eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پیام مدافع‌حرم بابک نوری هریس به مردم ایران 🔸️ برای آنهایی که نمیدانند مدافعان حرم برای چه رفتند... 🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️ 🌹سید رضا به کردستان رفته بود. خبرهای بدی از جنایت‌های حزب کومله و دمکرات و... در کردستان به گوش می‌رسید. همه دلواپس سید رضا بودیم. یک روز صبح مادر با ناراحتی و چشم گریان بیدار شد. گفت: می‌دانم برای سید رضا اتفاقی افتاده و گرفتار شده است و کمک می‌خواهد! مدتی گذشت، تا بالاخره سید رضا آمد. همه خوشحال بودیم. همه می‌خندیدیم، مادر گریه می‌کرد. می‌گفت: سید رضا، من خواب دیدم برای تو اتفاقی افتاده و گرفتار دشمن شده‌ای، برای همین به حضرت زهرا (س) متوسل شدم تا نجات پیدا کنی! سید رضا خندید. گفت: پس شما هستید که نگذاشتيد من شهید شوم! بعد تعریف کرد و گفت: چند نفر بودیم که در محاصره کومله گیر افتادیم و مورد ضرب و شتم آنها قرار گرفتیم. هیچ امید و راهی برای رهایی نداشتیم، من بی‌هوش افتاده بودم که خانمی آمد، دست من را گرفت، بلند کرد و بیرون کشید و گفت: مادر، تو اینجا چه‌کار می‌کنی! من هم بلند شدم و از آن مهلکه خارج شدم. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
امشب مَلَک از زینب کبری گوید از نور دل و دیده ی طاها گوید تبریک به هم ولادت زینب را زهرا به علی، علی به زهرا گوید 🍃🌺 🍃🌺 🍃🌺 🎊
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🎊مراسم جشن ولادت حضرت زینب (س) 🔹با حضور پرستاران بهشتی (همسران فداکار جانبازان) 💢با مداحی: کربلایی حسین باقری و اجرای گروه سرود دختران زهرایی 🚨یکشنبه ۲۸ آبانماه از ساعت ۱۵.۴۵ دارالرحمه شیراز ، قطعه شهدای گمنام
🌷🕊🍃 بعضی آدم‌ها عجیب بهشتی‌اند آنها عجیب دل نشینند .. نه اینکه به بهشت بروند ، نه ! برعکس ؛ گویی از بهشت آمده و چند صباحی بیشتر میهمان زمینی‌ها نیستند ❤️ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢به یاد که جانشان فدای سلامتی مردم شد...🇮🇷 🔹چند باری پیش آمد که ما با توجه به وضعیت بارداری از ایشان خواهش کردیم که اگر نیاز به استراحت دارد از مرخصی استفاده کند. دخترم مشتاق خدمت به مردم به ویژه بیماران و خانواده‌های آن‌ها بود. 🔹حتی در شب‌های ماه رمضان و شب های قدر بیمارستان را ترک نکرد و بر بالین همین بیماران ماند و  قرآن تلاوت کرد. 🔹 هر زمان که از مرخصی صحبت می شد ایشان خیلی صریح می‌گفتند الان اصلا وقت این صحبت‌ها و درخواست ها نیست. بیماران به ما احتیاج دارند. چشم امید خانواده‌های شان به ماست. یا مدام می‌گفتند همین طوری در بیمارستان نیرو کم است و کادر درمان در چند شیفت کار می کنند و خسته می‌شوند. من در این شرایط چطور می‌توانم مرخصی بگیرم در حالی که سالم هستم و مشکلی ندارم. 🔹هر وقت گره کوری به کارش می‌افتاد از شهدا استمداد می‌طلبید. سر آخر قسمت خودش و فرزند 6 ماهه در زهدانش هم پیوستن به قافله رو سپید شهدا شد(راوی پدرشهید) مریم رحیمی 🌹 🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * با روشن شدن هوا ، ماشینهایی که از خط مقدم می آمدند اجساد مطهر را با خود می آوردند. معلوم بود، اتفاق بدی رخ داده است .با تمام این سختی ها و ناراحتی ها جا برای شوخی و خنده هم وجود داشت. چون واقعاً نیاز به روحیه داشتیم. بعضی مواقع در همین ساعات اضطراب و ناراحتی که ناشی از شوک سخت ناموفق بودن عملیات بود؛ باز هم بچه ها شوخیشان میگرفت. یک بسیجی خوش اخلاقی به نام مهرابی در بین ما بود .ایشان یک آینه ای کوچک همراه داشت در بین بچه ها کس دیگری آینه نداشت. مهرابی مدام به سر و روی خود میرسید زلفهایش را با دقت شانه میزد‌ طوری شده بود که همه اسم او را آینه گذاشته بودند. هیچ کس مهرابی صدایش نمیکرد. هر کس به آینه نیاز داشت بلافاصله میگفت: _آقای آینه کجا رفته است؟ مهرابی هم از این شوخیها اصلاً آزرده نمی شد .نزدیکیهای غروب بود از سنگر بیرون آمدم تا سری به هم محلیهای خود بزنم .سنگر گروهان سوم با سنگر ما فاصله ای نداشت. از کنار خاکریز که رد شدم ،کرم کوهکن در بریدگی خاکریز سرگرم کاری بود .دود کمی از شیار به هوا میرفت به نزد کرم رفتم. کتری سیاه را که دیدم یاد چایی افتادم .دهانم آب افتاد نزدیک به یک هفته ای بود که چایی ندیده بودم. سلام کردم. به سردی جواب سلامم را داد. پرسیدم: _چه خبر عمو کرم؟ انگار چایی داری؟! با خونسردی گفت: _سیگارم ته کشیده و حوصله ی شوخی ندارم برو رد کارت. دویدم و از سنگر یک لیوان پلاستیکی قرمز رنگ برداشته و تند به نزد کرم برگشتم. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
📢 رهبر انقلاب، امروز: رژیم صهیونیستی به رغم بمباران‌های گسترده و ورود به بیمارستانها و خانه‌های مردم در غزه، ناکام است / آنها ابتدا گفتند که هدف ما نابودی حماس و مقاومت و زمین‌گیر کردن آنها است اما با گذشت بیش از ۴۰ روز نتوانسته‌اند/ نتوانستن رژیم به معنای نتوانستن آمریکا نیز هست ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز پس از بازدید از نمایشگاه هوافضای سپاه: ✏️ رژیم صهیونیستی به رغم بمباران‌های گسترده در غزه، تاکنون در حرکت خود ناکام بوده است زیرا از ابتدا گفتند که هدف ما نابودی حماس و مقاومت و زمین‌گیر کردن آنها است اما با گذشت بیش از ۴۰ روز و با بکارگیری همه توان نظامی خود، هنوز نتوانسته‌اند این کار را انجام دهند. ✏️ بمباران وحشیانه بیمارستان‌ها و زنان و کودکان در غزه نشانه عصبی بودن شدید سران رژیم صهیونیستی از شکست است. ✏️ شکست رژیم صهیونیستی در غزه، یک واقعیت است و پیشروی و ورود به داخل بیمارستانها و یا خانه‌های مردم، پیروزی نیست زیرا پیروزی به معنای شکست دادن طرف مقابل است که رژیم صهیونیستی تاکنون نتوانسته است به آن دست یابد و در آینده هم نخواهد توانست. ✏️ ابعاد این نتوانستن فراتر از رژیم صهیونیستی است و این نتوانستن به معنای نتوانستنِ آمریکا و کشورهای غربی نیز است و اکنون همه دنیا با این حقیقت مواجه شده است که یک رژیم دارای امکانات و تجهیزات مفصل و پیشرفته نظامی نتوانسته است بر طرف مقابل خود که هیچ یک از این امکانات را ندارد، غلبه کند. ۱۴۰۲/۸/۲۸ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
📢 رهبر انقلاب، امروز: محکوم کردن جنایت رژیم کافی نیست؛ دولت‌های اسلامی باید شریان و جریان حیاتی رژیم صهیونیستی را با منع رسیدن انرژی و کانالا به آنها قطع کنند ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز پس از بازدید از نمایشگاه هوافضای سپاه: برخی دولت‌های اسلامی به ظاهر در مجامع، جنایات رژیم صهیونیستی را محکوم کردند و برخی هم تاکنون محکوم نکرده‌اند اما این، قابل قبول نیست. کار اصلی آن است که شریان و جریان حیاتی رژیم صهیونیستی قطع شود و دولت‌های اسلامی مانع از رسیدن انرژی و کالا به این رژیم شوند. دولت‌های اسلامی حداقل برای یک مدت محدود رابطه سیاسی خود را با رژیم صهیونیستی قطع کنند. ۱۴۰۲/۸/۲۸ 💻 Farsi.Khamenei.ir
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️ 🌹مرحوم سید آقابزرگ، پدر سید رضا تعریف کرد وقتی سید عبدالرضا به کردستان رفته بود، تعدادی از کومله‌ها او را می‌گیرند و آن‌قدر به او مشت و لگد می‌زنند که بی‌هوش می‌شود، به خیال اینکه از بین رفته است، پیکر او را در یک جوب آب می‌اندازند. بعد از ساعتی سید رضا به هوش می‌آید و خودش را به مقر بچه‌های سپاه می‌رساند. وقتی به شیراز آمد، برای استحمام به حمام رفته بود. رفتم پشت در حمام تا به او حوله بدهم، چشمم به پایش افتاد، تکه بزرگی از گوشت پایش کنده شده و آویزان بود. با ناراحتی گفتم: بابا درد نداری؟ خندید و گفت: درد چیه بابا. این زخم‌ها که مهم نیست خوب می‌شود. این بدن فقط یک جسم هست. جسم هم نابودشدنی است. این جسم چیزی نیست که بخواهم به خاطرش درد بکشم یا نگرانش باشم! 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»   🏴🇮🇷 یادگار هشت سال دفاع مقدس، بزرگ مرد تفحص شهدای استان فارس؛ سید کاظم خاتونکی ( بهشتی) مدافع حرم حضرت زینب علیه السلام که عمرش را در تفحص شهدای عزیز در جبهه های ایران و سوریه سپری کرده بود (تفحص کننده پیکر شهید بی سر حاج عبدالله اسکندری در عمق خاک سوریه) در شب میلاد عمه سادات به یاران شهید و اجداد مطهرش پیوست روحش شاد، یادش تا ابد گرامی باد😔 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
گلزار شهدا
«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ»   🏴🇮🇷 یادگار هشت سال دفاع مقدس، بزرگ مرد تفحص شهدای اس
😭خاطره ای عجیب و بسیار زیبا از مرحوم سید کاظم خاتونکی(بهشتی)، پیشکسوت دفاع مقدس و تفحص استان فارس 💠سید کاظم می گفت: در مقر تفحص، در منطقه شرهانی بودیم. مدتی بود شهیدی پیدا نشده بود. یک روز غروب دیدیم یک لباس شخصی وارد مقر شد! منطقه نظامی بود و ورود افراد شخصی ممنوع، تعجب کردیم این بنده خدا چطور از این دربانی ها رد شده و به اینجا رسیده. صدایش زدیم. آمد. گفتیم اینجا چی کار می کنی؟ گفت من اکبری هستم، اهل روستای شهید اباد ده بید، خودم زمان جنگ رزمنده بودم، برادرم هم شهید مفقود است. مدتی است دلم گرفته بود، گفتم بیام به یاد قدیم مناطق جنگی را ببینم. سوار یک ماشین شدم، راننده پرسید از بچه های تفحص هستی؟ چیزی نگفتم. من را آورد جلو این مقر پیدا کرد و رفت! گفتیم شب را اینجا بمان، صبح وسیله جور می کنیم، برگرد. شب را درنمازخانه خوابید، صبح با یک آمبولانس راهی اش کردیم. وقتی رفت، سربازی آمد و گفت یک عشایر دارد علامت می دهد! ما به عشایر منطقه، به خصوص عشایر عراقی گفته بودیم اگر پیکر شهیدی پیدا کردید، روی فلان ارتفاع چفیه را تکان بدهید ما می آییم. حالا یک عشایر عراقی علامت داده بود. رفتیم. گفت چوبی را در زمین فرو کردم به چیزی برخورد کرد. کندم پیکر یک شهید بود. رفتیم. شهید را بیرون آوردیم بدن کامل بود، کارت شناسایی هم داشت، فامیلش اکبری بود. او را به مقر اوردیم، کفن پیچ کردیم رویش هم اسم و فامیلش را نوشتیم و در نمازخانه گذاشتیم. یک ساعتی گذشت، دیدیم باز آن لباس شخصی برگشت. با تعجب گفتیم چرا نرفتی؟ گفت قرآنی که یادگار برادر شهیدم بود را در نمازخانه جا گذاشتم. وارد نماز خانه شد، بعد چند دقیقه صدای ناله و گریه بلند شد. فکر کردیم بنده خدا را عقرب زده. تا وارد شدیم، دیدیم کفن شهید را در آغوش گرفته و گریه می کند. گفتم چی شده؟ گفت این برادرم هست، همون که گفتم مفقود شده، روی این کفن اسم برادرم را نوشتید... کارت‌ها را چک کردیم خودش بود... انگار برادرش را صدا زده بود به استقبالش بیاید... 🔹هدیه به مرحوم سید کاظم خاتونکی و شهید اکبری 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
✍| اولا فقط به خاطـر مظلـومیت سیـده (س) بہ سوریـہ میـروم دومـاً اگر بہ سوریـہ بروید قـطعاً زمینـہ ظهـور را مے‌بینیـد. 🌱🍃🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 ای شهید؛ به‌توخواهم‌پیوست آرزو‌که‌عیب‌نیست:)...!' 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔰اولين اعزامش به جبهه هاي جنوب و منطقه عملياتي فاو بود که در اين منطقه مجروح شيميايي شد. 🔰زماني که به مرخصي آمده بود کتابهايش را برداشت و گفت: *"زندگي بايد در جبهه رقم بخورد. در صورت امکان و اوقات فراغت همانجا درس هم مي خوانم."* 🔰عبدالمحمد و فرمانده اش شهید اکبر میرزایی علاقه وافري به يکديگر داشتند. زمانی که اکبر به شهادت رسید، عبدالمحمد اسلحه او را برداشت و گفت:اجازه نمی دهم اسلحه اکبر بر زمین بیفتد. عبدالمحمد يک روز بعد به وصال معشوق خويش رسيد🥺 🔰یک روز قبل از رفتن به جبهه منزل را تمیز می کردم یک کار بنایی داشتم که او خیلی کمکم کرد. خواستم او را ببوسم. "عبدالمحمد" دور ماشین می چرخید و فکر میکرد که می خواهم مانع رفتنش بشوم.او را در آغوشم گرفتم بغض گلویم را گرفته بود . خداحافظی کرد و رفت. وقتی داشتم دیوار خانه را درست می کردم دختر کوچکم علتش را پرسید.گفتم: "عبدالمحمد" از جبهه بیاید و برایش عروسی بگیریم خانه را برای آن زمان درست می کنم. چند روز بعد خبر شهادتش آمد.🥺 عبدالمحمد اکبری باصری 🦋--🍃─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─🍃-🦋 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * _انگار دوباره اومدی _خب آخه... مگه قرار نبود بیام _بگیر لیوانت... تو مثل خرمگس به جون هر که افتادی ول کنش نیستی. لیوان را تا نیمه پر کرد تازه همین هم بیشترش تفاله بود. گفت: - مزه ی چایی توی تفالشه یک حبه قند هم بیشتر از دستش در نیامد. کرم ایزدی مند که با این یکی کرم همسن و سال و هم محلی بود در حالی که دیگ بزرگ غذا توی دو دستش بود، از خاکریز بالا آمد. می خواست اضافه های غذا را دور بریزد. صدا زدم - عمو گرم کمک نمیخوای؟ با پرخاش گفت: - جبهه هم بچه بازی شده حالا اگه این عملیات لو نرفته بود. آن وقت معلوم میشد چند تا بچه مثل تو از ترس.... حرفش تمام نشده بود که سوت خمپاره ۱۲۰ او را نقش زمین کرد دیگ از دستش رها و پای خاکریز گپ شد. داد میزدم. _حالا دیدی دروغگو... دیدی کی میترسه!!!... دیدی چوب خدا صدا نداره... همان شب سنگر گروهان سوم هدف خمپاره قرار گرفت. صبح که برای نماز بیدار شدیم، این خبر به گوش ما رسید با عجله خود را به مقر گروهان سوم رساندم برای هم محلی ها نگران بودم خوشبختانه تلفاتی .نبود فقط کرم و خدا بخش دچار موج انفجار شده و اعزام شده بودند دو روز دیگر در آنجا ماندیم. تا این که در موقع غروب مایلرها رسیدند. سوار شدیم و به عقب بازگشتیم از آن جا به پادگان معاد و از پادگان معاد به جای اصلی یعنی گتوند رسیدیم. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا غروب این بچه‌ها ذکر "یا قمر بنی‌هاشم" می‌گفتن و تیر می‌خوردن و شهید می‌شدن... 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb نشردهید
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️ 🌹 بعد از برگشت از کردستان گفت: مادر، می‌خواهم برای دیدار امام به قم بروم، شما هم بیایید. من و خواهرش همراهش شدیم و به قم رفتیم. یک روز عید بود. ابتدا برای زیارت حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها رفتیم.با هم به مدرسه فیضیه قم رفتیم. امام با مردم دیدار داشتند. مردم در صف به دیدار امام می‌رفتند. ما هم وارد صف شدیم. به امام که رسیدیم، سید رضا خم شد و دستان امام را بوسید. ما هم عبای امام را بوسیدیم. امام نگاهی به‌صورت و چشمان سید رضا کردند و گفتند: پسرم سید هستی؟ سید رضا گفت: بله اماما. امام باز نگاهی عمیق به‌صورت سید رضا کردند و باز فرمودند: از پدر و مادر سیدی؟ لبخندی روی صورت سید رضا آمد و گفت: بله آقا، هم از پدر هم از مادر سید هستم. آقا گفتند: سید چه هستی؟ سید رضا گفتند: سید موسوی! این بار لبخند روی صورت امام آمد.و انجام دادند. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
شہید گنجی خطاب‌ به‌ شہید آوینی گفت:حاج‌ مرتضی! دیگه‌ باب‌ شہادت‌ هم‌ بستہ‌ شد...💔 شہید آوینی در‌ جواب‌ گفت: نہ‌ برادر!!! لباس‌ تک‌ سایزی است که‌ باید تن‌ِ آدم‌ِ به‌ اندازه‌ آن‌ در‌آید هروقت‌ به‌ سایز‌ این‌ لباسِ‌ تک سایز‌ درآمدی...پروازمیکنی...! مطمئن باش...! ‎‎‌‌‎🌱🌷🌱 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
«بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ظاهرشان را شبیه شهدا کنند کار تمام است؛ نه، باید مانند شهدا زندگی کرد» 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🚨 میهمانی لاله های زهرایی گرامیداشت شهدای بسیج🇮🇷 💢 و روایتگری :حجت الاسلام سعید آزاده 💢 : حاج امیرحسین راستی : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۲ آذرماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 با تبسم هـاے گرمت صبح من آغاز شد صبح آمد خندہ ات جاریست  لبخندت بہ خیر 🌷 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🌷معتقد بود مي گفت : پيروزي هاي ما در جبهه به فرماندهي امام زمان عج کسب مي شود . 🌷حدود بيست ماه در جبهه بود و در هر مرخصي که براي ديدار خانواده مي آمد تعريف هاي فراواني از معجزات امام زمان (عج) می گفت. عشق بخصوصي به حسين بن علي (ع) داشت و صبح ها بعد از اداي فريضه ي نماز ، حتماً زيارت عاشورا مي خواند . 