eitaa logo
گلزار شهدا 🇮🇷
5.3هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
3.1هزار ویدیو
55 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 تبادل و‌تبلیغات نداریم⛔️ . ادمین: @Kh_sh_sh . #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
دعا بخـوان🤲 ای شهیــد🥀🕊️ 🍃 برای عاقبت بخیــری من ... تویـی که ختـم به خیــرشد عـاقبتتـــ🕊️🌷 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی* گرامیداشت سالگرد شهادت شهید غلامعلی دست بالا 🎙سخنران: حجت الاسلام پور ابراهیم برادر *کربلایی محمد شریف زاده* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۱۸ فروردین / از ساعت ۱۸* ⬇️⬇️⬇️⬇️ 🚨👈 *مراسم طبق دستورالعمل ستاد استانی کرونادر و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار می‌شود* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔹🔹🔹🔹 پخش زنده با اینترنت رایگان از لینک: http://heyatonline.ir/heyat/120 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠سیره شهدا 🎞روایتی از اخلاص شهید غلامعلی دست بالا به مناسبت سالگرد شهادت شهید 📎 غلامعلی دست بالا محمد اسلامی نسب 🍃🌷🍃🌷 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
*داستان دنباله دار هر روز یک قسمت* * * * * * *. من در شیراز درس خوانده بودم و علاقه داشتم به بهانه‌ای به شیراز برگردم و این بار چه بهانه ای بهتر از جمشید پیدا نکردم. او عاشق درس و مدرسه بود و از استعداد سرشار ، ولی منطقه بیضا دبیرستان نداشت. هر طور بود به شیراز مهاجرت کردیم. سال ۱۳۵۰ بود که او را در مدرسه حاج قوام ثبت نام کردیم. با اینکه جثه کوچکی داشت اما فکر و همتش بلند بود .خودش خواست شبها درس بخواند و روزها کار کند. این را به این جهت می‌گویم که فکر نکنید ما اوضاع اقتصادی بدی داشتیم. نه! او بچه لایقی بود و روح جستجوگری داشت و بی نهایت با عزت و کرامت بود. با صراحت و سادگی حرف‌هایش را می‌زد و سخنش هم بر دل می نشست. میگفت: «مگر کار کردن چه عیبی دارد؟! درس خواندن هم که شب و روز ندارد. با کار و کوشش و تلاش قدر درس را بهتر می دانم» تا به درجه اعتقاد نمی رسید و دست به کاری نمی زد و همین که کار را شروع می کرد ادامه می داد تا آنجا که به نتیجه مطلوب برسد. برای جمشید ۳ سال کافی بود تا هم استادکاری نمونه در صنایع فلزی شود و هم دانش آموزی ممتاز در حال تحصیل.حالا از دید ما او یک جوان کامل و پخته بود و شایستگی خیلی از چیزها را داشت. خداوند سرمایه‌های زیادی درونش به ودیعه گذاشته بود.با همه این احوال سال آخر دبیرستان بود که یک خواب زندگی اش را زیرو رو کرد و او همانی شد که لیاقتش را داشت. بعد از خواب بود که شوق رزم و جهاد و شهادت در جانش افتاد.او شهادت را یافته بود و برای شعله‌ور کردن آن از فدا کردن جانش پروایی نداشت. زمستان سال ۵۶ سخت و سوزان بود. شب از نیمه گذشته بوران و برف همراه با زوزه های خشمگین باد،هراس شب را هر چه بیشتر کرده بود. جمشید در نماز و دعا ست گونه هایش خیس است و چهره اش گل انداخته. حسیب این وهم و واقعیت در ذهنش می دود. در حیاط زده می شود جمشید در را باز میکند. موجی از نور او را به عقب می‌راند. اضطرابی شفاف در تمام وجودش می خلد. چشمش به شدت خیره می‌شود.دستش را سایه بان می‌کند اما هرگز نمی‌تواند در نور نگاه کند.از قانون و تعیین صدای گرم قدری از دلهره جمشید می‌کاهد: «آرام باش فرزندم» صدای ضربان قلب و تمام گوشش را پر کرده است. در دلش غوغا است. لبخند می‌زند. دارد.... •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
