#داستانک
یک استادی میگفت: “یک بار داشتم برگههای امتحان را تصحیح میکردم. به برگهای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت.
با خودم گفتم ایرادی ندارد. بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد. از تطابق برگهها با لیست دانشجویان، صاحبش را پیدا میکنم.
تصحیح کردم و ۱۷ گرفت. احساس کردم زیاد است. کمتر پیش میآید کسی از من این نمره را بگیرد. دوباره تصحیح کردم ۱۵ گرفت.
برگهها تمام شد. با لیست دانشجویان تطابق دادم، اما هیچ دانشجویی نمانده بود.
تازه فهمیدم کلید آزمون را که خودم نوشته بودم، تصحیح کردهام.”
🔹 اغلب ما نسبت به دیگران سختگیرتر هستیم تا نسبت به خودمان، و بعضى وقتها اگر خودمان را تصحيح كنيم، میبينيم به آن خوبىها هم كه فكر میكنيم، نیستیم!
•┈┈••✾••┈┈•
🎄🍉 ﷽ 🍉🎄
🎄نجاسات در قرآن🎄
1⃣ مشرکین ☃️
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ...»(۲۸)توبه
ای کسانی که ایمان آوردهاید، محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال (که عهدشان به پایان میرسد) نباید قدم به مسجد الحرام گذارند و اگر....
2⃣ مردار و خون ☃️
«قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ...»(۱۴۵)انعام
بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمییابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند...
3⃣ شراب 🎄
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
(۹۰) مائده
ای اهل ایمان، شراب و قمار و بتپرستی و تیرهای گروبندی همه اینها پلید و از عمل شیطان است، از آن البته دوری کنید تا رستگار شوید.
4⃣ گوشت خوک ☃️
«قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ ...»(۱۴۵)انعام
بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمییابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند...
5⃣ مردار 🎄
«قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَىٰ طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ...(۱۴۵)انعام
بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمییابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند...
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
📺سخنرانی حاج آقا قرائتی
✍️موضوع: جهنمی میشوند کسانی که ...
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم 🌻 🌹مادر شهید 🌹 #قسمت_دوم🍁 بعد از آن اگر بچه ها یا مادرم اشتباهی او را میترا صدا
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سوم
«مادر شهــید»
# نذر ڪرده
پنج ساله بودم که برای اولین بار همراه مادرم، قاچاقی و بدون پاسپورت از راه شلمچه به کربلا رفتم
مادرم نذر کرده بود که اگر سلامت به دنیا بیایم من را به کربلا ببرد اما تا پنج سالگی ام نتوانست نذرش را ادا کند.
او با اینکه دکتر جوابش کرده بود، هنوز امید داشت بچه دار شود. من را با خودش به کربلا برد تا از امام حسین بابت وجود تنها فرزندش تشکر کند و از او اولاد دیگری بخواهد.
تمام آن سفر را به یاد دارم. در طول تمام سفر عبایی عربی سرم بود. کربلا و حرم برایم غریبه نبود. مثل این بود که به همه کس و کارم رسیدهام.
دلم نمی خواست از آنجا دل بکنم و برگردم. انگار آنجا به دنیا آمده و بزرگ شده بودم. توی شلوغی و جمعیت حرم خودم را رها کردم. چند تا مرد داخل حرم نشسته بودند و قرآن می خواندند.
مادرم یک لحظه متوجه شد که من زیر دست و پای مردم افتادم و نزدیک است که خفه شوم بلند فریاد زد:(یا امام حسین! من اومدم دوباره از تو حاجت بگیرم تو کبری رو که خودت بخشیدی میخوای از من پس بگیری؟ )
مردهای قرآن خوان بلند شدن و من را از زیر دست و پای جمعیت بیرون کشیدند بار دوم در ٩ سالگی همراه پدر و مادرم قانونی و پاسپورت به کربلا رفتیم.
آن زمان رفتن به کربلا خیلی سختی داشت. با اینکه در آبادان زندگی می کردیم و از راه شلمچه به بصره می رفتیم اما امکانات کم بود و مشکلات راه زیاد.
بیشتر سال هم هوا گرم بود در سفر دوم وقتی به نجف اشرف رسیدیم درویش که از بابای حقیقی هم برای من دلسوخته تر بود،در زیارت حضرت علی علیه السلام در دلش از او طلب مرگ کرد.
علاقه زیادی به امام علی داشت و دلش میخواست بعد از مرگ برای همیشه در کنارش باشد بابام از نیت و آرزویش به ما چیزی نگفت.
مادرم شب در خواب دید که دو سید نورانی آمدن بالای سر درویش و می خواهند او را ببرند. مادرم حسابی خودش را زده و با گریه و التماس از آنها خواسته بود که درویش را نبردند و در خواب گفته بود: درویش جای پدر کبراست تورو به خدا دوباره اون روی یتیم نکنید.
آنقدر در خواب گریه وزاری کرد و فریاد زد که بابا از خواب پرید و رفت بالای سرش و صدایش زد ننه کبری چی شده؟ چرا این همه شلوغ می کنی؟ چرا گریه می کنی؟
مادرم وقتی از خواب بیدار شد خوابش را تعریف کرد و گفت من و کبری توی دنیا جز تو کسی رو نداریم تو حق نداری بمیری و مارو تنها بذاری
درویش گفت: ای دل غافل! زن چه کردی؟! چرا جلوی سیدا رو گرفتی؟؟ من خودم توی حرم آقا رفتم بعد از او خواستم که برای همیشه در خدمتش بمونم چرا اونا رو از بردن من منصرف کردی؟!
حالا که جلوی موندن من تو نجف را گرفتی باید به من قول بدی که بعد از مرگ هرجا که باشم من رو اینجا بذاری تو زمین وادی السلام دفن کنی خونه ابدی من باید کنار امام علی باشه
مادرم که زن با غیرتی بود به بابام قول داد که وصیتش را انجام دهد در ۹ سالگی که به کربلا رفتم حال عجیبی داشتم خودم را روی گودال قتلگاه میانداختم آنجا بوی مشک و انبر میداد آنقدر گریه میکردم که زوار تعجب میکردند
مادرم فریاد میزد و میگفت کبری از روی قتلگاه بلند شو سُنی ها توی سرت می زنند اما بلند نمیشدم دلم می خواست با امام حسین حرف بزنم بغلش کنم و بگویم که چقدر دوستش دارم
مادرم مرا از چهار سالگی برای یادگیری قرآن به مکتبخانه فرستاد بابام سواد نداشت اما از شنیدن قرآن لذت میبرد برادری داشت که قرآن میخواند درویش می نشست و با دقت به قرآن خواندنش گوش می کرد.
ادامه دارد...
سپاس از همراهی شما دوستان و همراهان قرآنی
🌺🌺🌺
#یک_آیه_یک_تدبر
این پیامیست از خدا برای خودِخودِ شما:
ما ندای یونس را اجابت کردیم و از اندوه نجاتش دادیم... انبیاء۸۸
(و خدای ما همان خدای یونس است)
#خدا_با_ما_حرف_میزند
#پیام_خدا_را_جدی_بگیریم
@goranketabzedegi
#حکمت
#نهج_البلاغه
#امیرالمؤمنین
💠 حکمت 102
📖 و قَالَ (علیه السلام): يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْمَاحِلُ، وَ لَا يُظَرَّفُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ، وَ لَا يُضَعَّفُ فِيهِ إِلَّا الْمُنْصِفُ؛ يَعُدُّونَ الصَّدَقَةَ فِيهِ غُرْماً، وَ صِلَةَ الرَّحِمِ مَنّاً، وَ الْعِبَادَةَ اسْتِطَالَةً عَلَى النَّاسِ؛ فَعِنْدَ ذَلِكَ يَكُونُ السُّلْطَانُ بِمَشُورَةِ [الْإِمَاءِ] النِّسَاءِ وَ إِمَارَةِ الصِّبْيَانِ وَ تَدْبِيرِ الْخِصْيَانِ.
🔰 و درود خدا بر او، فرمود :
🧐 روزگارى بر مردم خواهد آمد كه محترم نشمارند جز سخن چين را،
🤔 و خوششان نيايد جز از بدكار هرزه،
😒 و ناتوان نگردد جز عادل.
😳 در آن روزگار كمك به نيازمندان خسارت،
🤑 و پيوند با خويشاوندان منّت گذارى،
😇 و عبادت نوعى برترى طلبى بر مردم است،
⬅️ در آن زمان حكومت با مشورت زنان، و فرماندهى خردسالان، و برترى خواجگان اداره مى گردد.
@goranketabzedegi
🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰
#تربیت_قرآنی_کودک
🔷چهار خطا در فرزند پروری که باید از آن اجتناب کرد:
🔹خطای اول : والدين از پاداش دادن رفتار خوب، غفلت ميكنند.
🔹خطای دوم: والدين «ناخواسته» رفتار خوب را با تنبيه پاسخ می دهند.
🔹خطای سوم: والدين «ناخواسته» رفتار بد را پاداش می دهند.
🔹خطای چهارم :والدين از برخورد كودک به دليل رفتار بد غفلت ميكنند زمانی كه برخورد ملايم، ضرورت دارد.
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
وقتی دزد ماشین دختر همسایه مان را برد همه گفتند:
خدایا این بود عدالت آخه!!
چرا این دختر محتاج باید گرفتار چنین ظلمی بشه...؟!
اما من میدانستم که پول آن ماشین را به قیمت زندان رفتن همسر سابقش به خاطر مهریه به دست آورده...
به کارگاه پنجره سازی محل دستبرد زدند و هر چه بود را به غارت بردند همه گفتند: خدایا چرا هر چی سنگه مال پای لنگه!!
این بیچاره داشت جهیزیه دخترش را جور میکرد اما من میدانستم که متر پنجره ساز ۱۵ سانت اضافه دارد...
کابل برق پاره شد و روی ماشین راننده تاکسی افتاد و آن را نابود کرد همه گفتند: خدایا این رسمشه دار و ندار این مرد همین بود!
اما من میدانستم که پول ماشین از خوردن ارثیه برادرزاده های یتیم جور شده...
هر دختری را که دوستم برای ازدواج انتخاب میکرد مشکلی داشت همه گفتند: طلسم شده بر او دعا باز کن!!
من میدانستم که ۱۰ سال پیش به همسر مرحومش تهمتهای ناروایی زده و چه بلاهایی سرش آوردند...
*ما از خدا گله می کنیم و او را مسبب همه بدبختی ها می دانیم!!
اما هیچ کس به بی وجدانی، بیعدالتی و ظلم انسانها شک نمیکند و هیچ کس فکر نمی کند که شاید بهشت و جهنم در همین دنیا باشد...👌*
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