گزیدهای از مثلهای فارسی
🟣 کاش هر چه به دل مهمان میگذرد، به دل صاحبخانه هم میگذشت.
🟣 کدام شوخی است که نصفش جدّی نباشد؟
🟣 کرِ مصلحتی، دوا ندارد.
🟣 کسانی که بد را پسندیدهاند،
ندانم ز خوبی چه بد دیدهاند؟
(فرهاد میرزا)
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۷۷۵، ۷۸۲، ۷۸۴ و ۷۸۵.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🟡 کسی که خانهی خود را راه توانَد بُرد، دنیا را راه تواند برد.
🟡 کعبهای آباد کرد، هر کس دلی را شاد کرد
(طایی شیرازی)
🟡 کعبهی دل را زیارت کن که فرسنگش کم است!
🟡 کعبه، یک سنگ نشانی است که ره گُم نشود
(صامت بروجردی)
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۷۸۹ و ۷۹۱.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🟣 کلاغ از وقتی بچهدار شد، یک شکم سیر به خودش ندید.
🟣 کلاهدوز، به سر آدم نگاه میکند؛ کفشدوز به پای آدم.
🟣 کُلوا وَ اشرَبوا را تو در گوش کن
و لاتُسرِفوا را فراموش کن!
به شوخی، در مورد شکمخواران به کار برند.
🟣 کوزهی خالی، زود از لب بام میافتد.
یعنی، شخص نادان و بیمایه، زود بیاعتبار میشود و از مقام و مرتبهای که به غلط احراز کرده است، سقوط خواهد کرد.
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۷۹۳، ۷۹۵، ۷۹۶ و ۸۰۴.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🌼 کی به مسجد سزد آن شمع که در خانه رواست؟
(ملکالشعرای بهار)
🌼 گُربه بیند دُنبه اندر خواب خویش
(مولوی)
🌼 گر دعا جمله مستجاب شدی
هر دمی، عالمی خراب شدی
(اوحدی)
🌼 گرگ، در گلّه و سگ، بسته و چوپان، در خواب!
(ابوالقاسم لاهوتی)
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۰۸، ۸۱۸، ۸۲۳ و ۸۲۶.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🌺 گر نبُوَد مَشرَبه* از زرّ ناب
با دو کفِ دست، توان خورد آب
(شیخ بهایی)
*مشربه: ظرف آبخوری.
🌺 گفتی، باور کردم؛ اصرار کردی، شَکّم ورداشت؛ قسم خوردی، فهمیدم دروغ است!
🌺 گُل به بوستان میبَرَد و شکر به خوزستان!
🌺 گنجشک نقد، بِه از طاووس نسیه!
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکوری بلوری، ص ۸۲۹، ۸۳۳، ۸۳۴ و ۸۳۸.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🟣 گوش اگر گوش تو و ناله اگر نالهی ماست
آنچه البته به جایی نرسد، فریاد است
(یغما جندقی)
🟣 گوشت جوان، لبِ طاقچه است.
یعنی، جوان پس از بیماری، زود فربه میشود.
🟣 گوشوارهای که از همسایه بدزدی، باید توی مهمانی قیامت به گوشَت کنی!
🟣 لبی که خنده ندارد، شکاف دیوار است!
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۴۲، ۸۴۴ و ۸۴۸.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🟣 لقمه افتد ز دهن؛ چون نَبُوَد قسمت کس!
(واعظ قزوینی)
🟣 لوبیاچیتی، چه ربطی دارد به سبیل گربه؟
🟣 ما با تو نداریم سخن، خیر و سلامت!
(حافظ)
🟣 ما چو پیمان با کسی بستیم، دیگر نشکنیم
(وحشی بافقی)
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۵۰، ۸۵۱ و ۸۵۴.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🔴 مار، پوست میاندازد؛ خوی نمیاندازد!
🔴 ماست را که خوردی، کاسهاش را زیر سر بگذار.
