🌷🕊🍃
درکارعشق،دوریوهجرانبهمارسید
یوسفکهرفت،غصهکنعانبهما
رسید...💔
#شهید_آرمان_علیوردی 🌷
#سالروز_شهادت💔🥀
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به یاد شهدای حرم شاهچراغ علیه السلام
💠شهید محمدرضا کشاورز چندماهی بوده که ۱۵ سالگی را پشت سرگذاشته بود و در مقطع دهم مشغول تحصیل در مدرسه شاهد شیراز بود.
محمدرضا پسری با ادب و کارگر زاده و همواره در امور دینی و مذهبی سرآمد بود.تمام کسانی که با محمدرضا معاشرت داشتهاند از ادب ،حیاء و متنانت این پسر نوجوان سخن می گویند.
💠محمدرضا از ۲ هفته پیش نیت کرده بوده که شامگاه هر چهارشنبه در حرم مطهر شاهچراغ(ع) حاضر و ضمن به پا داشتن نماز مغرب و عشاء به جماعت در جلسات مذهبی این آستان مقدس شرکت کند.
💠مادر شهید چند ماه قبل از شهادت پسرش ، سفری به کربلای معلا داشته که قبل از سفر به محمدرضا می گوید، چه سوغاتی از این سفر زیارتی می خواهد که برای او بیاورد که شهید می گوید از کربلا برایم پارچه کفنی متبرک به تربت امام حسین(ع) بیاور.
#شهید محمدرضا کشاورز
#شهدای_فارس
#شهدای_شاهچراغ
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ هیچ مرزی برای بُرد موشکها وجود ندارد‼️✈️🚀
🔆 ۶ آبانماه زادروز پدرموشکی ایران
#شهید_حسن_طهرانیمقدم گرامی باد.
مردی که میخواست اسرائیل را نابود کند
#انتقام_سخت
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
6.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥وداع تلخ مادر فلسطینی با طفل شیرخواره/ «بزارید توی آغوشم بمونه»😭😭
🔹این طفل شیرخواره روز گذشته در بمباران ارتش رژیم صهیونیستی شهید شد.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌱🍃🌱🍃🌱
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
⭐️یاد شهدا در کلام سردار شهیدحاج منوچهر(محمدباقر) رنجبر⭐️
🌹حاجمنوچهر در مورد شهید امان الله عباسی میگفت:
عملیات محرم بود. امان الله فرمانده یکی از گروهان های گردان ما بود، حماسه ای آفرید در این نبرد به یا ماندنی. می دوید، آرپی جی را از روی دوش بسیجی ها می گرفت خودش شلیک می کرد، می دید جایی نبرد نفس گیر شده است، می دوید، تیربار را از دست تیربارچی بیرون می کشید و بی مهابا و ترس دل دشمن را می شکافت و جلو می رفت و با این رشادت توانستیم تپه 175 را بگیریم که پس از ساعتی دشمن با پاتکی سنگین آن را باز پس گرفت...
در ادامه ما را به پاسگاه شرهانی فرستادند. جناح راست گردان دست گروهان امان بود که بیشترین فشار را هم دشمن از همین سمت به ما وارد می کرد، اما دشمن با تمام تجهیزات و نیروهای تازه نفسش زورش به امان نمی رسید. بیشتر نیروهای امان مجروح شده بودند اما با کمترین نیرو با بیشترین انرژی مقاومت کرد. با اینکه پایش مجروح بود اما با همان پا و گروهانی که بیش از ده نفر از آن باقی نمانده بود، خط را حفظ کرد...
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
11.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این طوفان الاقصی
طوفانِ غربال آخرالزمانه
خودتون رو آماده کنید
غربال سختی در راهه
این طوفان از اون طوفانهاییه که
ریشه ظلم رو میکنه
و منطقه رو پاک میکنه!
#حسین_یکتا
#طوفان_الاقصی
#غزه
#فلسطین
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
هـزارقصہ نوشـتیم
برصـحیفہےدل ،اما
هنوزعـشقتو عـنوان
سرمقالہےماسـت
#دلتنگ_سردار_دلها💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢ماجرای عجیب یک شهید...
شهیدی که عاشق مفقودالاثر بود و نحوه شهادتش را پیش بینی کرد
💠مدرسه راهنمایی می رفت که با اصرار عازم جبهه شد. وقتی برگشت راضی اش کردیم که سنش کم است و دیگر به جبهه نرود، مدتی ماند، اما باز دلش هوایی شد و برگشت. بار سوم وقتی می خواست برود اصرار کردیم که بماند و گفتیم تو دین خود را ادا کرده ای، بمان!
گفت: جبهه مثل غذاست. انسان بدن غذا می میرد و من هم بدون حضور در جبهه می میرم. من باید به جبهه بروم، چون فقط آنجا آرام می شوم.
قبل از آخرین اعزامش به جبهه وصیت نامه ای در دو صفحه تنظیم و آن را به دیوار سالن پذیرائی عموی خود چسبانده بود که در متن آن نوشته بود: «من دوست دارم در میان انواع شهادت ها مفقودالاثر شوم»
شهید محمد کهمره ای می گفت قبل از شروع عملیات قدس 3، علیشیر را در آغوش گرفتم تا با او خداحافظی کنم و حلالیت بطلبم. در گوشم گفت: گفت: محمد جان خواستم به تو بگویم پاهای من روی مین قطع می شود و مفقود میشوم!
محمد همان شب شهید شد و پیکرش در منطقه عملیات قدس 3 باقی ماند.
در سال 1390 بقایای پیکر دو شهید گمنام در پارک آزادگان زرقان دفن می شود که تبدیل به زیارتگاه مردم می گردد که بعدها از طریق آزمایش DNA مشخص می شود که یکی از آنها شهید سیدحسن ساجدی منش و دیگری شهید علیشیر بویراحمدی هستند با توجه به علاقه و ارادت مردم زرقان به این شهدای گرانقدر و مظلوم رضایت می دهند که مزار مطهر آنها در زرقان باقی بماند!
🍃🌷🍃
#شهید علی شیر بویراحمدی
#شهدای_فارس
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_اول
آخرین روزهای پاییز پنجاه و هفت در حال سپری شدن بود. محل سكونت من روستای مهرنجان فارس بر دامنه ی کوهستان جنگلی ،بی بهره از نعمت برق بود .پاسگاه ژاندارمری محل هنوز از کبکبه های دوران ستمشاهی برخوردار بود؛ به صورتی که بزرگترها هم از نام و یاد ژاندارمهای پاسگاه به وحشت می افتادند. وحشتی که به کوچک ترها نیز سرایت کرده بود. در روستای سیصد خانواری به سختی بیست دستگاه رادیو پیدا می شد. شب ها اخبار مربوط به وضعیت انقلاب و رژیم ستم شاهی را در منزل یکی از همسایه ها از رادیو بی بی سی گوش میدادیم. اگر چه خردسال بودم ولی حساسیت بزرگترها نسبت به وضعیت انقلاب من را هم حساس کرده بود غروب یکی از همین روزها پدر با چهره ای که نشان از خوشحالی داشت آرام آرام از پله های گلی خانه بالا آمد وقتی به ایوان خانه رسید دستش را توی جیب بارانی کرم رنگش کرد و عکسی از جیب بیرون آورد مادرم پرسید:
- عکس کیه؟
پدر یواشکی گفت:
- عکس آقای خمینی
من و برادرم «عبدالرسول به خاطر عکس دعوای مان شد مادر پا درمیانی کرد و عکس را از پدر گرفت و با آرامش نشانمان داد .نگاه به صورت مردی که نامش را فقط از رادیو شنیده بودم در دلم مشعلی روشن کرد .همان زمان که هفت سال بیشتر نداشتم مهری از خمینی در دلم تابیدن گرفت و همه ی وجودم را به تسخیر درآورد.
دو سال بعد جنگ شروع شد. با گذشت چند ماهی از جنگ تعدادی از جوانهای محل عازم جبهه های جنگ شدند هرگاه رزمنده ای از جبهه باز میگشتند، زن و مرد خُرد و درشت در منزل او جمع میشدند تا از وضعیت جنگ تعریف کند. اردیبهشت شصت و یک در عملیات شکست حصر آبادان، روستای ما اولین شهیدش را تقدیم انقلاب کرد. «مراد حیدری» جوان غیرتمندی که تازه لباس سبز پاسداری پوشیده بود. او در فقر و محرومیت بزرگ شده بود و پدرش را در کوچکی از دست داده بود مادرش ،پیر شکسته و نابینا بود نمیدانم ننه خاتون با چشم نابینا چگونه گریست؟ گریستن با چنین چشمانی چه حکایتی دارد؟ با شهادت مراد مردم
روستا، پیر و جوان به جوش و خروش آمدند و گروه گروه عازم جبهه ها شدند. بعد امین محمودی ،حبیب الله نجاتی و حمدالله محمودی به شهادت رسیدند.
جنگ وارد مراحل شدیدی شده بود روستای ما همپای مردم اقصی نقاط ایران لاله های سرخ دیارش را که در دامن مادران عفیف و پاکدامن و در طبیعت دل انگیز دیار خود پرورش داده بودند را یکی یکی تقدیم آرمانهای امام میکرد در آن ایام برای رفتن به جبهه لحظه شماری میکردم اما تا در جمع خانواده آن را بازگو میکردم همه خنده شأن می گرفت.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
29.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این طوفان یه گردبادی راه بندازه دیدنی!
صبر کن؛ همچین آروم آروم که نزدیکتر بشه
یه جوری این رژیم صهیونیستی رو
ریشهکن کنه دیدنی!
#حسین_یکتا
🌱🌷🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz