داستان کوتاه
فقط کمی نبوغ
در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولیدکنندهی وسایل آرایشی و بهداشتی بود، یک مورد به یاد ماندنی اتفاق افتاد: شکایتی از سوی یکی از مشتریان به شرکت رسید. آن مشتری اظهار داشته بود که هنگام خرید یک بسته صابون، متوجه شده بود که آن قوطی خالی است!
بلافاصله با تأکید و پیگیریهای مدیریت ارشد کارخانه، این مشکل بررسی و دستور صادر شد که خط بستهبندی اصلاح گردد و قسمت فنی و مهندسی نیز تدابیر لازم جهت پیشگیری از تکرار چنین مسئلهای اتخاذ نماید. مهندسین نیز دست به کار شدند و راه حل پیشنهادی خود را چنین ارائه دادند: پایش (مانیتورینگ) خط بستهبندی با اشعهی ایکس.
بهزودی، سیستم مذکور خریداری شد و با تلاش شبانهروزی گروه مهندسین، دستگاه کنترلی اشعهی ایکس و مانیتورهایش نصب شدند و خط تولید مزبور، به طور کامل تجهیز گردید. سپس دو نفر اپراتور نیز جهت کنترل دائمی، پشت آن دستگاهها به کار گمارده شدند تا از عبور احتمالی قوطیهای خالی جلوگیری نمایند.
نکتهی جالب توجه در این بود که درست همزمان با این ماجرا، مشکلی مشابه نیز در یکی از کارگاههای کوچک تولیدی پیش آمده بود؛ اما در آن کارگاه، یک کارمند معمولی و غیرمتخصص، آن را به شیوهای بسیار سادهتر و کمخرجتر حل کرد: تعبیهی یک دستگاه پنکه در مسیر خط بستهبندی تا قوطی خالی را باد ببرد!!
من منم؟ داستانهای کوتاه و شگفتانگیز، آرمیون، ج ۲، ص ۱۲۰ و ۱۲۱.
#داستانکوتاه
#فقطکمینبوغ
#امیررضاآرمیون
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303