سبکشناسی با شعر طنز 😂😂😂
سبک عِراقی
از ناصر فیض
ناگهان معشوق، یاغی میشود
نوبتِ سبک عراقی میشود
شاعر سبک عراقی، خسته نیست
جمعه هم میخانههایش، بسته نیست...
آسمان و ریسمان آن، کم است
شاعر سبک عراقی، آدم است
دلبران، هستند همچون پادشا
عاشق بیچاره، کمتر از گدا...
بس که عاشق، میشود درگیر عشق
عشق، پیرش میشود، او پیرِ عشق...
هیچ کاری در عراقی، عار نیست
بی دلیل، آنجا کسی بیکار نیست...
چون شرابش نیست از جنسِ سَنایچ
خواهشاً، در نوع جنس آن مپیچ...
چون تغزّل در عراقی محور است
شاعر اینجا، با غزل راحتتر است
در قصاید، ناشیاند و ناتوان
چون قصیده نیست جای این زبان
تا برآید از پسِ هر مسئله
سعدی از این سبک شد سعدی، بله!
سهل گفت و مُمتَنِع تا این که شد
شاعری شاخصترین در سبک خود
سبک هندی، بعدها آمد پدید
بعدهاتر هم که هندی ورپرید!
📚📚📚📚
با تلخیص از املت دستهدار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۸۳ - ۸۸.
#شعرطنز
#سبکشناسی
#سبکعراقی
#ناصرفیض
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز: دلار 😂😂😂
از محمد خوشآمدی
مثلِ موشک میرود بالا دلار
لحظه در هر لحظه بیپروا دلار
نرخِ آن مخصوصِ روزِ قبل نیست
در همین لحظه، رَوَد بالا دلار
بر فرازِ قلّهی قافِ بُلند
داد زد، فریاد زد عنقا دلار
شیخِ دِه بر روی منبر وقتِ وعظ
گفت: یا رب، ای خداوندا، دلار
بانوان، غمگین ز بالا رفتنش
سوسن و فخری و هم لیلا دلار ...
مادری فرمود بر سجّادهاش
بی تحرّک، ایستا درجا دلار
طور سینا هم کمی آشفته شد
با تحیّر گفت: ای موسی، دلار
آسمانِ چارمین در زیرِ عرش
گفت حتّی سوزنِ عیسی دلار
در تلاطم، در فراز و در نشیب
مثل اقیانوس و چون دریا دلار
هی نگو کی میشود نرخش فزون؟
در همین لحظه، همین حالا دلار ...
ای "محمّد" جای جورابِ سفید
روز بابا دِه تو بر بابا دلار
#شعرطنز
#محمدخوشآمدی
#دلار
#روزپدر
به نقل از کانال#طنزونطنز
👇👇👇
@tanzvanatanz110
🌼🌼🌼
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز 😂😂😂
گرانی اجناس
از ابوالقاسم حالت
ای نان، گذر امروز به سوی تو که دارد؟
در خانهی خود، چشم به روی تو که دارد؟
ای گوشت که هر روز به یک نرخ درآیی
آگاهی از اسرار مَگویِ تو که دارد؟...
ای چای که نوشابهی جمعِ فقرایی
بزم طرب از طعم نکوی تو که دارد؟
ای جوجهی پروار، به شب دست توسل
بر ران و کت و بال و گلوی تو که دارد؟
ای سیب نکورو که شوی* تو گلابی است
امّید کرَم از تو و شوی تو که دارد؟...
ای ماست که پیوسته پنیر است هَوویت
امّید ز تو یا ز هووی تو که دارد؟...
*شو: شوهر.
📚📚📚📚
دیوان ابوالعینک، اشعار طنز ابوالقاسم حالت، ص ۹۸.
#شعرطنز
#گرانیاجناس
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز: بالا و پایین 😂😂😂
از عمران صلاحی
قیمت جان آمده پایین؛ ولی نان رفته بالا
قیمت این آمده پایین؛ ولی آن رفته بالا
یک زمان از بیغذایی، آمده پایین فشارم
یک زمان از غصه و فکر فراوان، رفته بالا
دوش رفتم سوی میدان تا بگیرم جنس ارزان
دیدم آنجا نرخها تا سقف میدان، رفته بالا
من نمیگیرم برای بچهها جشن تولد
چون دگر نرخ پذیرایی ز مهمان، رفته بالا
در زمان تشنگی، با دستهایم آب نوشم
چون بهای استکان و تُنگ و لیوان، رفته بالا
زیر خود انداختم کیهان و ابرار و گلآقا
چون بهای قالی کرمان و کاشان، رفته بالا
دوش میآمد طلبکاری و دیدم در خیابان
کارمندی مثل گربه، از درختان رفته بالا...
لحظهای هم گوشهی چشمی نیندازد به پایین
هر که را پُست و مقام و شغل و عنوان، رفته بالا
میکنم اشعار خود را منتشر در این مجله
چون بهای انتشار و چاپ دیوان رفته بالا!
