eitaa logo
گلزار ادبیات
7.1هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
261 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌ و کارشناس ارشد ادبیات: عفت ک. (بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان https://eitaa.com/sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
یک رباعی از بابا افضل کاشانی🌺🌺🌺 در ظلم، به قول هیچ کس کار مکن با خَلق، به خُلق گوی و آزار مکن فردا گویی: من چه کنم؟ او می‌گفت این از تو بِنَشنَوَند، زنهار مکن تاریخ ادبیات ایران، دکتر سبحانی، ص ۲۹۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند: کسی که ظلم می‌کند و کسی که به آن ظلم راضی باشد و کسی که به آن ظلم کمک کند، هر سه شریک عمل یکدیگر هستند. وسائل الشیعه، ج ۱۶، ص ۱۳۹ و ۱۴۰. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
قطعه‌ای از سیف فَرغانی🌹🌹🌹 عدل به عدل ار تو یاری کنی خلق را به فضل ایزدت نیز یاری کند ز مظلوم شب‌خیز، غافل مباش که او در سحرگاه زاری کند بسا روزِ دولت چو روشن چراغ که ظلمِ شب‌آساش، تاری کند تو محتاج سرگشته را دست گیر که تا دولتت پایداری کند دولت: سعادت، بخت. تاری: تاریک. تاریخ ادبیات در ایران، دکتر صفا، جلد سوم، بخش اول، ص ۶۴۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ظلم از فرّخ خراسانی مکن ظلم ای دوست، در اقتدار که ظلمت، پشیمانی آرد به بار بخوابد به شب چشمهای تو، لیک نه مظلوم خوابد، نه پروردگار سخنوران نامی ایران در تاریخ معاصر، محمد اسحاق، ص ۳۰۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
ستاره‌ی موعود از غلامرضا شکوهی اگر چه غایبی اما حضور تو پیداست چه غیبتی است که عطر عبور تو پیداست تو کیستی که چو نام تو در کتاب شود ز شرم فاجعه، شمعِ عدالت آب شود... تو کیستی که یدالله در تنت جاری است زبان قاطعِ شمشیر عدل تو کاری است نگاه منتظرانت، هنوز مانده به راه سپید شد ز فِراق تو، سنگ‌فرشِ پگاه... الا ستاره‌ی موعودِ گرم و عالمتاب به دشت تیره‌ی هستی، چو آفتاب بتاب بتاب و ظلمتِ ظلم زمانه را بردار ز گُرده‌های بشر، تازیانه را بردار سُرمه در چشم غزل، شکوهی، ص ۴۶۳ و ۴۶۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
با تمام اشکهایم از فریدون مشیری شرمتان باد ای خداوندان قدرت بس کنید بس کنید از این همه ظلم و قساوت بس کنید ای نگهبانان آزادی نگهداران صلح این جهان را لطفتان تا قعر دوزخ رهنمون سرب داغ است این که می‌بارید بر دلهای مردم سرب داغ موج خون است این که می‌رانید بر آن کشتی خودکامگی را موج خون گر نه کورید و نه کر گر مسلسل‌هایتان یک لحظه ساکت می‌شوند بشنوید و بنگرید: بشنوید، این وایِ مادرهای جان‌آزرده است کاندرین شبهای وحشت، سوگواری می‌کنند بشنوید، این بانگ فرزندان مادر‌مرده است کز ستمهای شما، هر گوشه زاری می‌کنند بنگرید این کشتزاران را که مزدورانتان روز و شب، با خون مردم، آبیاری می‌کنند بنگرید این خلق عالم را که دندان بر جگر دم به دم، بیدادتان را بردباری می‌کنند دستها از دستتان ای سنگ‌چشمان، بر خداست گر چه می‌دانم آن چه بیداری ندارد، خواب مرگ بی‌گناهان است و وجدان شماست با تمام اشکهایم، باز نومیدانه خواهش می‌کنم بس کنید بس کنید فکر مادرهای دلواپس کنید رحم بر این غنچه‌های نازکِ نورس کنید بس کنید این شعر به مناسبت بمباران مدرسه‌ای در لبنان و کشته‌شدن ۴۵۰ کودک سروده شده است. 🌹🌹🌹 ریشه در خاک، گزینه‌ی اشعار فریدون مشیری، ص ۲۰۹ - ۲۱۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
چرا بیامرزد؟ از ابوالقاسم حالت کسی گفت: فلان را خدا بیامرزد به خنده گفتمش: آخر چرا بیامرزد؟ اگر حساب و کتابی، به روز محشر هست خدا برای چه آن مرد را بیامرزد؟ برای آن که به دوران زندگانی خویش شده است مرتکب ظلمها، بیامرزد؟ برای آن که از آن مرد تا دم مرگش ندیده هیچ کسی جز خطا، بیامرزد؟ برای آن که ز راه حرام گِرد آورد دلار و پوند و فرانک و طلا، بیامرزد؟ برای آن که بسی گنج، بهرِ خویش اندوخت ز دسترنج شب و روز ما، بیامرزد؟ برای آن که ز بهرِ سه چار وارث خویش نهاده ارث کلانی به جا، بیامرزد؟ برای آن که گرفتند مجلس ترحیم به نام او، پیِ ریب و ریا، بیامرزد؟ برای آن که تو درباره‌اش در این مجلس کنی ز روی تکلف دعا، بیامرزد؟ خدا جواب حسین شهید را چه دهد؟ اگر به حرف تو، هر شمر را بیامرزد حاضرجوابیهای شیرین، میرخدیوی، ص ۴۵. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از صائب تبریزی ظالم به ظلم خویش، گرفتار می‌شود از پیچ و تاب نیست رهایی، کمند را مشاعره‌ی جدید، صادقی اردستانی، ص ۳۵۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
محبت‌کیش از قاضی سعید قمی(قرن ۱۱ و ۱۲ هجری) ظلم بر خود می‌کند هر کس محبّت‌کیش نیست دشمنی با غیر کردن، دوستی با خویش نیست صبح صادق را ببین در زیر تیغِ آفتاب در جهان گر یک نَفَس عمر است، بی‌تشویش نیست گلدسته‌ی بستان، صاحب‌یاری، ج ۶، ص ۳۳۵۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خِجلَتِ ظلم از بیدل دهلوی ای نان تو گرم، از کفِ دل‌های کباب از خجلت ظلم، بایدت گشتن آب تا کامِ تو مالید یک انگشت عسل بنیادِ هزار خانه گشته‌ست خراب مُرَقَّعِ صدرنگ، صد رباعی از بیدل، گزینش و شرح محمدکاظم کاظمی، ص ۱۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
جهان و ظلم از فاضل نظری به خواب ظلمت آلودیم شب‌های زلالی را دریغا! ما ندانستیم قدر آن لیالی را به جای شمعدانی‌های سرشار از شکوفایی کنار یکدگر چیدیم گلدان‌های خالی را... جهان پیوسته تا کی بر مدار ظلم می‌گردد؟ مگر در هم بریزد رادمردی این توالی را! اکنون، نظری، ص ۵۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام جواد - علیه السلام - فرمودند: انجام‌دهنده‌ی ظلم و کمک‌کننده‌ی ظلم و کسی که راضی به ظلم باشد، هر سه شریک خواهند بود. کشف‌ُالغُمَّه، ج ۲، ص ۳۴۸. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303