eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ماه رمضان بود. ابراهیم از جبهه برای مرخصی به ابرقو آمده بود. از اتفاق دچار بیماری سختی شدی. به حدی که در بستر افتاد و از درد به خود می پیچید. همه ناراحت بودیم. به خصوص وقتی که از درد ناله می کرد و می گفت: خدایا، این انصاف نیست که من از بیماری بمیرم، من باید به جبهه بروم و آنجا شهید شوم! با گریه می گفت خود امام حسین باید مرا شفا بدهد تا به جبهه بروم، جان خودم را فدای اسلام کنم و شهید شوم! شب با همین درد به خواب رفت. نیمه شب با گریه بیدار شد. همه از صدای گریه ابراهیم بیدار شدند. گفتیم چی شده؟ گفت خواب عمو حسین را دیدم که با تن بی سر به سمت من می آمد! عموی ابراهیم پیش از این شهید شده بود. صبح وسایلش را جمع کرد تا به جبهه برود. پدر مادر مانع شدند. گفتند تو بیمار هستی. خیلی جدی گفت: امام حسین بیماری من را شفا داد، به خاطر قولی که به آقا امام حسین دادم می خواهم همین امروز به جبهه بروم و در عملیات پیش رو شرکت کنم! راوی خواهر شهید 🍃🌷🍃 شهید ابراهیم موحدی ⬇️⬇️نشردهید⬇️⬇️ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
1_2790911640.mp3
11.63M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه" (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی " " قسمت3️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 اولین غواص ... روایت غواصی که همه زندگیش را فدا کرد 🎥 حجت‌الاسلام حسین جوشقانیان 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐ 🌹حاج مهدی فرمانده یکی از سه تیپ لشکر فجر بود و چهارگردان رزمی زیر نظرش بود، اما درخواست داشت تا مقام پائین تری داشته باشد. بالاخره هم رضایت را گرفت و شد فرمانده گردان، گردانی که خودش اسمش را گذاشت، گردان امام حسین(ع). به اتفاق حاج مهدي در خيابان قدم مي زديم. در بين راه برايم درد دل مي كرد. مي گفت‌: « مسئوليت من تغيير كرده، از فرمانده تيپ به فرمانده گردان امام حسين(ع).» مكث كرد با رضايت از اين تغيير ادامه داد: « اگر همين را هم مسئوليت مي دانستم قبول نمي كردم. چرا كه من دنبال انجام وظيفه هستم و از خدا توفيق خدمت بيشتر به انقلاب را مي خواهم. خدا شاهد است كه من راضي نيستم جايي اسم و نام و نشاني از من باشد. خدا كه خود شاهد خدمات ناچيز ماست، پس چه ضرورتي دارد كه ديگران در جريان باشند. من براي كسب رياست و مقام هيچ تلاشي نكرده و نخواهم كرد. اما شانه هايم را براي پذيرش مسئوليت و اداي تكليف به اسلام آماده كرده ام.» 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
ﺷﻬﺪا🌹 🌷ماه شعبان بود. به اتفاق حاج مجید سپاسی برای جا به جا کردن فرمانده خط، به جزیره رفتیم. قرار بود حسن حق نگهدار را با مسلم شیر افکن با هم عوض کنیم. سنگر فرمانده خط یک سنگر بتونی بود که دیواره ورودی را رنگ سفید زده و بالای آن این بیت از سعدی نوشته شده بود: چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم شب را چهار نفری در همان سنگر بودیم، به حرف و شوخی گذشت و همه به خواب رفتیم. نیمه شب بود که از صدای مناجات و هق هق گریه بیدار شدم. حسن بود که گوشه ای نشسته بود و آرام برای خودش مناجات شعبانیه می خواند. کم کم ما سه نفر هم وضو گرفتیم و کنارش نشستیم و قرعه به نام من افتاد که مناجات را بخوانم. شروع کردم به خواندن و همراه با خواندن من مجید، حسن و مسلم اشک می ریختند تا رسیدم به این فراز دعا... إِلَهِي إِنْ أَخَذْتَنِي بِجُرْمِي أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ وَ إِنْ أَخَذْتَنِي بِذُنُوبِي أَخَذْتُكَ بِمَغْفِرَتِكَ وَ إِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَهَا أَنِّي أُحِبُّكَ... [...خدايا اگر مرا بر جُرمم‏ بگيرى، من نيز تو را به عفوت بگيرم، و اگر به گناهانم بنگرى، جز به آمرزشت ننگرم، و اگر مرا به قهرت وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم.] ناگهان صدای زجه مجید بلند شد. آنقدر گریه کرد که بی حال روی زمین افتاد، هیچ وقت چنین حالتی و گریه ای از مجید ندیده بودم. از گریه مجید آه حسن هم بلند شد و دنبالش مسلم و هر سه روی زمین افتادند و اشک می ریختند. آن شب آن قدر اشک ریختند که هیچ وقت فراموش نمی کنم. مجید با همان حالش می گفت، این فراز دعا من را آتش می زند خدایا اگر مرا وارد دوزخ كنى، به اهل آن می گویم كه تو را دوست دارم... 🌷🌿🌷🌿🌷 ﻫﺪﻳﻪ حاج مجید سپاسی، حسن حق نگهدار و مسلم شیرافکن ﺻﻠﻮاﺕ http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 ‌وشھـٰادَت‌‌نَصیب‌ ڪَسـانۍمۍشَـود، کِہ‌در‌رَه؏ِـشـق‌‌بِـۍتَرس‌، با‌جـان‌خود‌بـازِ؎ڪنند 🥀 💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰به روایت مادر شهید : 🔹یک بار در جبهه شهید صیاد شیرازی گفته بود:"این بچه در این جا چه می کند؟" و در پاسخ به او گفته بودند:"همین بچه عضو گروه شناسایی ست و می رود در قلب دشمن ، شناسایی می کند و بر می گردد." شهید صیاد شیرازی گفته بود:"باید درجه ی مرا بردارند و بر دوش این جوان بگذارند."😳 🔹سرانجام هم می رود در خاک عراق و آن قدر می جنگد که مهماتش تمام می شود. پسرم می گفت:"ما تا آخرین لحظه و تا آخرین فشنگی که داریم ، می ایستیم و می جنگیم و عقب نشینی نمی کنیم." پسرم،آخرین فشنگ را هم به سوی دشمن شلیک می کند و بعد به درجه ی رفیع شهادت می رسد. محمد محسن روزیطلب 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_2790920956.mp3
14.74M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه" (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی " " قسمت4️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⭐️یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐️ 🇮🇷حاج مهدي معمولاً در رانندگي عجله نمي کرد، ولي آن روز سريعتر از معمول مي رفت. گفتم: حاجي چرا عجله؟ ‌گفت: «‌ بين دو نماز كار دارم.» دوست داشتم سر از كار حاجي در بياورم. وقتي رسيديم، متوجه شدم نيرو هاي جديد بسيج، ‌به منطقه آمده اند و فرمانده گردان ها براي تكميل نيروهاي خود از ميان نيروهاي جديد، آنجا جمع شده بودند. علت اين همه عجله حاجي را فهميدم. ديدم حاجي بين دو نماز چشمش دنبال نافله خوان ها ست. حتي چند نفر را مأمور كرده بود تا اسم آنها را بنويسد تا آنها را براي گردان امام حسين(ع) انتخاب كند. حتي اصرار داشت كسي در گردانش سيگار نكشد. خيلي ها كه نمي توانستند سخت گيري هاي حاج مهدي را تحمل كنند، مي رفتند. اما بعضي ها هم اسير اخلاق و اخلاص حاج مهدي مي شدند، حتي سيگاري ها ‌به خاطر پيش او ماندن سيگار را ترك مي كردند. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 پاسخی کوتاه و کامل به یک شبهه مشهور ⁉️ چرا آرزوی می‌کنید؟! ♨️ بمانی و خدمت کنی بهتر است یا نباشی؟! ‼️ مواظب باش چه دعایی می کنی!!! 🔹 برشی از سخنرانی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💢 ۱۴۰۲ باشهدا ⭕️ همراه با قرائت دعای توسل 🤲 🔹 :حاج امیر حسین راستی 🔹 : ⬅️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام :⬅️دوشنبه ۲۹ اسفند /از ساعت ۲۳.۴۵ تا لحظه سال تحویل 🔺🔹🔺🔹🔺
🌷🕊🍃 صبــ🌤ـح هجوم چشم هاے تــوست وقتے ناگهان در من شعرے مے شوی به وسعت طلوع یک زندگی.. 🥀💔 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💢برای آموزش به کوه های اطراف شیراز رفتیم. بعد از 5 الی 6 ساعت کوهنوردی به محلی رسیدیم که کوه ارتفاعی و شیب زیادی پیدا می کرد. خستگی امان بچه ها را بریده بود، در حین صعود از همین ارتفاع یکی از بچه ها پایش لغزید و از کوه به پائین سقوط پیدا کرد. ما مانده بودیم چه کنیم چطور آن برادر را برگردانیم. سید فرج گفت من او را پائین می برم. دوست مجروحمان را روی دوش کشید و دوباره 5 ساعت مسیر رفته را در حالی که آن برادر روی دوشش بود برگشت! این فداکاری سید فرج جان یک نفر را نجات داد. 💢وصیت نامة شهید : «مؤمنان باید در راه خدا با آنانکه حیات مادی و دنیا را بر اخرت برگزیدند جهاد کنند و هرکس در راه خدا در این جهاد کشته شود ، فاتح گردیده است . » فرج الله علوی 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_2790954813.mp3
12.46M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه" (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی " " قسمت5️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⭐️یادی از سردار شهید حاج مهدی زارع⭐️ 🇮🇷خودش تعريف مي کرد: در سنگر نشسته بودم و ناهار مي خوردم که يکي از بسيجي ها با عصبانيت وارد سنگر فرماندهي شد. انگار مرا نمي شناخت، گفت: مي خواهم آقاي زارع را ببينم. بهش گفتم بيا بشين برادر، فعلاً ناهار بخور بعد با هم مي رويم خدمت آقاي زارع. لقمه اول را که جويد، خشمش کم شد. پرسيدم حالا با آقاي زارع چه کار داري؟ گفت: من ديگه نمي توانم اينجا رو تحمل کنم، من بايد تسويه کنم و به خانه برگردم. کم کم مشکلاتش را از زير زبانش با لبخند کشيدم. به او گفتم: شما مي تواني هر موقع خواستي برگردي. اما مطمئن باش هيچ جاي دنيا بهتر از اين جا نيست، چون اينجا مي تواني راحت به خدا و مردم خدمت کني. خلاصه قانعش کردم که هدف کسي که به جبهه مي آيد بايد رضاي خدا باشد نه ماديات. بعد از ناهار با تعجب از من پرسيد شما آقاي زارع هستيد؟ حاج مهدي با حسي بين شوق و حسرت مي گفت: «خوش بحالش چند ماه بعد شهيد شد.» 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
خدایا! اگر مۍ دانستم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ با مرگ من یڪ دختر در دامان مۍرود، حاضر بودم هزاران‌ بار‌ بمیرم‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍ تـا هزاران دختر در دامانِ‌حجابـ بروند عبد الحسین برونسی ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🕊🍃 نسیم یادت پیراهن دلتنگی را بر تن ساعتهای انتظار می دوزد ، و آرزوها با هر پلک زدن دنیای با تو بودن را بر قامت واژه ها هجی می کنند .. ❤️ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔵والفجر 1 بود. من فرمانده دسته بودم، جلیل فرمانده گردان. موقعیت عجیبی داشتیم. بیشتر نیروهای گردان مجروح بودند، همه را در یک سنگر تانک جا داده بودیم. عراقی ها با نارنجک و آتش تیربار جلو می آمدند، مثل نقل بر سر ما تیر می بارید. کسی جرأت بلند کردن سر را هم نداشت، چه رسد به اینکه بخواهد نیم خیز شود یا بایستد. در همین زمان جلیل را دیدم، تمام قامت روبروی عراقی ها ایستاده بود. با چشم خودم، تیر هایی را که از کنار دست و سرش، حتی از بین زانوهایش عبور می کرد را می دیدم، اما جلیل ایستاده بود و خم به ابرو نمی آورد. داشت منطقه را کنترل می کرد تا راهی برای مقابله با دشمن پیدا کند. سمت: فرمانده گردان فجر- لشکر 33 المهدی(عج) جلیل اسلامی (آریانژاد). 🌱🌹🌱🌹🌱 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
1_2790961777.mp3
9.58M
☘داستان روزانه هر روز یک قسمت🌸 مجموعه صوتی " نیمه پنهان ماه" (روایتی از زندگی شهدا به زبان ) ✅ کتاب صوتی " " قسمت6️⃣2️⃣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌 این روایتگری زیبا ‏رو از دست ندید . رزمنده ای که شرمنده ی شد ... 💔 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb