eitaa logo
گلزار شهدا
5.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
50 فایل
〖بِسم ربّ شھدا🌿〗 •گلزار شهدا •شیراز "اگر شهیدانهـ زندگـے کنی شهادت خودش پیدایت مـےڪند..." _ڪپے؟! +حلالت‌‌همسنگر،ولے‌‌باحــفظ‌ آیدی و لوگو✌🏻 ارتباط با ما🔰 @Shohada_shiraz
مشاهده در ایتا
دانلود
📢بمناسبت مراسم یادواره شهید، امروز در 💢گر روزی به مرگ عادی جان دادم بدان که نتوانستم برای امام زمانم مفید باشم... 🔰همیشه آرزوی شهادت در سر داشت ،اما از روزی که حاج قاسم سلیمانی سردار دل‌ها به شهادت رسیدند دیگر آرام قرار نداشت... 🔰 همیشه عادت به چله گرفتن داشت ... این بار قبل از ماه محرم به قصد شهادت چله زیارت عاشورا گرفته بود و من از نیتش بی‌اطلاع بودم تا اینکه یک روز که با هم به گلزار شهدا رفتیم کنار قبر عموی شهیدم لب به سخن باز کرد با اشاره به قبر عمویم گفت: من هم روزی اینجا می‌خوابم چقدر خوب است که در بین شهدا جایی داشته باشیم ... مثل اینکه می‌خواست وصیت کنه بار سفر را بسته بود این بار خیلی جدی حرف‌هایش را برایم گفت: «اگر روزی به مرگ عادی جان دادم بدان که نتوانستم برای امام زمانم مفید باشم این تن بی‌ارزش لیاقت خاک را هم ندارد پس چه بهتر که انسان با شهادت این دنیا را ترک کند» دلم لرزید... پاهایم سست شده بود اشک از گوشه چشمانم جاری شد کنار قبور شهدا نشستم و گریه کردم... وقتی حال مرا دید دیگر حرف‌هایش را ادامه نداد با خنده گفت «خانم بادمجان بم آفت ندارد حالا این دل هست که آرزو دارد» 🔰 در روزهای سخت کرونا دائم نجوا می‌کرد کربلا کربلا ما داریم می‌آییم و می‌گفت: اربعین انشاالله کربلا.... با همین نجواها رزق شهادتش را در روز اول محرم از اربابش امام حسین گرفت... محمد جواد حسین دوست 🌱🌷🌱 @golzarshohadashiraz نشردهید
گلزار شهدا
انشاالله آماده بشیم برای یه مجلس دیگه ... مجلس عزای یه امام غریب 🏴 و یک شهید دیگه...از شهدای مظلوم
🚨انشاالله امروز مجلس به نام شهید حسین دوست از شهدای مدافع امنیت می باشد لطفا مبلغ باشید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمد ترابی راستی یادم رفت بگویم که اینبار برعکس خاطرات پیشین راوی بیرون متن ایستاده است؛ زیرا محمد زیاد کار داشت و میخواست مقدمات این کار را آماده کند و خیلی هماهنگی های دیگر گفتم مزاحمش نشویم. البته محمد نام پرشمارگانیست در خاندان غازی، مثل ،محمد برادر کوچکتر و ،محمد شاعر خودمان که پسر برومند سید شمس الدین است و اما این محمد به حق میوه ی پای درخت است و خواهرزاده ای است به خالو برده خلقاً و خُلقاً. وقتی از دایی صحبت میکند ،حلاوت و حرارت را با هم در کام جان دارد. اول از هر چیز میگوید که این کتاب را شهید خواسته که نوشته شود و ما هرچه تلاش کردیم نشد حیف شد مادربزرگ که قبل از دیدن کتاب کتاب عمرش بسته شد یعنی سال نود و دو هرجا اسم ،شهدا رسم شهدا و کتاب شهدا را میدید آهی میکشید و می گفت، چرا بچه ی من نیست دریغ که این آرزو را با خود به خاک برد و امید که اگر این ناقابل بی قلم به نتیجه رسید، خاطر آزرده ی مادر را التیامی باشد. هم این که محمد اهل هنر و فرزانگی است مثل مجموع خاندان غازی که از مادر شهید که شعر می برادر بزرگتر گرفته، یعنی عبدالسلام که خوشنویس بزرگ و ناموری است در استان و فراتر تا دیگر برادران که در خوشنویسی و معرق دستی دارند و خواهر کوچکتر که شعر میگوید و داییها که شاعرند و شعری که بر سنگ قبر سید نقش بسته اثر طبع عبدالخالق غازی است که از شاعران سپیدان است خلاصه که فرهیختگی و فرزانگی در کنار دین ورزی و مردمداری از ویژگی های نمایان این خانواده است .و به گونه ای که محمد می گفت ،قبر سید رسول یعنی پدر سید شمس الدینی م نیز مادرش ، بلقیس ترابی، بسیار مورد احترام مردم حق شناس سپیدان است و بارها به اعتراف آمده اند که ما نذر آقا کرده این و بر سر قبر او حاجت گرفته این چیزی که همسر سید شمس الدین، به دلالت زنان همسایه و آشنای فامیل می گفت. . .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔 •با رفیقی درد و دل کن ⇜که باشد •این زمینیـ🌎ها •در کارِ مانده اند 🌷 😔 🌹🍃🌹🍃 عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا 🍃🌷🍃🌷 http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرسول محمدپور⭐️ 🌹 یک روز وقتی از مدرسه برگشتم دیدم داداش رسول کنار باغچه نشسته است. رفتم کنارش دیدم دارد گل می کارد، سه شاخه گل لاله. پرسیدم : داداش چرا گل رز نمی کاری، رز که زیباتر است. خندید و گفت گل لاله را به یاد شهدای خانواده می نشانم. یکی را به یاد عمو و دیگری را هم به یاد پسر عمه! گفتم: گل سوم را برای چه کسی می کارید. گفت: گل سوم را برای کسی که در آینده نزدیک شهید می شود می نشانم. بعد هم بحث را عوض کرد. بعد از شهادتش فهمیدم که گل را برای خودش کاشته است. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🚨 عزیزانی که می‌خواهند به نیابت شهدا به سفر کربلا بروند و تمایل دارند عکس شهید را بر روی کوله‌پشتی نصب کنند جهت طراحی عکس ، لطفا به آی دی زیر عکس شهید را بفرستند🔻🔻🔻 @Cha2re_khaki
شب جمعه است دلم دور و بر کرببلاست حسرت نوکرت آقا، سفر کرببلاست💔 🏴۱۳_روز تا 🌷 🌙 کربلا میخواهم @golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 در میان عاشقان عطر حضورت می‌رسد با ظهور اربعین بوی ظهورت می‌رسد.... اللهم عجل لوليک الفرج بحق سيدتنا الزينب علیها السلام صبحتون_مهدوی💚 عاقبتتون_شهدایی🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
دوستان گفتند چند وقتیست به خاطر اعتقادمان ما را مسخره می کنند محمد پاسخ داد: برای آنهایی که اعتقادتان را مسخره می کنند دعا کنید خدا به عشق امام حسین ع دچارشان کند ... محمد اسلامی 🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
49.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مستند روایت خُدّام حاضر در صحنه حمله ترویستی به حرم مطهر حضرت شاهچراغ علیه‌السلام ▪️همراه با تصاویر جدید ▪️تماشا با کیفیت HD از طریق آپارات: https://www.aparat.com/v/lZGIB 🌱🍃🌱🍃🌱🍃 نشردهید @golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمد ترابی و از آنجا گفتم محمد اهل هنر است که فیلم نامه ی طنز عملیات سیم چین را بر اساس خاطره ای از جبهه ی سید نگاشته است و هم در پی آن است که مستندی را از زندگی و شهادت دایی جان فراهم آورد .باید گفت نم نمکی هم از نمک شعر مزه میکند و به لطف در آغاز سخن درباره ی کار این کتاب که داشت مراحل نخستین را طی میکرد این بیت حافظ را چاشنی کرد که بار غمی که خاطر ما خسته کرده بود یدمی خدا بفرستاد و برگرفت عیسی حافظ غزل (۸۶) هم در این وانفسای نفس که گوهر نفیس شعر و هنر بازاری ندارد و دیگر هرچه هست بازار هست و ،بس یکی باید مثل محمد ترابی باشد که بزند به بی خیالی مال و منال و پول و درآمد تا سر از حال و حیف و هنر درآورد و کار پر مشقت فیلمسازی را در بی اعتنایی هولناک زمانه و مردم آن دنبال کند این عشق چه ها که نمیکند راستی اگر عشق ،نبود روزگار یک فصل بیشتر نداشت ،زمستان‌! حالا باید گفت که عشق فصل پنجم زندگی است که جامع همه ی این فصلهای مضبوط در عالم عالمیان است. زنهار که اگر سر این شقشقیه را گره نزنیم به جای شهید سید شمس الدین غازی و ذکر جمیل او سر از محکمه های قاضی و فگر طویل او در خواهیم آورد . خلاصه این پسر خوش نقش سپیدان که من هنوز او را ندیده ام و شاید هم یکبار در جشنواره ی سپیدان زیارتش کرده باشم،نقش طیف واری در راه سامان این یادنامه ی از سر ارادت دارد و همگان را از پدر و مادر و خاله و دایی و عمو و عمه به این کار تحریض کرد و مصاحبه گر و عکاس بنیاد سرکار خانم بنی ایمان را هم به شهر برد و احتمالاً با ضیافتی درخور که مهمان نوازی همان گونه که پیش از این ،گفتم دکمه ی پیراهن این طایفه است و از نسب نامه و شجره ی سید و معرفی جد اعلا و عالی مقام آنها امامزاده سید نورالدین غازی العلوی گرفته تا احوالات بستگان نسبی و سببی همه را گرد کرد و آنچه رقم زده میشود روایت و دلالت اوست هم اینجا باید از زلیخا بنی ایمان که زحمت ،مصاحبه ،عکس سفر و پیاده کردن نوارها را برای این کتاب کشید سپاسگزاری کرد. .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
🌱شوق وصال کربلا در وصیتنامه "مادرم! اگر شهید شدم، در عوض رزمندگان پیروز خواهند شد و راه کربلا را باز خواهند کرد و حرم شش‌گوشه (ع) را زیارت خواهید کرد. فقط از شما می‌خواهم وقتی به کربلا رفتید، مقداری از آن خاک پاک بیاورید و به‌روی قبرم بریزید، تا به حرمت آن خداوند از گناهانم درگذرد." 🌷 به یاد آنهایی که می گفتند یا زیارت یا شهادت ...صلوات 🌱🍃🌱🍃🍃 @golzarshohadashiraz
✍رفیقش‌ مـےگفت: گاهۍ میرفت یه گوشه یِ خلوت ، چفیه اش رو می‌کشید روۍ سرش تو حالت سجده مۍموند! به قول معروف یه گوشه خدا رو گیر‌ مۍآورد... ♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 شما لشکریانِ‌ غایب‌ عاشورائید؛ خدا‌ خواست کمی دیرتر‌ به کربلا‌ برسید تا سپرِ بلای زینب‌ باشید♥️!' 💔🥀 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
💢"ان شالله هم زیارت هم شهادت..." 🔰نوشته بود من برنمیگردم مگر با زیارت حسین(ع) یا شهادت! خوابش را دیدم. با خنده گفت مادر دست چپم و دوتا از دندان هایم را در حرم امام حسین جا گذاشتم! روز بعد رفتم معراج شهدا. با اصرار پیکرش را دیدم، دست چپش قطع شده، زیر لبخند زیبایش هم جای دو دندان خالی بود!😭😭 اژدری تولد:۲۰/۶/۱۳۴۸- شیراز شهادت:۴/۱۰/۱۳۶۴- شلمچه - کربلای۴ 🌱🌷🌱🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمد ترابی خاندان غازی در سپیدان خانواده ی بزرگی است به ویژه خانواده ی پدریشان که دراصل فامیلشان «غازی العلوی» است و متأسفانه در بر اثر بی دقتی غاضی ضبط شده است که در نهایت اصلاح شد و ما هم در این کتاب از همان اسم صحیح «غازی» استفاده کردیم. پدربزرگ سید هم روحانی جلیل القدری بوده ،است هم لوح پدر حضرت آیت الله سید عبدالحسین دستغیب شهید محراب و به سبب شرف حضور آقا و اجدادشان این محله را «محله ی مُلا » میگفته اند و نسب به امامزاده عالی مقام شهر سید نورالدین غازی میبرند که با چندین پشت به محمد بن حنفیه و از طرف مادر نیز به خاندان انوار پیوند میخورند که از سادات نامبردار جزایری اند و بدین جهت ذوالنور و طباطبایی خوانده میشوند و جدشان از این سمت نیز امامزاده واجب التعظیمی به نام سید» «عبدالله» در شوشتر است هم از این دو سلسله جلیل صاحب منصبانی در منطقه ی اردکان کهکیلویه و نور و نورآباد، ممسنی پا گرفته اند و نام برآوردهاند که از آنجا سید یعقوب انوار ،سید حسن انوار و شیخ الاسلام در تاریخ فارس شناخته شده اند و ایشان از مشروطه خواهان بوده اند و در سنوات پایانی سلسله ی قاجار و غوغای مشروطه خواهان در تهران حضور داشته اند و این پیشینه، پیشینه ی فخیم و قابل اعتنایی است‌. پدر سید شمس الدین سید رسول نیز در واقعه ی سال ۱۳۲۰ سال اشغال ایران از سوی متفقین حضور داشته و در آن غائله تیر میخورد و از ناحیه پا مجروح میشود که سه ماه در بیمارستان بستری بوده است. ،محمد پدربزرگ را با صفت عارف گمنام تمجید میکند که با صلابت و آرام بوده است و در سال هشتاد و سه در گذشته آنگاه که بر جنازه ی شمس حاضر میشود جزع و فزع نمیکند و تنها بیصدا اشک میریزد و میگوید که میدانم جایگاهت خوب است اما فراقت سخت است. گویی حرفه ی سنگ تراشی همیشه باهنر خوشنویسی مراعات نظیر بوده که او نیز همچون اجداد خود خوش نویس بوده است همچنین پدربزرگ جذبه و شکوهی در چشمها داشت که نورچشمی فامیل دور و نزدیک و اهل محل بود درست همانی که به ،دایی شهید شمس الدین ارث رسیده بود. .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توفیق زیارت اربعین را از شهدای گمنام بگیرید ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ 🌹🍃🌹🍃 @golzarshohadashiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
⭐️یادی از سردار شهید عبدالرسول محمدپور⭐️ 🌹هفت ساله بودم که چند روزی به مرخصی آمد. نیمه شب بود که از خواب پریدم. چراغ یکی از اتاق ها روشن بود. رفتم آن را خاموش کنم دیدم داداش رسول داره نماز می خواند، شک کردم چرا این موقع دارد نماز می خواند. نشستم تا نمازش تمام شد. گفتم داداش چرا نماز می خوانی، هنوز که صبح نشده! گفت: اتفاقاً الان بهترین زمان برای خواندن نماز است! وقت اذان بود.گفت دوست داری نماز بخوانی، با خوشحالی گفتم آره! کلی در مورد نماز و نقش آن با من حرف زد. بعد مرا به حیاط برد و وضو گرفتن را یادم داد. چادر نماز نداشتم، روسری مادرم را به عنوان چادر سر کردم، داداش نماز را یادم داد. صبح با هم رفتیم، یک چادر نماز و یک چادر برای مدرسه برایم خرید. من هم به داداش رسول قول دادم که همیشه نمازم را سر وقت بخوام و با حجاب باشم.. 🌹🍃🌹🍃 : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗒اسیر اربعین! اگه تونستی سال دیگه بشینی ‌پای تلویزیون نگاه کنی!😭 🌱🍃🌱🍃🌱 @golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃 ✍ کسانی ‌به امام ‌زمانشان خواهند رسید که اهل‌ِ سرعت‌ باشند؛ و اِلّا تاریخ‌ِ‌کربلا نشان‌ داده، که قافلهٔ حسین‌ معطل‌ِ کسی نمی‌ماند..! 🕊 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
بچه ها علاقه خاصی به علی داشتند و او به «علی شفاعت» معروف بود. چون دوستانش به یقین میدانستند او شهید خواهد شد. علی امام جماعت بود. پس از نماز با چشمانی پر از اشک رو به بچه ها گفت: بچه ها از فردا من امام جماعت شما نیستم. بچه ها گفتند: چرا؟ گفت: صبر کنید میفهمید. دعای کمیل را علی و مجتبی خواندند. روز بعد به سوی میدان مین در اطراف سنگر رفتند. ساعت ۷ الی ۸ بود که صدای مهیب بلند شد علی و مجتبی را غرق در خون دیدیم. از چهره اش نور میبارید. هدیه به شهید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀 * * 🎙️به روایت محمد ترابی دایی اصولاً برای خواهرزاده مزه ی متفاوتی دارد؛ اما دایی شمس الدین هم متفاوت بود. وقتی به سپیدان می آمد ، ازش جدا نمی شدیم .دورش حلقه میزدیم و هرگز دوست نداشتیم آن شب به پایان برسد و حتی خواب از ما فاصله میگرفت . برایمان از خاطرات جبهه میگفت. بازی میکرد. شعبده انجام میداد و به خوبی مشغولمان میکرد و برای همین بسیار خوش می گذشت. وقتی هم به شیراز میرفتیم یکراست به خانه ی دایی شمس الدین میرفتیم و حتی یکبار نشد که جور دیگری اتفاق بیفتد و این موضوع شاید همه ی شیرازنشین های فامیل و خانواده را ناراحت میکرد. اما کارش نمیشد کرد دل آدرس میداد و چشم پیدا میکرد دایی استاد غافلگیری هم بود .یادم است اوایل سال هفتاد و پنج یکبار ساعت یک نصف شب ماشینی در کوچه خاموش شد، مادرم گفت صدای ماشین دایی است‌. درست بود وقتی به سپیدان می آمد هم به همه ی خواهر برادرها سر میزد و هم آنها را برای یک وعده هم که شده دور هم جمع میکرد. آن شب هم در را که باز کردیم یک جعبه سیب هل داد داخل حیاط و رفت به سراغ دیگران. محمد ضمن معرفی بچه های دایی گفت :نرگس دختر دایی و فرزند ارشد او با یک روحانی ازدواج کرده و در قم است. محمد هم که میشناسید دکترای داروسازی گرفته و مشغول به کار است. علیرضا هم دانشجوست و در یکی از دانشگاه های تهران شیمی می خواند. با آن که خواهرزاده ی حق شناس سید مدارک شایسته ای از خاندان غازی ،سلسله ی حسب و نسب آثار هنری روحیات و خلقیات باورها و ،اعتقادات خوابها و تعبیرها نذورات و فتوحات و کشف و کرامات آنها فراهم آورده است و اسناد و مدارک و خاطرات مربوط به دایی شهیدش را نیز با وسواس و حوصله به بایگانی کشیده است از دفتر شعر دایی خبر ندارد .چیزی که ما هم سخت به دنبال آن بودیم و به دلالت همسر شهید به یکی از همکاران داده شده که برنگردانده است و تنها قول چند شعرش را از همو گرفتیم تا کی به دست برسد و قدری از گلایه ی محمد به همین موضوع بر میگشت و این که بچه ها اندک همکاری با او در این راه نداشته اند . هم باید گفت که من تنها یک نظر به دیدار سید شمس الدین غازی رسیدم آن هم به تأکید و توصیه ی جواد محبی که میگفت :حتماً خوشت میآید چون شاعر است و کار درست! آن جذبه ی نگاه که محمد گفت در سخن حاج اکبر دهقان نیز گوشزد شد. من نیز در آن ملاقات کوتاه دیدم و هر چه از زیارت سید شمس الدین غازی در خاطر دارم همان یک نگاه است ماهیچ ما نگاه! .. : ﺩﺭ ایتا : https://eitaa.com/shohadaye_shiraz یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انسان تا جوینده خدا نباشد او را نمیشناسد. و تا او را نشناسد دوست دار او نمیشود. و تا محبوب او نشود عاشق نمی شود و تا عاشق نباشد شهید نمیشود. https://eitaa.com/shohadaye_shiraz