🌷 بعد از نماز دست هاي خود را بالا برده و از خداي خويش شهادت را درخواست مي نمود و زمزمه مي کرد که : اللهم الرزقني شهاده في سبيلک . 🌷آخرين باري که به ديدار خانواده آمد تاسوعاي سال 62 بود و در همين ايام مرخصي ، پسر خاله اش شهيد شده بود بنام رضا صميمي در ميمند که روز عاشورا تشييع شد . 🌷 بيش از 48 روز از شهادت شهيد رضا صميمي نگذشته بود که قدرت اله هم پاداش تلاش و دعاهایش را گرفت و آسمانی شد. قدرت اله قاسم زاده 🌷🍃🌹🍃🌷🍃🌹 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * مسافت پادگان معاد تا گتوند را با اتوبوس طی کردیم. چادرها هنوز پا برجا بود دو سه نفری که به عنوان نگهبان مانده بودند به استقبال مان آمدند . از سر و روی خیمه ها غصه و اندوه میبارید .شب را استراحت کردیم و صبح روز از نو و روزی از نو آموزشها شروع شد .مربیها همان روش قبل را در پیش گرفتند. آقای بیانی مربی جهت یابی شخصیتی عجیب داشت. تواضع و فروتنی اش قابل تحسین بود. بنا بود ایشان یک جلسه بحث جهت یابی یا همان نقشه خوانی برای پیدا کردن مسیر ،جهت داشته باشد. همان ابتدای کلاس تکه چوبی را به صورت عمود در زمین کوبید و سایه آن را علامت زد .بعد از حدود بیست دقیقه دوباره سایه دوم چوب را علامت گذاشت .وقتی خواست پیدا کردن جهت را روی شاخص نشان دهد، بچه ها اطرافش به گونه ای حلقه زدند که شاخص و نشانه ها در زیر پا از بین رفت. آقای بیانی برای نخستین بار عصبانی شد و از این که نگذاشتند بحث جهت یابی را خوب کار کند ،گلایه کرد . چرا که برای کار عملی به دلیل فشردگی کلاسها فرصتی نبود. چند روزی به همین منوال گذشت. فشردگی آموزشها و رزم شبانه ها به نحوی خسته کننده بود که اگر ایمان و توکل به خدا نبود، امکان تحمل آن وجود نداشت. فرماندهان برای رفع آثار خستگی ناهار عصر پنج شنبه را سفره ی وحدت انداختند میزبان سفره فرماندهان گروهانها بودند. آنها ظهر بعد از نماز سفره انداختند و با دست خود غذا جلوی بچه ها گذاشتند. بعد از ناهار خودشان ظرفها را جمع و جور کرده و شستند. کشیدن سفره ی وحدت شور و شعف و همبستگی عجیبی بین بچه ها ایجاد می کرد. مخصوصاً هر گاه میزبان فرماندهان بودند ،وحدت و یکدلی حدیث دیگر داشت. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
46.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدان حواله‌های خدا به آقا خمینی بودن؛ آمدن که اتفاق‌های مهم را رقم بزنند... 📷 بریده‌ای از شب شیدایی سالگرد شهادت شهیدان زین‌الدین 🗓 چهارشنبه ۲۴ آبان؛ قم 🌱🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بعد از شهادت برادر و پیوستن او به پدر شهیدش، دخترک غزه ای برادر دیگر خود را دلداری می دهد. "برادرم رفت...رفت تا به پدرمان بپیوندد. او را دعا کنید و لطفا گریه نکنید." https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | موشن کلیپ «شجره خبیثه» 🎞 نابودی داعش به روایت سردار شهید سلیمانی 🔺به مناسبت ایام نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به رهبر انقلاب درباره پایان سیطره داعش 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 عبودیت! مقدمہ پرواز است .. و عروج بدون اخلاص ممڪن نیست! 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz