هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۳
محرابی گزارش خود را شروع کرد و گفت، در این عملیات روز و ساعت شروع حساسترین مسئله است. دشمن روی منطقة آبگرفتگی کاملاً دید دارد. باید در تعیین روز و ساعت عملیات به این مسئله توجه کرد. امروز با سرعت شناسایی یگانها را آوردیم پای کار. نیروهای شناسایی لشکر عاشورا و لشکر فجر تا پانصد متری دشمن را شناسایی کردهاند. لشکر ثارالله را دیشب آماده کردیم، ولی نرفتند، قرار شد امشب آنها را ببریم زیر پای دشمن. به تیپ الغدیر هم دکل تحویل دادیم تا محورشان را دید بزنند. نیروهای شناسایی الغدیر را امشب میبریم بهسمت پاسگاه بوبیان. امشب دو نفر از لشکر ثارالله، دو نفر از لشکر عاشورا و یک نفر از تیپ الغدیر را میبریم برای شناسایی خط دشمن.
غلامپور: از محور سمت راست آبگرفتگی بهسمت کانال ماهی هم یک محور شناسایی بفرستید ببینیم چه خبر است، اگر شد اینجا هم یک فلش بگذاریم. مرتضی [فرمانده لشکر ۲۵ کربلا] چشمش اینجا را گرفته است، مایل است اینجا عمل کند.
پس از این جلسه و خوردن نهاری مختصر که شامل چند قوطی کنسرو بود، برادر وکیلی آمد تا گزارشی از توپخانه بدهد. طبق گزارش برادر وکیلی فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد، وضعیت مناسب نبود. او گفت:
تا حالا هیچ کاری نشده است، تازه امروز ما توجیهشان کردیم. آقای معادیخواه (یکی از مسئولان جهادسازندگی) میگوید ما پدهای توپخانه را تا پانزده یا بیست روز دیگر تحویل میدهیم. البته مواضعی که ما انتخاب کردهایم کار چندانی ندارد، فقط شنریزی میخواهد. معادیخواه گفت به ما نگفتهاند شنریزی.
غلامپور: نه بابا، من گفتهام بازسازی، یعنی شنریزی دیگر! آقای وکیلی بروید سریعتر آماده شوید. فرصت زیادی ندارید.
پس از جلسه توپخانه درحالیکه ساعت ۱۴:۳۰ را نشان میداد قاسم سلیمانی فرمانده لشکر۴۱ ثارالله وارد اتاق فرماندهی در قرارگاه کربلا شد. پس از او برادران دانایی جانشین آقای غلامپور و شمایلی از مسئولان جهادسازندگی وارد اتاق شدند. قاسم سلیمانی در کنار آقای غلامپور نشست و پس از باز کردن نقشه منطقه عملیاتی گفت:
من این منطقه مربعی شکل سمت پنجضلعی را دیدهام، اینجا منطقه مناسبی برای عملیات است، نیاز به کارکردن هم ندارد و عقبه قایقی هم نمیخواهد. میرحسینی (فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر) راست میگفت، محور آبگرفتگی سمت پاسگاه بوبیان و کانال ماهی مشکلات بسیاری دارد.
غلامپور: آخرین خبری که من از آقا محسن دارم تمرکز ایشان روی همین منطقة جلو نوک کانال ماهی است.
سلیمانی: من الآن میگویم ما مشکل نیرو داریم. خدا شاهد است نیرو دیگه مال ما نیست. میخواهند بروند مرخصی. من صبح تا حالا داخل منطقه میچرخم و هیچ کاری انجام ندادهام. براساس تکلیف است که داخل منطقه هستم. هیچ کاری جز شناسایی دست من نیست. مأموریت من مشکل است. جای من و امین (فرمانده لشکر۳۱ عاشورا) را عوض کنید. نیروهای خطشکن امین دستنخورده است. نیروهای خطشکن من در کربلای۴ بهکارگرفته شدند، من نیروی خطشکن ندارم. دیشب هم رفتم پل کوثری تحویل بگیرم، گفتهاند بیستوپنج روز دیگر میدهیم.
غلامپور: خب به آقا محسن بگو، در جلسه امشب به آقا محسن گزارش بدهید.
سلیمانی: اگر میشد من امشب نیام جلسه، دیشب بچهها نرفتهاند شناسایی، من خجالت میکشم با آقا محسن روبهرو شوم.
غلامپور: نخیر، باید بیایید.
سلیمانی: الآن فکری برای نیروها بکنید. فردا میروند، چند ماه است آمدهاند و مرخصی نرفتهاند. الآن شعار میدهند ما اهل کوفه نیستیم، ولی فردا که دو نفرشان رفت مرخصی، همه میخواهند بروند. خدا وکیلی چهار ماه است که اینجا هستند و از منطقه خارج نشدهاند. ظلم است به بسیجیها، حالا نمیشود جای ما و امین (لشکر۳۱ عاشورا) را عوض کنید؟
غلامپور: ما پنجضلعی را دادیم به لشکر۱۹ فجر و لشکر۳۱ عاشورا. به لشکر۱۰ سیدالشهدا هم که جلو پنجضلعی عمل میکند گفتیم اگر نتوانستی خط شلمچه را بشکنی از پنجضلعی وارد شو و جاده شلمچه را باز کن. الآن وقت تغییر مانور یگان نیست. سریع بروید امشب شناسایی. یا علی.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۴
چند دقیقه پس از رفتن فرمانده لشکر۴۱ ثارالله، فرمانده لشکر۳۱ عاشورا وارد قرارگاه شد و گزارشی از وضعیت لشکر خود را ارائه کرد. گزارشهای او برخلاف گزارش فرمانده لشکر ثارالله امیدوارکننده بود. وی گفت:
دیشب تا پانصد متری موانع دشمن رفتیم. امشب میخواهیم کمینهای دشمن را شناسایی و معبرها را تعیین کنیم. از فردا شناساییها را تعطیل میکنیم، چون ممکن است لو برود و دشمن هشیار شود.
غلامپور ضمن تشویق فرمانده لشکر عاشورا، تذکراتی درباره مانور عملیات به امین شریعتی داد و گفت، حتماً روی مانورتان کار کنید، بچهها [فرمانده گردانها] را خوب توجیه کنید. البته یک پیشنهاد کلی این است که حد عملیات از پنجضلعی بهسمت پاسگاه زید و خشکیهای آنطرف زید گسترش پیدا کند. مرتضی (فرمانده لشکر۲۵ کربلا) نسبتبه این منطقه انگیزه پیدا کرده و میگوید من آمادهام از این محور وارد عمل شوم. امشب با آقا محسن مطرح میکنیم تا ببینیم نتیجه چه میشود. شما بروید به کارهایتان برسید. وقت را از دست ندهید.
با رفتن امین شریعتی از اتاق فرماندهی، غلامپور که میدانست جلسه امشب با فرماندهی کل به طول خواهد انجامید، دراز کشید و مشغول استراحت شد، اما هنوز پتویش را روی سرش نکشیده بود که برادران مهندسی سپاه و جهاد وارد اتاق شدند. غلامپور بلافاصله از جا برخاست و پتو را به گوشهای انداخت و با آنها سلام و احوالپرسی کرد. آنها هم با عذرخواهی در کنار اتاق نشسته و وارد بحث مهندسی شدند. آقای فروزش پس از گفتن خسته نباشید به غلامپور صحبت خود را چنین ادامه داد:
ظاهراً اصلیترین مشکل عملیات اقدامات مهندسی است که باید سریعاً انجام شود، ما همه توان جهاد را وارد منطقه کردهایم. البته کارهایی در فاو و هور داریم که نمیشود آنها را تعطیل کرد، بالاخره این مناطق هم مهم هستند و احتمال حمله دشمن به این مناطق هست. ما باید ضمن تقویت مناطق پدافندی، تمرکز را روی شلمچه بگذاریم که با این امکانات محدود، کمی دشوار است.
غلامپور که نمیخواست وارد بحثهای کلی و مناقشهانگیز شود، بلافاصله نیازهای اصلی عملیات آینده را مطرح کرد و گفت:
برای پل روی کارون باید فکر شود. اگر روی پل کار نشود، ما در عمل هنگام روز پل نداریم. باتوجهبه اینکه عقبه برخی یگانها آنسوی کارون است، ما به این پل در روز هم احتیاج داریم. غیر از این باشد، هیچ کارمان پیش نمیرود.
وفایی: خب ما میگوییم پل در روز هم دایر باشد.
مبلغ: جاده فجر چه شد؟
غلامپور: دارند کار میکنند، فعلاً داریم گلوشلها را میریزیم بیرون. الآن مشکل اساسی که داریم کار در خط یگانهاست. بچهها نیاز شدیدی به کمپرسی دارند. مشکل دیگر نداشتن لودر۱۲۰ است که تیپ مهندسی ۴۵ ندارد.
وفایی: خب با تیپ مهندسی ۴۲ قدر تعویض کنند.
غلامپور: مشکل دیگر ما پل خیبری است. اگر بتوانیم سه کیلومتر پل خیبری بزنیم. خیلی از مشکلاتمان حل میشود.
وفایی: هیچ کجا به این اندازه (سه کیلومتر) پل خیبری نداریم. باید پلهای خیبری یگانهای مهندسی سپاه و جهادها را جمع کنیم تا بشود سه کیلومتر. مشکل بعدی نصب پلهاست، شما نصبکننده را به ما معرفی کنید، ما پلها را میدهیم.
غلامپور: لشکر ۴۲ قدر نصب میکند. استحکامات هم مشکل بعدی است که حل نشده است.
مبلغ: پلها را با سازمان میخواهید یا فقط پلها را نیاز دارید؟
غلامپور: نه سازمانش را نیاز نداریم، فقط پلها را میخواهیم. آقای عطار (مسئول لشکر مهندسی ۴۲ قدر) توانایی زدنش را دارد. کمپرسی را چه کنیم؟! اینکه هنوز حل نشده است.
مبلغ: انشاءالله جور میشود، به شما واگذار میکنیم.
رضوی: آقای مبلغ اینطوری نگویید که اینها فردا دل ببندند.
فروزش: نه، اصلاً نمیتوانیم بدهیم، نداریم.
غلامپور: خب کمپرسیهای مردمی را ببریم پشت خط و کمپرسیهای خودمان را ببریم داخل خط.
فروزش با خنده: حالا اینجا هیچ کس نمیپرسد که عملیاتی که بیست روز کار دارد، ما چطور رفتهایم در خط؟!
غلامپور: آن موقع تدبیر چیز دیگری بوده و حالا تدبیر چیز دیگری است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۵
غلامپور: ما مشکل بیمارستان هم داریم، این را چه میکنید؟
مبلغ: اینجا سه بیمارستان درحال تکمیل و راهاندازی است، بچهها دارند شبانهروزی کار میکنند تا آماده شود، ولی شما فقط میتوانید روی بیمارستان امیرالمؤمنین حساب کنید.
رضوی: نه بابا، بگویید بیمارستان بقایی.
غلامپور که تصور میکرد این بیمارستانها برای عملیات کربلای ۴ آماده شدهاند و قابل بهرهبرداری هستند، گفت:
قرار بود اینها برای عملیات قبلی (کربلای۴) آماده باشند. فاصله ما تا بیمارستان امیرالمؤمنین چهل کیلومتر است. رفتن به این بیمارستان عبور از آب (رودخانه کارون) دارد، جادهاش آماده نیست. در عملیات قبل خدا به ما رحم کرد. شهید ذوالفقاری پایش تیر خورده بود که شهید شد. وضع لشکرها خیلی بههم ریخته بود، برای تخلیه مجروح اتوبوس میخواستند که نداشتیم به آنها بدهیم. نباید این وضع دوباره تکرار شود.
رضوی: حالا کدام کار آماده میشود که این یکی بشود؟!
فروزش: بله کارشان یک ماه طول میکشد.
رضوی: پد توپخانهها یک ماه طول میکشد.
غلامپور که از برخوردهای منفی و مأیوسکننده برادران جهادسازندگی بسیار ناراحت و دلگیر شده بود و این نوع پاسخگویی را درست نمیدانست از برادر رضوی پرسید:
پس چرا اینها را به آقا محسن نمیگویید؟
رضوی مجدداً با خندهای کنایهآمیز پاسخ داد:
خب آقا محسن چیزی نپرسیده است. اینجا (منطقه) که بمباران میشود، کارها یک هفته تعطیل میشود.
غلامپور باخنده: پس بگویید کار چرا عقب است؟!... این هزار دستگاه کمپرسی که آقای زنگنه (وزیر جهادسازندگی) قول داد چه میشود؟
فروزش: قرار است ما از غرب سیصد دستگاه بیاوریم جنوب، حدود هفتصدوشصت دستگاه هم در منطقه فعال است و کار میکند.
در میان صحبتها، برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد جلسه شد و در کنار برادر مبلغ نشست. وی بلافاصله از آقای غلامپور سؤال کرد:
ما برای جمع کردن کارهایمان چقدر وقت داریم؟
آقای غلامپور درحالیکه پاسخ آقای فتحیان را میداد، گفت:
حداکثر یک هفته وقت دارید، اما آقای فروزنده میگفت اورژانسها تا بیست روز دیگر آماده میشود. مشکل استحکامات یگانها نیز حل نشده است. جاده فجر روی دژ مرزی نیز هنوز به پایان نرسیده است. کارها خیلی عقب است.
وفایی: اگر جاده فجر را قبل از عملیات آماده نکنید، دشمن در حین عملیات تلفات بالایی از ما میگیرد.
جلسه فرماندهی قرارگاه کربلا با برادران مهندسی بدون نتیجه مشخصی پایان یافت و غلامپور پس از رفتن آنها برادران صیافزاده و محرابی را برای کسب آمادگی ذهنی بهمنظور شرکت در جلسه امشب (۶۵/۱۰/۱۰) به اتاق خود فراخواند و پس از بحث مختصری درباره وضعیت دشمن و مانور عملیات، بهاتفاق هم عازم پادگان گلف در اهواز شدیم تا در جلسه فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) شرکت کنیم.
🔅قطعیشدن عملیات در حضور فرمانده عالی جنگ
آقای هاشمی رفسنجانی پس از آنکه در جلسه ۶۵/۱۰/۵ عملیات کربلای۵ را عملیات برمبنای دستور فرمانده عالی جنگ اعلام کرد، جهت پیگیری تصمیمات خود و پیشرفت فعالیتها در منطقه شلمچه، در پادگان گلف (قرارگاه مرکزی سپاه) حاضر شد تا از نزدیک روند فعالیت قرارگاهها و یگانها را بررسی کند. در این جلسات که از غروب روز ۶۵/۱۰/۱۰ آغاز و تا بامداد روز ۶۵/۱۰/۱۲ ادامه یافت، احمد غلامپور یکی از محورهای اصلی مباحث بود.
در این جلسات ضمن مرور مختصر عملیات کربلای۴ و نیز مأموریتهای دو قرارگاه قدس و نجف در هور و غرب کشور (سومار و نفتشهر)، بحث اصلی درباره عملیات شلمچه و مسائل کلی پیرامون جنگ بود.
در اولین روز که در غروب ۶۵/۱۰/۱۰ میان فرمانده کل سپاه، تعدادی از معاونان وی و فرماندهی نیروی زمینی سپاه با آقای هاشمی تشکیل شد، ابتدا درباره عملیات کربلای۴ و مزیتهای منطقه شلمچه نسبت به منطقه عملیاتی کربلای۴ مطالبی بیان شد و سپس بر ضرورت انجام عملیات در منطقه شلمچه تأکید شد.
این جلسه برای صرف شام و حضور فرماندهان قرارگاهها و یگانها در جلسه خیلی زود تعطیل شد و مقرر شد جلسه بعدی پس از شام تشکیل شود.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۸
جمعبندی فرمانده سپاه درباره تداوم جنگ نشان میداد که منطقه شلمچه آخرین گام عملیاتی سپاه در جنوب است. ازنظر وی با عمل در شلمچه، ابتکار عمل در جنوب پایان مییابد و سپاه چارهای جز اجرای عملیات در جبهههای میانی و شمال غرب کشور ندارد. تنها منطقه عملیاتی هور بود که به اعتقاد محسن رضایی نمیشد آن را بهطور قاطع رد کرد. وی در ادامه صحبتهای خود درباره راهبرد عملیاتی سپاه میگوید:
[درباره] هور الان نمیشود نظر قاطع داد، باید کار کرد، اگر شلمچه نشد، غرب شد، اینجا بشود کار کرد. ما باید از هم اکنون باب جدیدی باز کنیم که اگر بخواهیم در جنوب بجنگیم، تاکتیکهای جدیدی لازم است، منتها باید از استراتژی امام که هرجا میخواهید عمل کنید، نباید به دشمن زمان بدهید پیروی کنیم و آن را فراموش نکنیم. باید از امام سؤال کرد که آیا میشود بهخاطر هجومهای ایدهال از عملیات کوتاه مدت دست برداشت؟
در ادامه بحث، غلامپور که از معتقدین به منطقه شلمچه است میگوید:
درباره شلمچه فکر میکنم شرایط خاص فعلی است، وقتی ما به یگانها میگوییم، آنها باور ندارند که ده روز دیگر عملیات است. واقعیت امر هم این است که عملیات شلمچه با عجله میشود. شلمچه جبههای است که باید با حوصله کار کرد، مشکلاتش را بررسی کرد، امکاناتش را پای کار آورد. اگر یک مقدار زمان بگذاریم روی این مسائل و به بچهها بگویید، فرض کن، نیروهایتان را بفرستید مرخصی و برگردند تا شناسایی کنند. به آنها خشایار بدهیم بیایند پای کار، کم کم باورشان میشود، بهخصوص یکی دو یگان مثل مرتضی قربانی (لشکر۲۵ کربلا) که بیایند پای کار، آنها هم روحیه میگیرند.
محسن رضایی در پاسخ به غلامپور میگوید:
یگانها قابل حل است. باید دنبال این مشکلات بود. باید سه مسئله پشتیبانی، مهندسی و جناحین را حل کنیم.
زمان را باید نه کم بگذاریم و نه زیاد. باید پیشرفت کارها را یکی یکی کنترل کنیم. ازنظر ما، باید تمام سازماندهی خشایار راه بیفتد، چک شود، مانورش را ببینیم، ممکن است یک هفته دیگر، ممکن است دو هفته دیگر، نمیدانم عملیات کی است.
هرچند به نظر میرسید درباره عملیات شلمچه بهصورت یکی از راهحلهای عملیاتی اتفاق نظر وجود داشته باشد، اما هیچیک از فرماندهان ازجمله برادر غلامپور درباره نظر آقای هاشمی مبنیبر تسریع در زمان عملیات اظهارنظر خاصی نکرد و این موضوع در پس مباحث کلی جنگ پنهان ماند. با چنین برداشتهایی جلسه فرماندهان سپاه با همان جمعبندی قبلی که سه قرارگاه در مناطق شلمچه، هور و غرب کشور فعال باشند، خاتمه یافت و حاضرین جلسه را در حضور آقای هاشمی رفسنجانی ادامه دادند. آقای هاشمی رفسنجانی نیز بهعنوان فرمانده عالی جنگ در این جلسه میکوشید تا نظر مثبت فرماندهان سپاه را درباره عملیات تعجیلی در شملچه به دست آورد. وی در ابتدای این جلسه پس از توضیحات برادر محسن رضایی به وی گفت:
شما درمجموع نظرتان مثبت است دیگر؟ چون قبلاً هم بهصورت خلاصه به من گفتید، اما با این توضیحات که دادید نظرتان درمجموع مثبت است.
