شعری از فریدون مشیری
دستهامان
از دل و دیده گرامیتر هم آیا هست؟
دست، آری ز دل و دیده گرامیتر ، دست
زین همه گوهر پیدا و نهان در تن و جان
بیگمان دست، گرانقدرتر است...
شرفِ دست همین بس که نوشتن با اوست
خوشترین مایهی دلبستگی من با اوست
در فروبستهترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی
بارها بر سرِ خود بانگ زدم:
هیچت ار نیست، مخور خونِ جگر، دست که هست
بیستون را یاد آر
دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پرِ کاه از سر راهت بردار...
دست، گنجینهی مهر و هنر است
خواه بر پردهی ساز
خواه در گردنِ دست
خواه بر چهرهی نقش
خواه بر دندهی چرخ
خواه بر دستهی داس
خواه در یاری نابینایی
خواه در ساختن فردایی...
برکران بیکران، ص۳۹۶ - ۳۹۸.
#فریدون_مشیری
#دست
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
9.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر #دست از #فریدونمشیری
🌹🌹🌹
با صدای شاعر
🌺🌺🌺