eitaa logo
گلزار ادبیات
7.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
171 ویدیو
4 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: ع. ک. (بانو خالقی) ایجاد کانال: ۹ بهمن ۱۴۰۱ استفاده از مطالب، با ذکر نام یا لینک کانال مجاز است. تبلیغ و تبادل نداریم. کانال دوم‌ما #گلستان‌ادبیات https://eitaa.com/golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
از حافظه‌ی آب از فاضل نظری ...در قنوتم، ز خدا عقل طلب می‌کردم عشق اما خبر از گوشه‌ی محراب گرفت نتوانست فراموش کند مستی را هر که از دست تو یک قطره میِ ناب گرفت کی به انداختنِ سنگِ پیاپی در آب ماه را می‌شود از حافظه‌ی آب گرفت؟ گریه‌های امپراتور، ص ۲۷. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیده‌ای از مثلهای فارسی💐💐💐 حرفهایت مفت، کفشهایت جفت. کاربرد: وقتی کسی از طرف مقابل، به شدت عصبانی شود و دیگر تحمل سخنان و توضیحات او را در مورد خاصی که باعث درگیری است، نداشته باشد، این مثل را به کار می‌برند؛ یعنی دیگر تحمل حرفهای بیهوده‌ی تو را ندارم؛ بفرما برو؛ این جا را ترک کن. 🌺🌺🌺 حساب زندگی‌ات را می‌خواهی، دست همسایه‌هاست. کاربرد: دیگران، بیشتر از خودِ آدم، مواظب رفتار و مشکلات و دارایی‌های آدم هستند. 🌺🌺🌺 حلوای آهک، می‌شود پخت؛ نمی‌شود خورد. کاربرد: بعضی از کارها، انجام می‌شود، ولی نتیجه یا بهره‌ای از آن نمی‌توان برد. وقتی بخواهند کسی را از انجام کار بی‌فایده‌ای منصرف کنند، این مثل را به کار می‌برند. 🌺🌺🌺 فوت کوزه‌گری، مصطفی رحماندوست، ج ۱، ص ۴۳۲، ۴۳۴ و ۴۳۸. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
زنده‌دلی از سعدی نظر خدای‌بینان، طلب هوا نباشد سفر نیازمندان، قدم خطا نباشد همه وقت، عارفان را نظر است و، عامیان را نظری معاف دارند و دوم، روا نباشد به نسیم صبح باید که نباتِ زنده باشی نه جمادِ مُرده کآن را خبر از صبا نباشد اگرت سعادتی هست که زنده‌دل بمیری به حیاتی اوفتادی که دگر فنا نباشد به کسی نگر که ظلمت، بزُداید از وجودت نه کسی نَعُوذُ باللَّه که در او صفا نباشد... شرح غزلهای سعدی، دکتر برزگر خالقی و دکتر عَقدایی، ج ۱، ص ۴۳۸ و ۴۳۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان‌نویسان بزرگ🌹🌹🌹 صادق چوبک او در سال ۱۲۹۵ در بوشهر به دنیا آمد. اولین نوشته‌اش را در پانزده سالگی، در روزنامه‌ی محلی بیانِ حقیقت به چاپ رساند. در ۲۱ سالگی، پس از استخدام از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مشغول تدریس در دبیرستانی واقع در خرمشهر شد. پس از اتمام خدمت سربازی، برای گذران زندگی، مجبور شد علاوه بر تدریس و ترجمه، به مشاغلی دیگر، از جمله منشی‌گری نیز بپردازد. در همین دوران، در سال ۱۳۲۴ نخستین کتاب و مجموعه‌ی داستانش با عنوان خیمه‌شب‌بازی چاپ شد که با وجود استقبال خوب از آن، تا ده سال بعد، مجوز تجدید چاپ پیدا نکرد. او در سال ۱۳۵۳ وطن را ترک و به امریکا مهاجرت کرد و همان جا در سال ۱۳۷۷ در