(کمال تعجب! ۱۳۷۴)
📚📚📚📚
دیوان ابوطیاره،گزیدهی مطایبه و طنز منظوم، عمران صلاحی، اشعار چاپشده در نشریات گلآقا، ص ۶۶ و ۶۷.
#شعرطنز
#بالاوپایین
#گرانی
#عمرانصلاحی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فارسی را پاس بداریم!😂😂😂
از عمران صلاحی
ننویسیم تُربچه، بنویسیم خیار
ننویسیم صنوبر، بنویسیم چنار
ننویسیم بهار آمد و آورد صفا
بنویسیم نسیم آمد و آورد غبار
ننویسیم هوا روشن و صاف است و تمیز
بنویسیم شد از دوده، هوا تیره و تار
ننویسیم به علم است و عمل، راحت جان
بنویسیم به پول است و به زر، چارهی کار
ننویسیم برو کار اداری بنما
بنویسیم برو کار بکن در بازار
ننویسیم برو سعی کن و درس بخوان
بنویسیم برو واسطه شو پول در آر
دیگران در طلب مال و منالاند، تو هم فارسی را جهت عمهی خود پاس بدار!
(ابوقراضه، سال ۱۳۷۵)
دیوان ابوطیاره، صلاحی، اشعار چاپشده در نشریات گل آقا، ص ۶۸.
#شعرطنز
#فارسیراپاسبداریم
#عمرانصلاحی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز 😂😂😂
این فقر و گرانی که دگر مسئلهای نیست!
از ابوالقاسم حالت
ای آن که شب و روز به صفهای درازی
دنبال خیاری و کدویی و پیازی
تا چند در این وضع بسوزی و بسازی؟
این قدر به دنبال شکم بهر چه تازی؟
در راه تو این قید شکم، جز تلهای نیست
این فقر و گرانی که دگر مسئلهای نیست!...
هر صبح به فکرت، کره و شیر و مرباست
هر ظهر کنی صحبت سبزی پلو و ماست
هر شب به سرت آرزوی ماهی اعلاست
آن کس که دلش مایل این گونه غذاهاست،
در دیدهی ما، جز شکموی دلهای نیست
این فقر و گرانی که دگر مسئلهای نیست!...
گر گوشت گرانتر ز گران گشت، مخور غم
زان روی که باشد ضرر گوشت، مُسَلّم
گر قیمت سیگار زند سر به جهنم
سیگار مکش؛ چون که ز عمر تو کند کم
بهر بدن از دود بَتَر، آکلهای نیست
این فقر و گرانی که دگر مسئلهای نیست!
این قدر مکن شکوه که بیشغلی و بیکار
چون کار رسانَد به تن و جان تو آزار
گر کار اداری است، زبونت کند و زار
ور کسب و تجارت، کُنَدت سخت گرفتار
کن شکر خدا را که تو را مشغلهای نیست
این فقر و گرانی که دگر مسئلهای نیست!...
(ماهنامه خورجین، شماره ۳۳، تیرماه ۱۳۶۸)
📚📚📚📚
بچهها برق آمده، اشعار طنز ابوالقاسم حالت، با تلخیص از ص ۹۲ - ۹۵.
#شعرطنز
#فقروگرانی
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سبکشناسی با شعر طنز: شعر نو بعد از نیما
😂😂
از ناصر فیض
💐 به مناسبت دوم خرداد، سالروز تولد وی (۱۳۳۸)
بعد نیما، شرمآور شد رفیق
شعر اصلاً چیز دیگر شد رفیق...
رفت نیما، افتضاح آمد به بار
شعر شد چیزی شبیه زهرمار
نو که شد شلوار و کفش شاعران
باب شد جیغ بنفش شاعران
عشق، آهنگ فراموشی گرفت
عاشقیها، قالب شوشی گرفت...
شد ظرافت در سخن، یک حرف مفت
هر کسی هر چه دلش میخواست، گفت
با طناب و داری از شعر سپید
شاعری را شاعری بالا کشید
جنگ نو با کهنه شد موضوع روز
بعد از آن هم هی کش آمد تا هنوز
بعد رایج گشت نوعی از غزل
با غزل کردند مردم را مَچَل
صورت آمد جای معنا را گرفت
شد دهان شاعران، بی بست و چفت ...
بس که پَرتند این غزلهای جدید
باز صد رحمت به اشعار سپید...
این غزلها، بندتُنبانیترند
ظاهراً هرچند عرفانیترند
شعر، تنها مایهی شرمندگی است!
آنِ حافظ چون در این اشعار نیست!...
📚📚📚📚
با تلخیص از املت دستهدار، مجموعه شعر طنز ناصر فیض، ص ۹۹ - ۱۰۴.
