🔰 سه ماه رجب, شعبان و رمضان را روزه بود, در نماز هم چنان حال عجیبی داشت که درتصور نمی اید.
🔰 وقتی به خانه می امد, به اتاق پذیرایی می رفت. بهترین لباسش را می پوشید, موهایش را شانه میزد و عطری خوشبو به لباس می زد. مشابه کسی که به مهمانی می رود در پیشگاه خداوند به نماز می ایستاد. چنان گریه می کرد که ما نیز از پشت درب اتاق به گریه می افتادیم.
🔰یکبار ضبطی را قرار دادیم تا صدایش را با آن لحن زیبا و دلنشینی که نماز می خواند ضبط کنم. متوجه شد و صدایشان را پایین آورد. بعد نماز بدون انکه چیزی بگه رفت, ضبط را خاموش کرد.
🔰گاهی برای دیدنش به شیراز می امدم صاحب خانه اش می گفت:روی دلم ماند یک شب زودتر از او بیدار شوم!
🍃🌷🍃
#شهیدمحمدمراتی
#شهدای فارس
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_بیست_و_سوم.
کت قهوه ای داشت که در آورده بود و انداخته بود روی دستش .پیراهن چهار جیب خاکستری رنگی هم پوشیده بود که آستین کوتاه بود . ایستاده بود پای قبضه خمپاره انداز و بچه ها باهاش عکس گرفته بودند .به هرحال نخست وزیر بود شخصیت کمی نبود. اکبر شریفی نشانم داد.
پشت لبش تازه مدادی شده بود .کم سن و سال بود درست کنار شهید رجایی ایستاده بود .و ژست خاصی هم گرفته بود. از توی هم این عکس هم میشد فهمید که آدم تیزی است. تازه با این عکس سابقهاش دستم آمد که از کی به جبهه آمده است .با اولین گروه که از شیراز آمدند همراه بوده زمستان سال ۵۹ .یعنی وقتی که آبادان تا ۸۰ درصد در محاصره بود اینها از ماهشهر آمده بودند با لنج.
اکبر شریفی بود و بهرام مرادی و چند نفر دیگر که آمدند ایستگاه ۷ و در نخلستان که بعد از پل بود مستقر شدند به عنوان خدمه خمپاره انداز ۱۲۰ ای که لای علف ها و نخل ها قایم بود.
من مسئول پایگاه بودم به نام منتظران شهادت «گلف».
کار تقسیم نیرو با ما بود یک روز از طرف سردار صفوی که مسئول عملیات منطقه جنوب بود نیرو خواستند که خمپاره هایشان را تعمیر و راه اندازی کند و به دیگران آموزش دهد آمدم سراغ اکبر.بچه محل ما بود و میشناختمش. معلوم بود باهوش است .چیزهایی درباره کار با خمپاره گفتم که زود یاد گرفت در واقع حدسم را تقویت کرد چیزهایی که الان ظرف یک ماه آموزش می دهند آنجا ما در نصف روز گفتیم و بچه ها یاد گرفتند. درست به همین دلیل قرعه به نامش خرد تا شروعی باشد برای بزرگی اش.
#ادامه_دارد
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
9.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | #روایتگری
🔻چه خوش عاقبتـے است 'شھادت'
برای ِ گمنامـے که نزدِ ولی اش
رو سفید است...!
آخرین کلام شهدا؛ ولی فقیه را تنها نگذارید...
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💫یادی از سردار شهید حاج محمد ابراهیمی 💫
🌷یکی از مشکلات ما در مخابرات، تأمین قطعات بود، چون سهمیه خیلی کمی داشتیم، نیروها هم یاد گرفته بودند از هر قطعه چند برابر می خواستند تا کمترین تعداد را بدست بیاورند، ما هم می گفتیم نداریم، نیست. وقتی حاج محمد به مخابرات آمد، گفت پس بیا در دادن جنس دیگه دروغ نگیم. نهایتش میگیم داریم، اما کم داریم نمیتوانیم بدیم!
گفتم آخِ بعضیها قبول نمیکنند داریم و نمیدیم. اگه به هر کس رسید بدیم که قطعه کم میاریم.
خیلی جدی گفت: نه. بیا به هم قول بدیم بههیچوجه دروغ نگیم. تو بیا خالصانه برای خدا راستش را بگو، روی حرفت هم بایست. خود خدا هم کمک میکنه که طرفت قبول کنه.
همان روز یک آدم پیله آمد. همیشه تا جنسش را نمی گرفت، نمی رفت. گفت: فلان جنس را میخواهم! گفتم: علیک سلام. این جنس را داریم، اما کمِ، نمیتوانیم بدیم.
خداحافظی کرد و رفت. نمیدانم چرا بغض توی گلویم و اشک در چشمم پیچید. یاد روزهایی افتادم که به خاطر کلمه ندارم چقدر فقط با همین آدم بحث کرده بودم. تا همین امروز سر قولم به حاج محمد ماندم و دروغ نگفتم، جواب راستگویی ام را در کار دیدم!
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🌷رفتم سر مزار رفقای شهیدم و
فاتحه ای خوندم و برگشتم
شب تو خواب رفقای شهیدم رو دیدم
گفتن: فلانی خیلی دلمون برات سوخت
گفتم: چرا
جواب دادن:
وقتی اومدی مزار ما فاتحه خوندی
ما شهدا آماده بودیم هرچی از خدا میخوای
برات واسطه بشیم
ولی تو هیچی طلب نکردی و برگشتی
خیلی دلمون برات سوخت...
🌹روایتگرے "حاج حسین کاجی"
#شادیروحشهداصلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🛑 #گــزارش 🛑
♦️ذبح قربانی روز اول ماه قمری
➖🔻➖🔻➖
به حمدالله ،در روز جاری، اول ماه ذی القعده، طبق رسم ماهیانه و ﺑﺎ ﻋﻨـﺎﻳﺖ حضرت زهرا(س) , ﺗﻌﺪاﺩ ۲ﺭاﺱ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺫﺑﺢ و انشاءالله، توسط خادمین شهدا در مناطق فقیرنشین شیراز در ﺑﻴﻦ ۱۱۰ﺧﺎﻧﻮاﺩﻩ ﻧﻴﺎﺯﻣﻨــﺪ ،توزیع می گردد.
خداوند این عمل را مورد قبول درگاه خود و عملی در جهت تعجیل فرج مولایمان قرار دهد...
🔻🔻🔻🔻
شادے روح امام و شهدا و اموات بانیان خیر #صلوات
🌷▫️🌷▫️
#ﻫﻴﻴﺖﺷﻬــﺪاےﮔﻤﻨﺎﻡ_ﺷﻴــﺮاﺯ
#مرکز_نیکوکاری_شهدای_گمنام شیراز
http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی*
⭕️گرامیداشت شهید جاویدالاثر حسن حق نگهدار⭕️
🔹همراه با اهدای جوایز مسابقه کتابخوانی سردار بی سر(شهید اسکندری)🔹
🎙راوی : *برادرسید رضا متولی*
#بامداحی: برادر *سید رضا اسکندری* 💢
#مکان : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام*
#زمان : ◀️ *پنجشنبه ۱۲ خرداد/ از ساعت ۱۸*
⬇️⬇️⬇️⬇️
🚨👈 *مراسم در #فضای_باز و با رعایت فاصله گذاری اجتماعی و پروتکل های بهداشتی برگزار میشود*
🔺🔺🔺🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
🔺🔺🔺🔺🔺
پخش مستقیم از لینک هییت آنلاین:
https://heyatonline.ir/shohada.gomnam
⬇️⬇️⬇️
لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
✨گوارا باد بر این شهیدان، لذت اُنس و همجواری شان با انبیای عظام و اولیای کرام و شهدای صدر اسلام! و گواراتر بر آنان باد نعمت رضایت حق که رِضوَانٌ مِنَ الله ِ أَکبَر و اینک ما و شما مانده ایم که وارث آن رسالتیم و حامل آن امانت.
#امامخمینی💌
📚صحیفه نور، جلد ١٩، صفحه ٢٩٧
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊️
🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷@golzarshohadashiraz
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞یادی از سردار شهید حسن حق نگهدار
💢 #شهیدی که هنوز دلهای دوستانش برای لبخندهای شیرینش تنگ است .....💢
😭تشنه لب شهید شد....
🎙راوی: سید رضا متولی
🍃🌷🍃🌷
کانال گلزار شهدا:
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
* #براساس_زندگینامه_شهید_عبدالمجید_سپاسی*
* #نویسنده_غلامرضا_کافی*
* #قسمت_بیست_و_چهارم.
گوشه آستینش خیس بود تسبیح دانه درشت و سیاهی به طور غیر معمول در دست هایش بیتابی میکرد. چهار زانو نشسته بود گوشه دیوار .یک ساعت از مجلس گذشته بود آدم از کارهایش روده بر میشد از شوخی هایش از نکته سنجی هایی که می کرد کسی را سراغ ندارم که چیزی غیر از این از او دیده باشد. اما این بار فرق میکرد یک ساعت گذشته بود هنوز حال عادی نداشت حتی کسی نزدیکش هم نمیشد.
پس حرف هاشم اعتمادی چی که گفته بود دوست دارم زیر باران خمپاره باشم ولی فلانی کنارم باشد. هاشم که برای سلام و صلواتش نگفته بود یا برای ابروهای درهم و چهره عبوس و قیافه اشکبوسی هم نگفته بود که او هیچ وقت اینجوری نبود. یا باید چیزی در مناجات شعبانیه باشد یا در این وجود مرموز یا در هر دو.
این شیخ شوخ که به جای عمامه کلاه قهوه ای رج دار سرش می کرد. مناجات شعبانیه همه خواندند .حتی بچههای اطلاعات عملیات که معمولاً از معنویت بالاتری برخوردار بودند چون باید در دل دشمن می رفتند هراس کمین را نمی داشتند و خلاصه آماده تر از همه باشند برای خطر و مرگ. اما هیچکدام این شکلی نشدند که شد یه چیزی توی خودش بود کار از دل خراب خودش بود.
من همه اینکه مجید گفتم می خواستم همین نکته را بگویم که میدانستم همه از شوخ و شنگ اش خواهد گفت. بله یک جلسه نیم ساعت های دعا یعنی مناجات شعبانیه که بعد از عملیات بدر در جزیره مجنون برگزار شد این همه منقلب بشود و اینها چیزهایی نبود که هر از گاهی اتفاق بیفتد این همیشه در سفره دل مجید بود سفره ای که برای کسی باز نمی شد.
#ادامه_دارد
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
💫یادی از سردار شهید حاج محمد ابراهیمی 💫
🌷اولین شبی بود که با حاجمحمـد در یک سنگر بودم. سرشب دیدم گوشهای نشست و شروع به تلاوت سوره واقعه کرد. شب هم از نیمه گذشته، دیدم به نماز شب قامت بست. از آن شب تا شش سال بعد که شهید شد، این دو را در شب ترک نمیکرد و کوتاه نمیآمد. خواندن سوره واقعه، توسط حاجمحمـد کمکم در جمع رزمندگان مخابرات لشکر 19 فجر یک امر نهادینه شد و هر شب بهصورت دستهجمعی آن را تلاوت میکردیم. نماز شب هم برای حاجمحمـد یک آرامش روحی روانی جدانشدنی بود.
باهم برای سرکشی خط پدافندی به زبیدات رفتیم و شب همانجا ماندیم. شب، آتش دشمن روی خط شروع شد. آتش سنگینی ردوبدل میشد که نمیشد از سنگر جُم خورد. نیمهشب که شد دیدم حاجمحمـد دستدست میکند که از سنگر بیرون برود.
- حاجی چیزی شده؟
- سید من یه دقیقه برم اینجا و بیام!
فهمیدم وقت نماز شبش است. گفتم: برو!
سریع بیرون رفت تا در گوشهای روی خاک، زیر آن آتش و باران سربی نماز شبش را بخواند.
🌿🌷🌿🌷🌿
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ سروش:
https://sapp.ir/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
❁﷽❁
پنجشنبه ڪه مے آید
باز دلتنگ #شهیدان مےشوم
بی قرارِ یـاد #یاران مےشوم
یاد #جانبازان میدان جنون
آشنایان غبارو خاڪ و #خون
یادآنانےڪه #مجنون کرده اند
🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹
اگر دلت برای شهدا تنگ شده و هوای بهشت گلزار شهدا داری ....
همینک آنلاین شو ...⬇️
💢پخش مستقیم و قرائت زیارت عاشورا از گلزار شهدای گمنام شیراز :
https://heyatonline.ir/shohada.gomnam