داستان کوتاه 😂
شکستن پای دیگر
شخصی، همیشه جُحا را اذیت میکرد و میرنجاند. تا این که روزی، عصای جحا را شکست. جحا، خیلی ناراحت شد؛ تا جایی که او را نفرین کرد و گفت: خدا پایت را بشکند؛ همان طور که عصای مرا شکستی. این را هم بدان که نفرین من، بعد از چهل روز یا چهل هفته یا چهل سال، اجابت خواهد شد.
آن مرد، جحا را بیشتر مسخره کرد و رفت. هنوز چند قدمی نرفته بود که پایش پیچید و بر زمین خورد و شکست. لنگلنگان، نزد جحا آمد و اشکریزان گفت: تو که گفتی نفرین من، بعد از چهل روز یا چهل هفته یا چهل سال اثر میکند؛ اما پای من خیلی زودتر از این مدتها شکست.
جحا گفت: این صدمه، از نفرین کسی است که قبل از من، او را اذیت کرده بودی. نفرین من، در همان مدتی که گفتم، اثر خواهد کرد و آن پای دیگرت هم شکسته میشود.
معارف اللطایف، محمدعلی مجاهدی، ص ۱۲۰.
#داستان_کوتاه
#شکستنپایدیگر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303