eitaa logo
گلزار شهدا
5.7هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰شمع محفل ما آقا منصور بود. دورش حلقه زده بوديم و هر کس چيزي مي گفت. در گرما گرم صحبت ها، يکي از بچه ها حرفي زد که بوي غيبت می داد. هنوز کلام رفیق ما تمام نشده رنگ و روي هميشه خندان منصور برافروخته شد. عصبانيت در چهره اش موج مي زد، با همان حال گفت: چرا محيط جبهه را با غيبت آلوده کردي، چرا محيط جبهه و قلب هاي خودتان را با ذکر گناه و معصيت کدر مي کنيد! از کلام دوستمان، خيلي هم برداشت غيبت نمي شد، اما حساسيت منصور در اين موارد مثال زدني بود. حاج منصور خادم صادق 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهر خواهر برادری... انشاالله آخر مراسم روز سه شنبه اجرا خواهد شد
برادر یاره برادر سایه اش مثل باباست خواهر دریا خواهر مهرش مثل مادرهاست برادر کوه غیرته اهل نجابته قدر برادرو بدون آخه نعمته خواهر عفیفه مثل گل لطیفه خواهر سنگ صبوره خواهر رحمته به چادر حضرت معصومه همدیگه رو تنها نمیذاریم امام رضا هوامونو داریم چه خوبه که امام رضا داریم دنیا یه طرف ما یه طرف ما و امام رضا دنیا یه طرف مـا آرامش رو تو گوهرشادش پیدا کردیم ما هر جا باشیم به مشهد یا قم بر میگردیم آخه خاک ما کشور پسر و دختر باب الحوائج موسی بن جعفره ما از هر جا که بریدیم به حرم رسیدیم ما سر سفره این آقا قد کشیدیم به چادر حضرت معصومه همدیگه رو تنها نمیذاریم امام رضا هوامونو داریم چه خوبه که امام رضا داریم دنیا یه طرف ما یه طرف ما و امام رضا دنیا یه طرف سرود مهر خواهر برادری
گلزار شهدا
🚨🚨🚨 قابل توجه کوچولوهای عزیز #شیرازی👋👦🥰 🎊 #سه_شنبه ۳۰ خرداد ، آخر مراسم جشن ، قراره همه بچه های ز
پدر ومادر های عزیز ... اگه میخواهید فرزندان عزیزتان در سرود شرکت کنند اسمشون را در لینک که معرفی شده ثبت کنید 🚨 میخواهیم یه سری پرچم هدیه برای بچه ها بگریم 😊🇮🇷 شعر هم تمرین کنند اون روز مناسبت داره 😍 هم ازدواج ، هم فرزند آوری 😊
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * سلام غلامعلی جان !سلام بر تو و بر تمامی شهدای اسلام منو میشناسی؟ زارعی .هستم علی ،احمد برادر محسن زارعی دوست و همکلاسی تو در دبستان الهام. همون رزمنده ای که سر به سر همه میگذاشت؛ اما حالا دیگه حال و حوصله ای برام .نمونده امروز پنجشنبه س بیست و هشتم اسفندماه ۱۳۷۱ این روزها شیراز حس و حالی بهاری داره بوی عید رو میشه با هر نفسی که . فرو میدی احساس کنی آفتاب نرم نرمک میباره و سبزه ها قد می کشن به آرومی روزای آخر اسفندماه که از راه میرسن همه بیقرار میشن انگار حتی ماهیهای کوچک و قرمز هم در تشتهای بزرگ پلاستیکی مدام این سو و آن سو میرن. اما امروز صبح با تمامی روزهای سال فرق .داشت امروز تو روی دستهایی تشییع شدی که همیشه بیقرارت بودن. دستهایی که بارها در این ده سال غیبت تو به سوی خدا دراز میشد تا دوباره به وطن برگردی امروز بعد از مدتها ،پدرت حاجی کرامت رو .دیدم شکسته شده .بود امروز بچه های گردان رو هم .دیدم حاج حسین هم آمده بود در راه از تو خاطره ای برایم تعریف کرد میگفت: یک روز من و آقای دست بالا رفته بودیم .اهواز پسر بچه ای ده دوازده ساله. دیدیم که ده تومان میگرفت و از بالای پل فلزی شیرجه میزد داخل رودخونه ی کارون عده ای دور پسر جمع شده بودن. دست بالا به طرف پسربچه رفت و :گفت تا ظهر چند مرتبه ی دیگه میتونی بپری؟ پسر بچه جواب داد :چهار شاید هم پنج "بار شهید دست بالا جیبهایش را گشت؛ چند اسکناس را روی هم گذاشت و به من گفت :داری"بیست تومن به من قرض بدی؟ بیست تومن را جور کردم و به دستش دادم .پولها را به او داد و گفت :دیگه نمیخواد "بیری. پسربچه با تعجب به او خیره شده بود. دست بالا ادامه داد .برو... برو خونه... تا ،ظهر ،شیرجه بیشیرجه پسرک لباسش رو پوشید و رفت. دست بالا راه افتاد و من هم دنبالش. چرا این کار را کرد؟ خودش که چیزی نگفت. بعدها فهمیدم کارون به ظاهر آرام اما در باطن خطرناک است و افراد زیادی را طعمه بستر گل آلود و چسبنده اش کرده به چشمان خیس حاج حسین نگاه کردم حاجی سر تکان داد و گفت :دست بالا مرد بود مرد... لبخند زدم و :گفتم یادت میاد چقدر تند و تند وضو میگرفت؟ آهی کشید و گفت :دائم الوضو بود و مرتب وضو میگرفت گفتم: بعضی وقتا سر به سرش میذاشتم حاجی آهی کشید و گفت :یه روز بهش گفتم چرا این قدر وضو میگیری؟ غلامعلی لبخند زد و گفت: وضو» نوره پاکی روح و جسم . حاج حسین رو به من کرد و گفت: از اون روز به بعد سعی میکنم همیشه دائم الوضو باشم. بیشتر وقتها هم موقع وضو ،گرفتن یاد شهید دست بالا میافتم تابوت ها روی دست مردم وارد صحن شاه چراغ شده بود و ما هم به دنبالشان به راه افتادیم. http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
🔴نماز یکشنبه های ذیقعده فراموش نشود آخرین یکشنبه ماه ذیقعده از دست ندهید 🌱🍃🌱🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💠امام خامنه ای : من نمیدانم شماها این کتابهای حال شهدا را میخوانید یا نه؛ من می خوانم و اشک میریزم و استفاده می کنم؛ برای من حقیقتاً استفاده دارد. من خیال می کنم شما یکی از که میکنید حتماً همین باشد که شرح حال این شهدای عزیز را، بخصوص بعضی‌شان را که خیلی معنویّت دارند، بخوانید. ۱۴۰۲/۱/۲۹ 🔹🔹🔹 ✍اعضای محترم کانال شهدا، یکی از اهداف کانال شهدا همین شرح احوال شهداست پس ضمن حضور در کانال ، دیگران هم به جمع شهدایی کنید 👆👆👆 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از استاد شهید حاج علی کسائی⭐️ 🤲یکی از ویژگی های بارز آقای کسائی این بود که در سختترین شرایط هم نماز شبش ترک نمی شد. من که یاد ندارم شبی در جبهه نماز شب ایشان قضا شده باشد. عملیات بدر بود، زمستان 63. تیپ 55 از یگان های خط شکن این عملیات بود که در نوک حمله قرار داشت. من و آقای کسائی هم همراه بچه های خط شکن جلو رفته بودیم. منطقه بیشتر باتلاق مانند بود. نه تپه ای، نه خاکریزی. در خط مقدم، گودالی به اندازه اینکه سر و بدنمان از تیر و ترکش حفظ شود، کنده بودیم. نیمه شب بود. دیدم، آقای کسائی در همین شرایط جنگی و در همین جای محدود هم در حال اقامه نماز شب است. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
💔 دل اهل ایمان عزاخانه شد همه ملک امکان عزاخانه شد سیه پوش ماتم شده کاظمین مدینه ، خراسان عزا خانه شد 🥀 (ع)🥀 .🥀 🏴🏴🏴🏴🏴
🌹 میهمانی لاله های زهرایی🌹 💢و گرامیداشت سرداران شهید سید شجاع الدین و سید علاالدین رضوی 💢 با : برادر سید رضا متولی 💢 : کربلایی مجتبی نادرزاده : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام : ◀️ پنجشنبه ۱ تيرماه / از ساعت ۱۷ 🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb مبلغ باشید
🌷🕊🍃 تپش قلب من امروز فقط یاد شماست کاش هر صبح🌤 به رنگ رخ تان صبح شود 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌟 🌟 8⃣ 1⃣ روز تا عیدالله الاکبر، عید بزرگ باقی مانده است.. ✅ قَدْ بَلَّغْتُ ما أُمِرتُ بِتَبْليغِهِ حُجَّةً عَلى كُلِّ حاضِرٍ وَ غائبٍ وَ عَلى كُلِّ أَحَدٍ مِمَّنْ شَهِدَ أَوْلَمْ يَشْهَدْ، وُلِدَ أَوْلَمْ يُولَدْ، فَلْيُبَلِّغِ الْحاضِرُ الْغائِبَ وَالْوالِدُ الْوَلَدَ إِلى‏ يَوْمِ الْقِيامَةِ. ✅ من آنچه مأمور به رساندنش بودم، ابلاغ نمودم تا حجت بر هر حاضر و غایب و بر هرکه شاهد بوده یا نبوده و هرکه بدنیا آمده و نیامده، تمام شود.باید حاضران به غایبان و پدران به فرزندان تا روز (این پیام را) ابلاغ نمایند. 📚فرازی از بخش ششم خطبه غدیر ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👈مبلغ باشیـــد http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75