eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
15.6هزار دنبال‌کننده
22.9هزار عکس
9.4هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویژه 💔یڪمے‌حࢪف‌بزݩ‌ عݪے‌ݩمیࢪه... 💔حࢪف‌ࢪفتݩ‌ݩزݩ عݪےمےمیࢪه... 🗓۴روز مانده تا شهادتِ دخت نبی مکرم اسلام، حضرت زهرا(س) «روایت۹۵روز» 🖤 آجرک اللّٰه یا صاحب الزمان(عج)😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🤝میبندیم با تو پیمانی... حاج قاسم سلیمانی! 💢اجرای گروه سرود سربازان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 خلوتِ عاشقانهٔ زائری از آمل با 🍃من نمیتونم... به خدا نمیتونم تحمل کنم رفیقِ عزیز! پاشو یه کاری کن؛ زودتر منو ببر ای شهیدِ عزیز...😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مردی که دشمنان را به زانو در اورده بود ♨️ فرقی نداشت کجا باشه... °•حلب °•سامرا ٕ °•بغداد... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
👈 قوی‌ترین فرمانده ‼️نکاتِ ویژه درباره سرداردلها در کلام ارزشمند 🇮🇷 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گلزار شهدای کرمان
دلنوشته‌سپهبدشهیدحاج‌قاسم‌سلیمانے برای شهید حسین بادپا 💠من هر شب دعایت می‌کنم و تو دعایم کن اگر رف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان ناب رفتن به سوریه ... «» که باشی داستان رفتنت هم فرق میکند...👌 🔴 قاسم سلیمانی هرچقدر هم فرمانده مقتدری باشد جلوی زنی مؤمنه مکث می کند! 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم » #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خ
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۵۶-۵۵ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 "روزی سخــــت" دانشکده فنی کرمان آن روزها محل اعزام نیروها به شده بود. از همه ی شهرستان های استان کرمان های آماده ی نبرد، در ساختمان دایره شکل دانشکده فنی، جمع شده بودند. روز اعزام رسیده بود و که جوانی جذاب بود و فرماندهی تیپ ثاراللّه را به عهده داشت، دستور داده بود همه ی نیروها روی زمین فوتبال جمع شوند. در دسته های پنجاه نفری روی زمین چمن نشستیم."قاسم" میان نیروها قدم می زد و یک به یک آن ها را برانداز می کرد. پشت سرش "میثم افغانی" راه می رفت. میثم قدی بلند و سینه ای گشاده داشت. اگر یک قدم از قاسم جلو می افتاد، همه فکر می کردند فرمانده اصلی اوست؛ بس که رشید و بالا بلند بود. حاج قاسم و میثم و چند پاسدار دیگر داشتند به سمت ما می آمدند.دلم لرزید. او آمده بود تا نیروها را غربال کند.👌 کوچک تر ها از غربال او فرو می افتادند. نیروهایی را که سن و سالی نداشتند از صف بیرون می کشید و می گفت:«شما تشریف ببرید پادگان؛ ان شالله اعزام های بعدی از شما استفاده می شه!» فرمانده تیپ نزدیک و نزدیک تر می شد و اضطراب در من بالا و بالاتر می رفت. زور بود که از صف بیرونم کند و حسرت شرکت در را بر دلم بگذارد.😞 درآن لحظه چقدر از " " متنفر بودم.😬 این کیست که به جای من تصمیم می گیرد که بجنگم یا نجنگم؟ 😖 اصلا اگر مال جنگ نیستم، پس چرا روز اول گذاشتند به "پادگان قدس" بروم و آن جا یک ماه آموزش نظامی ببینم؟ اگر بنا نبود اعزام بشوم، پس ، مسئول آموزش نظامی، به چه حقی ساعت سه بامداد سوت می زد و مجبورمان می کرد ظرف چهار دقیقه با سلاح و تجهیزات در زمین یخ زده پادگان حاضر باشیم؟🧐 اگر من بچه ام و به درد جبهه نمی خورم، پس چرا آقای "شیخ بهائی" آن همه باز و بسته کردن انواع سلاح ها را یادمان داده است؟ پس آقای دامغانی به چه حقی در میدان تیر آن قدر سخت می گرفت؟ آقای مهرابی چرا ساعت یک بعداز ظهر، در بیابان های میدان تیر، آن طرف کوه های "صاحب الزّمان" ما را ..... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
📿 #مناجات_نامه ♥️ قال الامام علی علیه السّلام : اطیبُ شیٍ فی الجنَّةِ و اَلَذّهُ حُبُّ اللهِ و ال
🔹 بار الها! این دلِ هرجایىِ ما را "یکجایى" کن، و این چشمِ دو بین را "یک بین" فرما، و جلوۀ و تفرید و تجرید را در طور قلب ما متجلّى کن. 🔸 (ره) 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی🌷 📖برگرفته از کتاب "رفیق خوشبخت ما" "شهید شاطری" خیل
🦋 ♦️به روایت: امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده(فرمانده نیروی هوایی ) به یاد دارم زمانی که تعدادی از کارکنان نیروی هوایی ارتش در حادثه هواپیمای ۷۰۷ شدند، تردد عزیزمان در مراسم های مختلف به نیروی هوایی ارتش زیاد شد و به دوستانی که شهید شدند،علاقه مند بود. از عزیزان ما در آن حادثه خیلی ناراحت شد و از شهادت "شهید قجاوند" خیلی افسوس می خورد!😔 ایشان به سبب پرواز های متعددی که در آن ها با شهید قجاوند همراه بود، با او آشنا شده بود. شهید سلیمانی در دیداری که در ستاد نیروی هوایی با هم داشتیم، به من گفتند: «شهید قجاوند، یک شهید بابایی دیگر در نیروی هوایی بود.» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
اِنّالله و اِنّااِلَیهِ راجِعون🏴 ◾️وفات حاج نورالله فیروزی، پدر گرامی شهیدان والامقام « ایرج و کوروش فیروزی» را خدمت خانواده محترم آن شهدای عزیز، ایثارگران، ارادتمندان و مردم شریف استان به ویژه شهرستان رابر تسلیت عرض می‌نماییم. مرحوم ملا نورالله فیروزی علاوه بر شخصیت عرفانی، اسوه اخلاق و مردم داری بودند و میان ایشان و ،رفاقت دیرینه‌ای جریان داشت. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
280571_888.mp3
8.65M
🖤🥀
بمیرم ای یاس کبود!😔
چرا یه قبر خاکیَم مدینه سهم تو نبود؟
دل من این باورشه
باید بگم غریب تر از امام حسن(ع)،
مادرشه💔
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
گلزار شهدای کرمان: #استوری سخن مادر شهید👆 افسوس به حال ما😞 #حسن_یزدانی #علی_یزدانی #مادرانه #حجاب
⏹ به مناسبت سالگرد شهادت علی یزدانی می‌گفت: "مادرم ساکم رو بست و به زور دستم داد و گفت: یاالله برو ! گفتم: مادر، اجازه بده درسم رو بخونم. گفت: راه بیفت، راه بیفت، اونجا به تو بیشتر نیاز دارند". گاهی دوستان به شوخی می‌گفتند: «علی آقا تو چرا مجروح نمیشی؟!» با لبخندی زیبا پاسخ میداد: «بابا ما که مثل شما نیستیم.☺️ گفتم که، ما رو به زور فرستادند؛ هروقت هم شلوغ بازار میشه، ما سرمون رو پناه می‌گیریم.😉» در حالی که همه می‌دونستند در حین عملیات، علی یک رزمنده خستگی‌ناپذیر بود.👌 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
ویژه برنامه «در سوگ یاس» 🥀 🎙با سخنرانی حجج اسلام : دکتر رفیعی ، علیدادی ، عسکری ، زواری نبوی ، پهلوان زاده 🎤و نفس گرم مداحان: نبوی ، واعظی ، فخری ، پورشیخ ، حسینخانی ، مهدی پور ▪️زمان: پنجشنبه، ۲۵دیماه الی دوشنبه، ۲۹دیماه ▪️مکان: گلزار شهدای کرمان 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#شهید_حسین_پور_جعفری 🌷  راوے برادر زاده #شهید : 🍁چندین بار از ایشان پرسیدیم ، عمو جان درجه شما در
🍃💠🍃 در یڪ هتل مجلل جلـسه داشتیم. تا از جلسه بیرون بیاید، گفتم براۍ ما صبحــانه بیاورند. حاج حسین بلافاصله سفارش را پس گرفت. گفت: «یڪ وعده صبحانه توۍ این هتل، ڪلۍ هزینه روۍ دست مۍ‌گذارد. صبر ڪن! مۍ‌رویم محل ڪار و آنجا صبحانه مۍ‌خوریم.» 🍃💠🍃 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 🔘ذکر مصیبت #حضرت_زهرا (س) با نوای جانسوز حاج رضا نبوی در جوار مضجع شریف #حاج_ق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من و این داغ ِدر تکرار مانده
من و این آتش ِبیدار مانده💔

مپرس از من چرا دلتنگ هستم
دلم بین ِدر و دیوار مانده 😭
•┈✾┈• سینه زنی زائران شهدا در سوگ نگین گمشده بقیع، (سلام الله علیها) 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
دلنوشته یکی از سربازان کوچک مکتب سلیمانی، سید حسین حسینی: من، سیدحسین، سرباز هستم.✋ دوست دارم مثل حاج قاسم آنقدر قوی باشم که با آدم های بد و ظالم مبارزه کنم، را از بین ببرم تا بچه های کوچک با ترس زندگی نکنند. من از تبریز به خاطر کار پدرم به آمدم؛پنج ماه است که هر روز به زیارت سردار می‌روم. هر روز دعا می کنم که من هم مثل او شوم تا پیش (ع) بروم.🕊 هر روز برای و ملت ایران دعا می کنم تا سلامت باشند. سردار سلیمانی عزیز برای دنیا "قهرمان" بود و همه دنیا دوستش داشتند..؛و من خیلی به خودم افتخار می کنم که ایرانی هستم و الان در شهر سردار زندگی میکنم. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
استاد میرزامحمدی.mp3
4.58M
🥀 مادرت گوشه گودال تماشا می کرد بر سر نعش تو دعواست اباعبدالله «کمی روضه..👌 با حال مناسب گوش بدید» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» 🇮🇷 📖 "خاطرات خودنوشت احمد یوسف زاده" 🔹صفحه : ۵۸_۵۶ 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
« بِسمِ اللهِ الرَّحمـٰنِ الرَّحیم» #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_آن_بیست_و_سه_نفر 📖 "خاطرات خو
🦋 "روزی سخــــت" ادامه.... آقای مهرابی چرا ساعت یک بعدازظهر، در بیابان های میدان تیر، آن طرف کوه های ما را مجبور می کرد که یک پوکه ی گمشده را میان آن بیابان وسیع پیدا کنیم و تهدیدمان می کرد که اگر آن را پیدا نکنیم، همان چند دانه ی خرما را برای ناهار به ما نخواهد داد؟! دلم میخواست می فهمید من فقط قدّم کوتاه است وگرنه شانزده سال کم سنی نیست! 😞 دلم میخواست جرأت داشتم بایستم جلویش و بگویم:«آقای محترم، شما اصلا می دونید من دو ماه دارم؟ می دونید من به فاصله ی صد ارسی از عراقی ها نگهبانی داده ام و حتی بغل دستی ام توی جبهه نورد ترکش خورده؟» اما جرأت نداشتم.😔 حاج قاسم لباسی بر تن داشت که من آن را دوست داشتم.اصلا قیافه اش مهربان بود.☺️ بر خلاف همه ی فرماندهان نظامی، او با تواضع نگاه می کرد و با مهربانی، تحکّم! در عین حال، به اعتراض اخراجی ها توجهی نمی کرد. حاج قاسم نزدیک من رسیده بود و من نزدیک پرتگاهی انگار با خودم فکر می کردم کاش ریش داشتم!! به کنار دستی ام، که هم ریش داشت و هم سبیل، غبطه می خوردم. لعنت بر نوجوانی! که یقه مرا در آن هیری بیری گرفته بود.😣 هیچ مویی روی صورتم نبود.از خط سبزی هم که پشت لب هایم دمیده بود، در آن بگیر و ببند، کاری ساخته نبود.😔 باید صورت لعنتیم را به سمتی دیگر می چرخاندم که حاج قاسم نبیندش. اما قدّم چه؟ 😔 یک سر وگردن از دیگران پایین تر بودم؛ درست مثل دندانه ی شکسته شانه ای میان صفی از دندان های سالم. باید برای آن دندانه ی شکسته فکری می کردم. سخت بود!😣 اما روی زانوهایم کمی بلند شدم؛ نه آن قدر که حاج قاسم فکر کند ایستاده ام و نه آن قدر که ببیند نشسته ام. حالتی میان نشسته و ایستاده بود؛ نیم خیز. از کوله پشتی ام هم برای رسیدن به مطلوب، که فریب حاج قاسم بود، کمک گرفتم. باید آن را همان سمتی می گذاشتم که محل عبور فرمانده بود و گردنم را به سمت مخالف نگاه حاج قاسم می چرخاندم. کلاه آهنی هم بی تأثیر نبود. کلاه آهنی بزرگ و کوچک ندارد، تک سایز است. این امتیاز بزرگی بود که من در آن لحظه داشتم. ماجرای این نقشه،هم مشکل قدّم و هم مشکل بی ریشی ام حل شد. 🙂 مانده بود دقت حاج قاسم؛ که دقت نکرد.😍 رفت و نام من در لیست اعزام ماند؛ لیستی که به افراد اجازه می داد در ایستگاه راه آهن، پا روی پله های قطار بگذارند و با افتخار سوار شوند.😊 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 ♦️به روایت: امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده(فرمانده نیروی هوایی #ارتش ) به یاد دار
🦋 ♦️به روایت: سردار عوض شهابی فر به ما توفیق داد بعد از تحمیلی ،چندسالی از وجود این شخصیت بزرگوار بهره بردیم. در دل همه از کوچک تا پیرزن و پیرمرد جای داشت. این والامقام به دنبال برای همه بود؛ ۴۰سال عمر خود را در جنگ ، مبارزه با اشرار در شرق کشور بود و چند سالی از فرماندهی ایشان در نگذشته بود که اوضاع منطقه ناآرام شد. سپهبد سلیمانی به عنوان "فرمانده و مبارزه با و جنگ هشت ساله دفاع مقدس" عزیز ملت نشد؛ بلکه اکبر ایشان باعث شد مردم در هر کوه و خانه و شهر و بیابانی در روز او بر سر و سینه زنند و کسی نیست که در فراق این این سردار، اشکی جاری نکرده باشد و اگر کسی اشکی جاری نکرد، بویی از نبرده است. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman