eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️یادی از سردار شهید محمد دریساوی⭐️ 🇮🇷قبل از کربلای 4 بود، قرار شد به عنوان مسئول واحد اطلاعات معبر را چک کنم. بخش عمده مسیر در آب بود. عراق محوطه وسیعی را باسیم خاردارهای توپی مسدود کرده بود. چند حلقه را رد کردیم. محمد گفت جعفر این جور که صبح می رسیم. گفتم چی کار کنم؟ - بزار مو بغلت کنم! دست انداخت دو سمت کمرم و مثل پر کاهی از زمین بلندم کرد و بالای سیم‌خاردار حلقوی برد و گفت: جعفر بپر! من را به جلو پرت کرد و من با دو پا جلو سیم‌خاردار پائین آمدم. خودش هم با یک جهش به این سمت پرید‌. به همین روش سیم‌های حلقوی را رد کردیم. رسیدیم، به سنگر تیربار که آخر معبر بود. محمد گفت: ولک شُکر نداره؟ نگاهی به چشمان پرمحبتش کردم. گفتم: چرا، شُکر داره! - پس بریم سجده شکر. همان‌جا، زیر سنگر کمین عراقی‌ها، در آبُ گِل باهم به سجده شُکر رفتیم! یکی دو شب بعد، از همان معبر، به آسمان رسید. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹شهید سعید است و شهادت سعادت 🌹 🌹 محمود هوشمندی در حادثه گروگانگیری شب گذشته بر اثر اصابت گلوله شرور مسلح به درجه رفیع شهادت رسید . در این گروگانگیری یک زن ۳۲ ساله که توسط افراد مسلح به قصد اخاذی و آدم ربایی ربوده شده بود توسط پلیس آزاد شد ... ✍کجایند آنهایی که چندمین ماه همین افسران شجاع پلیس را مورد هجمه گسترده قرار دادند .. اگر الان این شیربچه های نیروی انتظامی نبودند ناموس آنها به تاراج می رفت ... 🌹مراسم تشییع و تدفین این شهید بزرگوار متعاقبا اعلام خواهد شد.. 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🎊 وجشن میلاد حضرت امام جواد ع و حضرت باب الحوائج علی اصغر( س)🎊 🇮🇷همراه غبار روبی قبور شهدا و گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی🇮🇷 با حضور و خاطره گویی پدر شهید سردار علیرضا هاشمی نژاد🌹 💢 برادر کربلایی ماجد قیم : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 🔰سخن شهید؛ ✨همیشه برای خدا بنده باشید که اگر این چنین شد. بدانید عاقبت ، همه ی شما ختم به خیر می شود....! 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹در منطقه عین خوش مستقر بودیم. غروب بود. آماده شدم به نمازخانه بروم. هنوز به نماز خانه نرسیده شنیدم صدای دلنشینی با لهجه اس روستایی می گوید: شربت صلواتی... بیا بابا... کسی شربت شهادت نخورده نره ها... ما رو هم دعا کنید. مرد جا افتاده ای کنار سینی شربت به لیمو ایستاده و برای رزمنده ها شربت خنک می ریخت. لهجه محلی اش، برایم آشنا بود. همین باعث کنجکاویم شد. نزدیک شدم و پرسیدم: برادر اهل کجایی؟ گفت: خودت بچه کجایی؟ گفتم:کوار! بی مقدمه از پشت ظرف شربت به سمت من آمد. مرا در آغوش کشید و گفت: همشهری، بیا امتحان کن تا نمک گیر بشی! گفتم: مگه شربت هم نمک داره؟ خندید و گفت: منظورم نمک گیر بیت الماله، این جور توی عملیات به پشت سرت نگاه نمی کنی! شربت شیرینش را به کام من هم ریخت و گفت: شربت بهت می دم ولی اگر شهید شدی، شفاعت فراموش نشه! نامش را پرسیدم. گفت: حاج اسکندر! حاج اسکندر اسکندری 🌿🌷🌿🌷🌿 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
1_2614400029.mp3
9.55M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت4⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
🌹یا شهید🌹 😭 مادر سردار شهید محمد دریساوی به فرزند شهیدش پیوست. 🌹چشم مادر درد می کرد. آقا گفت: دکتر گفته برای افزایش سوی چشمش، باید آب هویج بخوره. محمـد رفت. ساعتی بعد با یک گونی پنجاه کیلویی پر برگشت. آقا گفت: این چیه! محمـد با خنده گفت: هویج! - این همه! - خو خودت گفتی دکتر گفته مامان باید آب هویج بخوره! - گفته روزی یه لیوان، نه پنجاه کیلو! محمـد خندید و گفت: اشکال نداره، همش را می‌خوریم. از آن روز تا یک ماه که آن پنجاه کیلو هویج تمام شود، هرروز برای مادر آب هویج می‌گرفت،بنده خدا مادر، صدایش در آمده بود. می‌گفت: ممد مو دیگه آب هویج نمی‌خواهم! محمـد کوتاه نمی‌آمد. می‌گفت: دکتر گفته باید برای سوی چشمت هویج بخوری، پس باید بخوری. 🌹جنازه محمد بعد از 12 سال برگشته بود. مادر روی خاک های قبر محمد افتاد. بعد از چند دقیقه بلند شد. گفت محمدم اینجا بود. گفت مادر دیگه نگران نباش من آمدم. گفتم مادر چشم هام درد می کنه! گفت بذار دست بکشم روی چشمت تا خوب بشه. دست روی چشم هام کشید و گفت چشمت را باز کن. وقتی باز کردم، محمد رفته بود. از آن روز چشمان مادر کامل خوب شد و دیگر درد نداشت! هدیه به سردار شهید محمد دریساوی و مرحومه مادرشان فاتحه مع صلوات. شهدای فارس 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
✋ ای انس و جان گدای تو یا حضرت جواد شرمندۀ عطای تو یا حضرت جواد دائم ز کار خلق گره باز می‌کند دست گره‌گشای تو یا حضرت جواد (ع)✨🌺 (ع)🌺 ✨🌺 🌷🍃🌷🍃
🎊🎊اطلاعیه مهم 🎊🎊 🚨کسب مقام دوم کشوری در دومین جشنواره ملی فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی👏👌 🔰🔰🔰🔰🔰 بدینوســیله کسب در چهارمین فعالان دفاع مقدس و مقاومت در فضای مجازی ،توسط (کانال رسمی هیئت شهدای گمنام شیراز) را به تمامی خانواده های معــظم شهدا، رزمندگان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس استــان فارس و خادمین شهدا در هیئت شهدای گمــنام ،تبریک عرض می نمائیم . مطمئنا لطف ‌ و خاصه حضرت زهرا(س) در همراهی این چندساله این کانال به عنوان سلسله کانالهای شهدایـی استان فارس مشمــول حال ما شده است . انشــاء الله به لطف مستمر ایشان در آینده شاهد فعالیت بیشتر و نشر گسترده خاطرات و سیره و وصایاے شهدای غریب استان در فضای مجازی باشــیم. امیداست همراهی شما محبان شهدا با این کانال بیشتر از قبل شود 🔰🔰🔰🔰 هیئت شهدای گمنام شیراز http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃 💔دلم تنگ است برای کسی که نمیشود او را خواست... نمیشود او را داشت... فقط میشود سخت برای او شد... و در حسرت نبودنش سوخت...! 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌸 انقلاب اسلامی 🔸(ره): نهضت ایران نهضتی بود که خدای تبارک و تعالی در آن نقش داشت. 🔸: جبهه باطل در حال شکست و عقب نشینی است. پیشروی تدریجی جبهه حق نسبت به گذشته بسیار قابل توجه است و سرانجام با ظهور امام زمان(عج) ، غلبه حق به صورت مطلق تحقق خواهد یافت. (۵ آذر ۱‌۳۷۹) 🍃🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
1_2614403934.mp3
9.56M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت5⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر) مهدی زاده⭐️ 🌷از بچگی، مثل سایر اعضای خانه از کار کردن ابا و شرمی نداشت و هر کار که پیش می آمد انجام می داد. از بیکاری متنفر بود، شده بود می رفت کمک همسایه و آشنا بارهایشان را بی مزد جابه جا می کرد، اما بیکار در خانه نمی نشست. عصر ها که از مـــــدرسه می آمد، حتی جمعه ها و روزهای تعطیل کار می کرد. از خالی کردن بار انبار قند و شکر و میوه، تا کار در کوره های گچ و خورد کردن سنگ و حتی آشپزی برای دانشجوهایی که در ســــروستان زندگی می کردند. غیر از کار اهل ورزش بود. فوتبال، والیبال، پینگ پنگ و شنا. کنار کار و ورزش اهل درس و مشق بود و توانست با موفقیت در رشته اقتصاد دیپلمش را هم بگیرد 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌹 *میهمانی لاله های زهرایی* 🌹 🎊 وجشن میلاد حضرت امام جواد ع و حضرت باب الحوائج علی اصغر( س)🎊 🇮🇷همراه غبار روبی قبور شهدا و گرامیداشت دهه فجر انقلاب اسلامی🇮🇷 با حضور و خاطره گویی پدر شهید سردار علیرضا هاشمی نژاد🌹 💢 برادر کربلایی ماجد قیم : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱۳ بهمن ماه/ از ساعت ۱۶ 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃 ✍ما صاحبِ آرزویی هستیم که شیرینیِ وصالش را شهدا چِشیده‌اند‌ پنجشنبه هست یاد شون کنیم یا ذکر صلوات✨ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ..: 💠یادی از سردار حضرت زهرایی استان فارس ♻️شهیدی از شهدای عملیات کربلای ۵ 🌹 علیرضا هاشمی نژاد 🚨بمناسبت مراسم گرامیداشت شهید، امروز گلزار شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2614412897.mp3
10.37M
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 کتاب صوتی " " اثر رحیم مخدومی ( مجموعه ۵ داستان از زندگی سردار ) با صدای ‌قسمت6⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
♦️ همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود. 🌹 پنج‌شنبه‌های عاشقی هدیه به شهدا و امام راحل 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید محمدحسین(امیر)‌مهدی زاده⭐️ 🇮🇷زمستان سال 61 بود. با بچه های سروستان گردان 9016را تشکیل داده و در تیپ المهدی(عج) تقسیم شده بودیم. همه کادر گردان بچه های سروستان بودند. همه در یک چادر بودیم که با یک پرده آن را دو نیم کرده بودیم. آن شب جمعه، در همان چادر دعای کمیل خواندیم. بعد از دعا دور هم نشسته بودیم و تعریف می کردیم. ناگهان، صدای هق هق گریه ای از پشت پرده بلند شد. با تعجب پرده را کنار زدیم. امیر بود. سر روی زانو گذاشته بود و اشک می ریخت. با تعجب گفتم: امیر چیزی شده، اتفاقی افتاده، سروستان خبری شده؟ همین جور که گریه می کرد. نگاهم کرد. صورتش با اشک شسته شده بود. سری تکان داد و گفت: نه، دارم به حال خودم و گناهان خودم گریه می کنم! جا خوردم، اولین بار بود چهره همیشه خندان امیر را چنین محزون می دیدم. پرده را انداختم تا در حال خوش خودش باشد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
سمت تو از تمامی مردم فراری‌ام..؛ ای با غریب‌های جهان آشنا حسین🌹 -یااباعبدالله-❤️ 🌺 🌙دلم حرم می‌خواهد 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75