داستان کوتاه طنز 😂😂
شرایط ازدواج، قسمت اول
از کیومرث صابری
از اداره که خارج شدم، برف دانه دانه شروع به باریدن کرد. به پیادهرو که رسیدم، زمین، درست و حسابی سفید شده بود...
وارد خانه که شدم، مادرم توی حیاط داشت رختها را از روی طناب جمع میکرد. از چندین سال پیش، هر وقت برف میبارید، با مادرم شوخی میکردم که: ننه، سرمای پیرزنکُش اومد!
امروز هم تا دهان باز کردم همین جمله را بگویم، ننه پیشدستی کرد و گفت: انگار این سرما، سرمای عَزَبکُشه، نیس ننه؟
در خانهی ما، غیر از من، عزباوعلی دیگری وجود نداشت. پس ننه بعد از چند سال، بالاخره متلکش را گفت.
یک راست، به اتاق خودم رفتم. چراغ والور را روشن کردم و از پشت شیشه، به برف چشم دوختم. از نگاه کردن برف که خسته شدم، در عالم خیال، رفتم توی نخ دخترهای فامیل: زری؟ سیمین؟ عذرا؟ مهوش؟ پروین؟...
راستی، نکنه ننه کسی را در نظر گرفته که اون حرفو زد. از دخترهای فامیل، آبی گرم نشد. باز در عالم خیال، زاغ سیاه دخترهای محله را چوب زدم: سوسن؟ مهری؟ مرضیه، دختر جمپناه؟ دختر...؟
اگر مادرم وارد اتاق نمیشد، خدا میداند تا کی توی این فکر و خیالها میماندم؛ ولی ورود او، رشتهی افکارم را پاره کرد. همان طور که دستش را روی چراغ گرم میکرد، گفت: ببینم، زینت چطوره؟ دختر آقا بالا خان؟
(ادامه دارد)🌺🌺🌺
طنزاوران امروز ایران، صلاحی و اسدیپور، ص ۲۴۸ و ۲۵۰.
#داستان_کوتاه
#داستان_طنز
#شرایطازدواج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یک رباعی از نیما یوشیج
خواهی که نگردی از ره و رسمِ دُرُست
اندیشهی خود، درست میدار نخست
ای هیچ نجُسته از درستی به جهان
ناجسته چنان تو از تو، چون خواهد جست؟
مجموعهی کامل اشعار نیما یوشیج، طاهباز، ص ۸۰۳.
#رسمدرست
#اندیشه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شنبه
از دکتر قیصر امینپور
خدا، ابتدا آب را
سپس زندگی را از آب آفرید
جهان، نقش بر آب
و آن آب، بر باد.
گلها همه آفتابگردانند، ص ۷۳.
#آب
#جهان
#باد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شمع و پروانه
از وصال شیرازی
از مکافات بیندیش که در شرعِ وفا
گردن شمع، به خونخواهی پروانه زدند
مشاعرهی جدید، صادقی اردستانی، ص ۱۶.
#مکافات
#شمعوپروانه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
ناچاریهای فقر، انسان را بر کارهای زشت وادار مینماید.
غرر الحکم، ترجمهی محمدعلی انصاری، ج ۱، ص ۴۶۱.
#امام_علی(ع)
#فقر
#کارزشت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آرایههای ادبی 💐💐💐
ایهام تناسب
ایهام تناسب، جمع دو آرایهی ایهام و تناسب است؛ یعنی، کلمهای دو معنا دارد و فقط یک معنای آن در سخن مورد نظر است؛ اما میان معنای غیر منظور، با کلمه یا کلمات دیگری در بیت، تناسبی ایجاد میشود؛ مانند کلمهی "پروانه" در بیت زیر:
کسی به وصل تو چون شمع یافت پروانه
که زیر تیغ تو هر دم سری دگر دارد
(حافظ)
پروانه معانی متعددی دارد؛ ولی حافظ در بیت بالا، به دو معنی آن توجه داشته است: ۱ - حشرهی معروف ۲ - جواز.
معنای منظور در بیت، معنای دوم یعنی جواز است؛ اما در معنای غیر منظور یعنی حشرهی معروف، با کلمهی شمع، تناسب یافته است.
بدیع در شعر فارسی، دکتر عقدایی، ص ۸۱ و ۸۲ .
#آرایههای_ادبی
#ایهام_تناسب
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شرح یک رباعی از مولوی
عشّاق، به یک دم دو جهان دربازند
صدساله بقا، به یک زمان دربازند
بر بویِ دَمی، هزار منزل بدوند
وز بهر دلی، هزار جان دربازند
این عشّاق که میفرماید به یک دم دو جهان دربازند، همان عارفانند که سنایی میفرماید: هر لحظه، دو عید میکنند و عید حقیقی ایشان، دیدار حق است:
عارفان، هر زمان دو عید کنند
عنکبوتان، مگس قدید کنند
لاجرم، صدساله و هزارساله بقا را به یک دیدار دربازند و بر بویِ معشوق، هر دمی هزار منزل روند و از بهر دلی که صاف و پاک و آیینه باشد و معشوق در آن حضور داشته باشد، هزار جان فدا کنند.
قدید: گوشت خشک کرده.
باغ اسرار خدا، شرح رباعیات مولانا، بهشتی شیرازی، ص ۳۶۳.
#مولوی
#شرحرباعی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303