داستاننویسان بزرگ
جلال آل احمد
او در سال ۱۳۰۲ شمسی، در خانوادهای مذهبی، در تهران به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی، پدرش او را به کسب و کار در بازار واداشت. جلال پنهان از چشم پدر، در کلاسهای شبانهی دبیرستان دارالفنون، تحصیل را ادامه داد. به دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران رفت، دانشکده را به اتمام رساند و در سال ۱۳۲۶ شغل معلمی را برگزید.
در دوران تحصیل در دانشکده، با گروهی از یاران خود، در انجمنی که تشکیل داد، به ترجمه و نشر کتاب مشغول بود. از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۲ به فعالیتهای سیاسی پرداخت. در همین سالها، چند داستان و مقاله نوشت و کتابهایی را از زبان فرانسوی به فارسی برگرداند.
پس از آن، با سفر به شهرها و روستاها، نوشتههایی دربارهی آداب و رسوم مردم پدید آورد. او سرپرستی چند نشریه را به عهده داشت و با مجلات گوناگون همکاری میکرد. آخرین کار او در این زمینه، انتشار "کیهان ماه" بود که با همکاری همسرش سیمین دانشور، به انتشار دو شماره موفق شد.
جلال در بازگشت از حج، پس از انتشار سفرنامهی حجّ خود به نام خَسی در میقات در سال ۱۳۴۵ توانست سبک نوینی در سفرنامهنویسی حج پدید آورد. او در سال ۱۳۴۸ در ۴۶ سالگی در اَسالِم گیلان درگذشت و در مسجد فیروزآبادی شهر ری به خاک سپرده شد.
آثار معروف وی، عبارتند از: دید و بازدید، سهتار، زن زیادی، اورازان، مدیر مدرسه، نون و القلم، غربزدگی، خسی در میقات، ارزیابی شتابزده، در خدمت و خیانت روشنفکران، هفت مقاله، جزیرهی خارک و ... .
با تلخیص از تاریخ ادبیات ایران، دکتر توفیق سبحانی، ص ۶۵۴ و ۶۵۵ و چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۲۰۵ - ۲۰۸.
#داستاننویسان_بزرگ
#جلال_آل_احمد
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ
سیمین دانشور
در سال ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۸ در رشتهی زبان و ادبیات فارسی، از دانشگاه تهران دکترا گرفت و یک سال بعد، با جلال آل احمد ازدواج کرد. او بیش از بیست سال در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران، به تدریس ادبیات و تاریخ هنر پرداخت. این نویسنده و مترجم بزرگ، متوفّای اسفند ۱۳۹۰ در تهران است .
دانشور، نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفهای، در زبان فارسی، داستان نوشت. نخستین مجموعهی داستانش، آتش خاموش نام دارد که در سال ۱۳۲۷ انتشار یافت. در سال ۱۳۴۰ مجموعهی داستان شهری چون بهشت را منتشر کرد. اوج کار او را باید رمان سووَشون دانست. داستانی که زندگی مشترک زری و یوسف را در خلال جنگ جهانی دوم و تسلّط انگلیسیها بر نواحی جنوب تصویر میکند. این اثر به ۱۷ زبان ترجمه شده است.
از دیگر آثار سیمین، میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد: به کی سلام کنم؟ ، از پرندههای مهاجر بپرس، جزیرهی سرگردانی، غروب جلال(یادنامهی سیمین از شوهر متوفایش جلال آل احمد) و ...
از ترجمههای او، سرباز شکلاتی از برنارد شاو، دشمنان از آنتوان چخوف، باغ آلبالو از چخوف، کمدی انسانی از سارویان و... است.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۲۰۹ و ۲۱۰.
#داستاننویسان_بزرگ
#سیمین_دانشور
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ📚📚📚
غلامحسین ساعدی، معروف به گوهر مراد
ساعدی متولد ۱۳۱۴ در تبریز بود. در دانشگاه تهران، پزشکی خواند؛ اما سرانجام، نویسندگی را برگزید و داستانها و نمایشنامههای باارزشی را پدید آورد.
او در داستاننویسی، به شیوهای گرایش پیدا کرد که در اصطلاح، رمان روانی یا روانشناختی نامیده میشود. این نوع رمان، به تحلیل و تجسم حالتهای پیچیدهی ذهن و خصوصیات درونی اشخاص داستان میپردازد و انگیزههای پنهان در رفتار قهرمان را مورد توجه و بازشناسی قرار میدهد.
در ایران، علاوه بر ساعدی، هوشنگ گلشیری و تقی مدرّسی نیز به این شیوه، علاقه نشان دادهاند. ساعدی، در سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت.
از داستانهای او، میتوان به این کتابها اشاره کرد: شبنشینی با شکوه، عزاداران بَیَل، واهمههای بی نام و نشان، آرامش در حضور دیگران، ترس و لرز و... . معروفترین نمایشنامههای او، عبارتند از: چوب به دستهای وَرَزیل، آی باکلاه آی بیکلاه، پرواربندان، دیکته و زاویه، جانشین، وای بر مغلوب، بهترین بابای دنیا.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۲۱۲، ۲۱۳ و ۲۲۸.
#داستاننویسان_بزرگ
#غلامحسین_ساعدی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ☘☘☘
جمالزاده
آغاز داستاننویسی به شیوهی نوین را میتوان از سال ۱۳۰۰ دانست که جمالزاده، مجموعهی داستان کوتاه خود را به نام یکی بود یکی نبود منتشر کرد. با نشر این کتاب، سبک نویسندگی واقعگرا در ایران آغاز شد.
سید محمدعلی جمالزاده، در۲۳ دی سال ۱۲۷۰ شمسی در اصفهان زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. سپس به بیروت رفت و دو سال بعد، عازم پاریس شد و در فرانسه، به دریافت لیسانس حقوق نایل گشت.
در همان سال آغاز جنگ جهانی، به برلن رفت و در کنار آزادیخواهان ایران قرار گرفت. مدتی بعد، همکاری قلمی خود را با روزنامهی کاوه آغاز کرد. نخستین داستانش، فارسی شکر است را ابتدا در همین روزنامه منتشر کرد و بعد در مجموعهی یکی بود یکی نبود. این مجموعه، شامل شش داستان است: فارسی شکر است، رَجُل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد دل ملا قربانعلی، بیله دیگ بیله چغندر و ویلانالدوله که همه به زبان ساده و تا حدی عامیانه نوشته شده است.
جمالزاده با وجود سالها در خارج از وطن به سر بردن، در آثار خود بر زبان و فرهنگ وسنتهای خاص ایرانی تاکید داشت. با این همه، اقامت طولانی او در خارج، وی را از سیر تحولات زبان و فرهنگ ایرانی، بیخبر نگه داشته، در نتیجه آثار بعدی او، نتوانسته است از اصالت موجود در آثار دیگر نویسندگان ایرانی و رنگِ زمانه برخوردار باشد. وی در ۱۷ آبان سال ۱۳۷۶ در ۱۰۵ سالگی، در یک آسایشگاه سالمندان در ژنو سوئیس در گذشت و در همان جا مدفون شد.
مهمترین آثار بعدی او عبارتند از: دارالمجانین، سر و ته یک کرباس، راهآبنامه، تلخ و شیرین، شاهکار، هفت کشور، شورآباد، قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار و قصهی ما به سر رسید.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۱۹۲ - ۱۹۴.
#داستاننویسان_بزرگ
#جمالزاده
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ📚📚📚
صادق چوبک
او در سال ۱۲۹۵ در بوشهر به دنیا آمد. اولین نوشتهاش را در پانزده سالگی، در روزنامهی محلی بیان حقیقت به چاپ رساند. در ۲۱ سالگی، پس از استخدام از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مشغول تدریس در دبیرستانی واقع در خرمشهر شد. پس از اتمام خدمت سربازی، برای گذران زندگی، مجبور شد علاوه بر تدریس و ترجمه، به مشاغلی دیگر ، از جمله منشیگری نیز بپردازد.
در همین دوران، در سال ۱۳۲۴ نخستین کتاب و مجموعهی داستانش با عنوان خیمهشببازی چاپ شد که با وجود استقبال خوب از آن، تا ده سال بعد، مجوز تجدید چاپ پیدا نکرد. او در سال ۱۳۵۳ وطن را ترک و به امریکا مهاجرت کرد و همان جا در سال ۱۳۷۷ در گذشت؛ در حالی که در سالهای پایانی عمرش نابینا شده بود.
صادق چوبک که از بنیانگذاران داستاننویسی جدید ایران به شمار میرود، مهمترین آثارش عبارتند از: مجموعه داستانهای خیمهشببازی، انتری که لوطیاش مرده بود، روز اول قبر، چراغ آخر و رمانهای سنگ صبور و تنگسیر.
در داستانهای چوبک، معمولاً افراد بدبخت و بیپناه و سرگردان جامعه وجود دارند. او در داستانهایش، در گفتگوی شخصیتهای خود، به صورت موفقیتآمیزی از زبان محاوره استفاده کرده است.
چون سبوی تشنه، دکتر یاحقی، ص ۲۰۲ و ۲۰۳.
#داستاننویسان_بزرگ
#صادق_چوبک
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ📚📚📚
جمال میرصادقی
او در اردیبهشت ۱۳۱۲ شمسی، در تهران به دنیا آمد. در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواند و لیسانس گرفت. راه میرصادقی در نویسندگی، شیوهی داستاننویسان واقعگراست. او یادها و خاطرههای ایام کودکی و رنج و فقر طبقات فرودست را، درونمایهی اصلی کار خود قرار میدهد.
نخستین مجموعهی داستانهایش، به نام شاهزاده خانم سبزچشم، در سال ۱۳۴۱ منتشر شد و در سال ۱۳۴۵، چشمهای منِ خسته را انتشار داد که مجموعهی ده داستان کوتاه است. در سال ۱۳۴۷، شبهای تماشا و گل زرد وی منتشر گشت که درونمایهای رمانتیک دارد و بیزاری از عناصر شهری و دعوت به رجعت به پاکی طبیعت را تبلیغ میکند. با چاپ درازنای شب در سال ۱۳۴۹، موفقیتی نسبی به دست آورد. سپس در سال ۱۳۵۵، رمان شبچراغ را نوشت. این اثر، دربرگیرندهی یازده تکگویی درونی است که در میان کارهای میرصادقی، جلوهای تازه دارد و از لحاظ کاربرد تکنیک، موفقیتی برای اوست.
دیگر آثار او عبارتند از: نه آدمی نه صدایی، دوالپا، آتش از آتش، بادها خبر از تغییر فصل میدهند، این سوی تلهای شن، کلاغها و آدمها، مادر و عشق و دیگر هیچ و ... .
میرصادقی، نویسندهای پرکار است؛ چه در زمینهی داستان کوتاه و رمان و چه در زمینهی بررسی فنون داستاننویسی؛ از جمله: ادبیات داستانی، عناصر داستان، داستان و ادبیات، جهان داستان و... را میتوان در زمینهی فنون داستاننویسی نام برد.
با تلخیص از داستاننویسان معاصر، محمد قاسمزاده، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.
#داستاننویسان_بزرگ
#جمال_میرصادقی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ🌹🌹🌹
سیمین دانشور
در ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ در شیراز به دنیا آمد. در سال ۱۳۲۸ در رشتهی زبان و ادبیات فارسی، از دانشگاه تهران دکترا گرفت و یک سال بعد، با جلال آل احمد ازدواج کرد. او بیش از بیست سال در دانشکدهی ادبیات دانشگاه تهران، به تدریس ادبیات و تاریخ هنر پرداخت. این نویسنده و مترجم بزرگ، متوفّای ۱۸ اسفند ۱۳۹۰ در تهران است .
دانشور، نخستین زن ایرانی بود که به صورت حرفهای، در زبان فارسی، داستان نوشت. نخستین مجموعهی داستانش، آتش خاموش نام دارد که در سال ۱۳۲۷ انتشار یافت. در سال ۱۳۴۰ مجموعهی داستان شهری چون بهشت را منتشر کرد. اوج کار او را باید رمان سووَشون دانست. داستانی که زندگی مشترک زری و یوسف را در خلال جنگ جهانی دوم و تسلّط انگلیسیها بر نواحی جنوب تصویر میکند. این اثر به ۱۷ زبان ترجمه شده است.
از دیگر آثار سیمین، میتوان به کتابهای زیر اشاره کرد: به کی سلام کنم؟ ، از پرندههای مهاجر بپرس، جزیرهی سرگردانی، غروب جلال(یادنامهی سیمین از شوهر متوفایش جلال آل احمد) و ...
از ترجمههای او، سرباز شکلاتی از برنارد شاو، دشمنان از آنتوان چخوف، باغ آلبالو از چخوف، کمدی انسانی از سارویان و... است.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۲۰۹ و ۲۱۰.
#داستاننویسان_بزرگ
#سیمین_دانشور
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ🌹🌹🌹
جمالزاده
آغاز داستاننویسی به شیوهی نوین را میتوان از سال ۱۳۰۰ دانست که جمالزاده، مجموعهی داستان کوتاه خود را به نام "یکی بود یکی نبود" منتشر کرد. با نشر این کتاب، سبک نویسندگیِ واقعگرا در ایران آغاز گشت.
سید محمدعلی جمالزاده، در۲۳ دی سال ۱۲۷۰ شمسی در اصفهان زاده شد. تحصیلات مقدماتی را در تهران گذراند. سپس به بیروت رفت و دو سال بعد، عازم پاریس شد و در فرانسه، به دریافت لیسانس حقوق نایل گشت.
در همان سال آغاز جنگ جهانی، به برلن رفت و در کنار آزادیخواهان ایران قرار گرفت. مدتی بعد، همکاری قلمی خود را با روزنامهی کاوه آغاز کرد. نخستین داستانش "فارسی شکر است" را ابتدا در همین روزنامه منتشر کرد و بعد در مجموعهی یکی بود یکی نبود. این مجموعه، شامل شش داستان است: فارسی شکر است، رَجُل سیاسی، دوستی خاله خرسه، درد دل ملا قربانعلی، بیله دیگ بیله چغندر و ویلانالدوله که همه به زبان ساده و تا حدی عامیانه نوشته شده است.
جمالزاده با وجود سالها در خارج از وطن به سر بردن، در آثار خود بر زبان و فرهنگ و سنتهای خاص ایرانی تاکید داشت. با این همه، اقامت طولانی او در خارج، وی را از سیر تحولات زبان و فرهنگ ایرانی، بیخبر نگه داشته، در نتیجه، آثار بعدی او، نتوانسته است از اصالت موجود در آثار دیگر نویسندگان ایرانی و رنگِ زمانه برخوردار باشد. وی در ۱۷ آبان سال ۱۳۷۶ در ۱۰۵ سالگی، در یک آسایشگاه سالمندان در ژنو سوئیس در گذشت و در همان جا مدفون شد.
مهمترین آثار بعدی او عبارتند از: دارالمجانین، سر و ته یک کرباس، راهآبنامه، تلخ و شیرین، شاهکار، هفت کشور، شورآباد، قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار و قصهی ما به سر رسید.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۱۹۲ - ۱۹۴.
#داستاننویسان_بزرگ
#جمالزاده
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ🌹🌹🌹
غلامحسین ساعدی، معروف به گوهر مراد
ساعدی متولد ۲۴ دی ۱۳۱۴ در تبریز بود. در دانشگاه تهران، پزشکی خواند؛ اما سرانجام، نویسندگی را برگزید و داستانها و نمایشنامههای باارزشی را پدید آورد.
او در داستاننویسی، به شیوهای گرایش پیدا کرد که در اصطلاح، رمان روانی یا روانشناختی نامیده میشود. این نوع رمان، به تحلیل و تجسم حالتهای پیچیدهی ذهن و خصوصیات درونی اشخاص داستان میپردازد و انگیزههای پنهان در رفتار قهرمان را مورد توجه و بازشناسی قرار میدهد.
در ایران، علاوه بر ساعدی، هوشنگ گلشیری و تقی مدرّسی نیز به این شیوه، علاقه نشان دادهاند. ساعدی، در دوم آذر سال ۱۳۶۴ در پاریس درگذشت.
از داستانهای او، میتوان به این کتابها اشاره کرد: شبنشینی با شکوه، عزاداران بَیَل، واهمههای بی نام و نشان، آرامش در حضور دیگران، ترس و لرز و... .
معروفترین نمایشنامههای او، عبارتند از: چوب به دستهای وَرَزیل، آی باکلاه آی بیکلاه، پرواربندان، دیکته و زاویه، جانشین، وای بر مغلوب، بهترین بابای دنیا.
با تلخیص از چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۲۱۲، ۲۱۳ و ۲۲۸.
#داستاننویسان_بزرگ
#غلامحسین_ساعدی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ🌹🌹🌹
صادق چوبک
او در سال ۱۲۹۵ در بوشهر به دنیا آمد. اولین نوشتهاش را در پانزده سالگی، در روزنامهی محلی بیانِ حقیقت به چاپ رساند. در ۲۱ سالگی، پس از استخدام از سوی وزارت فرهنگ و هنر، مشغول تدریس در دبیرستانی واقع در خرمشهر شد. پس از اتمام خدمت سربازی، برای گذران زندگی، مجبور شد علاوه بر تدریس و ترجمه، به مشاغلی دیگر، از جمله منشیگری نیز بپردازد.
در همین دوران، در سال ۱۳۲۴ نخستین کتاب و مجموعهی داستانش با عنوان خیمهشببازی چاپ شد که با وجود استقبال خوب از آن، تا ده سال بعد، مجوز تجدید چاپ پیدا نکرد. او در سال ۱۳۵۳ وطن را ترک و به امریکا مهاجرت کرد و همان جا در سال ۱۳۷۷ در گذشت؛ در حالی که در سالهای پایانی عمرش نابینا شده بود.
صادق چوبک که از بنیانگذاران داستاننویسی جدید ایران به شمار میرود، مهمترین آثارش عبارتند از: مجموعه داستانهای خیمهشببازی، انتری که لوطیاش مُرده بود، روز اول قبر، چراغ آخر و رمانهای سنگ صبور و تنگسیر.
در داستانهای چوبک، معمولاً افراد بدبخت و بیپناه و سرگردان جامعه وجود دارند. او در داستانهایش، در گفتگوی شخصیتهای خود، به صورت موفقیتآمیزی از زبان محاوره استفاده کرده است.
چون سبوی تشنه، دکتر یاحقی، ص ۲۰۲ و ۲۰۳.
#داستاننویسان_بزرگ
#صادق_چوبک
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستاننویسان بزرگ📚📚📚
جمال میرصادقی
او در اردیبهشت ۱۳۱۲ شمسی، در تهران به دنیا آمد. در دانشگاه تهران، ادبیات فارسی خواند و لیسانس گرفت. راه میرصادقی در نویسندگی، شیوهی داستاننویسان واقعگراست. او یادها و خاطرههای ایام کودکی و رنج و فقر طبقات فرودست را، درونمایهی اصلی کار خود قرار میدهد.
نخستین مجموعهی داستانهایش، به نام شاهزاده خانم سبزچشم، در سال ۱۳۴۱ منتشر شد و در سال ۱۳۴۵، چشمهای منِ خسته را انتشار داد که مجموعهی ده داستان کوتاه است. در سال ۱۳۴۷، شبهای تماشا و گل زرد وی منتشر گشت که درونمایهای رمانتیک دارد و بیزاری از عناصر شهری و دعوت به رجعت به پاکی طبیعت را تبلیغ میکند. با چاپ درازنای شب در سال ۱۳۴۹، موفقیتی نسبی به دست آورد. سپس در سال ۱۳۵۵، رمان شبچراغ را نوشت. این اثر، دربرگیرندهی یازده تکگویی درونی است که در میان کارهای میرصادقی، جلوهای تازه دارد و از لحاظ کاربرد تکنیک، موفقیتی برای اوست.
دیگر آثار او عبارتند از: نه آدمی نه صدایی، دوالپا، آتش از آتش، بادها خبر از تغییر فصل میدهند، این سوی تلهای شن، کلاغها و آدمها، مادر و عشق و دیگر هیچ و ... .
میرصادقی، نویسندهای پرکار است؛ چه در زمینهی داستان کوتاه و رمان و چه در زمینهی بررسی فنون داستاننویسی؛ از جمله: ادبیات داستانی، عناصر داستان، داستان و ادبیات، جهان داستان و... را میتوان در زمینهی فنون داستاننویسی نام برد.
با تلخیص از داستاننویسان معاصر، محمد قاسمزاده، ص ۳۹۱ - ۳۹۳.
#داستاننویسان_بزرگ
#جمال_میرصادقی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303