💫یادی از سردار شهید دکتر خانمیرزا استواری 💫 🌷یک روز با بچه ها بازی می‌کردیم که بی هوا صدای جیغ مادر در خانه بلند شد. صدای جیغ از اتاق خانمیرزا بود. به سمت اتاق خانمیرزا دویدیم. خانمیرزا در حالی که کف دستانش به سوی آسمان بود نمازظهر را می خواند. گفتیم چی شده مادر؟ به دستان خانمیرزا اشاره کرد. یک مار کوچک کف دو دست خانمیرزا چمبره زده و به خانمیرزا خیره مانده بود. ما هم همراه مادر شروع کردیم به جیغ و فریاد زدن. در سجده مار را رها کرد. خانمیرزا بی توجه به نگاه خیره مار و سر و صدای ما، نمازش را تمام کرد. نمازش که تمام شد، مار را گرفت و انداخت توی یک شیشه! گفتیم: کاکا، این چی بود، از کجا اومد؟ گفت: فکر کنم از پنجره آمده باشه تو، وقتی قنوت می‌خوندم افتاد کف دستم، دیدم نمی‌ارزه به خاطرش نمازم رو خراب کنم و بشکنم! در حالی که آنقدر در نمازهایش از خوف و ترس خدا می لرزید و گریه می کرد که برای همه خانواده لرزیدنش در نماز عادی شده بود... 🌿🌷🌿🌷🌿 : ﺩﺭ ایتا: http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
هر کس در شب جمعه شهدا را یاد کند، شهدا هم او را نزد حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام یاد می کنند...✨🌺🕊 یاد شهدا باصلوات🌺 الهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌹🍃🌹🍃 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
📸آنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند....(آيه۲۰ سوره توبه) 🌱🌹🌱🌹 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌙 🗓 🌹 احمد خادم الحسینی 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
✨رمضان عجیب عطر شما را دارد، سحرها به شوق دعا برای شما بیدار میشوم. و مغرب که می رسد، اولین جرعه افطارم، دعا برای شماست ...!💚 ای کاش این رمضان بهار ظهورت باشد. 🌸 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷 @golzarshohadashiraz
🌹 🔰شش ماهی از شهادت نجف گذشته بود، با یکی از بچه ها به طرف خانه نجف حرکت کردیم، قصد دلجویی از خانواده شهید کرده بودیم. نیم ساعتی از دیدارمان می گذشت و ما همچنان در حال حرف زدن با خانواده شهید بودیم، ناخودآگاه دوستم با صدای بلندی شروع به گریه کرد. هر چه او را آرام می کردم فایده ای نداشت، تا آنجایی که خانواده نجف هم داغ دلشان تازه شد و باز بی قرارنجف شدند. در دلم با خودم میگفتم "عجب کاری کردیم؛ مثلا آمده بودیم دلجویی؟!" حسابی از دست دوستم شاکی بودم. 🔰همین که پایمان را از خانه نجف بیرون گذاشتیم، به دوستم گفتم: "این چه کاری بود؟! بدتر شد که... انگار قرارمون چیز دیگری بود و می خواستیم بچه های نجف را آرام کنیم. دوستم اشک از چشمانش تمامی نداشت، می گفت" صحنه ای تمام وجودم را لرزاند... نتوانستم طاقت بیاورم. چند سال قبل نجف بطور ناشناس برایمان فرشی را به هدیه آورد. همیشه فکر می کردم حتما اوضاع مالی خوبی دارد که چنین کاری کرده است، اما امشب وقتی حصیر پلاستیکی را زیرپای زن و بچه اش دیدم از خودم خجالت کشیدم. آخر گذشت تا کجا ... نجفعلی مفید 🌱🌷🌱🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید