یک رباعی از نیما یوشیج
گویند: به دل، غمش نیندوخته بِه
از آتش عشق، دیده بردوخته بِه
من حکمت این ندانم؛ اما دانم
در ظلمتِ راه، شمعِ افروخته بِه
گوشهی تماشا، رباعی از نیما تا امروز، ص ۷۷.
#شمعافروخته
#نیمایوشیج
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
یوسف کنعانی
از صائب تبریزی
وقت، بسیار عزیز است، گرامی دارش
به زرِ قلب* مده یوسف کنعانی را
*زر قلب: سکهی طلای تقلّبی.
شاهکارهای صائب تبریزی و کلیم کاشانی، مهدی سهیلی، ص ۳۳.
#یوسفکنعانی
#صائبتبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
بسیار باشد کسی که به اندیشهی خویش تکیه زند و از رأی دیگران، خود را بینیاز بیند و دچار خطر گردد.
غرر الحکم، ج ۲، ص ۵۲۸.
#امام_علی(ع)
#اندیشه
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی
از روزِ رسیده(روز اجل) نتوان گریخت و از روزی نارسیده، نتوان خورد.
🌻🌻🌻
از زندههای مُرده که خیری ندیدهایم
ای مُردههای زنده، فدای قبورتان!
🌻🌻🌻
از سخنِ راست، زیان کس نکرد
(نظامی)
🌻🌻🌻
از سستیِ آدمیزاد است که گرگِ آدمیخوار پیدا میشود.
🌻🌻🌻
از شیشه گر گُلاب رَوَد، بو نمیرود
🌻🌻🌻
از صحبتِ دوستی به رنجم
کاخلاقِ بَدَم، حَسَن نماید
(سعدی)
حسن: نیک.
🌻🌻🌻
دوازدههزار مثل فارسی، دکتر ابراهیم شکورزاده بلوری، ص ۹۶ - ۹۹.
#مثلفارسی
#شکورزادهبلوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
برگ گل و نسیم
از شهاب سبزواری
مرغی است که از شاخهی ذهنم نپرد
هولی است که بر خاطر من میگذرد:
نازکتری از برگِ گل و میترسم
یک روز، تو را نسیم، با خود ببرد
گوشهی تماشا، ص ۲۰۰.
#برگگل
#شهابسبزواری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سخنان عارفان
از مالکِ دینار(عارف متوفّای ۱۳۰ هجری قمری)
بپرهیزید ازین سَحّاره؛ یعنی دنیا که دلهای جمله علما را مسخّر خویش گردانیده است.
جمله: همه.
سحّاره: جادوگر، سِحرانگیز.
🌹🌹🌹
دوستترین اعمال به نزدیک من، اخلاص است در اعمال.
🌹🌹🌹
تذکرة الاولیاء، عطار نیشابوری، تصحیح و تعلیقات دکتر شفیعی کدکنی، ج ۱، ص ۵۲ و ۵۳.
#سخنانعارفان
#تذکرةالاولیاء
#عطارنیشابوری
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بیتی از صائب تبریزی
به دوست نامه نوشتن، شعار بیگانه است
به شمع، نامهی پروانه، بال پروانه است
مشاعره، خرّمی، ص ۶۳.
#شمعوپروانه
#صائبتبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بزرگان ادبیات فارسی 🌹🌹🌹
سید اشرفالدین حسینی (نسیم شمال)
او را میتوان یکی از چهرههای معتبر روزنامهنگاری و فکاهینویسان و نقدکنندگان بیپروای ایران به شمار آورد. وی در سال ۱۲۴۷ شمسی، در قزوین به دنیا آمد. در شش ماهگی، پدرش را از دست داد. پس از آموختن مقدمات، علوم اسلامی را از استادان معروف قزوین فرا گرفت. سپس برای ادامهی تحصیل ، به عراق رفت و پنج سال در نجف و کربلا به سر برد. بعد به قزوین بازگشت.
اشرفالدین، در بیست و دو سالگی، برای تکمیل علوم مختلف همچون نجوم، جغرافی، ریاضی، صرف و نحو، منطق و فقه و کلام، به تبریز رفت و سپس به قزوین برگشت و به عنوان معلم ادبیات و مقدمات علوم انسانی، در مدرسهی صالحیه مشغول تدریس شد.
مدتی بعد، به رشت رفت و نُه سال در آن جا زندگی کرد. در این شهر، روزنامهی ادبی و فکاهی نسیم شمال را منتشر نمود و به گیلانی معروف شد. پس از توقیف نسیم شمال، از سال ۱۲۹۳ دوباره آن را در تهران انتشار داد.
شهرت و محبوبیت زیاد اشرفالدین و تأثیر سخنان منظوم او بر دل عامهی مردم ، دولتهای وقت را به ستوه آورد؛ تا این که در سال ۱۳۰۶ شمسی، به او نسبت جنون دادند و به این بهانه، او را به تیمارستان که در واقع زندان او بود، منتقل کردند. سید پس از آن، چندی با فقر و بیماری سر کرد و سرانجام، در سال ۱۳۱۳ شمسی درگذشت. مزارش در گورستان ابن بابویه شهر ری است.
با تلخیص از تاریخ و فرهنگ قزوین، پرویز ورجاوند، ج ۲، ص ۱۳۶۴ - ۱۳۶۸ و چون سبوی تشنه، دکتر یاحقّی، ص ۵۸ و ۵۹.
#بزرگانادبیاتفارسی
#نسیمشمال
#سیداشرفالدینحسینی
#بازنشر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303