eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
8.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻دخترم از من طلب کیک کرده بود، گفتم بعد از جنگ برات می گیریم...😭😭 💢دعای ویژه برای مردم مظلوم غزه فراموش نشود... 🌱🌷🌱🌷🌱 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
‌کنارش ایستاده بودم، شنیدم که می‌گفت: 《صلی‌الله‌علیک‌یا‌صاحب‌الزمان》 بهش گفتم: چرا الان به امام‌ زمان سلام دادی..؟! گفت: شاید‌ این وزش‌ِ باد‌ و‌ نسیم‌ سلام منو به امام ‌زمانم برساند! 🌹 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 تا قیامت سرِ سربند تو ، دعواست معنیِ این سخنم را شهدا می فهمند... 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
... 🔰سـال ۶۵ بود. محــسن تازه از جبهه برگشته بود. چند روزے مرخصـےداشـت. مـن را صـدا زد. گفـت: برادرم خانـه اے اجاره ڪرده، بـیا با هـم بریم قـبل اسبـاب ڪشـی آن را تمـیز ڪنیــم. صبـح زود با موتـور و یک دبه ۲۰ لیتری آب به دنبال مـن آمـد. گفتم: مگـه آن خـانه آب نداره؟ گفت چرا، آب ڪہ داره، اما برادرم از وقتی ساکن آن خانه شد شماره کنتور را می نویسد، تا آن روز حساب آب با مسـتأجر قبلے اسـت، من یک لیوان آب هم از آنجــا برنمےدارم 🔰هـر وقـت از جبهـه مےآمـد، سـرےبه برادرش در گلـزار شهـدا می زد. آن شـب سـاعت یازده دوازده بـود. گفـت دلم گـرفته بریم گلزار شهدا... مثـل همیـشہ دورےدر قبـور شهـدا زد، تا رسـید به قـبر برادرش... مےگفـت:ببـین ڪنار مهـدے یڪ جای خالےهـست، این جاے مـن است... کسےرا اینجا خاک نمی کنند، چـون سـندش را به اسم من زده اند. همین جـور هـم شد.وقتے در ڪربلاے ۴ شهیـد، جـنازه اش، همـان جا ڪه مےگفت دفــن شد.😭 🌹🍃 کربلای ۴ 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * یک دفعه صدای داد و فریاد به گوشم رسید. اسلحه را زود مسلح کردم و بنای تیراندازی داشتم که با فریاد دخیل خمینی مواجه شدم با مشاهده این قضیه مقداری ،ترسیدم نزدیک بود او را بکشم ولی عراقی زود به طرف من آمد و در حالی که در تاریکی شب به سختی دیده میشد در چند قدمی به او ایست دادم پاسبخش با سر و صدایم رسید و عراقی را آوردیم. وقتی که به اتفاق دوستان عراقی را دیدیم روی شانه اش مقداری زخم شده بود. کلوخی که سرباز پرتاب کرده بود مستقیم به کتف عراقی خورده بود. وقتی که داشت به مقر تیپ منتقل میشد مدام التماس میکرد آقای راحمی و دو نفر دیگر او را به مقر تیپ مستقر در آبادان بردند . سهراب حیدری مدام با لهجه لری با اسیر عراقی شوخی می.کرد عراقی هم زبان طرف مقابل را متوجه نمی،شد فقط التماس میکرد. آقای راحمی میگفت وقتی او را به آبادان بردیم. همان شب برخی از کارگران پالایشگاه که شیفت شب بودند دیده میشدند اسیر عراقی هم با مشاهده آنها با لهجه عربی سئوال میکرد که آیا اینها هم پاسداران محسن رضایی هستند؟ چند شب بعد در همان خط یکی دیگر از گروهانها اسیر دیگری گرفت در خصوص این که آیا آن عراقیها پناهنده شده و یا به اسارت درآمده اند مسئولان چیزی به ما نگفتند و هیچگاه در این خصوص چیزی نشنیدم بعد از مدتی افراد گروهک منافقین هم در خط دشمن مستقر شده بودند. حضور آنها در واقع ناامنی را بیشتر کرده بود این روند در مناطق مرزی حتی تا سال هفتاد و سه ادامه داشت نیروهای ما از یک طرف با انبوه مشکلات مواجه بودند و از دیگر سو مشکلات ناامنی نیز حکایت خود را داشت. ... : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید ┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روایت سردار جباری فرمانده سپاه ولی امر عجل الله (بیت رهبری) از حال رهبری هنگام شهادت 💢حضرت آقا چه چیز هایی داخل قبر مطهر حاج قاسم گذاشتند.... 🌷🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊سوال شهید حاج قاسم سلیمانی: آیا من در ذهن شما آدم خوبی هستم؟ 🎙 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 میهمانی لاله های زهرایی و میلاد حضرت زهرا(س)🎊 💢گرامیداشت چهارمین سالگرد شهادت سردار دلها و سالگرد ولادت و شهادت شهید حجت‌الاسلام سید حسین انجوی امیری🌹 💢 حجت‌الاسلام گودرزی 💢 : کربلایی محسن رسولی : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۴ دیماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺 https://eitaa.com/golzarshohadashiraz لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 اےشہیـد🌷 هواےِدلم‌ابریست موج‌دلـم‌را🌊 روےامواج‌عاشقےتنظیم‌کن باشدکہ‌خداےمہربان‌خریدارم‌شود 💔😭 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💠دوستانش در سوريه مي‌گفتند با اينكه شهر حلب خيلي سرد بود يك بادگير به همه دادند و ما تا روز آخر نفهميديم به ايشان بادگير نرسيده است. بدون هيچ حرفي همان لباس‌هاي خودش را مي‌پوشيد. يكي از دوستانش مي‌گفت كه بنا بود يك شب سرد استراحت كرده و دم دماي صبح عملياتمان را شروع كنيم. آن دوست دو پتو مي‌گيرد و چون سرمايي بوده پتو را به خودش مي‌پيچد و مي‌خوابد. صبح كه از خواب بيدار مي‌شود مي‌بيند عبدالله پتويش را روي او انداخته و خودش بيرون رفته و تا صبح قدم زده است. ✍قسمتی از وصیت شهید: من حقیر به‌عنوان بنده‌ای از بندگان خداوند متعال بر خود می‌بالم که لباس سبز شهدا را بر تن خود دارم و در این کسوت مقدس پاسداری در راه دفاع از ارزش‌های اسلام ناب محمدی (ص) پا نهاده‌ام.» عبدالله قربانی 🌹🍃🌹🍃 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz