یک امتحان ساده براى ارزیابى خودتون
جاى ساعت دیوارى خونتون رو عوض کنین، میبینید که تا ماه ها هنوز روى دیوار ناخودآگاه دنبالش میگردین !⏰
ذهن شما براى قبول و پردازش تغییر یک ساعتِ ساده و بى احساس ، نیاز به چند ماه زمان داره ! پس انتظار نداشته باشید تغییرات بزرگتر رو در زمان کوتاه و بدون مشکل انجام بدید...
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_پنجم چند روز پیش از عید، مهران که نگران وضع ما بود اسباب و اثاثیه خانه
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_ششم
حمید یوسفیان در خرداد سال ۶۰ شهید شد. جنازه او را به اصفهان آوردن و در تکه شهدا دفن کردند.
شهادت حمید خیلی دلم را سوزاند اگر حمید و خانوادهاش به ما کمک نمیکردند معلوم نبود که سرنوشت من و بچه هایم چه می شد.
ما در مراسم تشییع جنازه حمید شرکت کردیم و کنار مادرش بودیم ولی زینب آن روز امتحان داشت و نتوانست به تشییع جنازه بیاید اما به من و مادربزرگش خیلی سفارش کرد و گفت شما حتما شرکت کنید.
بعد از امتحانات خرداد هم با شهلا سر قبر حمید یوسفیان رفتند مادر حمید چند روز بعد از شهادت پسرش خواب دید که شهیدی آمده و صندوق صندوق میوه روی قبر حمید گذاشته است.
مادر حمید می گفت توی خواب این شهید را خوب میشناختم انگار خیلی با ما آشنا بود.
من و بچه ها مرتب برای شرکت در دعای کمیل و زیارت عاشورا به تکه شهدا می رفتیم زینب علاقه زیادی به شهدا داشت.
هر بار که برای تشیع آنها به گلزار شهدای اصفهان می رفت مقداری از خاک قبور شهدا را میآورد و تبرکی نگه میداشت زینب هفت میوه درخت کاج و هفت تا خاک تبرکی شهدا را در بین وسایلش گذاشته بود.
هنوز در محله دستگرد بوداه زینب برای زیارت به تکه شهدا رفتیم زینب مرا سر قبر زهره بنیانیان از شهدای انقلاب برد و گفت مامان نگاه کن فقط مردا شهید نمیشن زنها هم شهید میشن.
زینب همیشه ساعت ها سر قبر زهره بنیانیان مینشست و قرآن میخوانم ماه آخر که در محله دستگرد بودیم مینا و مهری همراه مهران پیش ما آمدند.
دخترها راضی به آمدن نمیشدند میترسیدند برادرشان برای خارج کردن آنها از آبادان نقشه کشیده باشد اما مهران قول داد آنها را به آبادان برگرداند.
همزمان با آمدن بچه ها بابای مهربانم از ماهشهر به اصفهان آمد او تصمیم گرفت خانه ای در اصفهان بخرد.
شرکت نفت برای خرید خانه وام میداد این موقعیت خوبی بود که از مستاجری رها شویم.
بابای مهران قصد داشت که با وام در شاهین شهر اصفهان خانه بخرد تعداد زیادی از کارگرهای بازنشسته شرکت نفت خوزستان در آنجا خانه خریده بودند
ادامه دارد
🎨 رنگ الهی [توحیدی را بگیرید] و چه رنگی از رنگ الهی خوشتر است! و ما پرستندگان اوییم (سوره مبارکه بقره آیه 138)
🔸️ما به جاى آن كه رنگ خدا را گرفته باشيم، به خدا رنگ زده ايم. چگونه مى خواهيم ديگران را بسازيم و از اسارت ها رها سازيم، در حالى كه هنوز خويش را نساخته ايم؟ ما كه خود اسيريم، چگونه سخن از آزاد كردن ديگران مى گوييم؟!
#عین_صاد
#تدبر
#فرزند_آوری1
✅بعد مرگ #هابیل حضرت #آدم خیلی گریه کرد
🌺تا اینکه خدا فرزندی بهش هدیه داد 🌺
🔰"هدیه" در عربی میشه "هِبة". اسم بچشو گذاشت «هِبةُ الله»
✅همسر حضرت #ابراهیم خیلی دعا کرد که بچه دار بشه تا اینکه
🌺خدا صداشو شنید🌺
🔰 "شنید "در عربی میشه " یَسمَع"
حضرت ابراهیم اسم بچشو گذاشت
« یَسمعُ الله» که الان میگیم #اسماعیل.
اما....
📚البرهان ج2 ص273
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خطر_تبرج
🍃برداشتی از «آیه ۳۳ سوره احزاب»
#قرآنکتابپندآموز
📚داستانها و مثل ها
🔴«ریختن آب پشت سر مسافر»
در زمان حمله ی اعراب به ایران، «هرمزان» سردار ایرانی و حاکم خوزستان تسلیم نشد و به مبارزه در شهری دیگر ادامه داد
در نهایت دستگیر شد و قبل ازینکه خلیفه او را بکشد، آب برای نوشیدن درخواست کرد، اما آن را ننوشید و در جواب خلیفه که پرسید پس چرا آب را نمینوشی؟ گفت میترسم هنگام نوشیدن آب مرا بکشند
خلیفه گفت تا این آب را ننوشی تو را نخواهم کشت، هرمزان بی درنگ آب را روی زمین ریخت و اینگونه جان خود را خرید
میگویند خلیفه بعد از دیدن این صحنه گفت:
«به راستی که بخت از ایرانیان برگشته وگرنه غلبهٔ ما بر این ملت با عقل میسر نبود»
فلسفه آب ریختن پشت سر مسافر از اینجا آمده، یعنی زندگی دوباره به شخص داده میشود تا مسافر برود و سالم بماند
📚
@goranketabzedegi
هدایت شده از قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
مسابقه پیامک هفتگی
(قرار #معنوی)
۱۴۰۱/۱۰/۰۷
سوال مسابقه⁉️
كدام گزينه دربارهی قنوت نماز جمعه صحيح است؟؟؟؟
1 ) قنوت اوّل، در ركعت دوم پس از خواندن حمد و سوره انجام میگيرد
2 ) در ركعت دوم، پس از حمد و سوره، ابتدا قنوت را میخوانيم و سپس به ركوع میرويم.
3 ) در ركعت دوم، ابتدا به ركوع میرويم و سپس قنوت میخوانيم.
4 ) در ركعت اوّل، ابتدا به ركوع میرويم و سپس قنوت میخوانيم.
جهت شرکت در مسابقه فقط عدد گزینه مورد نظر را بدون نوشتن هیچ توضیحی به شماره پیامک زیر ارسال فرمایید
# 09149327220
زمان مسابقه تا پنج شنبه ۱۳ بهمن ماه
جایزه نقدی ۱۰ هزار تومان به یک نفر از برگزیده مسابقه
قوانین مسابقه مطالعه شود🤚
⛔️ از ارسال پیامک تکراری خودداری فرمایید در غیر اینصورت شماره شما از لیست قرعه کشی حذف میگردد
⛔️ از ارسال به آیدی معذوریم ..پاسخ مسابقه فقط بهصورت پیامکی میباشد
⛔️ ارسال عدد مورد نظر جواب مسابقه برای پاسخ کافی میباشد
برای مثال 2
⛔️ شرکت برای عموم علاقمندان و اعضای خانواده آزاد هست
🟩 روابط عمومی کانال آموزشی
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
لینک عضویت 🌈
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
قیمت یک پیتزای خوب با یک کتاب خوب یکی ست، فرق آنها در طول مدتی ست که میتوانند ما را خوشحال کنند اولی یک ربع و دومی یک عمر !
حیرت آور است که برای اغلب ما آن یک ربع مهم تر است ! 🍕 📙
قــــــرآنـــــ کتابـــــ زندگــی
eitaa.com/joinchat/3456958479C5b7a9b8b74
@goranketabzedegi
1821
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#فرزند_آوری1 ✅بعد مرگ #هابیل حضرت #آدم خیلی گریه کرد 🌺تا اینکه خدا فرزندی بهش هدیه داد 🌺 🔰"هدیه" د
#فرزند_آوری۲
✅اما خدا میگه بعضی از شماهاخیلی بی معرفتید
🔰تابچه دار نشدید زمین و آسمونو به هم میدوزید که خدایا: بچه میخواییم، بچه میخواییم
همینکه دنیا میاد 👼
🚫اصلا یادمون میره کی بود چی بود کجا بود
🚫نه اسمشو الهی میزاریم
🚫نه بهش یاد میدیم نمازی هست، خدایی هست، قرآنی هست، معادی هست
✴️فَلَمَّا آتَاهُمَا صَالِحًا جَعَلَا لَهُ شُرَكَاءَ فِيمَا آتَاهُمَا فَتَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ(اعراف189و 190)
👈وقتی بچه ی صالح به اونا میده (خدا رو فراموش میکنن ) وکسان دیگر رو در نعمتی که بهشون دادیم دخیل میدونن
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_ششم حمید یوسفیان در خرداد سال ۶۰ شهید شد. جنازه او را به اصفهان آوردن
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_هفتم
مینا و مهدی برای پیدا کردن خانه همراه پدرشان به شاهین شهر رفتند بچهها محیط غیرمذهبی آنجا را که دیدند با خرید خانه در آنجا مخالفت کردند.
شاهین شهر ۲۰ کیلومتر با اصفهان فاصله داشت و محیطش بسیار باز بود طوری که دخترها توی کوچه و خیابان بدون حجاب دوچرخهسواری میکردند.
جعفر به خاطر هم کارهای شرکت نفتی و همشهری های جنوبی به خرید خانه در شاهین شهر تمایل داشت. مخالفت بچه ها هم تاثیری در تصمیمش نداشت.
بچه ها بعد از تمام شدن ماه مرخصی شان به آبادان برگشتند. جعفر و من چند روز برای انجام کارهای اداری و قانونی وام به تهران رفتیم و مادرم پیش بچه ها بود.
بعد از برگشتن از تهران بابای بچهها خیلی سریع یک خانه ۲۰۰ متری در خیابان سعدی، فرعی ۷ خرید و ما از محله دستگرد اصفهان به شاهین شهر اثاث کشی کردیم.
بیشتر مردم شاهینشهر مهاجر بودند شرکت نفتی ها بعد از سالها کار در مناطق گرم از مسجدسلیمان و امیدیه و اهواز برای دوره بازنشستگی به آنجا مهاجرت میکردند.
تعدادی از جنگ زده های خرمشهری و آبادانی هم بعد از جنگ به شاهین شهر رفتند.
ظاهرش خوب و تمیز بود خیابان کشی های مرتب و فضای سبز قشنگی داشت اما جوّ مذهبی نداشت.
بچه ها را در مدرسه های شاهین شهر ثبت نام کردم زینب کلاس اول دبیرستان بود که رشته علوم انسانی را انتخاب کرد.
می خواست در آینده به قم برود در حوزه درس بخواند و طلبه شود.
انگیزه زیادی برای انجام کارهای فرهنگی در شاهین شهر داشت. جند ماه از رفتن ما به شاهین شهر میگذشت که بچهها به مرخصی آمدند و باز دور هم جمع شدیم.
با آمدن بچه ها خوشبختی دوباره به خانه برگشت چند روزی که بچه ها پیش ما بودند زینب مرتب می نشست و از آنها میخواست که از خاطرات مجروحان و شهدا برایش صحبت کنند.
از لحظه شهادت شهدا از وضعیت بیمارستان آبادان و حتی خانه مان در آبادان
ادامه دارد....
سوگند به روز وقتی نور میگیرد
و به شب وقتی آرام میگیرد
که من نه تو را رها کردهام و...
نه با تو دشمنی کردهام!
📚سوره ضحی، آیه ۱ و ۲
@goranketabzedegi
✅حضرت #خضر یک پیامبر با ماموریت های غیر عادیه
💢یکی از کارهای عجیبی که حضرت خضر انجام داد
🔹این بود که کودکی رو که مشغول بازی بود رو کشت. 📜(کهف74)
🔸بعدا وقتی دلیل کاراشو به حضرت #موسی میگفت
گفت:
✅پدر و مادر این بچه مومن واهل خدان و بواسطه ی محبتی که به این بچه دارن بعدا کافر خواهند شد من این بچه رو کشتم چون فطرت خوبی نداشت
🌸اما خدا بعدا بهشون ی بچه ی پاک میده🌸 📜کهف81
✍تو روایت اومده که خدا به اون پدر و مادر
دختری داد که از نسل او هفتاد پیامبر زاده شد.
#انبیا
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تدبردرقرآن
#توبه
🔹شنیدید خیلی ها میگن: آب که از سر گذشت ،چه یه وجب، چه صد وجب؟
🌸 اما خدا میگه:
قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
🌸 (ای پیامبر،از جانب من) بگو:
ای بندگان من که بر خود اسراف(و ستم) کرده اید!از رحمت خدا نا امید نشوید همانا خداوند همه گناهان را می بخشد ، یقیناً او بسیار آمرزنده مهربان است.
☝ یادمون باشه ، از آب یک وجب خیلی راحتتر میشه بیرون اومد تا آب صد وجب... هیچ وقت برای شروع دیر نیست ..
🌸 #توبه یعنی همیشه آغوش خدا برامون بازه ..یعنی تا هر جا که اشتباه رفتی برگرد خدا منتظرته
@goranketabzedegi
#حکایت #مورچه_نَر_بود_یا_ماده
شیخ احمد جامی بر بالای منبر گفت مردم هرچه میخواهید از مـن بپرسید . زنی از میـان جمعیت فریاد زد ای مــرد #ادعا ی بیهوده نکن ، خداوند رسوایت خواهد کرد هیچ کس جز امیرالمومنین علــی علیـه السلام نمیتواندبگوید که پاسخ تمام سؤالات را میداند
#شیخ گفت اگر سؤالی داری بپـرس . زن پرسید مورچه ای که بر سر راه سلیمان نبی آمد ، نر بود یا ماده ؟ شیخ گفـت سؤال دیگری نداشتی؟ این دیگر چه سؤالی اسـت؟ من که نبوده ام ببینم نر بوده یا ماده.
زن گفــت نیازی نبـود که آنجا باشی ، اگر کمی با قرآن آشنایی داشتی میدانستی. در #سوره_نمل آمــده که "قالــت نمله" مشخص میشــود مورچه ماده بوده
مردم به جهل شیخ و زیرکی زن خندیدند . شیخ از روی عصـبــانیــت گفــت ای زن آیــا با اجــازه شوهــرت در اینجا هستی یا بدون اجـازه؟ اگر با اجازه آمده ای که خدا شوهرت را لعن کند و اگر بی اجازه آمده ای ، خدا خودت را #لعن کند
زن گفت ای شیــخ بگو بدانیم آیا آن زن با اجازه #پیامبر به جنـگ امــام زمــان خــود ، علی علیه السلام رفته بـود و یا بدون اجازه؟ شیخ بیچاره نتوانست جواب گوید
#الغدیر ، علامه امینی
#پیشنهـاد_عضویتــ ⇩
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
عضویت👇
@goranketabzedegi
حاکم از دیوانه پرسید:
مجازات دزدی چیست؟
دیوانه گفت: اگر دزد سرقت را شغل خود کرده باشد دست او قطع میشود.
اما اگر بخاطر گرسنگی باشد باید دست حاکم قطع گردد.!!!
قــــــرآنـــــ کتابـــــــ زندگــی 📚
لینک عضویت 🔰
@goranketabzedegi
🔺 همیشه زمان مراجعه به آزمایشگاه با چیزی که روبرو میشیم اینه که نمیدونیم باید برای کدوم آزمایشات ناشتا باشیم :
▫️آزمایشات چربی: چربی خون حداقل از ۱۴ ساعت قبل زمان آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید.
▫️قند: قند خون ۸-۱۲ ساعت قبل از انجام آزمایش باید از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید. (FBS)
▫️آهن: بهتر است از ۴ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید و از ۲ روز قبل از خوردن مکمل های غذایی خودداری نمایید.(Fe)
▫️سدیم: قبل از آزمایش بهتر است از ۴ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید.(Na)
▫️پتاسیم: ۴ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید.(K)
▫️آنزیم های کبدی: قبل از آزمایش آنزیم های کبدی باید از ۱۲ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید.( SGOT-SGPT-ALP)
▫️اسید اوریک: قبل از آزمایش اسیداوریک باید از ۴ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید و بهتر است از ۲۴ ساعت قبل از خوردن
گوشت بپرهیزید.(U.A)
▫️کلسیم: قبل از آزمایش کلسیم بهتر است از ۴ ساعت قبل آزمایش از میل کردن هر وعده غذایی بپرهیزید.(Ca)
پست #بهتر است بدانیم
@goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دوره آموزش درستخوانی و روانخوانی قرآن کریم
درس پنجم
کسب مهارت در خواندن حروف دارای ضمه
استاد علی قاسمی
ادامه دارد...
♨️ سوالاتی که خدا از تو نخواهد پرسید↓
1⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود, بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟
2⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباسهایی در کمد داشتی, بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟
3⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود, بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟
4⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی میکردی, بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟
5⃣⇦ خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی, بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟
6⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود, بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟
7⃣⇦خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود, بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟
8⃣⇦ خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار میشدی, بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟
@goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#من_میترا_نیستم #قسمت_سی_و_هفتم مینا و مهدی برای پیدا کردن خانه همراه پدرشان به شاهین شهر رفتند ب
#من_میترا_نیستم
#قسمت_سی_و_هشتم
در خانه جدید یک اتاق کوچک داشتیم که مادرم وسایلش را آنجا گذاشته بود و اتاق او بود.
زینب مینا را که بیشتر حوصله حرف زدن داشت آنجا می برد و با دقت به خاطراتش گوش میکرد و همه حرفها را جمله به جمله در دفترش مینوشت.
زینب در خانه یا میخواند یا مینوشت یا کار میکرد اصلاً اهل بیکار نشستن نبود چند تا دفتر یادداشت داشت.
از کلاسهای قرآن قبل از جنگ تا کلاس های اخلاق و نهجالبلاغه در شهر رامهرمز و سخنرانی های امام و خطبههای نماز جمعه، همه را در دفتر مینوشت.
خیلی وقت ها هم خاطراتش را می نوشت اما به ما نمیداد بخوانیم برنامه خودسازی آقای مطهر را هم جدول بندی کرده بود و بعد از دوسال مو به مو انجام می داد.
هر دوشنبه و پنجشنبه روزه می گرفت غذای ساده می خورد ساده می پوشید و به مرگ فکر میکرد.
بعضی وقت ها چیزهای را برای ما تعریف میکرد یا میخواند گاهی هم هیچ نمی گفت.
به مهری و مینا می گفت شما که تو جبهه این از خدا خواستین که شهید بشین؟ تا حالا از خدا طلب شهادت کردین؟ بعد از اینکه این سوال را می پرسید خودش ادامه می داد: البته اگه آدم برای رضای خدا کار کنه توی رختخوابم بمیره شهیده.
با اینکه تحمل دوری از زینب را نداشتم ولی وقتی شوقش را برای رفتن به آبادان و کمک به مجروحان می دیدم حاضر بودم مینا مهری او را با خودشان ببرند.
اما آن ها و همینطور مهران مخالف بودند و زینب را بچه میدانستند در حالی که زینب اصلا بچه نبود و همیشه هم در کارهای خوب جلوتر از آنها بود.
بعد از برگشتن بچهها به آبادان باز ما تنها شدیم زینب در دبیرستان فعالیتش را از سر گرفت.
به جامعه زنان و بسیج میرفت بعضی از کلاسها را با شهلا میرفتند در مدرسه از همان ماههای اول گروه سرود و تئاتر تشکیل داد گروه تئاتر زینب، گروه سرود زینب و...
از زمان بچگی اش بامن روضه می آمد و برای حضرت زینب و امام حسین گریه میکرد حس و حال و حرف هایش به سنش نمیخورد.
یک شب به من گفت: مامان من دوست دارم مثل حضرت زهرا تو جوونی بمیرم دوست ندارم که پیر بشم و بمیرم یا انقدر زنده بمونم که زندگیم پر از گناه بشه.
ادامه دارد...
ـ🍃🍀🍃🍀
ـ🍀🍃🍀 ﷽
ـ🍃🍀
ـ🍀
#سه_مشکل_سه_راه_حل_قرآنی👌🏻
#مشکل_اول :
اگر مبتلا به شهوت شدى...
✅ #راه_حل👇🏻👇🏻
در نمازت تجدید نظر كن حتما دچار سهل انگارى در نماز شده اى...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ...
ﺑﻌﺪﻫﺎ، ﻧﺴﻞﻫﺎﻳﻲ ﺑﻲﻟﻴﺎﻗﺖ ﺑﻪﺟﺎﻳﺸﺎﻥ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﺭﺍ ﺿﺎﻳﻊ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺳﻴﺮ ﺷﻬﻮﺕﺭﺍﻧﻲ ﺷﺪﻧﺪ.
🌴59/مریم🌴
#مشکل_دوم :
اگر احساس بدبختى و عدم توفیق كردى...
✅ #راه_حل 👇🏻👇🏻
در رابطه ات با مادرت تجدید نظر كن...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا
ﻛﺎﺭی ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭم ﺧﻮﺵﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺎﺷﻢ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺯﻭﺭﮔﻮ ﻭ ﭘﻨﺪﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻧﺒﺎﺷﻢ.
🌴32/مریم🌴
#مشکل_سوم
اگر احساس تنگى و سخت شدن زندگى كردى
✅ #راه_حل👇🏻👇🏻
رابطه ات با قرآن را درست كن...
دلیل آیه👇🏻👇🏻
✨وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا...
ﻭ ﻫﺮﻛﻪ ﺍﺯ ﻳﺎﺩ ﻭ ﻧﺎم ﻣﻦ ﺭﻭﮔﺮﺩﺍﻥ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺳﺨﺘﻲ ﻭ ﻓﺸﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ.
🌴124/طه🌴