eitaa logo
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
2.3هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
82 فایل
﷽ زمانــ رفتنی است با #قرآن زمان را ماندنی کنیم🚫 کانال #آموزشی آیدی ما 👇 @Mohmmad1364 بهترین نیستیم اما خوشحالیم که بهترینها ما را برگزیده اند💚 باحضور حافظان قرآنی 🎓 کپی از مطالب آزاد است ♻ گروه آموزشی رایگان حفظ داریم تاسیس 14 آبان 1397
مشاهده در ایتا
دانلود
35.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلسه اول روخوانی و روانخوانی قرآن استاد علی قاسمی ادامه دارد
✅وقتی معلوم شد که زلیخا مقصر بوده 💢همسر زلیخا به یوسف گفت: ✴️يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَٰذَا....(یوسف29) 👈یعنی از این موضوع جایی حرفی نزن و فراموشش کن ✍میشه اینطورم ترجمش کرد یا یوسف «شتر دیدی ندیدی» @goranketabzedegi
7.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖 🎥 🔅چرا میگن ماه صفر نحس است؟ 🔺 آیا در اسلام روز یا ماه نحس داریم ؟ 🔰 @goranketabzedegi
🍃🌸 💞هرگز زنت را تحقیر نکن! چون بار بیماری اش را سالها باید به دوش بکشی. 💞هرگز به زنت بی اعتنایی نکن! چون سالها باید بی توجهی اش را تحمل کنی. 💞هرگز به زنت پرخاش نکن! چون سالها سکوت مرگبارش را باید طاقت بیاوری. 💞هرگز از محبت به روح او غافل نباش! چون سالها باید در بستری سرد بخوابی. 💞هرگز او را مقابل دیگران کوچک مکن! چون به بزرگی یاد کردن از تو را فراموش میکند. 💞هرگز نقص هایش را بازگو نکن! چون از تو در نهان متنفر خواهد شد. 💞هرگز انتقاد و شکایت او را مسخره نکن! چون از تو برای همیشه ناامید میشود. 💞هرگز به رویاهایش نخند! اگر نمیتوانی براورده شان کنی چون یا افسرده میشود و اگر شهامت داشته باشد خودکشی میکند. 💞هرگز زنت را اسیر خانه و فرزند نکن! چون اینگونه او را بیصدا کشته ای و فقط قانون تو را مجرم نمیداند. 💞خود را با زنت برابر بدان .. در همه چیز. وگرنه فرقی با یک زندانبان نخواهی داشت. 🍃🌸 @goranketabzedegi
📖 ارتباط‌بین‌صفحات‌قرآن‌کریم برخی از حافظان در کشف ارتباط بین صفحات‌ ما‌ قبل و صفحات‌ ما بعد یا این که اول صفحه‌ی بعد چه آیه‌ای هست، دچار مشکل میشوند. ✓ارتباط بین دو صفحه یعنی صفحات‌ ما قبل و صفحات‌ ما بعد از دو حالت خارج نیست👇👇👇 ▫️یا اولین آیه‌ی صفحه‌ی جدید، ادامه‌ی مطلب و مفهموم و موضوع صفحه‌ی قبل است، ▫️یا این که مطلب جدیدی است. @goranketabzedegi
قــرآنــــ کتابـــ زندگی📚
#سپر_سرخ #قسمت_دهم 💠 از بهت آنچه می‌شنیدم فقط خیره نگاهش می‌کردم، دیگر خبری از خشم صدا و چشمانش نب
💠 دستش را پیش آورد و تمام تلاشش را می‌کرد بدون هیچ برخوردی بین دستان‌مان، زنجیر را به آرامی از مچم باز کند و همزمان زمزمه کرد :«ببخشید اونطوری می‌کشیدم‌تون، فرصت زیادی نداشتیم و باید زودتر از منطقه می‌رفتیم. هر لحظه ممکن بود تو کمین‌شون بیفتیم!» بی‌آنکه دستانم را لمس کند، حرارت سرانگشتش را حس می‌کردم و از لحن و نگاهش می‌چکید. 💠 آخرین دور زنجیر را هم گشود و تازه هر دو دیدیم از فشار زنجیر، دستم خراش افتاده و آستین روپوش سفیدم شده است که آینه چشمانش از اشک درخشید و صدایش لرزید :«!» همین یک کلمه آخر بود و او می‌دانست همان یک ساعتی که با همه قدرت مرا دنبال خودش می‌کشید، دستانم را بریده که نفسش گرفت :«حلالم کنید، فقط می‌خواستم زودتر از اون نجات‌تون بدم.» 💠 اینهمه مظلومیتم رگ را بریده و هنوز نگاه نجس آن به چشمش خنجر می‌زد که بوی خون در کلامش پیچید :«همین روزا دستور آغاز عملیات رو میده، والله انتقام همه مردم رو از این نامسلمونا می‌گیریم!» جانم را با مردانگی‌اش نجات داده و نمی‌خواستم بیش از این خجالت بکشد که خون آستینم را با کف دست دیگرم پوشاندم و او استخوانی در گلویش مانده بود که با دلواپسی سفارش کرد :«حتما این دوست‌تون مورد اعتماده که خواستید بیارم‌تون اینجا! اما جاسوسای همه جا هستن، پس خواهش می‌کنم نذارید کسی بفهمه چه اتفاقی براتون افتاده!» 💠 برای ادای جمله آخر خجالت می‌کشید که با نگاهش روی دستان کبودم دنبال کلمه می‌گشت و حرف آخر را به سختی زد :«بهتره نذارید کسی بدونه کی شما رو اورده !» منظورش را نفهمیدم و او دیگر حرفی برای گفتن نداشت که با چشمان سر به زیرش، مرا به سپرد و گفت :«شما بفرمایید، من همینجا می‌مونم تا برید تو خونه. چند دقیقه هم صبر می‌کنم که اگه مشکلی بود برگردید!» 💠 او حرف می‌زد و زیر سرانگشت مهربانی‌اش تار و پود دلم می‌لرزید که سه سال در محاصره فقط وحشی‌گری را دیده بودم و جوانمری او مرهم همه درد‌های مانده بر دلم می‌شد. دستم به سمت دستگیره رفت و پایم برای رفتن به خانه نورالهدی پیش نمی‌رفت که با اکراه در را گشودم و ناگزیر از ماشین پیاده شدم. 💠 زنگ خانه را زدم و هنوز این در و دیوار برایم بوی می‌داد که شیشه دلم، دوباره در هم شکست. یک نگاهم به زنگ در بود تا کسی پاسخم را بدهد و یک نگاهم به او که از پشت فرمان همچنان مراقبم بود تا صدای نورالهدی به گوشم رسید :«بله؟» بیش از سه سال بود با بهترین رفیق دوران دانشگاهم قطع رابطه کرده و حالا اینهمه بی‌کسی مرا تا پشت خانه‌اش کشانده بود که پاسخ دادم :«منم، آمال!» 💠 نمی‌دانم از شنیدن نامم چه حالی شد که بلافاصله خودش را پشت در رساند و همین ظاهر خرابم، حالش را به هم ریخت. تک و تنها در شب با روپوش خاکی پرستاری، چشمانی که از گریه ورم کرده و دستانی که کبود و زخمی شده بود. با نگاه حیرانش در سرتاپای شکسته‌ام دنبال دلیلی می‌گشت و تنهایی از صورتم می‌بارید که مثل جانش در آغوشم کشید. 💠 سرم روی شانه نورالهدی مانده و نگاهم دنبال اتومبیل او بود که به راه افتاد و مقابل چشمانم از کوچه بیرون رفت. یک ساعت کشید تا با نفس‌های بریده و چشمانی که بی‌بهانه می‌بارید برای نورالهدی بگویم چه بر سرم آمده و او فقط از شنیدن آنچه من دیده بودم، همه تن و بدنش می‌لرزید. 💠 کمکم کرد تا دست و صورتم را بشویم، برایم لباس تمیز آورد و با همان مهربانی همیشگی خیالم را تخت کرد :«ابوزینب خونه نیس، راحت باش عزیزم!» آخرین بار با قهر از او جدا شده و نمی‌خواست به رخم بکشد که بی‌ریا به فدایم می‌رفت :«فدات بشم آمال! این سال‌ها همش دلم برات شور می‌زد که تو چه بلایی سرت اومده! خدا رو شکر می‌کنم که سالمی عزیزدلم!» 💠 دختران کوچکش همان کنج اتاق خوابیده و او خودش بود که موبایلش را به سمتم گرفت و خانه را به یاد حال خرابم آورد :«یه زنگ بزن به مامانت!» دلم برای آغوش مادر و سایه پدرم پر می‌کشید و نمی‌دانستم از کجا شروع کنم که در تمام طول تماس، من گریه می‌کردم و آن‌ها ناز اشک‌هایم را می‌کشیدند. 💠 از اینکه از زندان فلوجه رها شده بودم، پس از ماه‌ها می‌خندیدند و من دلواپس‌شان بودم که می‌ترسیدم پیش از آزادی شهر در خرابه‌های فلوجه دفن شوند که تا ارتباط‌مان قطع شد، جانم تمام شد... ✍️نویسنده:
اگه کتاب میخونی و اهل مطالعه هستی، باید آدمارو بهتر بفهمی و درکشون کنی، نه اینکه فکر کنی تو بیشتر میدونی @goranketabzedegi
🔮مِنْ أَجْلِ ذَٰلِكَ كَتَبْنَا عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا ۚ وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيرًا مِنْهُمْ بَعْدَ ذَٰلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ🔮 سوره مبارڪہ مائده | آیہ۳۲ نکته ها در اين آيه از كشتن يك نفر به منزله‌ى كشتن همه‌ى مردم مطرح شده است. براى توضيح اين حقيقت چند بيان و معنا مى‌توان عرضه كرد: الف: قتل يك نفر، كيفرى همچون قتل همه مردم را دارد. ب: حرمت قتل يك نفر نزد خداوند، به منزله قتل همه‌ى مردم نزد شماست. ج: قتل يك نفر، بى‌اعتنايى به مقام انسانيّت است. ه: قتل يك نفر، سلب امنيّت از همه‌ى مردم است. و: چون انسان‌ها به منزله‌ى اعضاى يك پيكرند، پس قتل يكى قتل همه است. ز: جايگاه دوزخى قاتل يك نفر، جايگاه كسى است كه قاتل همه باشد. ح: قتل يك نفر، زمينه‌ساز قتل همه است. ط: يك انسان مى‌تواند سرچشمه‌ى يك نسل باشد، پس قتل او به منزله‌ى قتل يك نسل است. (به نظر مى‌رسد اين احتمال بهتر است) در روايات مى‌خوانيم: «فانى‌شدن تمام دنيا نزد خدا، از كشتن يك مؤمن آسان‌تر است» اين حديث را در شب جمعه آخر ماه رمضان 1379 مى‌نويسم كه روز جمعه‌اش روز قدس است و در حالى كه تلويزيون صحنه‌هاى دلخراشى از كشتن مسلمانان بى‌پناه فلسطين را به دست صهيونيست‌ها نشان مى‌دهند امام صادق عليه السلام فرمودند: «كسى‌كه در موضعى كه آب يافت نمى‌شود، تشنه‌اى را سيراب كند، مانند كسى است كه نفسى را زنده كرده باشد» طبق آيات و روايات، هدايت وارشاد مردم به راه حقّ، نوعى احيا مى‌باشد و گمراه كردن مردم، نوعى قتل است. سوره انفال، دعوت پيامبر را مايه‌ى حيات مردم مى‌خواند: «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ». امام صادق عليه السلام نيز فرمودند: «مَن أخرجها من ضلال الى هدى فكانّما أحياها و من أخرجها من هدى الى الضّلال فقد قتلها» هركس نفس منحرفى را هدايت كند او را زنده كرده و هر كس ديگرى را منحرف كند او را كشته است. امام صادق عليه السلام فرمودند: «نجاها من غرق أو حرق أو سَبُع أو عدوّ» مراد از احياى نفس، نجات گرفتاران از غرق وآتش سوزى ودرّنده يا دشمن است. و در روايت ديگر آمده است: «كسى كه به گرسنه‌اى غذا ندهد، به منزله‌ى كشتن اوست وغذا دادن، به منزله‌ى زنده كردن اوست» امام باقر عليه السلام فرمود: «مسرفان همان كسانى هستند كه حرام‌ها را حلال مى‌شمرند و خون‌ها را مى‌ريزند». @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 رمزهای از نگاه 🌸 ☀️ امام علی علیه السلام ☀️ 2️⃣← داشتن همت ؛ ✍️ یکی از نیروهای نهفته در وجود انسان، قوه اراده است که اگر به پرورش و تقویت آن پرداخته شود، بسیاری از مشکلات روحی و جسمی را می توان درمان نمود . 🌸 داشتن اراده ای قوی و همتی عالی، از نشانه های مؤمن است . ☀️ علی علیه السلام در بیان صفات مؤمن می فرمایند: «بعید همه; (1) همتش بلند است .» ☀️ حضرت امیر علیه السلام قدر هر انسانی را به اندازه همتش می داند و می فرماید: «قدر الرجل علی قدر همته; (2) قیمت و ارزش آدمی به قدر همت اوست .» 🌸 همت بلند دار که مردان روزگار 🌸 🌸 از همت بلند به جایی رسیده اند 🌸 🌸 همت بلند دار که نزد خدا و خلق 🌸 🌸 باشد به قدر همت تو اعتبار تو (3)🌸 ✍️ از نکات قابل توجه در این بحث این است که بلند همتی با تن پروری سازگار نیست . طالب باید خود را از تن پروری بدور کند و با تمام توان خود، به و بپردازد . ☀️ علی علیه السلام می فرمایند: «فشدوا عقد المازر واطووا فضول الخواصر ولا تجتمع عزیمة وولیمة(4) پس کمربندها را محکم ببندید و دامن همت بر کمر زنید که به دست آوردن ارزشهای والا با خوشگذرانی میسر نیست .» 🌸 همچنین باید از همراهی با انسانهای بدون همت و بدون پشتکار پرهیز کرد و بر آنها تکیه نزد . ☀️ آن حضرت توصیه کردند: «ولا تامنن ملولا; (5) بر آنکس که پشت کار ندارد تکیه مکن .» ----------------------------------- 1) نهج البلاغه، حکمت 332 . 2) همان، حکمت 47 . 3) ابن یمین . 4) نهج البلاغه، خطبه 241 . 5) همان، حکمت 211 . 🔚 @goranketabzedegi
37.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جلسه دوم روخوانی و روانخوانی قرآن استاد علی قاسمی ادامه دارد... @goranketabzedegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا