داستان کوتاه 📚📚📚 زود قضاوت نکنیم در مغازه را باز کرد. مثل هر روز، اول چند جعبه‌ی خالی بیرون آورد و در پیاده‌رو جلوی مغازه گذاشت. بعد جعبه‌های دیگر را از میوه پر کرد و با کمی شیب روی آن‌ها قرار داد. به داخل مغازه باز گشت. ناگهان نگاهش به بیرون افتاد و متوجه پسرکی شد که دستش را در یکی از جعبه‌ها فرو برده بود و چیزی برمی‌داشت. همین‌ که خواست به سراغش برود، پسرک شروع به دویدن کرد. بلوزی پاره و کثیف به تن داشت. شلوار کوتاهش به تنش چسبیده بود و با پاهای سیاه و لاغرش، به‌ سرعت می‌دوید تا به آن طرف خیابان برود. میوه‌فروش هم به دنبالش. ناگهان صدای گوش‌خراش ترمز ماشینی بلند شد و پسرک، چند متر آن‌ طرف‌تر، به زمین افتاد و بهت‌زده به میوه‌فروش خیره گشت. انگشتانش از هم باز شد و توپ کوچکی در خیابان به حرکت درآمد. من و ما، داستان‌های کوتاه و شفت‌انگیز، امیررضا آرمیون، ج ۲، ص ۳۴ و ۳۵. #داستان‌کوتاه #قضاوت #امیررضا‌آرمیون https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

سخنان بزرگان جهان درباره‌ی آرزو از دست دادن امیدی پوچ و آرزویی محال، خود موقعیت و پیشرفت بزرگی است. (کریستوفر مارلو) 🌼🌼🌼 آرزو کردن، با انسان و به آرزو رسیدن، با خداست. (آناتول فرانس) 🌼🌼🌼 آرزویی، صحیح و قانونی است که ضرری به دیگران نرساند. (پل ورلن) 🌼🌼🌼 آرزوی محال و غیرممکن داشتن، از سادگی است. (پی‌یر لاروس) 🌼🌼🌼 فقط آرزو کافی نیست؛ تحرّک، تأمّل، تعقّل و توکّل هم لازم است. (فرانسیس بیکن) 🌼🌼🌼 سخنان بزرگان، حسین رحمت‌نژاد، ص ۱۰ و ۱۱. #سخنان_بزرگان #آرزو https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

💠 شعرخوانی "آقای امیر حسین رضایی منصورآباد " در " محفل شعر طنز چوق الف "😂😂 💢 دیماه ۱۴۰۲ ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز ⭕️ 😊 طنز ادبی بی شوخی محفل طنزپردازان استان فارس کانال بی شوخی در ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/bishookhi 🌻🌻🌻

وصل جانان از حزین لاهیجی عشق، معراجِ سربلندی‌هاست سرِ عاشق، به دار می‌آید وصلِ جانانت آرزوست، حزین برو از خود، که یار می‌آید گزیده‌ی غزلیات حزین لاهیجی، ص ۱۶۱. #عشق #حزین‌لاهیجی https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

امام علی - علیه السلام- فرمودند: نیکی، در عدالت است. غرر الحکم، ج۲، ص ۵۱۳. #امام_علی(ع) #عدالت https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

گزیده‌ای از مثل‌های فارسی آدم، چرا شعری بگوید که در قافیه‌اش گیر کند؟ 🌻🌻🌻 آدم فقیر، مرگش صدا ندارد. 🌻🌻🌻 آدم فقیر، نه عزاش باشد، نه عروسیش. 🌻🌻🌻 آدم گرسنه، نقش پای شتر را نان می‌پندارد. 🌻🌻🌻 آدمی‌زاده، همنشین‌طلب است (سنایی) 🌻🌻🌻 دوازده‌هزار مثل فارسی، دکتر ابراهیم شکورزاده بلوری، ص ۱۹، ۲۳، ۲۵ و ۳۰. #مثل_فارسی #شکورزاده‌بلوری https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

بزرگان ادبیات فارسی 🌹🌹🌹 جامی نورالدین عبدالرحمان بن نظام‌الدین احمد دشتی جامی، در سال ۸۱۷ هجری در خَرجَرد جام به دنیا آمده است. اجداد او، از محله‌ی دشت اصفهان بوده‌اند که بعد به ولایت جام مهاجرت کرده‌اند. تخلّص او، هم به مناسبت شهر جام است و هم به حکم ارادتی که به شیخ‌الاسلام احمد جامی( متوفّای ۵۳۶ هجری) داشته است. جامی، مقدمات علوم را نزد پدر آموخت و بعد همراه پدر، به هرات و سمرقند رفت و در آن دیار، به کسب معارف پرداخت و به عرفان روی نهاد. وی سفر حج به جا آورد و از راه دمشق، به تبریز رفت و در سال ۸۷۸ به هرات رسید. وفات او در سال ۸۹۸ در هرات روی داد. او را خاتم‌الشعرا نام نهاده‌اند و می‌توان گفت که وی، آخرین شاعر متصوّف است که نامش را در ردیف شاعران بزرگ توان آورد. علاوه بر دیوان اشعارش، در مثنوی، به نظامی نظر داشته، هفت اورنگ را سروده است. مثنوی‌های او عبارتند از: سلسلةُ الذَهَب، سُبحَةُ الاَبرار، یوسف و زلیخا، خردنامه‌ی اسکندری، سَلامان و اَبسال، تحفة الاَحرار، لیلی و مجنون. آثار منثور جامی، عبارتند از : نَفَحاتُ الاُنس، بهارستان، نقدُ النُصوص، اشعّةُ اللُمَعات، لَوایح، شواهد النُبُوّه، لَوامع، چهل حدیث و ... . با تلخیص از تاریخ ادبیات ایران، دکتر سبحانی، ص ۳۲۸ - ۳۳۲. #بزرگان_ادبیات_فارسی #جامی #بازنشر https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303

خط طبابت و سیاست 😂😂 از کیومرث صابری فومنی (گل آقا) طبیب شهر، زمانی نشست توی مطب نوشت نسخه و سرگرم بر معالجه شد ولی چو خطّ سیاست، بِه از طبابت بود گُزید خطّ سیاسی، وزیر خارجه شد! حدیث قند، ابوالفضل زروئی نصرآباد، ص ۲۰۷. #سیاست‌وطبابت #کیومرث‌صابری‌فومنی #گل‌آقا https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303