هدایت شده از پایگاه شهید با هنر
🟢 سی ویژگی جهان سومیها
✍️ #دکتر_محمود_سریع_القلم
۱- اول عصبانی میشوند، بعد شاید فکر کنند
۲- سئوال کردن را افت شخصیتی میشمارند
۳- موفقیت را در پول زیاد خلاصه میکنند
۴- خیلی تلاش میکنند خود را اثبات کنند
۵- مخاطبان خود را دست کم میگیرند
۶- در تنظیم اولویتها، بسیار سرگردانند
۷- خیلی به هرم مازلو، اعتقادی ندارند
۸- تغییر و شکست را یکی میدانند!!!!
۹- از اینکه از زحمات افراد تقدیر کنند پرهیز میکنند
۱۰- از ناهماهنگی با یکدیگر لذت میبرند
۱۱- کنترل دیگران را ارزش میشمارند
۱۲- علاقه شدیدی به دخالت در مسایل دیگران دارند
۱۳- در مورد طبع بشر بسیار کم میدانند
۱۴- به ندرت ناخودآگاه خود را خانه تکانی میکنند
۱۵- قابل اتکاء نیستند و با آگاهی این کار را میکنند
۱۶- زیستن در تناقضات را زرنگی قلمداد میکنند
۱۷- برای تحقق کارآمدی، کارها را به صد قسمت تقسیم نمیکنند
۱۸- با بی احترامی به دانشمندان خود، آنها را به مهاجرت سوق میدهند
۱۹- آموزش ندیده اند کارها را برای درازمدت انجام دهند
۲۰- گرفتار چند غریزه هستند
۲۱- در استفاده از واژه ها، بسیار کم دقت میکنند
۲۲- برنامه ریزی و تخیلات برای آنها مساوی هستند
۲۳- تمایل شدید به یکسان سازی انسانها دارند
۲۴- بارها اشتباهات قبلی را تکرار میکنند
۲۵- تعداد اشتباهاتشان بسیار بالاست
۲۶-پس از اینکه بلند شدند، صندلی را جای خود نمیگذارند
۲۷- در شهرهایشان هنوز آداب مدنی بسیار ضعیف هستند
۲۸- خودنمایی را با اعتماد به نفس اشتباه میگیرند
۲۹- از خودشان بیش از اندازه راضی هستند
۳۰- و بنابراین عقب می مانند و رشد نمیکنند.
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۴
قاسم سلیمانی علاوهبر مشکل نیروها دو مسئله دیگر را مطرح میکند که ابهامها و تردیدهای موجود را افزایش میدهد، وی میگوید:
ما به آقای هاشمی هم گفتیم، عملیات اینجا (شلمچه) دو چیز میخواهد، عقبه و غافلگیری.
وی درحالیکه معتقد است این دو مسئله حلنشده باقی مانده است از غلامپور میپرسد، بالأخره عملیات در چه تاریخی انجام میشود؟
غلامپور: آقا محسن به من گفته هفدهم عملیات است.
نبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر که تازه وارد اتاق شده بود، پس از سلام و احوالپرسی گفت:
زیر نور ماه نمیشود عمل کرد، دشمن قشنگ میبیند.
سلیمانی: ما بیستم میتوانیم عملیات انجام دهیم.
غلامپور: من به آقا محسن گفتم، قبول نکرد، آقای هاشمی هم قبول نکرد.
پس از اتمام صحبتهای فرمانده یگانها درباره مسائل مختلف عملیات، مجدداً مباحث به سمت فعالیتهای مهندسی کشیده شد، غلامپور آقای شمایلی و حاج قاسم را مسئول رسیدگی به فعالیتهای مهندسی کرد و مسئولین مهندسی نیز با اولویت قرارگاه کربلا، امکانات موجود را تقسیم کردند.
از دیگر مسائلی که غلامپور درباره آن بسیار حساس بود، توپخانهها بودند. از یکسو اقدامات مهندسی برای زدن جادهها و پدهای توپخانه هنوز پایان نیافته بود و ازسوی دیگر هیچیک از واحدهای توپخانه آمادگی انتقال توپهای خود را نداشتند. میرصفیان فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد در حضور مجدد خود در قرارگاه به آقای غلامپور دراینباره چنین میگوید:
الان یگانها همه جادهها را گرفتهاند و ما نمیتوانیم هیچ کجا توپ مستقر کنیم. شصت قبضه یگانها دارند و چهار گردان هم خودمان. برای مواضع توپخانه هم کار زیادی صورت نگرفته است. توپهای 120، 130 و کاتیوشا نیز هستند که هنوز جایابی نشدهاند. شما نقاطی را که آتش میخواهید مشخص کنید تا ما جای این توپها را مشخص کنیم.
غلامپور: شما باید حجم آتشتان در ابتدای شروع عملیات داخل پنجضلعی، نوک کانال ماهی و جادههای مواصلاتی دشمن مثل شلمچه باشد. کارخانه کاغذسازی در کنار بصره را نیز آتش مناسبی بریزید که مقر سپاه سوم عراق است. با آقای شمایلی هم برای جادههای توپخانه صحبت میکنم.
جلسات متفرقه آقای غلامپور تا نماز مغرب و عشا ادامه داشت. وی پس از نماز نیز چندین جلسه با فرماندهان یگانها مانند آقای میرحسینی فرمانده تیپ18 الغدیر، نبی رودکی فرمانده لشکر19 فجر و امین شریعتی فرمانده لشکر31 عاشورا داشت که بحث اصلی آنها مانور یگانهای خود بود، در این جلسات گاه و بیگاه برادران صیافزاده و محرابی نیز شرکت میکردند. بههرحال شب به انتهای خود نزدیک میشد که سفره غذا پهن شد. چند قوطی کنسرو ماهی با نان، شام مختصری بود که صرف شد. پس از شام نیز برادران صیافزاده، محرابی و حاجقاسم صحبتهایی درباره وضعیت منطقه و دشمن کردند که عمدتاً تکراری بود.
پس از بحثهای فراوان درباره مانور یگانها و توضیحاتی که توسط غلامپور ارائه شد. وی مشکلات قرارگاه را در موارد زیر خلاصه کرد و بیان داشت که اگر اینها حل نشود ما با مشکل روبهرو میشویم.
1. پل لولهای حل نشده است.
2. جادهها و پدهای توپخانه هنوز معلوم نیست.
3. علمای مهندسی دیروز اینجا بودند و نتوانستند مشکل شن و کمپرسی ما را حل کنند.
4. مسئله بهداری و بیمارستانها حل نشده است.
5. هنوز روی جزئیات مانور بحث نشده، چون زمین پیچیده است، مانور به بحث بیشتری نیاز دارد.
6. مشکل عقبه یگانها حل نشده است.
7. مهمات توپخانه و ادوات تأمین نشده است.
در این میان رحیم صفوی بحث را قطع کرد و گفت:
ما به یگانها ده روز پیش کلی مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند بعد بهشان میدهیم
غلامپور: یگانها مصرف کردهاند.
رحیم: نه بابا، کجا مصرف کردهاند؟! ده روز پیش مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند تا بعد.
جلسه با بیان مشکلات قرارگاه کربلا و وعده مسئولین نیروی زمینی مبنیبر تأمین نیازها و حل مشکلات پایان یافت.
پس از رفتن مسئولین نیروی زمینی از قرارگاه جلسات متعددی درزمینه طرحریزی آتش توپخانه، تأمین مشکلات یگانها و کارهای باقیمانده مهندسی برگزار شد. با نزدیک شدن اذان ظهر، حجتالاسلام محقق نماینده ولی فقیه در قرارگاه کربلا و همراهانش وارد قرارگاه تاکتیکی کربلا شدند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂
🔻 هنگ سوم | ۸۹
خاطرات اسیر عراقی
دکتر مجتبی الحسینی
┄═ ◍⃟🌺 ◍⃟🌸 ◍⃟🌻═┄
از اول فوریه ۱۹۸۲/ ۱۲ بهمن ۱۳۶۰ با استفاده از مرخصی استحقاقی در منزل بسر میبردم. روز هشتم فوریه / ۱۲ بهمن خبر حمله نیروهای ما برای بازپس گیری شهر بستان و اطراف آن منتشر شد. شب همان روز صحنه هایی از نقل انتقال زره پوشهای تیپ بیستم را از تلویزیون
مشاهده کردم. برایم محرز شد که هنگ سوم نیز در این عملیات شرکت کرده است. روز یازدهم فوریه / ۱۵ بهمن روزهای مرخصیم به پایان رسید و راه بازگشت به سوی جبهه را در پیش گرفتم. در بین راه به ویژه راه ناصریه و بصره دهها خودرو را مشاهده کردم که برروی آنها تابوتهای پوشیده شده با پرچم عراق قرار داشت. این مسئله بر دو چیز دلالت میکرد. یکی این که آن تابوتها متعلق به افراد نظامی بوده و دوم این که درگیریهای بسیار سنگینی اتفاق افتاده است.
ساعت هشت شب وارد مقر هنگ در پشت جبهه شدم. این مقر در منطقه «جفیر» قرار داشت. زمین آن به علت بارندگی شدید گل آلود شده بود. پس از طی مسیری با تلاقی وارد پناهگاه ها شدم. در آنجا دهها سرباز را دیدم به حال خود رها شده بودند. در باره هنگ از آنها سئوال کردم. گفتند یگان ما از شب هشتم فوریه / ۱۲ بهمن عازم منطقه بستان شده تا در عملیات بازپس گیری این شهر شرکت کند.
آن شب تصمیم داشتم که به یگان خود ملحق شوم، اما چون هیچ وسیله نقلیه ای در آنجا نبود پس از یک استراحت کوتاه راهی مقر تیپ بیستم شدم تا ترتیب اعزام مرا فراهم کند. در مقر تیپ با گروهی از افسران رده پایین مواجه شدم. شام را با آنها خوردم. از یکی از آنها خواستم تا وسیله ای در اختیارم قرار داده و مرا به هنگ برساند. آن افسر به من گفت: «چرا عجله میکنی؟ بهتر است امشب را در اینجا بگذرانی و صبح به هنگ ملحق شوی.» گفتم: مرخصی من از دیشب تمام شده و باید خود را به هنگ
برسانم. در غیر این صورت به دادگاه نظامی معرفی خواهم شد.
بنا بر قوانین ارتش عراق هر افسری حتی اگر یک روز هم غیبت کند، فراری محسوب شده و به دادگاه نظامی معرفی می گردد. بنابراین اصرار داشتم همان شب خودم را به یگان برسانم. راس ساعت ده شب یک کامیون در اختیارم قرار دادند تا مرا به هنگ برساند. پس از طی مسافتی که بیش از یک ساعت به طول انجامید، به منطقه کرخه کور سیدم اما در آن تاریکی مطلق و سرمای شدید موفق به پیدا کردن مقر یگان نشدم. قدری در آن منطقه جلو رفتیم. تعدادی از سربازها ما را بر حذر داشتند که بیش از این جلو نرویم چون به خطوط مقدم نزدیک شده بودیم. ساعت یازده و نیم شب بود که تصمیم گرفتم قدری به عقب برگردم تا صبح در یکی از پناهگاهها - متعلق به هر یگانی که باشد استراحت کنم. در حین بازگشت از همان مسیر، نور کم سویی را در نزدیکی جاده مشاهده کردم. ایستادم و از خودرو پیاده شدم. چند قدمی به پیش رفتم که ناگهان یکی در میان تاریکی فریاد زد: «ایست!
تو کیستی؟»
گفتم «افسر پزشک، جمعی تیپ بیستم هستم.»
پرسید: «اسمت چیست ؟
گفتم: «دکتر ...»
گفت: «بفرمائید... ما کادر اداری گردان هستیم.»
مقر هنگ را پیدا کرده بودم. با راننده خودرو خداحافظی و از او تشکر کردم. سپس به طرف آن نور کم سو به راه افتادم. به یک چادر کوچک رسیدم در داخل چادر با سروان «خسرو» افسر اداری و سرگرد «ابراهیم» فرمانده گروهان مقر رو به رو شدم. پس از ادای احترام نظامی از آنها خواستم اجازه دهند در آنجا بخوابم. صبح روز بعد هنگام خوردن صبحانه سرگرد «ابراهیم» به من گفت که بجز هنگ اول که عازم چذابه شده سایر هنگهای تیپ بیستم از محور کرخه کور وارد عملیات شده اند. وی افزود: «دکتر! توخوش شانس هستی چون در حین شروع حمله در منزل بسر میبردی.»
ساعت نه صبح سوار بر یک خودروی نظامی، عازم خط مقدم جبهه غرب شهر هویزه شدم. بیش از بیست کیلومتر طی کردم تا به نزدیکی خط دفاعی و استراتژیکی جنوب رودخانه «میسان» رسیدم. در آنجا خودروهای حامل آذوقه و مهمات و نیز آمبولانسها را مشاهده کردم که در داخل حفره های عمیقی قرار داده شده بودند. بعد از یک استراحت کوتاه، یکی از پرستاران جریان حمله را برایم بازگو کرد. او گفت: در شب هشتم فوریه نیروهای ما با خنثی کردن مین.ها که میدانش روبه روی این خط دفاعی بود شبانه به طرف جلگه میان خط دفاعی پیشروی کردند اما با احدی از نیروهای ایرانی روبه رو نشدند ؛ تا این که به ساحل رودخانه رسیدند. در آنجا در گیریهای سختی بین این نیروها و ایرانیان مستقر در آن سوی رودخانه در گرفت. نیروهای ایرانی مانع عبور نیروهای ما به آن سوی رودخانه شدند و هنگ دوم را متحمل تلفات زیادی کردند اما هنگ ما مسیر دورتری از رودخانه را در پیش گرفت و با نیروهای ایرانی درگیری نشد. بنابراین هیچ گونه تلفاتی را متحمل نگردید.
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
از او پرسیدم: پس چرا این زره پوشها در اینجا رها شده اند؟ پاسخ داد: «حمله فقط به وسیله نیروهای پیاده صورت گرفت و نیروهای ما هم اکنون در آن جلگه واقع در جنوب رودخانه میسان مستقر شده و زیر آتش مداوم نیروهای ایرانی قرار دارند.» پس از گذشت یک شب به وسیله یک دستگاه زره پوش با سرگرد «صباح» فرمانده هنگ تماس گرفتم. او از من خواست تا به منظور بررسی اوضاع بهداشتی یگان عازم آن منطقه شوم.
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#هنگ_سوم
نشر همراه با لینک
کانال خاطرات رزمندگان دفاع مقدس
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 پیرحیاتی کسی بود که پیکر شهدا رو حمل میکرد و نمیگذاشت جنازه اونها رو زمین بمونه. به همین خاطر شهید توکل مصطفی زاده به همه میگفت: «من هیکلم سنگینه و فقط علیراست میتونه جسدم رو حمل کنه» اما جنازه خودِ علیراست ۱۲ سال در منطقه حاجعمران بر زمین موند و بعداً اون رو آوردند..!
#دلاور_لرستان
#شهید_علیراست_پیرحیاتی
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#عکس
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas 👈عضو شوید
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از خبر فوری سراسری
♨️ حضور رهبر انقلاب در حرم مطهر امام خمینی
🔹حضرت آیت الله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در آستانه دهه مبارک فجر در حرم مطهر حضرت امام خمینی (ره) حضور یافتند و ضمن قرائت فاتحه، به بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ادای احترام کردند.
🔹رهبر انقلاب همچنین با حضور در مزار شهدای حادثه انفجار تروریستی هفتم تیر و انفجار تروریستی دفتر نخست وزیری در هشتم شهریور سال ۱۳۶۰، یاد و خاطره این شهدا بهویژه شهیدان آیت الله بهشتی، محمدعلی رجایی و حجتالاسلام والمسلمین باهنر را گرامی داشتند.
🔹حضرت آیت الله خامنهای بر مزار شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و شهدای دفاع از حرم نیز حضور یافتند و با قرائت فاتحه علّو درجات این شهیدان را مسألت کردند.
📌 #فوری_سراسری
بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا
@fori_sarasari
هدایت شده از أُنس با قرآن 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 امیرالمؤمنین علیه السلام:
🔸 إرحَمْ تُرحَمْ
رحم کن، تا به تو رحم شود
📚 الامالی للصدوق
🆔 @SedayeVahy 🕊️🤍
هدایت شده از منتخَبِ اَخبار ویژه
امام رضا علیهالسلام :
«كسى كه براى تأمين زندگىِ خانوادهاش، در طلب فضل خداوند عز و جل بر مىآيد، اجرش، بيشتر از مجاهدِ در راه خداوند عز و جل است».
◃«الَّذي يَطلُبُ مِن فَضلِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ ما يَكُفُّ بِهِ عِيالَهُ، أعظَمُ أجرا مِنَ المُجاهِدِ في سَبيلِ اللّهِ عَزَّ وجَلَّ».
📚الكافی: ج۵ ص۸۸ ح۲
اخبار را در#منتخب_اخبار ببینید↙️
eitaa.com/joinchat/1231028412C5231d1781b
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید حجتالاسلام عبدالله میثمی
نماینده امام در قرارگاه خاتم الانبیا
وصیتنامه
@defaehmoghadasesfahan
اصفهان در دفاع مقدس 🌷🇮🇷
10.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید حاج عبدلله میثمی
نماینده امام در قرارگاه مرکزي خاتم الانبیا
@defaehmoghadasesfahan
اصفهان در دفاع مقدس 🌷🇮🇷