(اشاره به سردی و خوابآوری ماست)
🔴 ماست را میمون میخورَد، تهِ کاسهاش را به ریش بُز میمالد!
(آدم متقلّب، دغلکاری و شیّادی میکند و بدنامی آن را به گردن دیگری میاندازد.)
🔴 مالَت را خوار کن، تا خودت عزیز بشوی!
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۵۸، ۸۶۰ و ۸۶۳.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل
قمار، باختش باخت است؛ بُردش هم باخت است!
معروف است که لقمان حکیم، در وقت مُردن به پسرش وصیت کرد و گفت: هرگاه به قماربازی میل نمودی، اول برو پیش لیلاج که استاد و سرآمد همهی قماربازان است؛ با او قماربازی کن.
پسر، روزی بعد از فوت پدرش، هوس قماربازی کرد ... . به یاد نصیحت پدرش افتاد و با خود گفت: خوب است اول به سراغ فلان لیلاج معروف بروم. پُرسان پُرسان، سراغ خانهی لیلاج را از مردم گرفت. گفتند: در گُلخن [آتشدان] حمام منزل دارد. به گلخن رفت. دید لیلاج تا کمر در خاکستر نشسته است. پیش رفت و سلام کرد و از او درخواست بازی نمود.
لیلاج، قاب را از کنار دست خود برداشت و به هوا پرتاب کرد و گفت: انداختم پشت بام؛ برو بردار؛ جفت آمد. پسر لقمان رفت پشت بام؛ دید لیلاج راست میگوید. از بام به زیر آمد؛ رو کرد به لیلاج و گفت: تو که در قمار این چنین استادی، چرا گلخنتابی میکنی و لخت و برهنه هستی؟
لیلاج گفت: برای اینکه قمار، بردش هم باخت است! پسر پس از شنیدن این سخن، سر را میان دو دست گرفت و از آنجا دور شد و بر روان پدر رحمت فرستاد.
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۷۶۱.
#داستانمثل
#قمارباختشباختاستبردشهمباختاست
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🟡 مال، یک جا میرود؛ ایمان، هزار جا!
(هر گاه مالی به سرقت برود، صاحب مال، به همه بدگمان میشود.)
🟡 ما همه غرق گناهیم و یک حسین داریم.
🟡 ماهی که بر خشک اوفتد، قیمت بداند آب را!
(سعدی)
🟡 مثل بوقلمون، صد رنگ عوض میکند!
🟡 مثل پیاز، هزار تا تو دارد و هزار تا رو!
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۶۵، ۸۶۷، ۸۶۸ و ۸۷۱.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
🌷 مثل ماست مختارالسلطنه است؛ نگاهش میکنی، ماست است؛ بخری دوغ است؛ بخوری آب است!
🌷 مرد، چون رنج بَرَد، گنج بَرَد!
(سنایی)
🌷 مرد خاموش، در امان خداست!
(مکتبی شیرازی)
🌷 مرد، سَر میدهد؛ سِرّ نمیدهد.
🌷 مردم یاوهسخن را نتوان بست دهان
(فرّخی سیستانی)
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۸۷۲، ۸۷۸، ۸۸۰ و ۸۸۱.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل
باش تا قائممقام از باغ درآید!
اشاره است به واقعهی قتل میرزا ابوالقاسم خان قائممقام فراهانی، صدراعظم محمدشاه قاجار، در باغ نگارستان تهران در سال ۱۲۵۱ هجری قمری.
شرح قضیه بدین قرار است که اطرافیان محمدشاه، به بهانهی اینکه شاه او را در باغ نگارستان به حضور خواسته است، وی را به باغ مذکور بردند و در آنجا سرش را زیر آب کردند تا خفه شد. خادمان و ملازمان وی، هرچه منتظر شدند، از باغ درنیامد.
نظیر: آن قدر بایست تا علف زیر پایت سبز شود.
📚📚📚📚
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده بلوری، ص ۲۰۰.
#داستانمثل
#باشتاقائممقامازباغدرآید
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303