19.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حرم امام حسین ع کربلا معلا موقع اذان صبح امروز
خداوند بحق اقا امام حسین ع حوائج شما را براوده بگردان
مشکلات وگرفتاریهای شما عزیزان براوره بخیر بگردان
روز شنبه تان بخیر وشادی بهترینها را از خداوند متعال برای شما و خانواده محترم شما را از خداوند متعال خاستارم موفق باشید انشاالله
https://eitaa.com/joinchat/964887344C2a9f7900e6
هدایت شده از اصفهان آنلاین
♨️ســلام صبح بخیر
🔺"روزتان پر از خیر و برکت"
🔺امروز شنبه
🔺۱۷ آذر١۴٠۳ ه. ش
🔺۵ جمادی الثانی ١۴۴۶ه.ق
🔺۷ دسامبر٢٠٢۴ميلادى
#اخبار_اصفهان
✴️ اخبارمهم رو در کانال اصفهان آنلاین دنبال کنید
👇
https://eitaa.com/joinchat/143393495C8bb484fb9f
هدایت شده از مشاور حقوقی دادِستان
🍃🌹🍃
هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم
🌹سرلشکر شهید ولی الله فلاحی رئیس ستاد مشترک ارتش
📝 *فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز*
📌 *وصیت من، فرمان خدا، کتاب خدا و قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران است.*
📌 *از همه می خواهم مرا ببخشند و من نیز همه را میبخشم و هیچ آرزوی دوری در این جهان هستی, به جز کمال انقلاب ندارم.*
#شهید #شهدا
.
هدایت شده از مشاور حقوقی دادِستان
*⭕️در صورت سرقت چک، چه اقداماتی باید انجام داد؟*
💢طبق ماده 14 قانون صدور چک، دارنده چک میتواند در صورت سرقت، گم شدن یا جعل، فوراً مراتب را به بانک مربوطه اطلاع داده و دستور عدم پرداخت بدهد. سپس با مراجعه به مراجع قضایی و ثبت شکایت، از سوءاستفاده چک جلوگیری کند.
❇️مشاوره حقوقی دادِستان ⚖️
https://eitaa.com/dadestan5
از سوریه چه خبر؟.mp3
14.25M
#مهم
🛑 دقیقا چه اتفاقی در سوریه داره می افته؟
🔹مخاطب این صوت:
خصوصا نوجوانان، جوانان ، والدین ، طلاب و معلمین، فعالان رسانه و فضای مجازی (جهت روشنگری)
🔹نکات مهمی که در صوت بالا می شنوید:
🔻چرا در عرض ۴۸ ساعت یک شهر رو از دست میدن؟!
🔻آشنایی با جنگ رسانه حرفه ای اسرائیلی در فتح منطقه ای سوریه
🔻ارتباط اتفاقات منطقه با جریان حکومت مهدوی و #ظهور امام زمان عج
🔻الان تک تک ما چه کمکی می تونیم بکنیم به جریان مقاومت و مهدویت...
🔻عملیات روشنگری و کنشگری ما؛ چطور بقیه رو روشن کنیم؟
و چه محتوایی رو نشر بدیم؟
🔹 تمام اینها در صوت بالا، ۳۰ دقیقه، که با دور تند گوش بدی کافیه ۱۵ دقیقه وقت بذاری
به قول امام صادق علیه السلام: مؤمن عالم به زمانه خودشه...
دوستان چند دقیقه وقت بگذارند و این فایل صوتی حاج آقا روح بخش را خوب گوش کنند و برای دیگران هم ارسال فرمایند🙏💐🇮🇷
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
گزارش به خاک هویزه ۶۷
خاطرات یونس شریفی
قاسم یاحسینی
┄═❁๑❁═┄
🔸 صبح روز شانزدهم دیماه فرا رسید. آن روزها من آگاهی چندانی از مسائل رزمی و نظامی نداشتم و هیچ دوره خاصی هم ندیده بودم. اما صبح زود که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که فرماندهان ارتش با صادر کردن دستور توقف عملیات دچار چه اشتباهی مهلک تاکتیکی شدهاند و حدود پانزده ساعت به دشمنی که بهطور کامل شکستخورده بود، مجال دادهاند تا خود را جمع و جور کرده و بازسازی و تقویت کند. حقیقت این است که عراق از فرصت پیشآمده حداکثر استفاده را کرد و موفق شده بود نیروهای رزمی و تانکهای تازهای همراه با سربازان تازهنفس وارد منطقه کند و به مصاف ما بیاورد. ما بهطور عجیبی زمان را از دست داده و بهدست خودمان این زمان را به دشمن داده بودیم.
دشمن از غفلت ما حداکثر استفاده را کرد و لشکر ده خود را که در منطقه جفیر و پادگان حمید مستقر بود، به منطقهای که ما در آن بودیم، آورد و اقدام به انجام پاتک علیه نیروهای ما کرد. در تمام طول شب که ما خواب بودیم، عراقیها بیدار بوده و تدارک پاتک سنگینی علیه ما را میدیدند. قبل از طلوع آفتاب، دشمن شروع به ریختن آتش تهیه روی مواضع ما کرد. هواپیماهای دشمن هم شروع به بمباران مواضع ما کردند. حسابی نیروهای ارتشی مستقر در منطقه دستپاچه و غافلگیر شده بودند، بهطوریکه نظم همهچیز به هم خورد. نیروهای ما تازه از خواب بیدار شده بودند که مورد هجوم توپخانه و نیروی هوایی دشمن قرار گرفتند. نفربری که من داخل آن شب را به صبح آورده بودم، مورد حمله قرار گرفت. بر اثر ترکش گلوله توپ، هر دو پای بیسیمچی نفربر قطع شد. صحنه هولناکی بود. سربازی که پاهایش قطع شده بود، با ناباوری دو پای قطعشدهاش را نگاه میکرد و وحشتزده جیغ میکشید و فریاد میزد.
شدت گلولهباران و بمباران دشمن چنان بود که ظرف چند دقیقه بسیاری از تجهیزات ما مورد هدف قرار گرفت و آسیب جدی دید.
یک جهنم به تمام معنا بر پا شد. عدهای از ارتشیها بر اثر انفجار و ترکش توپ در آن ناحیه شهید و زخمی شدند. صدای انفجار توپهای دشمن و بمبهایی که بر سرمان میریخت، کر کننده بود و همه را هراسان کرده بود.
متأسفانه فرماندهی جنگ بعد از توقف عملیات، با وجودی که امکانات لجستیکی و مهندسی داشت، حتی اقدام به احداث یک خاکریز هم برای جانپناه بچهها نکرد و نیروهایش را در دشت مسطح رها کرد. من که یک بسیجی بودم، عقلم میرسید که باید برای دفاع، جلوی دشمن خاکریز درست شود، اما نمیدانم چرا این ایده به ذهن فرماندهان عالی عملیات نرسید. ما پانزده ساعت وقت داشتیم و واحد مهندسی ارتش میتوانست با خیال راحت خاکریز بلند و محکمی بسازد. تعداد زیادی لودر داشتیم و همین تعداد را نیز از دشمن به غنیمت گرفته بودیم. حالا چرا از این همه تجهیزات حتی برای احداث یک خاکریز ساده استفاده نشد، موضوعی است که هنوز هم بعد از سالها که از آن واقعه میگذرد، ذهن مرا به خود مشغول داشته و نمیتوانم جواب قانعکنندهای به آن بدهم.
هواپیماهای دشمن چندین تانک ما را شکار کردند و به آتش کشیدند. عدهای از خدمه تانکها در همان داخل تانک ماندند و ذغال شدند. من در آن هیاهو برای اینکه از شر ترکشهای توپ و بمب در امان بمانم، به زیر خودرویی خزیدم و مدتی همانجا ماندم. آتش تهیه دشمن که کمتر شد، ناگهان دیدیم از دور یک سیاهی بزرگ به طرف ما میآید. معلوم شد تانکها و نیروی زرهی دشمن خود را به منطقه عملیاتی رساندهاند و پاتک سنگینی را علیه ما آغاز کردهاند.
در این فاصله، علم الهدی که نمیدانست به زودی مورد هجوم هماهنگ دشمن قرار میگیرد، به نیروهایش دستور داد تا جمع شوند و کنار تانکهای چیفتن خود آماده انجام مرحله دوم عملیات شوند. غافل از اینکه دشمن دست فرماندهی ارتش را خوانده بود. نیروهای تحت امر علم الهدی جلوی تانکهای چیفتن مستقر شده بودند که به ناگهان بمبارانها و آتش تهیه دشمن شروع شد و حسابی آنها را غافلگیر کرد. تانکهای دشمن لحظه به لحظه به ما نزدیکتر میشدند و با شلیک مستقیم توپ، نیروهای ما را هدف قرار میدادند. جهنمی درست کردند ترسآور و وصف ناشدنی. در این اثنا، ضرباتی به بچههای سپاه وارد آمد و چند نفر از آنها شهید و مجروح شدند.
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#گزارش_بخاک_هویزه
کانال رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈لینک عضویت
✧✧ ܭߊࡅ߭ߊܠܙ حܩߊܢܚܘ ܥܼࡅ߭ࡐܢߺ ✧✧
🍂
هدایت شده از أُنس با قرآن 🕊
🌸 امیرالمومنین علیعلیهالسلام فرمودند:
🍁 ای مردم، هیچ انسانی با هوش و ذکاوت خود نمیتواند تغییری در روزی خود پدید آورد و روزی هیچ فقیری به سبب کم هوشی او کاسته نمی شود....
📚 بحارالانوار جلد ۶۲ صفحه ۱۰۳
🆔 @SedayeVahy 🕊️🤍
هدایت شده از منتخَبِ اَخبار ویژه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥رسایی: اروپاییها غلط میکنند که از فروش پهپاد ما سوال میپرسند / در مورد اتفاقات سوریه نمایندگان مجلس توجیه نیستند
🔹نماینده مردم تهران در صحن علنی مجلس شورای اسلامی:بودجه خیلی مهم است اما اتفاقاتی در بیرون مجلس میافتد و نمایندگان هیچ نطقی نمیتوانند انجام دهند. الان اتفاقاتی در سوریه میافتد که ما توجیه نیستیم و جلسهای گرفته نمیشود.
🔹 دولت با اروپاییها مذاکره کرده است و در مذاکره از فروش پهپاد ما سوال میکنند، اروپاییها غلط میکنند که از فروش پهپاد ما سوال میکنند
🔹 آقایی که هیچ مسئولیتی ندارد و مسئولیتش غیرقانونی است (ظریف) در نشریات خارجی یادداشت مینویسد که با آمریکا حاضریم در برجام و غیر برجام مذاکره کنیم؛ وزارت خارجه هم در جریان این یادداشت نیست.
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
هدایت شده از منتخَبِ اَخبار ویژه
10.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 «مطالبهگری مردم» نتیجهی جنگ را مشخص میکند!
(اوضاع جهان، اوضاع فوق حساسی است و نقش مردم، تعیینکنندهترین نقش)
#کلیپ | #استاد_شجاعی
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
هدایت شده از محمدعلی نوریان
سلام و عرض ادب و احترام🌹
خاطرات اسارت 🌹
قسمت۷۴🌹
موضوع : زندگی در شرایط سخت اردوگاه مفقودین تکریت ۱۱ 😔
آقا وقتی که ما شیرینی بامیه رو توی آشپزخانه اردوگاه دُرست کردیم آوردیم آسایشگاه و حالا یه چاشنی دیگه میخواستیم درست کنیم که خوشمزه تر بشه حالا چی ؟؟ و چه جوری تهیه کنیم؟؟ آقا ما شیر خشگ داشتیم.. خُب شکر هم داشتیم ... آقا شیر خشگ هارو غلیظ درست کردیم و یه کم شکر زدیم و خوب هم زدیم به حالت خامه در اومد ..بعدش به هر عدد لقمه بامیه یه مقدار از اون خامه ها مالیدیم ..فکرکنم به هر نفر حدود ۲ عدد رسید جاتون خالی خوردیم . خُب توی این مدت زیاد ما تاحالا اینجوری شیرینی نخورده بودیم ..معده های ما تعجب کرده بود🥴 که آخه اینها دیگه چیه🙃 وایی وایی بعدشم همگی اسهال گرفتیم تا یه مدتی خودمون رو درمان میکردیم ...در زمان جنگ و اوایل آتش بس ما توی بحث نظافت شخصی موظف بودیم سرمون رو هم بتراشیم ☹️ اما این اواخر عراقیها در تراشیدن موی سر زیاد گیر سه پیچ نمیدادند 😠 میگفتند اگه خواستید موی سراتون رو اصلاح کنید ..حالا یه اسیری بود بچه کاشمر توی بند ۲ بود خب ماهم که بند ۱ بودیم با بند ۲ ادغام شده بودیم این اسیر کاشمری یه شانه و قیچی عراقیها بهش داده بودند که بعنوان آرایشگر سر اُسرا رو اصلاح کنه🥴 این جناب آرایشگر یه قوطی حلب روغن رو از آشپزخونه گرفته بود و بعنوان صندلی ازش استفاده میکرد یه تکه پارچه هم داشت که پهن میکرد روی بدن و دور گردن گره میزد که موهای طرف بریزه روش😳 حالا مکان آرایشگری کجا بود؟؟ دقیقا کنار درب توالت سمت چپ نزدیک سیم خاردارها ..یه روزی بهش گفتم پسر تو از کجا آرایشگری رو یاد گرفتی؟؟ خندید گفت از هیچ کجا !! من الکی گفتم آرایشگرم حالا هم میبینی که از بس روی سر اُسرا کار کردم کار بلد شدم😂 معمولا نگهبانهای عراقی سعی میکردند در حد توانشون فارسی یاد بگیرند حالا توی یاد گرفتن فارسی بیشتر علاقه داشتند فُحش فارسی یاد بگیرند 😏 یکی از این نگهبانها شخصی بود به نام قِیس یه روزی قِیس نگهبان مسئولین غذا بود که ببردشون آشپزخونه که غذا بگیرند ..قِیس خودش از جلو حرکت میکرده اُسرا از پشت سر قِیس به یک ستون حرکت میکردند.. قِیس میخواسته بهشون فحش بده که مثلاً : پدرسگ ها از پشت سر هم بیائید😖 میگفته سگ پدر سگ ..از پشت سر سگ پدر سگ بیائید خودشم نفر اول بود😂 متوجه نبوده که این فحشی که داره میده شامل خودشم میشه🙃
ادامه دارد...🌹
راوی : محمدعلی نوریان🌹
تکریت ۱۱🌹
@nurian_khaterat🌹