین ،پسر غلامحسین »بود. اگر اراده اش بر انجام کاری بود ،هر طور شده آن را انجام می‌داد. گفتم :« محمّدحسین ! میخوری زمین و آن وقت مجبور می شوی دوباره به عقب برگردی!» سرش را پایین انداخت و گفت :«حسین جان ! دیگر به رفتن ما چیزی نمانده ،این عصا را هم دیگر نمی خواهم.اگر به این ها وابسته باشم ،حالا حالاها ماندگارم .»و دیگر تا آخرین لحظات هیچ وقت عصا به دست نگرفت. مرتب راه می رفت و تمرین می‌کرد. ♦️به روایت از "حسین ایرانمنش" 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman

#مناجات_نامه ✨ اے خالقے ڪه در آخرین دقایق وداع روز، رنگ شامگاهے را براے بدرقه خورشید به ساحل خونین افق هدایت مےکنے ؛ اے خدایے که لبخند سپیده سحرے را همراه با عطر یاسمن ها و میخک ها، به استقبال روز روشن مےفرستے؛  من به تو روے مے آورم و از تو استمداد مے طلبم تا در کوره راه زندگے، بر ناملایمات پیروزم گردانے. ||فرازی کوتاه از مناجات نامه دلنشینِ #شهید_غلامرضا_آتشی_گوهری 🌸 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman