eitaa logo
گلزار ادبیات
7.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
165 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
داستان کوتاه 📚📚📚 فقر ظاهری یا واقعی مرد ثروتمندی، پسر کوچکش را به روستا برد تا به او نشان دهد که چه قدر در ناز و نعمت زندگی می‌کند و مردم روستا، چه قدر فقیر هستند و با سختی زندگی می‌کنند. آن دو، یک شبانه‌روز، در خانه‌ی محقر یک روستایی مهمان بودند. در پایان سفر، در راه بازگشت، پدر از پسرش پرسید: نظرت در مورد سفرمان چیست؟ پسر پاسخ داد: عالی بود، عالی! پدر پرسید: آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی فکر کرد و به آرامی گفت: فهمیدم که ما در خانه، یک گربه‌ی گران‌قیمت داریم و آنها، شش تا. ما در حیاطمان، یک فواره داریم و آنها، رودخانه‌ای دارند که نهایت ندارد. ما در حیاطمان، فانوسهای تزیینی داریم و آنها، ستاره‌ها را دارند. حیاط ما، به دیوارهایش محدود می‌شود؛ اما باغ آنها، بی‌انتهاست. من چند مربی خصوصی دارم؛ اما بچه‌های آنها، در مسیر زندگی و رویارویی با مشکلات، درس را یاد می‌گیرند. راستی پدر، آنها فقیرند یا ما؟ پدر با شنیدن حرفهای پسر، دیگر حرفی برای گفتن نداشت. زبان‌زد، عبداللهی، ص ۲۶. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303