#رسم_خوبان
ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند! یا در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند. خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌷🌹🌷🌹
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
ﻧﺸﺮﺩﻫﻴﺪ ﻳﺎﺩﺷﻬﺪا ﺯﻧﺪﻩ ﺷﻮﺩ
#رسم_خوبان
🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق میورزید.
🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟
🌹پدرم گفت :که برای بچههای تنها و یتیم تهیه کردهام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غمخوار زیردستان جلوه کرد.»
#سرلشگر_شهید_شریف_اشراف🌷
#ﺗﺎﺭﻳﺦ_شهادت:
58/8/10
#ﻣﺘﻮﻟﺪ : ﺷﻴﺮاﺯ
#ﻗﺒﺮﻣﻂﻬﺮ: ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
‼️ابوذر پرچمی منقش به اسم حضرت عباس بر سر در خانه نصب میکند و میگوید « هر کسی برای دفاع از حرم زینب رود باید مثل حضرت عباس شهید شود.
‼️ابوذر در کارهای خانه با من همکاری میکرد. یک شب تب داشتم تا صبح نشست. من میگفتم حالم خوبه اما ابوذر میگفت من راحتم تو بخواب».
‼️نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمیافتاد، صدقه میداد، به نیازمندان کمک میکرد، به هیچ کس بیاحترامی نمیکرد و همین خوبیهایش مرا مطمئن میکرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست. وقتی برای آخرین ماموریت بار سفر میبست من تا صبح کنارش نشسته بودم و کمکش میکردم».
‼️همان شب به ابوذر گفتم خیلی مواظب خودت باش. من و محدثه اینجا منتظرت هستیم. گفت چشم حاج خانوم ولی یک خواهش دارم اگه به سلامت برگشتم که هیچ، اما اگر شهید شدم محدثه را به تو وتو را به خدا میسپارم».
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_ابوذر_داوودی🌷
#سالروز_شهادت
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ 🌷
🌱🌷🌱
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
🔰ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند!
🔰در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند.
🔰 خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
🌷🍃
کانال گلزار شهدا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
‼️ابوذر پرچمی منقش به اسم حضرت عباس بر سر در خانه نصب میکند و میگوید « هر کسی برای دفاع از حرم زینب رود باید مثل حضرت عباس شهید شود.
‼️ابوذر در کارهای خانه با من همکاری میکرد. یک شب تب داشتم تا صبح نشست. من میگفتم حالم خوبه اما ابوذر میگفت من راحتم تو بخواب».
‼️نماز اول وقتش هیچوقت به تاخیر نمیافتاد، صدقه میداد، به نیازمندان کمک میکرد، به هیچ کس بیاحترامی نمیکرد و همین خوبیهایش مرا مطمئن میکرد که ابوذر در این دنیا ماندنی نیست. وقتی برای آخرین ماموریت بار سفر میبست من تا صبح کنارش نشسته بودم و کمکش میکردم».
‼️همان شب به ابوذر گفتم خیلی مواظب خودت باش. من و محدثه اینجا منتظرت هستیم. گفت چشم حاج خانوم ولی یک خواهش دارم اگه به سلامت برگشتم که هیچ، اما اگر شهید شدم محدثه را به تو وتو را به خدا میسپارم».
✍به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_ابوذر_داوودی🌷
#سالروز_شهادت
#ﺷﻬﺪاﻱ_ﻓﺎﺭﺱ 🌷
🌱🌷🌱
#ڪانال_گلزارشهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
🔰ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند!
🔰در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند.
🔰 خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#سالروز_شهادت
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
🌹از نظر اخلاقی و انسان دوستی، شهید اشراف فردی با خصوصیات انسانی والا و شایسته بود که با تمام وجود به میهن خود و مردمانش عشق میورزید.
🌹«روزی در دوران کودکی، صبح زود برای رفتن به مدرسه بیدار شده بودم که مشاهده کردم پدرم تعداد زیادی، حدود ۸۰-۷۰ جفت، کفش زمستانی بچگانه تهیه کرده است. از او پرسیدم اینها چیست؟
🌹پدرم گفت :که برای بچههای تنها و یتیم تهیه کردهام. با مشاهده این اعمال، پدر نزد من مردی بسیار رئوف و مهربان و غمخوار زیردستان جلوه کرد.»
#سرلشگر_شهید_شریف_اشراف🌷
#ﺗﺎﺭﻳﺦ_شهادت:
58/8/10
#ﻣﺘﻮﻟﺪ : ﺷﻴﺮاﺯ
#ﻗﺒﺮﻣﻂﻬﺮ: ﺗﻬﺮاﻥ, ﺑﻬﺸﺖ ﺯﻫﺮا
🍃🌷🍃🌷
#ڪانال_گلزارشهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
#رسم_خوبان
🔰ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند!
🔰در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند.
🔰 خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هدایت شده از شهدای غریب شیراز 🇮🇷
#رسم_خوبان
🔰ابوذر در مجلسی که احساس میکرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد. مثلاً به خانهای که در آن ماهواره بود نمیرفت. یا غالباً به عروسیها نمیرفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند!
🔰در مجلسی که غیبت میشد، به فراخور شرایط طرف صحبتکننده، سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست میکرد غیبت را کنار بگذارند.
🔰 خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است.خادم مسجد میگفت «ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد میرفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیهای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
@shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید