...و سلام بر او که می گفت:
«شما همتون برید
یا همه تون بمونید
هیچ فرقی به حال اسلام نمی کند
ما مکلف به انجام وظیفه ایم»
#سردارشهیدحسنباقری🌷
#یادشهداباصلوات 🌹📿
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
هدایت شده از شهدای غریب شیراز
🚨 #مراسم میهمانی لاله های زهرایی
گرامیداشت شهدای بسیج🇮🇷
💢 #با روایتگری :کربلایی اصغر آسیابانی
💢 #بامداحی: حاج امیرحسین راستی
#مکان : ◀️دارالرحمه_شیراز/قطعه شهدای گمنام
#زمان : ◀️ پنجشنبه ۲ آذرماه/ از ساعت ۱۶
🔺🔺
#هییت_شهدای_گمنام_شیراز
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
لطفا مبلغ مجلس شهدا باشید
🌷🕊🍃
السلام علی الشهدا
سݪامبرآنـانڪهڪݪـامعشـقگفتنـد
ۅطریـقدوستپیمـــۅدند...
پنجشنبه ویاد شهدا با ذکر #صلوات
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
🔹بینهایت از غیبت کردن متنفر بودن و بقول همکاران و دوستانشون در موقع صحبتها در جمع همکاران و دوستان هر جایی صحبت غیبت میشد سریع حرف رو عوض میکردن،
🔹دارای حب و حیا بود ... بطوری کـه در مراسم هایی که شئونات اسـلامی رعایت نمی شد شرکت نمیکردن... رفتارش در کل جوری بود که تأثیر مثبت بر اطرافیان می گذاشت ...
🔹خیلی به من تأکید اکید میکردن بچه هام را در مراسمهای مذهبی شرکت بدهم اعم از مولودیها و عزاداریها و ...
کلا در مورد زندگی ائمه خیلی با ما صحبت میکردن از جمله حضرت زهـرا (س) و سعی میکردن غیر مستقیم یا مستقیم منظورشون برسوند.....
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدمحمدامین_زارع
#سالگردشهادت
#شهدای_ﻏﺮﻳﺐ_فارس
🌷🍃🌷
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_بیست_پنجم
نکته ی جالبی که از زبان او شنیدیم این بود که گفت:
- وصیت نامه نوشته اید؟
جواب دادیم
- بله!
گفت:
- من که ننوشته ام راستی مگه لازمه که بنویسیم؟
بعد گفت:
- شهید هم شدیم که شدیم وصیت نامه میخواهیم چه کار؟!
بعد از کمی خوش و بش از هم خداحافظی کردیم .همان دیدار و خداحافظی آخرین دیدار و خداحافظی با ربیع اله بود. دو روز بعد در سه راهی مرگ شلمچه در اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
روز هجدهم دی ماه نزدیکیهای غروب به سمت شلمچه حرکت کردیم. این بار همه میدانستیم که عملیات باید کجا انجام شود مسیری را که به شلمچه رفتیم با دفعه ی پیش فرق میکرد .
قبلاً از سوسنگرد و جفیر رفتیم و این بار از مسیر خرمشهر. با همان سبک و روش کربلای چهار در یک بیابان اتوبوسها توقف کردند مایلرها نیز آماده ی بردن نیروها بودند سوار مایلر با چراغ خاموش حرکت میکردند اما چون دشت هموار و سرعت آنها زیاد بود .صدای انفجار خمپاره ها به گوش میرسید بعد از مسافتی پشت یک خاکریز پیاده شدیم .این بار خبری از سنگر سوله ای نبود در دل یک خاکریز بزرگ چند کانال به وسیله ی بیل مکانیکی حفر شده بود .قرار بر این شد که در همان کانال بمانیم نماز را که خواندیم. شام سردی بین بچه ها تقسیم شد. هوا سرد و استخوان سوز بود پتویی را که همراه داشتیم به دور خود پیچیدیم و در آن مچاله شدیم
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
•دلت که گرفت💔
•با رفیقی درد و دل کن
⇜که #آسمانی باشد
•این زمینیـ🌎ها
•در کارِ #خود مانده اند
#رفیق_شهیدم 🌷
#گاهےنگاهے😔
🌹🍃🌹🍃
عصر پنجشنبه، هدیه به شهدا #صلوات
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️
🌹شهید سید امین آل دومین مجروح جنگ تحمیلی بود که در بیمارستان نمازی شیراز بستری شد. با بچه های مسجد به دیدنش رفتیم. با بغض گفتم: سید چی شده! خنده ای کرد و گفت: الحمدالله پام قطع شده.
بغضم شکست و شروع به گریه کردم. سید رضا دست من را گرفت و به بیرون اتاق برد. گفت: این دست و چشم و پا... تکتک اعضای بدن مال کی هست؟ مگر مال خدا نیست!
با گریه گفتم: بله! گفت: احسنت. جسم سید امین هم مال خدا ست. پایش هم مال خداست. خدا دلش خواسته آنقدر از امانتش را بردارد. مال خودش بود حالا پس گرفته است. سید امین هم یکپایش را در راه خدا داده است. اسلام همیشه به این فداکاریها نیاز داشته است، دیگر چرا ما حرص بخوریم و اشک بریزیم. ما چهکاره هستیم که بخواهیم شکایت و ناله بکنیم.
کمی که آرام شدم، روی شانهام زد و گفت: نگران نباش، پای سید امین زودتر از خودش به بهشت رفت!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃بغلم کن حسین
🍃بغل تو پناه منه
🌷 #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌙 #شب_جمعه دلم کربلا میخواهم ...
🌱🍃🌱🍃🌱🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
#سلام_امام_زمانم❤️
صبحی🌤 نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما آغاز شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم
#اللهم_عجل_لوليڪ_الفرج
#صبحتون_مهدوی_عاقبتتون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#یادشهدا
🔰انس بـسیار عجیـبی به #حضرت_زهرا (س) داشـتن و البتـه امام رضا (ع) و همیشـه قـبل از هر مأموریت به پابوس آقا میرفــت.✋🤲
🔰محــمد امین به دلیل عوارض ناشی از استفاده تکفیری ها از سلاح های شیمیایی در بیمارستان بستری شده بود..
روزهای بــسیار بسیار سختی رو پشت سرگذاشت.
شب آخر پیشش بودم.
با هم، متوســل به ائمه شدیم، قرآن که میخوندم لذت میبرد.
😔 آخــرین جمله ایشان که اسمم رو صدا زد گفت: * #چادرت بپـوش*.
حدودا ۲ ساعت بــعد در حالی که سر برادرم روی دســت مادرم بود، به #شهـادت رسید..💔
#جانبازشهید مدافع حرم محمدامین زارع
#شهدای_فارس
#ایام_شهادت
-🍃═ঊঈ🌹ঊঈ─🍃
#ڪانال_شهدا
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_بیست_ششم
فرماندهی گروهان سر رسید و گفت: بچه ها جای خوبی دارید؟
شاهپور پاسخ داد:
_بهتر از هتل که نیست
همه خندیدیم. فرماندهی گروهان گفت:
_بچه ها عملیات شروع شده دعا کنید و از خدا طلب پیروزی کنید.
دقایقی بعد زمین و آسمان از گلوله های خمپاره ی معمولی زمانی و منورهای خوشه ای که توسط دشمن شلیک میشد. زیبا و دیدنی شد. بچه ها دعا و نیایش میکردند و من سرگرم تماشای منورها .بودم گاهی اوقات آن قدر خیره منورها میشدم که فراموشم میشد جنگی وجود دارد.
لکه های ابر در آسمان راه شرق را در پیش میگرفتند و شب را در خواب و بیداری صبح کردیم. ساعت حدود نه صبح بود که ستون بلندی از تویوتاها کنار خاکریز خط
کشیدند. فرماندهان اعلام کردند
- يا الله عجله کنید سوار شوید
آقای قنبری زاده با صدای بلندی گفت:
- بچه ها زود باشید امروز میخواهیم بصره را بگیریم
این گفته ی آقای قنبری زاده شور و هیجان عجیبی در بین بچه ها به وجود آورد. لحظاتی بعد ستون تویوتاها به سمت خط مقدم حرکت کردند از موضع تجمع تا منطقه ی عملیاتی فاصله چندانی نبود خیلی زود رسیدیم. فرماندهان به محض پیاده
شدن با تشر و فریاد میگفتند:
کسی حق ندارد بالای خاکریز برود.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
بلای جانسوز عصر ما #غیبت نیست.. #غفلت است..
او غائب نیست... پرده بر چشمان ماست..
چه کسی صادقانه دست به دعابرداشته وخالصانه امام خویش را طلب کرده وجواب نگرفته؟!!
#شهید_ایمانخزاعینژاد🍃🌹
#شهدای_فارس
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🏴به مناسبت رحلت حاج محمدرضا ذاکر حسین ، پدر شهید عباس ذاکرحسین
💠عباس در کودکی دچار بیماری منژیت شد . خیلی حالش بد شد . همه دکترها ازش قطع امید کردند . اما پدرش امیدش ناامید نشد . درب خانه اهل بیت (ع) جایی که یک عمر رفته بود ، متوسل شد . در عین ناباوری شفای عباس را گرفت . عباس شد ذخیره حاج محمدرضا ذاکر حسین برای انقلاب اسلامی....
💠 در هفت سالگی ضمن آموختن علم، قرائت کلامالله مجید را به دیگر دانشآموزان می آموخت تا آنجا که با پول هفتگی خود جوایزی تهیه کرده و به افرادی که احادیث یا قرآن را صحیح میخواندند، جایزه میداد.
💠 عباس در زمان قبل از انقلاب ، تمام وقت خود را صرف مبارزه با فساد و طاغوت و عبادت و خودسازی کرد. او دوستانش را به کوههای اطراف شیراز میبرد و در آنجا علیه استبداد پهلوی صحبت میکرد.
اولین فعالیت انقلابیاش حمله به مشروبفروشیها و سینماها بود. او با دوستانش شیشههای مشروب را خرد می کرد که توسط عمال شهربانی بازداشت شد.
💢هدیه به شهید عباس ذاکر حسین و پدر مرحومش #صلوات
🌱🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️
🌹بغلم کرد، سرم را بوسید و گفت: پیرزن انگار خیلی خسته شدی!
خندیدم. گفتم: اگر شما ازدواج کنی، من از خستگی بیرون میآیم!
- خوب برایم زن بگیر!
پدرش خیلی خوشحال شد، بلند شد و سروصورت سید رضا را بوسید و گفت هر کس را خواستی برایت میگیریم. سریع اسم چند نفر از اقوام و آشنایان را بردم،
گفت: نه.
- پس فلانی!
- پدرش چهکاره است؟
- کارگر!
- همین خوب است، همین را میخواهم!
خندیدم. نه پرسید چه شکلی است، زیباست، پولدار است، فقط وقتی فهمید از خانواده ضعیف و کارگری هستند قبول کرد.
گفتم: پسر مگر تو مدافع قشر کارگری؟
خندید و گفت: بله!
میگفت من راضی نیستم در مراسم عروسیام گناهی شود، به خواست خودش بهجای سازوآواز و رقص، در عروسیاش دعای کمیل برپا شد!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
بارالها..!
از این که به بنده حقیرت توفیق دادی
که در راهت گام بر دارد تو را سپاس میگویم
و از این که توفیقم دادی که در جبهه
در کنارِ خالصان و مخلصانِ راهت قدم بردارم
تو را شکر و سپاس میگویم
در این راه دیدار خودت را هم نصیبم گردان...
شهید#محمدحسین_محمدخانی 🕊🌹
🌱🌷🌱🌷
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
پر کن از باده ی چشمت
قدح صبح مرا...
خود بگو
من ز تـــــو
سرمست شوم یا خورشید ؟!
#حاج_قاسم💔
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی 🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
👇خاطره ای به روایت شهید سید کاظم خاتونکی
💠مدتی در منطقه شرهانی در مقر تفحص شهدای لشکر 14 امام حسین(ع)؛ مشغول تفحص شهدا بودیم. همیشه با بچه های اصفهان بحث داشتیم که بچه های شیراز و تیپ امام سجا(ع) هم در این منطقه بوده اند، آنها می گفتند نبودید و فقط بچه های اصفهان و امام حسین(ع) بودند. می گفتم در شب عملیات محرم، تیپ امام حسین(ع) دچار سیل شد و اصلاً وارد نشد، بچه های امام سجا(ع) وارد شدند، خط شکنی کردند. باور نمی کردند.
یک روز از مقر تفحص با دو نفر از بچه ها با ماشین بیرون آمدیم، جلو تپه 178 یک میدان مین پاکسازی نشده بود. متوجه یک نارنجک وسط میدان مین شدم. ایستادم، گفتم بچه ها این نارنجک را بردارم، بعد می ندازیم توی رودخانه ماهی می گیریم.
از سیم خاردار رد شدم و وارد میدان مین شدم. کنار نارنجک متوجه لبه یک پوتین تاف شدم. پوتین را بیرون کشیدم، همراهش یک استخوان بالا آمد. آن را روی زمین گذاشتم. بیرون آمدم و گفتم برید به [شهید] حاج محمود توکل بگید، سید کاظم شهید پیدا کرده بیاد.
گفتند محاله ما هر روز از اینجا رد میشیم. همه جا را گشتیم شهید نیست.
گفتم من شهید پیدا کردم.
بچه ها آمدند و شروع به کار کردیم. همان جا ده شهید بوشهری که عضو تیپ امام سجا(ع) بودند تفحص شد که در میدان مین به کمین دشمن خورده بودند.
بچه ها تابلو نوشتند محل کشف ده شهید که نصب کنند. گفتم نه بنویسید محل تفحص ده نفر از شهدای تیپ پیروز امام سجاد(ع).
🌹🍃🌷🌱🌹
هدیه به جمیع #شهدای تیپ امام سجاد و شهید سید کاظم خاتونکی #صلوات
#شهدای_فارس
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🥀 داستان روزانه هر روز یک قسمت🥀
#خاطرات_دفاع_مقدس*
#نویسنده_محمد_محمودی*
#گلابی_های_وحشی
#قسمت_بیست_هفتم
حس کنجکاوی موجب شد تا برای لحظه هم که شده از بالای خاکریز میدان نبرد را نگاه کنم. به اتفاق زبیر به بالای خاکریز رفتیم صحرایی عظیم در میان دود و آتش و
انفجار نمایان بود.
سیم های خاردار و موانع آب گرفتگی وسیع منطقه برایم عجیب و تازگی داشت. هنوز آن صحنه ها را خوب مرور نکرده بودیم که آقای نیازی با نهیب و تشر ما را به پایین خاکریز کشاند.
حدود ساعت یازده صبح بود که عدس پلوی بسته بندی شده بین نیروها تقسیم شد اسکله ی لشکر آماده ی انتقال بچه ها بود سکاندارها قایق های خود را روشن کرده و به محض اعلام فرماندهان سوار بر قایق شدیم.
هر قایق ظرفیت هشت نه نفری را داشت من و زبیر یک لحظه از همدیگر جدا نمیشدیم .وقتی از میان ردیف های موانع و سیم خاردار رد میشدیم مسیرهایی که شب گذشته توسط گردانهای غواص باز شده بود را می دیدم.
در فاصله ی هر چند متری قرصهای شب نمایی که توسط بچه های اطلاعات بر پایه ها نصب شده بود حکایت خود را داشت مقداری که به جلو رفتیم قایق خاموش شد. سکاندار خود را به داخل آب انداخت خواستیم کمکش کنیم،
گفت:
نه لازم نیست اگر شما خیس شوید برای رفتن به عملیات کارتان مشکل میشه .
عمق آب کم بود و پروانه ی موتور قایق در آب گیر کرده بود. سکاندار خیلی زود پروانه را از میان گل و لای بیرون کشید. سپس قایق را روشن کرد و با احتیاط مسیر را ادامه داد. خمپاره هایی که در فاصله چند متری دورتر از ما در آب منفجر میشد زیبا و دیدنی بود فواره های آب با هر انفجاری تا ارتفاع زیادی بالا میرفت. فقط شانس ما خوب بود که هدف گیری عراقیها دقیق نبود، وگرنه در همان مسیر می توانستند حرکت قایق ها را متوقف کنند .به ساحل که ،رسیدیم فرماندهان نیروهای خود را حضور و غیاب کردند.
#ادامه_دارد ...
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•*
14.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 به مناسبت #سالروز_شهادت شهید چیت سازان:
🔻رهبر معظم انقلاب:
همسر او [علی چیتسازیان] میگوید در آخرین باری که آمد منزل و بعد [از آن] رفت و شهید شد و دیگر ندیدیمش؛ نیمهشب همینطور نشسته بود و اشک میریخت و گریه میکرد. با اینکه مرد باصلابت و قدرتمند و فرمانده کاملاً باصلابتی بود و اصلاً اهل گریه و این چیزها نبود؛ اما اشک میریخت.
گفتم چرا اینقدر گریه میکنی؟
گفت: فلانی را خواب دیدم. رفیق همراهش را، معاونش را. معاونش را خواب دیده بود که قبل از او شهید شده بود.
میگوید دستش را محکم گرفتم و گفتم باید به من بگویی. ما اینهمه با همدیگر رفتیم راهکار پیدا کردیم. اینها نیروهای اطلاعات عملیات بودند که بلدچی یگانها میشدند. قبلاً میرفتند راهها را پیدا میکردند، باز میکردند تا یگانها بتوانند حرکت کنند بروند جلو. ما اینهمه رفتیم با همدیگر راه باز کردیم، راهکار پیدا کردیم. راهکار این قضیه چیست؟ این قضیهی شهادت؟ این را به من بگو، چرا من شهید نمیشوم؟
میگوید یک نگاهی به من کرد و گفت:
📌راهکارش #اشک است، اشک.»
۹۵/۱۲/۴
#شهیدعلی_چیت_سازیان
🌷🌱🌷🌱
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
نشردهید
⭐️یادی از سردار شهید سید عبدالرضا سجادیان⭐️
🌹اوایل سال 60 بود که بحث ازدواج سید رضا پیش آمد. ایشان از ما گروه سرود مسجد دعوت کرد تا در مجلس عروسیاش برنامه اجرا کنیم. با بچههای گروه سرود به مراسم رفتیم. پدر سید رضا، ابتدای کوچه ایستاده بود و به مهمانها خوش آمد میگفت. جالب این بود که اگر خانمی میخواست باحجاب کم وارد مجلس شود، با احترام تذکر میداد که پوشش خود را درست کنند، اگر هم موردی بود که نمیتوانست حجابش را درست و کامل کند، معذرت میخواست و مانع میشد در مراسم باشند.
نوبت را که به ما دادند، ما شعری را که در مورد امامزمان (عج) آماده کرده بودیم، خواندیم. سرودی که با این بیت شروع میشد:
- ای شه دلنواز مهدی جان ادرکنی، یا مهدی ادرکنی
در انتهای مراسم هم دعای کمیل برپا شد. بعدازاین مراسم و سرودخوانی ما، خیلی از برادران پاسدار و افراد مؤمن از گروه سرود ما دعوت میکردند تا مجالس عروسیشان سرود بخوانیم!
🌹🍃🌹🍃
#ڪانال_شهداےغریـب_شیـراﺯ:
ﺩﺭ ایتا :
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
#نشردهیـد یادشهدازنده شـود اجرشهادت ببرید
چند خواهش دارم:
۱- نماز اول وقت بخوانید که گشایش از مشکلات است.
۲- صبر و تحمل
۳- به یاد امام زمان (عج) باشید.
#شهیدمهدیثامنیراد
"وقتی گِرههای بزرگ به کارتون اُفتاد
از خانوم «فاطمه زهرا» کمک بخواید
گرههای کوچیک رو هم از «شهدا»
بخواید براتون باز کنند..."
شهید حاج حسین همدانی 🕊🍂
#فاطمیه
🌹🍃🌹🍃
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz
🌷🕊🍃
امروز میخواهم
به تـو اقتدا کنـم ...
تو با سلاحت به پیش برو
من با دلم پُشتِ سرت خواهم آمد
امروز تو فرماندهام باش
امروز به اندازهی تو
بزرگ خواهم شد ...
#صبح_و_عاقبتمون_شهدایی🕊
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
https://eitaa.com/shohadaye_shiraz
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻رهبر انقلاب اسلامی:
بسیج نگاه میکند ببیند که این حرکت عمومی انقلاب و نظام از مسیرِ درست منحرف نشود؛ مراقب است که انحراف به وجود نیاید؛ هر جا انحرافی مشاهده شد، بسیج در مقابل آن می ایستد.
🇮🇷 پنجم آذرماه، سالروز تشکیل بسیج مستضعفان گرامی باد.
#بسیج
🍃🌷🍃🌷
http://eitaa.com/joinchat/2795372568C39e6bb54eb
#استفتا
🔸 ایام عزاداری حضرت زهرا سلام الله علیها
⁉️ چه روزهایی مناسب است به عنوان ایام فاطمیه (سلام الله علیها) رعایت شود؟
✅ مناسب است علاوه بر روز شهادت (۱۳ جمادی الاول و ۳ جمادی الثانی) چند روز از ایام متصل به آن را به حسب عرف منطقه به عنوان ایام حزن و عزای صدیقه کبری (سلام الله علیها) مراعات کنند.
https://eitaa.com/golzarshohadashiraz