eitaa logo
گلزار ادبیات
8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
154 ویدیو
1 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
ابیاتی از حافظ 🌺🌺🌺 اَلا ای طوطی گویای اسرار مبادا خالی‌ات شکّر ز منقار سرت سبز و دلت خوش باد جاوید که خوش نقشی نمودی از خطِ یار سخن سربسته گفتی با حریفان خدا را، زین معمّا پرده بردار... نکات: بیت ۱ - الا: حرف تنبیه(آگاهی)، بدان و آگاه باش. طوطی: در عرفان، نماد و سمبل نفس ناطقه و در این جا، استعاره از ۱ - خود شاعر ۲ - قلم. شکر: از غذاهای مورد علاقه‌ی طوطی است و در این جا، استعاره از سخنان شیرین و دلپذیر. بیت ۲ - سرت سبز باد: کنایه از عمرت دراز باد، شاد و خوش باشی. نمودن: نشان دادن. خط: موهای تازه‌رُسته‌ای که گِرد رخسار خوبرویان برآمده باشد. در اصطلاح عارفان، جناب کبریایی است که عالم ارواح مجرّده می‌باشد و نزدیکتربن مراتب وجود است با مرتبه‌ی غیب هویّت. محمود شبستری در گلشن راز می‌گوید: رخ این جا، مظهر حُسن خدایی است مراد از خط، جَناب کبریایی است بیت ۳ - سربسته: کنایه از پوشیده و مخفی و نیز مُجمَل و بدون شرح و تفصیل. حریفان: یاران یکدل و یکرنگ. خدا را: به خاطر و برای خدا. پرده برداشتن: کنایه از آشکار و ظاهر نمودن. شاخ نبات حافظ، ص ۵۶۲ و ۵۶۳. جهت اطلاع از غزل کامل و نکات و معنای بیتها، رجوع کنید به کتاب مذکور، ص ۵۶۲ - ۵۶۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ روی جانان طلبی، آینه را قابل ساز ور نه هرگز گل و نسرین ندمد ز آهن و روی گوش بگشای که بلبل به فغان می‌گوید: خواجه، تقصیر مفرما، گلِ توفیق ببوی گفتی از حافظ ما، بوی ریا می‌آید آفرین بر نَفَست باد که خوش بُردی بوی! شاخ نبات حافظ، ص ۱۰۲۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
روز بزرگ‌داشت حافظ، گرامی باد💐💐💐 غزلی از حافظ تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد وجود نازکت آزرده‌ی گزند مباد سلامت همه آفاق، در سلامت توست به هیچ عارضه، شخص تو دردمند مباد جمال صورت و معنی، ز امنِ صحّت توست که ظاهرت، دُژم و باطنت، نَژَند مباد در این چمن چو در آید خزان به یغمایی رهش به سروِ سَهی‌قامت بلند مباد در آن بساط که حُسن تو جلوه آغازد مجال طعنه‌ی بدبین و بدپسند مباد هر آن که روی چو ماهت، به چشمِ بد بیند بر آتش تو به جز جان او، سپند مباد شفا ز گفته‌ی شکّرفشان حافظ جوی که حاجتت به علاجِ گلاب و قند مباد نکات: عارضه: بیماری، آسیب و حادثه. دژم: افسرده و غمگین. نژند: غمگین و پریشان. این چمن: استعاره از شیراز. خزان: استعاره از نیستی و فنا. یغمایی: غارتگری. سهی‌قامت: بلندقامت، زیبا و دیدنی. سپند: اسفند که برای دفع چشم بد در آتش ریزند. گفته‌ی شکرفشان: سخن شیرین، شعر شیرین حافظ. گلاب و قند: دارویی که طبیبان قدیم، برای تقویت قلب تجویز می‌کردند. برای اطلاع از شرح کامل نکات و معنی بیتها، رجوع بفرمایید به شاخ نبات حافظ، ص ۲۶۰ و ۲۶۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد خداش در همه حال از بلا نگه دارد حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا، سخن آشنا نگه دارد دلا، معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا، نگه دارد حدیث: سخن و حکایت. معاش: زندگی. شاخ نبات حافظ، ص ۲۹۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ💐💐💐 سالها دل طلب جام جم از ما می‌کرد وان چه خود داشت، ز بیگانه تمنا می‌کرد گوهری کز صدف کَون و مکان بیرون است طلب از گم‌شدگان لب دریا می‌کرد مشکل خویش، برِ پیرِ مُغان بردم دوش کاو به تأیید نظر، حلّ معما می‌کرد دیدمش خرّم و خندان، قدح باده به دست و اندر آن آینه، صد گونه تماشا می‌کرد گفتم: این جام جهان‌بین، به تو کی داد حکیم؟ گفت: آن روز که این گنبد مینا می‌کرد بیدلی در همه احوال، خدا با او بود او نمی‌دیدش و از دور، خدا را می‌کرد... ☘☘☘ نکات: بیت ۱ - دل: قلب، به تعبیر عُرَفا، جایگاه تجلی انوار الهی و واسطه‌ی میان عالم جسم و معناست. جام جم: جامی که در آن، همه‌ی اسرار عالم دیده می‌شود. دل پاک و غیب‌نما و رازگشای عارف. بیگانه: کسی که در مقام سیر وسلوک برنیامده و قدم در راه طریقت ننهاده است. بیت۲ - کون و مکان: هستیِ مکان‌دار، دنیای مادی. گم‌شدگان لب دریا: کسانی که به حقیقت نرسیده‌اند و از دریای عشق و معرفت، بی‌خبرند. شاید مراد حافظ، فلاسفه باشند که لبی از حقیقت تر نکرده‌اند. در عرفان، دریا، مظهر عالم عشق و حقیقت است و صحرا و خشکی، مظهر عالم ماده. بیت ۳ - پیر مغان: پیر طریقت. پیر در اصطلاح عارفان، کسی است که در وادی سیر و سلوک، به مرحله‌ی کمال رسیده باشد و بتواند خامانِ ره‌نرفته را که قدم در این وادی پرخطر گذاشته‌اند، دستگیری کند و آنان را از لغزش و گمراهی‌ مصون دارد و به سرمنزل مقصود هدایت کند. بیت ۴ - قدح باده: جام می، استعاره از دل. قدح باده به دست بودن: به احوال دل توجه داشتن. آینه: همان دل است. بیت ۵ - جام جهان‌بین: استعاره از دل. گنبد مینا: استعاره از آسمان آبی. بیت ۶ - بیدل: دل از دست داده و دل‌باخته، عاشق. در همه احوال، خدا با او بود: برگرفته‌ از آیه‌ی ۴ سوره‌ی حدید(۵۷): وَ هُوَ مَعَکُم اَینَما کُنتُم. و هر جا که باشید، خدا با شماست. جهت اطلاع از نکات بیشتر و معانی بیتها و ادامه‌ی غزل، رجوع بفرمایید به شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۳۴۱ - ۳۴۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ کی شعرِ تَر انگیزد خاطر که حزین باشد؟ یک نکته ازین معنی، گفتیم و همین باشد از لعلِ تو گر یابم، انگشتریِ زنهار صد مُلک سلیمانم، در زیر نگین باشد غمناک نباید بود، از طعنِ حسود ای دل شاید که چو وابینی، خیر تو درین باشد هر کاو نکند فهمی، زین کِلکِ خیال‌انگیز نقشش به حرام ار خود، صورتگر چین باشد... نکات: بیت ۱ - شعر تر: شعر لطیف و باطراوت، شعری که در آن، شادی و نشاط باشد، شعر فصیح و بلیغ. انگیختن: به وجود آوردن، سرودن. خاطر: دل، اندیشه و فکر. حزین: اندوهگین و افسرده. بیت ۲ - لعل: سنگ قیمتی سرخ‌رنگ، استعاره از لب معشوق. انگشتری زنهار: انگشتری امان، انگشتری که شاهان در قدیم، به کسی می‌دادند تا جانش در امان باشد و کسی به او تعرض نکند. ملک سلیمان: ایهام دارد: ا - سلطنت و حکومت سلیمان. ۲ - کنایه از ولایت فارس. در زیر نگین بودن: کنایه از در اختیار و زیر فرمان بودن. بیت ۳ - طعن: طعنه، زخم زبان. وادیدن: دوباره دیدن، دقیق شدن. بیت ۴ - کلک: قلم. کلک خیال‌انگیز: ایهام دارد: ۱ - قلم صنع الهی که عالم را نقش می‌زند. ۲ - شاعر که شعر خیال‌انگیز و زیبا می‌نویسد. نقشش به حرام باد: نقش، کار نقاشی و تصویرگری بر او حرام باشد. صورتگر: نقاش. برای اطلاع از نکات و معنای ابیات و ادامه‌ی غزل، رجوع بفرمایید به شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۳۸۲ - ۳۸۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ سالها پیروی مذهب رندان کردم تا به فتوای خرد، حرص به زندان کردم من به سرمنزل عنقا، نه به خود بردم راه قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم سایه‌ای بر دل ریشم فکن ای گنج روان که من این خانه، به سودای تو ویران کردم... صبح‌خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ هر چه کردم، همه از دولت قرآن کردم... نکات: بیت ۱ - مذهب: آیین و مسلک. رند: شخصی که ظاهرش در ملامت و باطنش در سلامت باشد. رند حافظ، رند پاکباز آزاداندیش عارفی است که نه تسلیم ریاکار می‌شود و نه در برابر قدرت زورمندان سر فرود می‌آورد. رند او، مظهر آزادی و آزادمردی و فتوت و عشق حقیقی و جویای جمال معنوی است. بیت ۲ - عنقا: سیمرغ، استعاره از ذات حق و محبوب عرفانی. قطع مرحله کردن: کنایه از راه سپردن، منزل پیمودن. مرغ سلیمان: کنایه از هدهد. نزد صوفیه، رمز پیر و مرشد است. بیت ۳ - ریش: آزرده و مجروح. سایه افکندن: کنایه از توجه و التفات کردن و مورد حمایت قرار دادن. گنج روان: گنج قارون. خانه: استعاره از دل. سودا: عشق. بیت اشاره است به حدیث قُدسی: اَنَا عِندَ المُنکَسِرَةِ القُلوب. من در دلهای شکسته‌ام. با تلخیص از شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۶۹۶ و ۶۹۷. ادامه‌ی ابیات در ص ۶۹۸ - ۶۹۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ تنت به ناز طبیبان، نیازمند مباد وجود نازکت آزرده‌ی گزند مباد سلامتِ همه آفاق، در سلامت توست به هیچ عارضه، شخص تو دردمند مباد شاخ نبات حافظ، ص ۲۶۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ تو کز سرای طبیعت نمی‌روی بیرون کجا به کوی طریقت، گذر توانی کرد؟ جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولی غبار ره بنِشان تا نظر توانی کرد بیا که چاره‌ی ذوقِ حضور و نظم امور به فیض‌بخشیِ اهلِ نظر توانی کرد شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۳۴۴ و ۳۴۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
غزلی از حافظ مزرع سبز فلک دیدم و داسِ مَهِ نو یادم از کِشته‌ی خویش آمد و هنگام درو گفتم: ای بخت، بخُفتیدی و خورشید دمید گفت: با این همه، از سابقه نومید مشو گر رَوی پاک و مجرّد چو مسیحا به فلک از چراغ تو، به خورشید رسد صد پرتو تکیه بر اختر شب‌دزد مکن، کاین عیّار تاج کاووس ببُرد و کمر کیخسرو... آتش زهد و ریا، خرمن دین خواهد سوخت حافظ این خرقه‌ی پشمینه، بینداز و برو برخی از نکات: کشته: کاشته‌شده. کنایه از اعمال انسان. هنگام درو: وقت برداشت محصول. کنایه از روز قیامت. سابقه: در عرفان: عنایت ازلی الهی، لطف خداوند. بخفتیدی: خوابیدی. مجرد: جدا‌شده از علایق و دلبستگی‌های مادی، وارسته. زهد: پارسایی، دوری از دنیا و در این جا منظور حافظ، زهد خشک است که به احوال معنوی نمی‌انجامد و تهی از عشق و محبت است. خرمن چیزی را سوختن: کنایه از نیست و نابود کردن آن چیز. خرقه: لباس رسمی صوفیان که نماد ریاکاری و فریب بوده است. برای اطلاع از شرح کامل غزل، مراجعه بفرمایید به شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۸۷۴ - ۸۷۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتهایی از حافظ یوسف گم‌گشته باز آید به کنعان، غم مخور کلبه‌ی اَحزان شود روزی گلستان، غم مخور ای دلِ غم‌دیده حالت بِه شود، دل بد مکن وین سرِ شوریده باز آید به سامان، غم مخور گر بهار عمر باشد باز بر تختِ چمن چتر گل در سر کشی، ای مرغ خوش‌خوان، غم مخور دور گردون، گر دو روزی بر مراد ما نرفت دائماً یکسان نباشد حالِ دوران، غم مخور هان مشو نومید؛ چون واقف نِه‌ای از سِرّ غیب باشد اندر پرده بازیهای پنهان، غم مخور.‌‌.. حافظا، در کنج فقر و خلوت شبهای تار تا بُوَد وِردت دعا و درس قرآن، غم مخور شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص ۵۸۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
اصطلاحات عرفانی توکّل در لغت، به معنای تکیه و اعتماد کردن است و در اصطلاح عارفان، عبارت از واگذاردن امور است به خداوند و تکیه کردن بر او و آرام گرفتن دل با او در همه حال. توکل، بالاترین مقام یقین و شریف‌ترین احوال مقرّبان است. خدای متعال فرماید: اِنَّ اللهَ یُحِبُّ المُتَوَکِّلین. خداوند، متوکّل را دوست خود شمرد و محبت خویش را شامل او کرد و نیز فرمود: و مَن یَتَوَکَّل عَلَی الله فَهُوَ حَسبُه یعنی متوکّلان را خدای کافی است؛ پس متوکل، از عباد الرحمان است و شامل وصف رحمت حق گردد و از بندگان است که به کفایت او مخصوص شده است. حافظ گفته است: تکیه بر تقوا و دانش در طریقت کافری است راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش و به معنای توکل، چنین اشاره کرده است : تو با خدای خود انداز کار و دل، خوش دار که رحم اگر نکند مدّعی، خدا بکند با تلخیص از شاخ نبات حافظ، دکتر برزگر خالقی، ص۱۰۴۹ و ۱۰۵۰ . https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303