گذشت؛ در حالی که در سالهای پایانی عمرش نابینا شده بود. صادق چوبک که از بنیان‌گذاران داستان‌نویسی جدید ایران به شمار می‌رود، مهمترین آثارش عبارتند از: مجموعه داستانهای خیمه‌شب‌بازی، انتری که لوطی‌اش مُرده بود، روز اول قبر، چراغ آخر و رمانهای سنگ صبور و تنگسیر. در داستانهای چوبک، معمولاً افراد بدبخت و بی‌پناه و سرگردان جامعه وجود دارند. او در داستانهایش، در گفتگوی شخصیتهای خود، به صورت موفقیت‌آمیزی از زبان محاوره استفاده کرده است. چون سبوی تشنه، دکتر یاحقی، ص ۲۰۲ و ۲۰۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آسوده شدن از فیّاض لاهیجی (شاعر قرن ۱۱ هجری) تا کی هدفِ بوده و نابوده شوی؟ ترسم در زیر بار، فرسوده شوی تا چند به دوش خود کشیدن خود را؟ بردار ز خود دست که آسوده شوی رباعی‌نامه، گزیده‌ی رباعیات از رودکی سمرقندی تا امروز، سید احمد بهشتی شیرازی، ص ۵۰۱. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سیل و دریا از علیرضا اردکانی متخلص به تجلّی (شاعر قرن یازدهم هجری) از اضطراب، کار مهیّا نمی‌شود سیل از دویدن است که دریا نمی‌شود تاریخ ادبیات در ایران، ج ۵، بخش ۱، ص ۳۱۸. https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
داستان کوتاه📚📚📚 نمایی از زندگی (قسمت اول) معلمی، با جعبه‌ای در دست، وارد کلاس شد و جعبه را روی میز گذاشت. بدون هیچ کلمه‌ای، یک ظرف شیشه‌ای بزرگ و چند سنگ بزرگ، از داخل جعبه برداشت و تا جایی که ظرف گنجایش داشت، سنگ بزرگ، داخل ظرف گذاشت. سپس از شاگردان خود پرسید: آیا این ظرف، پر است؟ همه گفتند: بله. سپس معلم، مقداری سنگ‌ریزه، از داخل جعبه برداشت و آنها را داخل ظرف ریخت و آن را به آرامی تکان داد. سنگ‌ریزه‌ها در بین مناطق بازِ بین سنگهای بزرگ قرار گرفتند. این کار را تکرار کرد تا دیگر سنگ‌ریزه‌ای جا نشد. دوباره از دانش‌آموزان پرسید: آیا ظرف پر است؟ شاگردان با تعجب گفتند: بله. دوباره معلم، ظرفی از شن را از داخل جعبه بیرون آورد و داخل ظرف شیشه‌ای ریخت و ماسه‌ها، همه‌ی جاهای خالی را پر کردند. معلم، یک بار دیگر پرسید: آیا ظرف پر است؟ و آنها یک‌صدا گفتند: بله. معلم، یک بطری آب، از داخل جعبه بیرون آورد و روی همه‌ی محتویات داخل ظرف شیشه‌ای خالی کرد و گفت: حالا ظرف پر است. سپس پرسید: می‌دانید مفهوم این نمایش چیست؟ هزار داستان، ج۲، ص ۸۴ و ۸۵. (ادامه دارد)🌹🌹🌹 (قسمت آخر، فردا) 🌻🌻🌻 https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نام بزرگ از دکتر شفیعی کدکنی آیینه‌ی باران و بهارِ چمنی شادابی بوستان و سرو و سمنی بیرون ز تو نیست آن چه می‌خواسته‌ام فهرستِ کتابِ آرزوهای منی هزاره‌ی دوم آهوی کوهی، غزل برای گل آفتابگردان، ص ۲۲۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
طواف دلها از شوریده‌ی شیرازی طواف کعبه‌ی دلهای نامرادان کن به هر کجا که نهی پای، دل به دست آور مشاعره‌ی جدید، ص ۳۴۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303