eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.5هزار دنبال‌کننده
22.7هزار عکس
9.3هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️پارچه ی متبرک به خون تقدیم به .... یک هفته پس از شهادتش، هنوز از زخم کتفش خون می آمد. وقتی بالای جنازه ی رسید، هنوز از زخم کتفش خون می آمد. پدر فوری یک آورد و به آغشته کرد! گفت: می خواهم این پارچه رو به خون ، علیه السّلام هدیه کنم. و این عکس همان متبرک به خون شهید است در دست .... که اکنون در موزه ی استان کرمان نگه داری میشود... ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman  
🍃🌷🍃شال سبـــز🍃🌷🍃 (3) دقایقی بعد یکی از خادمین از معجزات و کرامات این شهید بزرگوار پرسید. مادر اشاره ای کرد به شال سبزی که در تاقچه بود و برایش اوردند،اورا بوسید و به چشمانش گذاشت. گفت " میدانید این هدیــہ ی ست که دست به دست شده تا رسیده به دست من ؟؟!!! یادمه اون سفر آخری که سوریه بودیم،غلام رضا پرچم حـ✨ـرم را نشون من داد گفت: -مادر به زودی این مال ما خواهد بود... خوشحال شدم، -چه خوب به همه از این پرچم ها میدهند؟!!! -نه هرکس که شود این پرچم به همـراه به خانواده اش باز میگردد ان شاءالله وقتی منم شهید شوم این پرچم را برای شما خواهند آورد... و همان شد❗️ غلام رضا درست میگفت، این پرچم که اکنون پشت سر من به دیوار هست به همراه پیکر غلام رضا برایم آوردند... و اما جریان ... "بعد از شهادت غلام رضا خیلی بی تابی میکردم دلم میخواست هر طــور شده به دیدار بروم و یادبودی از ایشان داشته باشم... غلام رضا زیاد به خوابم می آمد و از دلم خبر داشت... خلاصه اینجور که یک قاری لبنانی نقل میکند: "یک عصر کنار مزار شهید لنگری زاده بودم ،آخه به این شهید خیلی خیلی داشتم... بعد از ذکر توسل و درد دل با او از کنارش پا شدم و گلزار را به قصد رفتن ترک کردم... همون شب به آمد باغ بزرگ و سرسبزی بود، یک سر باغ او بود یک سر باغ من.. با همون خنـ❤️ــده ی همیشگی ش بهم گفت: -امروز شما ما هستید،اعظم سادات در تدارک نهار هستن(در صورتی که خدا میداند اصلا من نام همسر ایشون رو نمی دانستم) -آقا غلام رضا از حضور شما شرمنده ام،متاسفانه نمیتونم بمونم باید برگردم ،عذر بنده را بپذیرید... -حالا که میروی صبـر کن دلم میخواد اون شال سبزی که به گردنته به بدهی.. بهش بگو از طرف ماســت اینم ... -تا که این جمله رو گفت از خواب پریدم خواب عجیبی بود، آخه غلام رضا درست میگفت این شال همان شالی بود که حضرت آقا در دیداری که با ایشون در مسابقات قرآنی داشتم به بنده داده بودند و حالا این شهید از من میخواست آن را به مادرش بدهم... بله عزیزان "پسرم حاجت من را از طریق یک و آن هم به واسطـه ی یک برآورده کرد. و طولی نکشید که شال سبز این فرد لبنانی از طریق واسطه ها به دست من رسید و اکنون دست شماست.... (پایان) 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهــدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🌷 🇮🇷 : درهفته جشن بگیرید وآذین بندی کنید.اگر میخواهید برق مصرف نکنید وچراغ روشن نکنید که کار خوبی هم هست؛ از هنر استفاده کنید. کاغذ،پرچم ها، بر سر در هر خانه ای بزنید. پرچم را در سراسر سطح شهر وروستا به اهتزاز در بیاورید. 🌹آغاز دهه ی فجر را تبریک عرض می نماییم🌹 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman