eitaa logo
گلزار ادبیات
7.7هزار دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
179 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک. کانال‌سوم:#سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
اصطلاحات عرفانی باران باران، کنایه از فیض حق تعالی و رحمت شامله‌ی اوست که از عالم غیب، بر ممکنات فایض گردد و ممکنات، برحسب مراتب استعداد، استفاده نمایند. غلبه‌ی عنایات را نیز که در احوال سالک حاصل شود از فَرَح و تَرَح، باران گویند. مولوی گوید: غیب را ابری و آبی دیگر است آسمان و آفتابی دیگر است ناید آن اِلّا که بر خاصان پدید باقیان، فی لَبسِ مِن خَلقِِ جَدید هست باران از پیِ پروردگی نیست باران از پیِ پژمردگی نکات: فرح: شادی. ترح: غم و اندوه. فی لبس...: بخشی از آیه‌ی سوره‌ی ق (۵۰) است: اَفَعَیینا بِالخَلقِ الاَوّل بَل هُم فی ... .ترجمه: آیا ما از آفرینش نخستین عاجز بودیم؟ نه، آنها از آفرینش تازه تردید دارند. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
تعزیه، نمایشی آیینی تعزیه، نوعی نمایش مذهبی و سنتی ایرانی - شیعی است که عمدتاً در باره‌ی شهادت امام حسین و مصائب اهل بیت - علیهم السلام - می‌باشد و معمولاً در دهه‌ی اول محرم اجرا می‌شد. ریشه‌ی تعزیه‌داری در ایران، به روزگار دیلمیان در میانه‌ی قرن چهارم هجری که شیعی مذهب بودند، می‌رسد که در آن زمان، با کاهش نفوذ خلفای عباسی در ایران، شیعیان برای اجرای مراسم سوگواری شهدای کربلا، آزادی یافتند و آیین‌های عزاداری رسمیت پیدا کرد. آنان داستان کربلا را به صورت شبیه، مجسم می‌کردند. این نمایشها یا تعزیه‌خوانی‌ها، همراه با شعر و آواز اجرا می‌شد. بعدها با روی کار آمدن دولت صفویه و رسمی شدن تشیع، برگزاری هر چه باشکوه‌تر مراسم عزاداری، شکل منظم و سازمان‌یافته‌ای پیدا کرد و در اواخر دوره‌ی صفویه، به شکل نمایشی تحول‌یافته در آمد. با تلخیص از عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه، ص ۳۴۹ - ۳۵۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از گلستان پارسایی را دیدم بر کنار دریا که زخم پلنگ داشت و به هیچ دارو، بِه نمی‌شد. مدتها در آن رنجور بود و شکر خدای - عزّ و جلّ - علی‌الدوام گفتی. پرسیدند که شکر چه می‌گویی؟ گفت: شکر آن که به مصیبتی گرفتارم؛ نه معصیتی. گر مرا زار به کشتن دهد آن یار عزیز تا نگویی که در آن دم، غمِ جانم باشد گویم از بنده‌ی مسکین چه گنه صادر شد کاو دل‌آزرده شد از من؟ غمِ آنم باشد کلیات سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، ص ۷۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امید هر که نومید است، نفسی زایل است ناامید از اصل معنی غافل است هان بکوش و با امید اندر جهان جهل و نومیدی ز پایه باطل است 🦋🦋🦋 مکن نومید مردم را به دوران رسد بر جان تو رنج فراوان اگر دانی، امید مردمان باش که یزدان می‌دهد فیض دو چندان 🦋🦋🦋 دوبیتی‌های پیوسته، حسن ابن علیپور الموتی، انتشارات سایه‌گستر، قزوین، ۱۳۹۵، ص ۸۶ و ۸۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نمادها و رمزهای گیاهی در شعر فارسی نرگس در سنت شعری و نثری ادب فارسی، نرگس، نماد چشم است؛ اما صفاتی که به نرگس به عنوان این نماد نسبت داده شده، عبارتند از : فریبندگی، فتنه‌انگیزی، خوشی، خندیدن، خفته بودن، بیماری، دینارداری، شکم خالی و بخشنده بودن، دوراندیشی و ..‌. . در پیکر باغ، شکل نرگس چشمی است که ریخته است مژگان ( خاقانی) گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس شیوه‌ی تو نشدش حاصل و بیمار بماند (حافظ) درونت حرص نگذارد که زر بر دوستان پاشی شکم‌خالی چو نرگس باش تا دستت دِرَم گردد (سعدی) درم: پول نقره در قدیم. نمادها و رمزهای گیاهی در شعر فارسی، دکتر زمرّدی، با تلخیص ص ۲۹۰ - ۲۹۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: شرم از خداوند، بسیاری از گناهان را از بین می‌برد. غرر الحکم، ج ۱، ص ۵۹. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بی‌‌وفایی مردم کوفه از طاهره صفّارزاده و مسلم بن عقیل در کوچه‌های کوفه بی‌وفایی و بی‌ثباتی مردم را چون دید در ذهن زخم‌خورده، مروری کرد آینده‌بینی گیتی را در کلام نبی(ص) و علی(ع) کلامهای متصل به وحی الهی در باب فتنه‌گری‌های مشرکان در هر زمان تا آخرین زمان با چشم ظاهر و باطن دید وقتی که از هزاران دعوتگر حتی یکی همراه او نبود هجوم‌های بغض و بهت و تازیانه‌ی مزدوران او را به بارگاه" زیادی"ها بردند عاشورا در شعر معاصر و فرهنگ عامه، ص ۲۹۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیده‌ای از مثلهای فارسی ۱ -دشمن اگر پشه است، فیل بشمارش. ۲ - دعا کن الفبا بمیرد؛ وگر نه استاد، بسیار است. ۳ - دلا خو کن به تنهایی که از تن‌ها بلا خیزد (قاآنی) ۴ - دَلّاکی را می‌خواهد از سرِ کچل دیگران یاد بگیرد. ۵ - دل در خلق مبند که خسته شوی؛ دل در حق بند تا رَسته شوی. (خواجه عبدالله انصاری) ۶ - دل که رنجید از کسی، خرسند کردن مشکل است (صائب تبریزی) ۷ - دلِ مادر به بچّه، دل بچّه به کوچه! ۸ - دل نرنجانی که دل، عرش خداست. ۹ - دنیا، اگر چه سرای آفات است، اما دار مکافات نیز هست. ۱۰ - دنیا، پُل راهگذر برای سفر آخرت است. دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۵۲۵، ۵۲۹ - ۵۳۳، ۵۳۶ و ۵۳۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دمی با شهدا شهید ثالث ملا محمدتقی بَرَغانی، مشهور به شهید ثالث، از بزرگان ایران و قزوین در قرن ۱۲ و ۱۳ هجری قمری است که در سال ۱۱۷۲(بر اساس برخی منابع۱۱۸۳) در برغان دیده به جهان گشود و در سال ۱۲۶۳ ه. ق. بر اثر جراحات وارده به هنگام نماز صبح در محراب مسجد به شهادت رسید. وی بعد از فراگرفتن علوم اولیه و علوم عقلی و منطق نزد پدرش ملا محمد ملائکه در برغان، به قزوین مهاجرت کرد و پس از کسب فیض از محضر علمای این شهر، به اصفهان و سپس به عراق رفت و بر اثر شیوع وبا در عراق، به قزوین بازگشت. آن گاه برای تکمیل تحصیلات خود، به قم و بعد به اصفهان و سپس به کربلا و نجف اشرف رفت و از محضر اساتید آن جا بهره‌مند گردید و چندی بعد، ساکن تهران شد و به تدریس علوم دینی پرداخت. در آن زمان، بر اثر بی‌کفایتی فتحعلی شاه قاجار، ولایات شمال ایران، به اشغال روسها درآمد و انگلستان نیز در امور داخلی ایران دخالت می‌کرد. این حوادث، خشم برغانی را برانگیخت و طی ماجرایی، مغضوب شاه گردید و مجبور به مهاجرت از تهران و اقامت در قزوین شد. این عالم بزرگ، نزدیک صبح، هنگامی که در مسجد مشغول عبادت و مناجات بود، مورد حمله‌ی چند نفر از فرقه‌ی گمراه بابیه قرار گرفت و با هشت ضربه‌ی شمشیر و نیزه که بر او زدند، به سختی مجروح گردید. تا دو روز زنده بود ؛ ولی به خاطر شکاف زبانش با نیزه، نمی‌توانست درست حرف بزند و بسیار تشنه می‌شد و قدرت آشامیدن آب هم نداشت. در آن حال، مکرّر از تشنگی سیدالشهدا(ع) یاد می‌کرد. بعد از دو روز، روحش پرواز کرد و جسدش را در مقبره‌ای در جوار امامزاده حسین قزوین به خاک سپردند. از آثار او، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: منهج الاجتهاد، شرح الشرایع، یک دوره فقه فارسی، عیون الاصول، مجالس المتّقین، رساله‌ی دیات و ‌... . با تلخیص از فرزانگان علم و سخن قزوین، ص ۱۸۸ - ۱۹۲؛ مشاهیر قزوین، ص ۹۳ - ۱۰۴ و قصص‌العلما، ص ۲۲ - ۳۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303