#شعرطنز
#سبکشناسیطنز
#ناصرفیض
🌹🌹🌹
برای آگاهی از زندگی این شاعر، به مطلب شاعران معاصر، ناصر فیض، ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ کانال گلزار ادبیات مراجعه بفرمایید.
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز😂😂
سفرهی خالی و مهمان بدشانس
از ابوالقاسم حالت
چند شب پیش، برایم دو سه مهمان آمد
به سبیل تو قسم، بر لب من جان آمد
ساعتی چند، مُعَطَّل ز پیِ نان ماندم
نیمهشب بود که بهرم دو سه تا نان آمد
نه پنیر و کره آمد به سر سفره، نه ماست
نه پیاز و ترب اندر پیِ ترخان آمد
پیش مهمان، به خدا، پاک سیهروی شدم
همچو آن دیزی بی گوشت که بر خوان* آمد
در غذا دیده نمیشد اثر چربی و گوشت
آب و نان بود فقط آنچه به دندان آمد
ناگهان بین غذا، جمله سراسیمه شدیم
چون که فریاد طلبکار ز دالان آمد
چه بگویم که در آن نیمهشب از رسوایی
چه به روز من مسکین پریشان آمد!...
*خوان: سفره.
دیوان ابوالعینک، اشعار طنز ابوالقاسم حالت، ص ۱۲۹.
#شعرطنز
#سفرهیخالومهمانبدشانس
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
زمان:
حجم:
520.2K
#شعرطنز: ماجرای ثبتنام😂😂
از #عمرانصلاحی
با صدای: عفت ک.
📚📚📚
دیوان ابوطیاره، گزیدهی مطایبه و طنز منظوم، صلاحی، ص ۷۲ و ۷۳.
#شعرطنز
#ماجرایثبتنام
#عمرانصلاحی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
📚📚📚📚
شعر طنز: فرصت استفاده😂😂
از ابوالقاسم حالت
من در این فرصت باریک که دارم، چه کنم؟
گر به خوبی نبرم بهره ز کارم، چه کنم؟
اگر اقوام خودم را نگذارم سر کار
پس دو روزی که سرِ کار سوارم، چه کنم؟
بوده جمشید به پاریس مرا همبازی
گر بدو منصب خوبی نسپارم، چه کنم؟
ارسلان نیز پسرخالهی مخلص باشد
اگر او را سرکاری نگذارم، چه کنم؟
همه را گر که به یاران عزیزم ندهم
بنده با این دو سه تا پُست که دارم، چه کنم؟
گشت دیروز پسرعمهی من هم بیکار
اگر او هم شود امروز هوارم، چه کنم؟
گرچه بیژن چو درختی است که بی برگ و بر است
اگر او را به یکی گوشه نکارم، چه کنم؟
زوجهام توصیهای کرد؛ ولی رد کردم
گر کند قهر و نیاید به کنارم، چه کنم؟
خان عمو هم پسر بیهنرش، بیکار است
اگر او را به سر کار نیارم، چه کنم؟
گر کسی گفت: بدین عده چرا کار دهی؟
گویم او را: به خدا تحت فشارم، چه کنم؟
(روزنامهی توفیق، ۴۳/۲/۱۷)
📚📚📚
گزیدهای از اشعار طنز ایران، اکبر مرتضیپور، ص ۳۶۳ و ۳۶۴.
#شعرطنز
#فرصتاستفاده
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز: دخل و خرج 😂😂
از ابوالقاسم حالت
...بس که سگدو میزنم اندر پی یک لقمه نان
میشوم از لاغری چون موش اگر شیرافکنم
هر زمان از دوری روی برنج افتم به رَنج
هر نفس از غصهی روغن درآید روغنم
زردرو چون لپه و خمگشتهام چون لوبیا
بس که شد نایاب از زور گرانی بُنشَنم...
بس که هی گردن کشیدم بهر ماهی یا که مرغ
شد دراز و لاغر و چون غاز و اردک گردنم...
(روزنامهی توفیق ۱۳۴۸/۱/۲۶)
📚📚📚
گزیدهای از اشعار طنز ایران، اکبر مرتضیپور، ص ۴۰۲ و ۴۰۳.
#شعرطنز
#دخلوخرج
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
شعر طنز: کار اداری 😂😂
از ابوالقاسم حالت
سفرهی رنگین و دلپذیر ندارم
آنچه تو داری، منِ فقیر ندارم
برّهی بریان و مرغ و ماهی و میگو
یا کره و تخممرغ و شیر ندارم
من که به نان و پنیر ساخته بودم
نان جوین دارم و پنیر ندارم
شکر خدا میکنم به عادتِ مألوف
گرچه بهجز نانِ سرخمیر ندارم
کی به تموّل رسم از کار اداری؟
من که دل و دست رشوهگیر ندارم...
📚📚📚
بچهها برق آمده، اشعار طنز ابوالقاسم حالت، ص۴۳۵ و ۴۳۶.
#شعرطنز
#کاراداری
#رشوه
#ابوالقاسمحالت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303