✨سیره عبادی حاج قاسم...
ما خیلی هنر کنیم، نصف شب دل از رختخواب می کَنیم؛ اگر خسته و کوفته نباشیم؛
اما حاجی مثل ما نبود.
روز، درگیر مبارزه با اشرار شرق بود، دل شب هم بلند میشد. از آخر شب که وقت استراحت بود تا اذان صبح چند بار بیدار می شد دو رکعت نافله می خواند و می خوابید.
دوباره بلند می شد وضو می گرفت دو رکعت نماز می خواند و می خوابید. یازده رکعت را یکجا نمیخواند، بخش بخش میکرد مثل پیامبر که نیمه های شب چندین بار برای نماز از خواب برمیخاست.
🖋راوی حجتالاسلام عسگری
📚 کتاب سلیمانی عزیز، نشر حماسه
#حاج_قاسم💞
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
دوستش میگفت:
توی مدتی که عراق بود
وقتی میخواست به کربلا بره
روی صورتش چفیه میانداخت و میگفت:
اگر به نامحرم نگاه کنی؛ راه شهادت بسته میشه..:)
🌷شهید هادی ذوالفقاری.
📙پسرک فلافل فروش
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
5.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 | #شهدا
🔻شهیدان در برترین تجارت عالم برنده شدند...
#سخن_فرمانده
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🕊️شهدا ثابت کردند
میتوان زمینی بود
اما نفس را
وُسعت بخشید
بھ طوری کھ
آسِمان و زمین را در برگیرد
و خداوند
مباهات کند به ما
در برابر فرشته هایش
همانها که معترض بودند از
خلقت انسان✨
#صبح_و_عاقبتتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
رسته اصلی پژمان تک تیرانداز بود، اما بعد ازشهادت پژمان متوجه شدم، که در سوریه هم، بین دوستانش به آچار فرانسه معروف بوده است.
دوستانش میگفتند: از پست که برمیگشت میگفت:
خُب، بگید چکارهست من انجام بدهم. میگفتیم:
بابا پست بودی خستهای برو استراحت کن. میگفت:
نه، وقت برای استراحت زیاده، فعلاً وقت کار است.
هر روز مشکلات فنی قرارگاه را درست میکرد و کار بچهها را راه میانداخت، شب دستانش را بههم میزد و با خوشحالی میگفت:
خوب خدا را شکر امروز مفید بودم.
#شهید پژمان توفقی
شهید مدافع حرم
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🍃🌷🍃
کانال گلزار شهدا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت*
* #براساس_زندگینامه_شهید_غلامعلی_رهسپار*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_پنجاه_و_سوم*
بعد از ظهر ما را بردند و خط را تحویلمون دادند و گفتند فعلاً بمونید تا تکلیف مشخص بشه. منطقه ای ماسه ای و فاقد سنگر بود.سنگر جمعی داشت اما سنگر انفرادی و دیده بانی و مراقبت نداشت. بچه ها به خاطر طی مسافت طولانی خیلی خسته بودند.
_بچهها حالا ما باید نگهبانی بدهیم و تا صبح از این خط حفاظت کنیم.
_نه ما خیلی خسته ایم اینجا که سنگری هم نیست.
من که مسئول دسته بودم باید به هر طریقی بچه ها را راضی می کردم.
_خوب باید خودمون سنگر بزنیم.
_الان که خیلی خسته ایم
_بچه ها شما برید استراحت کنید فعلا من می مونم و نگهبانی میدم تا مشکلی پیش نیاد.
_غلامعلی تو هم خسته ای خودت تنهایی که نمیتونی محور رو به دست بگیری.
_آقای تارخ من خسته نیستم امشب میمونم نگهبانی میدم تا بچه ها استراحت کنند بعد سنگر میزنیم.
بچه ها وقتی ایثار و فداکاری غلامعلی را دیدند گفتند:آقای تارخ پس نصف شب ما را صدا کن تا بریم نگهبانی بدیم و غلامعلی بیاد استراحت کنه.
هر کدام از بچه ها گوشه ای افتاده بودند چون که مسافت طولانی اومده بودیم و همه خیلی خسته بودند.
_خدایا این غلامعلی چقدر فداکاره.اونم مثل بقیه خسته از ولی به روی خودش نمیاره و حاضر دائم راه بره و نگهبانی بده.
برای راحتی بچه ها و روحیه دادن به آنها خیلی تلاش می کند.یادم افتاده بود به سال ۱۳۶۰ که از طرف پایگاه مسجد که توی خیابان اصلاح نژاد بود اردویی نظامی تفریحی برای آمادگی جسمانی بچه ها برگزار کردیم رفتیم استهبان.توی مسیری که سوار یک مزدا وانت بودیم و بچه ها خیلی توی خودشان بودند و ناراحت. غلام علی بلند شد و به بچه ها گفت:
_بچه ها چی شده چرا ناراحت و ماتم زده هستید؟! کی مرده مگه؟!اینها رو نگاه کن یالا شروع کنید من میخونم شما کف بزنید و جواب بدید!
«بدی بدی خیلی بدی ...صدام بدی ..خیلی بدی. »
_اکبر چرا تو دست نمیزنی ؟یکم بخند .بچه ها بخونید.
همه بچه ها زدن زیر خنده و کف می زدند .همون اول کار روحیشون عوض شد.
ادامه دارد..
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
5.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸 روایت تکاندهنده حاج قاسم سلیمانی از روزی که امام خمینی احساس کرد توسط ساواک ربوده شده
#امام_امت
#دهه_فجر
#حاج_قاسم
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید حاج اسکندر اسکندری 💫
🌷عملیات والفجر 1 بود. برای آوردن تعدادی از رزمندگان به خط رفتم که دیدم دشمن در حال پیش روی است. دور زدم که برگردم، ماشینم خاموش شد. یک لودر که در حال خاکریز زنی بود، ماشینم را به پشت خاکریز هل داد. صبح حاج اسکندر گفت بریم ماشینت را برگردانیم، زیر آتش نماند.
رفتیم. با اولین استارت حاج اسکندر روشن شد. نگاه کردیم دیدم در خط تعداد زیادی شهید از عملیات شب قبل افتاده است. حاج اسکندر گفت تو دل جمع کردن این شهدا را نداری، دیشب بچه ها مسموم شدند، اسلحه و مهماتشان را رها کردند و عقب رفتند، تو اسلحه ها را جمع کن، من شهدا را.
با حوصله پیکر حدود سی شهید را جمع کرد و پشت همان ماشین گذاشت. انگار ماشین همان جا مانده بود تا این شهدا را به عقب منتقل کند. با هم برگشتیم زبیدات، یک هلیکوپتر آمد و شهدا را به عقب منتقل کرد.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💌#شھیدانہ
✍️ بوسیدن دست پدر و مادر
▫️برای دیدن پدر و مادر میرفتم؛ بین راه نیت کردم برای خشنودی قلب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دست پدر و مادرم را ببوسم. تپش قلب گرفتم، رسیدم و خم شدم و دست مادرم را بوسیدم. دست پدر را هم بوسیدم... چقدر گستاخانه منتظر پاداش الهی بودم. شب در عالم خواب رویایی دیدم... آنچه در ذهنم ماند پیراهن مشکی نوکریام بود که مادرم در عالم خواب به من گفت: ان شاءالله شهید شدی این پیراهن را برایم میآورند. من هم گفتم ان شاءالله.
📚 دستنوشتهشهیدمحسنحججی
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💢
یڪبارڪہجلوے دوستانمقیافہ
گرفتہ بودمابراهیم ڪنارمآمدو
آرامگفت :نعمتے ڪہخداوندبہتو
دادهبہ رخدیگراننڪش..!
↵شَھیـدابـراهـیـمهــادی••
🌱🌷🌱🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی*
و *🇮🇷گرامیداشت #شهید غلامحسن اتحادی🇮🇷*
🔹با حضور خانواده معظم شهید
🎙با سخنرانی *حجت الاسلام حافظ*
و #بامداحی برادر *حاج حسن حقیقی* 💢
#مکان : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام*
#زمان : ◀️ *پنجشنبه ۲۱بهمن ماه۱۴۰۰/ از ساعت ۱۶*
⬇️⬇️⬇️⬇️
🚨👈 *مراسم طبق دستورالعمل ستاد استانی کرونادر #فضای_باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار میشود*
🔺🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔹🔹🔹🔹
پخش زنده با اینترنت رایگان از لینک:
http://heyatonline.ir/heyat/120
🔺🔺🔺🔺🔺
لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
شهدا نجواهای ما را ميشنوند🕊️
*اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند
✨چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی
اگرواقعا به آنها دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی✨
#صبح_و_عاقبتتون_شهدایی
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌱🌷@golzarshohadashiraz