eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * یکی از همرزمان او آقای غلام زارعی جلیانی نقل می کردند: زمانی در یکی از مناطق عملیاتی در پشت خاکریزی، سنگر گرفته بودیم. قسمتی از خاکریز به اندازه حدوداً 100 متر بریدگی داشت و در تیررس دشمن بود و هیچ کس جرأت حرکت در آن مسیر را نداشت. یک روز دیدم مرتضی سرش پایین است و خیلی عادی از آن سمت خاکریز به این سمت می آید و دشمن هم وی را به خمپاره بسته است. چون زمین نمکزار بود، ترکش خمپاره هایی که از اطراف او می گذشت به خوبی مشهود بود. من خیلی ترسیدم و با خود گفتم:الان است که مرتضی شهید شود! اما او نه تنها خیز برنمی داشت، حتی سرش را هم بالا نمی آورد و همانطور به آهستگی به سمت من آمد. دیدم خیلی در فکر و ناراحت است. پرسیدم:چیزی شده مرتضی؟ با ناراحتی گفت: دیشب خواب بدی دیده ام. با خودم گفتم حتماً خواب شهادت کسی یا شکست از دشمن و یا چیزی از این قبیل را دیده که اینطور در فکراست و حتی ذره ای هم به خمپاره های اطرافش توجهی ندارد. گفتم:ان شاءالله خیر است، چه خوابی دیده ای؟ گفت: خواب دیدم که مادرم با مادر محمد علی کلمبیا دعوایشان شده است. این را که گفت، من واقعاً خنده ام گرفت و به عظمت روح او پی بردم که چگونه خوابی چنین کوچک و بی اهمیت ذهن او را به خود مشغول کرده اما این همه خمپاره های دشمن که از چپ و راست به سمتش می آمدند کوچک ترین توجه وی را به خود جلب نکرد. 💚💚💚 400 نفر بودند که تپه «بردزرد» را فتح کردند. کار سختی نبود، اسیر هم گرفتند. اما سختی کار تازه بعد از مستقر شدن گردان فجر روی تپه شروع شد. عراق نمی‌خواست تپه را از دست بدهد، اما بچه‌های گردان فجر مقاومت کردند، آن هم بدون آب و غذا. چهار پنج روز مقاومت کردند تا نیروی کمکی رسید و تپه حفظ شد. اما دیگر خبری از گردان فجر نبود؛ گردان شده بود گروهان و کم‌کم گروهان هم شده بود دسته؛ آخر از 400 نفر فقط 18 نفر مانده بودند! آنقدر شهید زیاد شده بود، که می‌گفتند تعداد اسرای عراقی از تعداد رزمنده‌های ایرانی بیشتر شده است! گردان رفته بود و دسته برگشته بود. این یکی از اتفاقاتی بود که نام گردان فجر و فرمانده‌اش، شهید مرتضی جاویدی را سر زبان‌ها انداخت تا هر وقت کار گره می‎خورد یا قرار بود عملیات سختی انجام شود، نگاه فرماندهان جنگ بچرخد سمت آنها. از آن طرف هم خیلی از جوان‌های شیرازی برای جبهه رفتن سر و دست می‌شکستند که به این گردان راه پیدا کنند. اما مرتضی به این راحتی‌ها کسی را راه نمی‌داد؛ شرایط خاص خودش را داشت. از تمرین‌های ورزشی و رزمی گرفته تا تعهد گرفتن از رزمنده‌ها که هر شب سوره واقعه را بخوانند. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 اربعین، حفظ حرمت ولی خدا 🔻 به جمع اربعینی‌ها نگویید عزادار! 🔻 رسانه‌های دشمن اصرار دارند اربعین را به “عزادار” محدود کنند… 🔰 ما برای نصرت دین خدا در اربعین شرکت می‌کنیم! 🔆 امروز مؤمنین به تشخیص رسیده‌اند که اربعین را گرامی بدارند. 🍃🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
براےشهادت باید تلاش کرد باید با تنی خسته برای خدا کار کرد مصطفۍاوایل این ماه رو روزه میگرفت و با زبان روزه برای بسیج فعالیت های بسیاری میکرد، تا اونجایۍکه چشمش سیاهی میرفت شهید_صدرزاده شادی ارواح همه شهدا صلوات💐 ❣❣❣ http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🌷🕊🍃 ✨‏صاحب نَفسِ مُطمئنه از هیچ‌ کس جز خدا نمی‌ترسد... خدایا ؛ قلبی آرام و مطمئن می‌خواهم شبیه حاج قاسم ‏ 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
*✍برشی از وصیت زیبای شهید* حال ڪـه بايد هر نفسے چشنده مرگ باشد و حال ڪـه فرمودي " *اذا الشمس کورت*" خورشيد هم مي ميرد ،چرا مرگمان در راه تو نباشد؟! اي ڪاش هزار بار در راه تو به مي رسيدم و باز هم زنده مي شدم و در راهت جان مي دادم ..🌹💔 🌹🌷🌹🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * برایش مهم نبود چه کاری سخت تر است یا کدام ماموریت اسم دارد واقعاً هم خط شکنی برای خودش از می داشت بعضی وقت ها می گفتیم: _در عمق برید و دشمن را دور بزنید همین. مثلاً عملیات والفجر ۲ یک مسیر را داشتند که باید ۴۸ ساعت قبل از عملیات به راه افتادند ۲۴ ساعت پیاده می رفتند جای استراحت می‌کردند و ۲۴ ساعت بعدی باید صبر می کردند تا در شب طی طریق می کردند. از پایین قمطره می‌شد با ماشین رفت .ولی مطمئن تر بود که پیاده از بالای آن منطقه عبور کنند شب را همانجا بمانند و فرداشب روی تپه « برد زرد» باشد. آنجا پایین تپه یک سه راهی بود که اهمیت بسیار زیادی داشت از یک طرف به خط سپاه ایران می‌رفت و از طرف دیگر کامیونهای حمل اسلحه و آذوقه با نیروهای تازه نفس را به خط عراقی ها می رساند. آنقدر آن مرکز برای ما حیاتی بود که بدون آن شاید مدت ها باید لشکر ایران زیر آتش دشمن در وضعیت بسیار بدی دوام می آورد. ما خیلی تدارک دیده بودیم هم از نظر امکانات و هم شناسایی. همه توانمان را به کار گرفته بودیم که یک عملیات آبرومند را برگزار کنیم. متاسفانه همه سرمایه ما مصرف شده و یک ذره موفقیت به دست نیاورده بودیم. به دنبال آن عملیات والفجر ۱ را انجام دادیم و آن هم در همان منطقه جنوب. عملیات نتیجه نداد و به طبع دلسردی در نیروهای من پدید آمد و این شد که عراقی‌ها به روحیه بالایی رسیده بودند. تا آن روز ها تقریباً هر کجا عملیاتی انجام داده بودیم توفیقاتی نصیبمان شده بود ولی درد و عملیات اخیر یک افت روحی شدید گریبان گیرمان شده بود. واقعاً هم در آن شرایط برای برادران بسیجی و پاسدار و همه رزمنده ها این چیز ها خیلی سخت بود. من این را از چهره مسئولین جنگ می خواندم که ما نیازمند یک عملیات موفق برای جبران بودیم. منطقه انتخاب شده بود کوهستانی و دو عارضه بود. یکی گذشتن از این ارتفاعات صعب العبور که امکانات ویژه خودشان را می طلبید و دیگر اینکه با وجود فروردین‌ماه منطقه کاملا پوشیده از برف بود. کارهای شناسایی از منطقه انجام شد عراق بیش از ۵۰ پایگاه در منطقه داشت. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 | ⭕️ اینجا دیدنیه، تعریف کردنی نیست! اربعین بهانه است به سمت عشق باید رفت 🏴🏴🏴 کانال گلزار شهدا: http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار 💫 🌷پائیز سال 64 بود. غواص ها در حال آموزش در سد دز بودند. با مهدی برای بازدید رفتیم. ما لباس کامل با کاپشن و کلاه داشتیم و از سرما می لرزیدیم. آب هم فوق العاده سرد بود. مهدی به غواص ها نگاه می کرد که در این آب سرد شنا می کردند. مرتب می پرسید اینها چطور با چه انگیزه ای وارداین آب سرد می شوند؟ به یکی از غواص های 15 ساله اشاره کردم و گفتم بیا. آمد. گفتم از این بپرس! مهدی از غواص پرسید با چه انگیزه ای وارد این آب سرد می شوی؟ بسیجی نوجوان گفت: با این کارم دین خدا یاری می شود؟ مهدی گفت بله! بسیجی گفت: خوب همین دلیل بس است! بعد پرید توی آب سرد. مهدی اشکش جاری شد. گفت این پسر حرفی زد که در هیچ کتابی نخوانده بودم. گفت من هم دوست دارم در لباس غواصی شهید شوم 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وداع همسر و فرزند شهید علی سراوانی با پیکر مطهر شهید 🌹شادی روحش صلوات🌹 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔹شهید همت: روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند.زیرا نه آنرا شناختند و نه زحمت و رنجی را متحمل شدند. 🔹شادی روح شهدا صلوات ... ❣❣❣❣❣   http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🌷🕊🍃 . زنده تراز تو نمی بینم به دنیا ای شهیــــ💔ــــد در کلاس عشق تو استادها بنشسته‌اند . . .)" 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
محمدمهدی ۵ یا ۶ ساله بود که نزدیک‌های نوروز به خرید رفتیم و او یک کفش کتانی متمایل به سبز را انتخاب و آن را خرید، وقتی در کوچه و در کنار بچه‌های دیگر آن را می‌پوشید و می‌دید که بقیه نیز کفش او را دوست دارند اما به دلیل نداشتن توانایی خرید، دمپایی به پا می‌کنند نوبتی کفشش را به پای دوستانش می‌داد. چند روز که از خرید کفش گذشت دیگر آن را نپوشید و گفت: چون دوستانم مانند آن را ندارند من هم دیگر نمی‌توانم آن را به پا کنم. ﻳﺎﺩﺵ ﺑﺎ ﺻﻠﻮاﺕ☘ 🌹🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
بازگشت پیکر بسیجی شیرازی ، شهید «محمدرضا رسولی» پس از ۳۹ سال بسیجی شهید «محمدرضا رسولی» متولد ۱۳۴۰ از استان فارس عازم جبهه شد، در تاریخ ۸ اسفند ۱۳۶۲ در غملیات خیبر در مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک این شهید در منطقه برجای ماند. با تلاش گروه‌های تفحص شهدا پیکر مطهر شهید رسولی تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. 🔹🔺🔹🔺 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * بنا به گزارشات رسیده به دفتر عملیات ، در مقابل هر پایگاه یک اکیپ از ارتش بعثی ها مستقر بود و یک پرده پوششی در آنجا درست کرده بودند که از جای جای آن عراقی ها و ضد انقلاب ، به داخل ایران رفت و آمد داشتند . دره حاج عمران یکی از آن سوراخ سنبه ها بود .همیشه پر آب و سرسبز ، تابستانها شده بود پایگاه تجهیز و آموزش و تدارکات ضد انقلاب . دشمن سرمایه گذاری وسیعی روی این منطقه کرده بود و ما این محل را برای عملیات والفجر ۲ ، انتخاب کردیم . خدا رحمت کند شهید مهدی باکری ، این منطقه را پیشنهاد داده بود .با شناختی که از منطقه داشت می گفت :«اکر ما اینجا را بگیریم شاهراه بزرگی را تصرف کرده ایم» هر چه بیشتر منطقه را زیر و رو می کردیم شناسایی ها بیشتر ما را نگران می کرد .تا آن زمان تیپ المهدی عملیاتی در غرب کشور نداشت و خصوصا مناطق دو عارضه و کوهستانی ، بیشتر ما در جنوب و دشت سر و کار داشتیم.اما آنها خط پیوسته ای نداشتند که بشود ارزیابی کرد و ابتدا و انتهای آن را تخمین زد. می خواستیم از دو طرف آنها را قیچی کنیم تا بلکه بتوان خط را جمع و جور کرد .اگر جمعا ۵۳ پایگاه در منطقه دره حاج عمران بود ، برای هر کدام جداگانه نیرویی آماده و هر نیرو برای خودش تقسیم کار می کرد .هر پایگاه را از دو یا چند محور باید مورد هجوم قرار می دادیم تا کاری صورت بگیرد که می خواستیم. بیشترین توجه و دقت برای گردانهای عمل کننده در طول جنگ را در عملیات والفجر دو به خرج دادیم.آن وقت با اصراری که عمو مرتضی داشت و مرتب به ما سر میزد ، به گردان فجر رفتیم و وضعیت دشمن را گوشزد کردیم .یادم هست گفتم : _محلی که شما وارد می شوید جاده ای است که از زیر پارک موتوری عبور می کند ‌و کلیه پایگاه های دشمن را تغذیه می کند .اگر شما بتوانید گلوگاه را بگیرید دشمن در چنگال ما خفه می شود .اما اگر خدای نخواسته نتوانستید منطقه را حفظ کنید همان واقعه که در صدر اسلام در احد پیش آمد برای شما اتفاق می افتاد. هرکسی سوالی داشت و پرسید و شنید . حالا که مدت ها گذشته ،هرگاه به کوه سر به فلک کشیده ای نگاه می کنم یاد دلاوری ها ، سادگی و ایثار همه بچه ها می افتند و مرتضی را چکاد آن کوهها می بینم که به ما لبخند میزند و اشلو می گوید. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
🚨بازگشت پیکر شهید «محمدتقی کریمی» پس از ۳۸ سال... شهید «محمدتقی کریمی» متولد ۱۳۴۵ از تیپ ۵۵ ارتش از شیراز عازم جبهه شد، در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد و پیکر پاک این شهید در منطقه برجای ماند. با تلاش گروه‌های تفحص شهدا پیکر مطهر شهید تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.💔 🚨مراسم تشییع و تدفین این شهید متعاقبا اطلاع رسانی می شود... محمد تقی کریمی 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹سخن_سردار.... 🔹شهید حاج قاسم سلیمانی: بر محفوظ بودن دختر خودمان حریص باشیم اما بر ولنگاری جامعه بی‌تفاوت باشیم؟! 🍃🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
💫یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار 💫 🌷 بار اول بود به جبهه اعزام شده بودم. من را به واحد تدارکات فرستادند. پیش از من برادرم هم به جبهه آمده بودم. مهدی پسرعمه ام بود. یکر روز برای دیدن من آمد. وقتی من را دید گفت: برادرت از خط آمده، برو یک سر به او بزن و بیا. - باشه بعد. - میگم برو برادرت را ببین و برگرد. - چشم آقا مهـدی، حالا میرم. مهـدی که رفت، من هم بی‌خیال شدم. چند ساعت بعد دوباره مهـدی آمد. گفت: داداشت را دیدي؟ با خجالت گفتم: نه! چیزي نگفت و رفت. ساعتی بعد دیدم دست برادرم را گرفته و پیش من می‌آورد، تا ما دو برادر را کنار هم ندید، دلش آرام نشد. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🔰 | 🔻سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: معرفت دشمن به از معرفت ما بیشتر است. تصورم این است که من گوینده و شمای شنونده معرفت مان نسبت به انقلاب، از دشمنان مان کمتر است. ما شناخت حقیقی از انقلاب را در تلاش دشمن حس میکنیم. ببینید سی و چند سال این حجم تلاش از جنگ تا تحریم تا موضوعات مختلف دیگر نشـان از عظمت انقلاب دارد و نشـان میدهد انقلاب یک شیء بسیار با ارزشی است که دشمن این همه تلاش میکند تا آن را از خاصیت بیندازد... 🌷🍃🌷🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🍃نمے‌شناسمِ‌تـان امّـا در این قاب تصــویر، نگاه‌تـان خیلـے آشناست اینقدر ڪہ دلتنـگ‌تان مے‌شوم💔 ڪاش شرمنـده نگاه آشنایتـان نباشم 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
: 🔰ڪسى ڪه عاشق است و در آرزوى ديدار دوست، ڪدامين راه از اين راه يعنى شهادت بهتر و نزديك‌تر مى‌داند⁉️ آرى شهادت چه ڪلمه زيبا و دلنشينے ڪه قلب ميليونها انسان جوان و پير از شنيدن آن مى‌تپد و ميلياردها انسان مسلمان آرزوى آن را مى‌نمايد ❤️ و بايد هم آرزوى شهادت داشته باشند زيرا زندگى با همه خوبى‌هايش، با همه لذت‌هايش و ارزش مادى آن و طبيعت با آن همه وصف و جمالش با ڪوه، خشكى و دريا و جنگل و اقيانوس و تابستان و زمستان و بهار و پاييزش، با همه جاهاى ديدنى و لذت‌بخش آن براى آن انسان هيچ ارزشى ندارد . مگر اينكه بُعد معنوى داشته به انسان معنويت ببخشد. انسان را با ايمان ڪند. دل انسان را به نور و قلبها را به ولايت قائم و اصول دين هدايت ڪند. اما همه اينها در پايان دارای بعد معنوى هستند و معنويت ڪه يڪى از آنها شهادت است. 🌹 قرآن مجيد مى‌فرمايد: *ڪسانى ڪه در راه خدا كشته مى‌شوند مرده نگوييد، زيرا آنها زنده هستند و در نزد خدا روزى مى‌خورند .. پس زندگى با شهادت چه لذت‌بخش است.* 🌹🌷🌹🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * حدود دو ماه از رفتن آقا مرتضی می گذشت و فقط یک نامه از او به دستم رسیده بود .اینجا شایع شد که او را به اسارت گرفته اند. همه جا حرف او بر سر زبان ها بود حال و روز خوشی نداشتم .نمی فهمیدم که چه کار بکنم.تا حالا هیچ گونه تماسی با هم نداشتیم .نمی فهمیدم که چکار بکنم.تا حالا هیچ گونه تماسی با او نداشتم .همه می خواستند یک جوری به آدم دلداری بدهند. تا اینکه باخبر شدم که آمده و روز بعدش در خانه بود که از او پرسیدم ماجرای این شایعات چیست؟ کمی خندید و برایم توضیح داد: _در عملیات فکه بی سیم چی ما شهید شد و راه را گم کردیم و عاقبت عراقی ها محاصره مان کردند .آن منطقه رملی و گرم بود .چیزی نداشتیم پناهگاهشان کنیم.رفتیم پشت خاکریز ،یکهو متوجه شدیم صدای چند نفر از پشت خاکریز می آید .گمان کردیم بچه های خودمان هستند.خیلی خوشحال شدیم.وقتی به بالای خاکریز خریدیم آنها را دیده و بی اختیار صدایشان کردیم.آنها در جواب ما شلیک کردند و بعد با تلاش بچه ها در یک درگیری سخت توانستیم فرار کنیم. من که از هیجان دست و دلم می ارزید ،زیر لب ورد می خواندم . دقیقا یادم نیست چند روز پیش من ماند که دوباره کوله بارش رابست و فقط مجبور بودم زن خوبی باشم و پشت سرش آب بریزم و بعد که از پیچ کوچه گذشت ، همان جا پشت در بنشینم قرآن و سینی را در آغوش بگیرم و زار زار گریه کنم. مدتی گذشت و به مرخصی آمد.دیدم جراحات سطحی برداشته .می گفت برای همین سری هم به ما زده و دوباره باید به منطقه برگردد.طولی نکشید باز مجروح شد بیشتر از دفعه قبل. ساک و لباسش را داد تا بشویم.دیدم یکدست لباس عراقی هست .با لحن تندی گفتم: _چرا این لباسهای عراقی رو تنت می کنی؟! تا حالا دوبار زخمی شدی و هربار این لباس رو با خودت آوردی ...اینها نجس هستن ..لطفا دیگه اینها رو نپوش...اصلا الان پاره شود می کنم _این چه کاریه؟!بچه شدی؟! من با این لباس در جبهه چه کارها که نمی کنم. لباس را با اکراه توی است انداختم .کمی بعد شروع کردم به چنگ زدن.خون از آن لباس ها می چکید توی تشت مسی و حالم را بد می کرد . آمد کنارم نشست .عکسی توی دستش نشانم داد .سوار یک جیپ به قول خودش غنیمت گرفته از عربها ، پشت فرمان نشسته بود و کلاه بعثی سرش بود .همان پیراهن ها را به تن داشت و دستش را از پنجره ماشین بیرون کرده و انگشت هایش را به شکل هفت رو به دوربین گرفته بود .می خندید .راستش قیافه ی تو دل برچسب به هم زده بود و کمی هم نمک داشت .حالا شروع کرده بود برایم از آنجا حرف زدن. دارد http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ببینید | با روحیه مقاومت توانستیم دشمن را ناکام بگذاریم راه پیروزی... 🔺 قسمتی از بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعی از پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس؛ ۱۴۰۱/۰۶/۳۰ 🌷🍃🌷🍃 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
🚨 می آیند ... 🇮🇷میان شلوغی های شهر ، بوی یوسف گمگشته می آید... ساعت ۱۷ ▶️ 🌱🌷🌱🌷
💫یادی از سردار شهید مهدی ظل انوار 💫 🌷بعد از عملیات والفجر 8 بود .وسیله نقلیه، خیلی کم‌پیدا می‌شد. دربه‌در دنبال وسیله‌اي بودم تا به شیراز برگردم. هوا هم ابري بود و نم نمک باران می‌بارید. وانتی کنارم ایستاد، با شوق از راننده پرسیدم: کجا؟ گفت: شیراز. از پاسخش خوشحال شدم، اما با دیدن سه‌نفری که کنارش نشسته بودند، لبخند روي لبم خشکید. راننده به پشت وانت اشاره کرد و گفت: برو عقب، تنها نیستی! یک نفر، عقب وانت پتویی روي سرش کشیده بود. با صداي بلند پرسیدم: برادر، شما هم مسافر شیرازی؟ رزمنده پتو را کنار زد و گفت: بیا بالا احمد! آقا مهـدی بود، رئیس سابق ستاد لشکر. بالا رفتم و کنارش نشستم. دید سختم است پشت وانت بشینم، خندید و گفت: اخم نکن، هزارتا صلوات که بفرستی رسیدیم شیراز! تا خود شیراز هم‌نوا با نم‌نم باران، صلوات می‌فرستاد و ذکر می‌گفت 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75 یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 *مراسم میهمانی لاله های زهرایی و گرامیداشت هفته دفاع مقدس* 🔹بزرگداشت سالگرد شهادت اولین شهید مدافع حرم استان ، شهید حسین کیانی🔹 🎙 : *حجت الاسلام گودرزی* برادر *کربلایی مهدی کبیری نژاد* 💢 : *◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام* : ◀️ *پنجشنبه ۳۱شهریور ماه/ از ساعت ۱۶.۳۰* 🔺🔺🔺🔺🔺 🔺🔺🔺🔺🔺 لطفا *مبلغ مجلس شهدا باشید*
🍃 پنجشنبه که می آید... باز دلتنگ شهیدان می شوم بی قرار یاد یاران می شوم یادآنانی که مجنون بوده اند تشنه اروند و کارون بوده اند . 🕯شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸💚🌸 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔴 پوستر| هفته دفاع مقدس گرامی باد رهبر معظم انقلاب : 🔹هشت سال دفاع مقدس ما صرفاً یک امتداد زمانی و فقط یک برهه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی زمانی نیست؛ گنجینه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیمی است که تا مدتهای طولانی ملت ما میتواند از آن استفاده کند، آن را استخراج کند و مصرف کند و سرمایه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری کند 🔹هفته دفاع مقدس گرامی باد🇮🇷 🍃🌷🍃🌷 : ﺩﺭ ایتا : http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
🔴جمهوری اسلامی حرم است ✍شهید حاج قاسم سلیمانی: خواهران و برادران مجاهدم در این عالم،‌ای کسانی که سر‌های خود را برای خداوند عاریه داده اید و جان‌ها را بر کف دست گرفته و در بازار عشق بازی به سوق فروش آمده اید، عنایت کنید: جمهوری اسلامی، مرکز اسلام و تشیّع است. امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. 🚨 اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص)..... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
کربلا وُ شبِ‌ جمعــه‌ حرمِ‌ حضرتِ‌ عشـق درکجا بوده‌ چنین‌ بخت‌ میسّـــــر باشد درحرم‌ روضه‌ی‌ مقتل‌ چقدر‌ می‌چسبد چه‌شود‌ مرثیه‌خوان‌ حضرتِ‌ مادر باشد.. 🌺 🌙 هوای حرم دارم... 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75
💚 جمعه صبح است به نرگس برسان اين پيغام سوخت بی عطر تو اين باغ كمی زود بیا... 🌷💔🍃 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2304966656C7c3f274f75