eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
172 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
نامه‌ای به شهید❤️❤️❤️ سروده‌ی کمال رستمعلی سلام حالمان خوب است از جیب هم می‌دزدیم کنار هم توبه می‌کنیم می‌شکنیم آن را با هم دوباره... چندی است عمل نموده‌ام و راست کردم همه‌ی روده‌هایم را دستم ولی هنوز کج است و فکرم. عکست را قاب گرفتیم تاقچه‌ی بالا و کسی به ما نگفت گریه را نمی‌شود قاب گرفت راستی تو چرا تمام اشکها را برای خودت برداشتی؟ عزیز به کوچه‌های شهر نیا روی خاطرات لباس خاکی‌ات آسفالت کشیده‌اند. دادخواست، ص ۱۰۷ و ۱۰۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل📚📚📚 باید سرفه‌ای هم کرد بیکاره‌ای شنیده بود که گفته‌اند: از تو حرکت، از خدا برکت. پس به راه افتاد تا در بیابان به کاروان‌سرایی خلوت رسید. خسته و مانده، در گوشه‌ای افتاد. ساعتها گذشت؛ تا این که کاروانی رسید و در اندک زمانی، بوی غذا فضا را پر کرد؛ اما بیکاره، نای حرف زدن نداشت. کاروانیان داشتند راه می‌افتادند که بیکاره را سرفه گرفت و آنان شنیدند و به طرفش رفتند. مردی را دیدند از تشنگی و گرسنگی، در حال جان‌دادن است. رحمشان آمد. آبی و غذایی به او دادند و رفتند. بیکاره با خود گفت: هر چند گویند از تو حرکت، از خدا برکت، اما سرفه‌ای هم باید کرد. داستانهای امثال، دکتر ذوالفقاری، ص ۲۳۲. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پرنده می‌داند🦜🦜🦜 از هوشنگ ابتهاج خیال دلکشِ پرواز در طراوت ابر به خواب می‌مانَد پرنده در قفس خویش خواب می‌بیند پرنده در قفس خویش به رنگ و روغن تصویر باغ می‌نگرد پرنده می‌داند که باد، بی‌نَفَس است و باغ، تصویر است پرنده در قفس خویش خواب می‌بیند. بر کران بیکران، دکتر صبور، ص ۴۲۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان کوتاه 🦋🦋🦋 آشغال "لعنت بر پدر و مادر کسی که در این محل آشغال بریزد." این را آقای "گ" نوشت. من موافق نبودم. گفتم: آخر چه کاری است؟ کسی که بخواهد بریزد، به این چیزها توجه نمی‌کند. او گفت: اینها حالت بازدارندگی دارد. مردم آن قدرها هم بی‌تفاوت نیستند. از نوشته‌اش، چند متری فاصله گرفته بود و داشت بررسی‌اش می‌کرد. این سومین بار بود که این جمله را روی دیوار سر کوچه می‌نوشت. هر دو دفعه‌ی پیش، صبح که پایش را بیرون گذاشته بود، دیده بود که روی نوشته‌اش را طوری با زغال خط زده‌اند که اصلاً خوانده نمی‌شود. فردای همان روز بود که او را دیدم. توی تاریکی ایستاده بود و تکه زغالی در دست داشت. دستش را گرفتم. داشتم دیرتر از همیشه، به خانه می‌رفتم. هوا کاملاً تاریک بود. چهره‌اش را نمی‌دیدم. - موافقی برویم پیش کسی که این نوشته را این جا می‌نویسد؟ ده دوازده سال بیشتر نداشت. سرش را انداخت پایین و بغض کرد. گفتم: آخه چرا این کار را می‌کنی؟ مرض... بغضش ترکید: - آقا، اگر این آشغالها را این جا نریزند، من و مادربزرگم، از گرسنگی می‌میریم. خدا اشتباه نمی‌کند، مجموعه داستان، کامران محمدی، ص ۵۳ و ۵۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بزم وحدت☘☘☘ غزلی از صائب تبریزی یا رب از عرفان مرا پیمانه‌ای سرشار ده چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده هر سر موی حواس من، به راهی می‌رود این پریشان‌سیر را، در بزم وحدت بار ده... مدتی گفتار بی‌کردار کردی مرحمت روزگاری هم به من، کردار بی‌گفتار ده چند چون مرکز، گِره باشد کسی در یک مقام؟ پایی از آهن، به این سرگشته چون پرگار ده شیوه‌ی ارباب همت، نیست جود ناتمام رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده بیش از این مپسند صائب را به زندان خرد از بیابان، مُلک و تخت، از دامن کهسار ده مجموعه‌ی رنگین گل، قهرمان، ص ۱۱۴ و ۱۱۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گر کسی را زعفران شادی فزاید، گو فزای چون تو با غم خو گرفتی، زعفران کس مخور (خاقانی) نمادها و رمزهای گیاهی در شعر فارسی، ص ۱۸۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شاعر و جامی 💐💐💐 شاعری غزلی درهم و بی‌قافیه سروده و نزد مولانا جامی آورده و خدمتش بخواند. آن گاه افزود که: این غزل به حذف"الف" موصوف است. (یعنی در این غزل، الف به کار نرفته است.) مولانا گفت: از این صنعت بهتر، آن بود که تمام حروف را از آن حذف می‌کردی. گلشن لطائف، ص ۶۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی - علیه السلام - فرمودند: باطنت را خوب کن؛ خدا ظاهرت را خوب خواهد کرد. غرر الحکم، ترجمه‌ی محمدعلی انصاری، ج ۱، ص ۱۳۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303