محسن رضایی در پاسخ به آقای هاشمی میگوید:
نظرمان مثبت میشود انشاءالله، یعنی ناامید نیستیم از اینجا.
هاشمی رفسنجانی:
ناامید نیستیم که [مکث کوتاه] ما حالا نمیتوانیم به امید شما بنشینیم. شرایط جنگ الان بهصورتی است که باید از اینجا با تصمیم برویم به تهران، باید تصمیم بگیریم. ضمناً امام هم راضی نیستند، برادران بدانند امام قطعاً از تأخیر در عملیات راضی نیستند. پیش از آنکه عملیات [کربلای۴] شروع شود، ایشان یک جملهای به من گفت که من حالا زود میدانم این جمله را به شما بگویم. بعداً حالا وقت هست، من به تلخی آن جمله تا به حال از امام در مورد جنگ و رزمندگان نشنیدهام. چیز خوبی نبود. بعد هم خودشان مایل نبودند من نقل کنم. جمعی هم بود، من تنها نبودم که این جمله را ایشان گفتند. ایشان ناراضی هستند از تأخیرها، شاید هم در تحلیل ایشان یکی از عوامل ناموفقیت عملیات گذشته، تأخیر یک ماه گذشته بوده است. از حرفهای ایشان من اینطور میفهمم. تعبیری که، اینها به انتظار اینکه داس پیدا کنند، شمشیر را از دست میدهند.
بههرحال من میخواهم بگویم که جمع کردن نظرات شما مشکل است و توقع نداشته باشید که فرماندهی همه شما را راضی کند، فرماندهی به یک جمعبندی که رسید تصمیم میگیرد. پس از آن دیگر اخلاص و اذا عزمت فتوکل علیالله است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۹
برادر محسن رضایی فرمانده کل سپاه پس از ذکر مقدماتی چنین میگوید:
پیشنهاد ما روشن است. پیشنهاد اولِ برادرها شلمچه است، منتها میرویم دنبال مشکلاتش آنها را حل بکنیم. منتها اگر نظری میخواهید که این یک عملیاتی است که صد در صد موفق میشود ؟!!
آقای هاشمی رفسنجانی: صد در صد که اینطور نیست. [نمیشود گفت صد در صد موفق میشویم.]
برادر محسن رضایی: با این مسائل که میفرمایید، اگر منظورتان این باشد [که چند درصد موفقیم]، این را نمیشود الان جواب داد، ما باید ببینیم چند درصد پشتیبانیمان قابل حل است. بعد میتوانیم انشاءالله این قدر درصد روی موفقیتش حساب کنیم، ولی اینکه نظر ما باشه...
ُ
آقای هاشمی رفسنجانی: من میگویم باید عمل کنید، باید نتیجه بگیرید اینجا، عمل بکنید.
برادر رحیم صفوی: مشکلاتش را باید حل بکنیم یا نه؟ بدون اینکه مشکلاتش را حل بکنیم برویم عمل کنیم؟!
آقای هاشمی رفسنجانی: بروید حل کنید. مشکلات اینجا لاینحل نیست.
برادر محسن رضایی: برادرها میگفتند که اگر اینجا تکلیف است، ما میرویم دنبال حلش.
آقای هاشمی رفسنجانی: بله تکلیف است.
درمجموع به نظر میرسید عملیات در شلمچه قطعی است و تنها مشکلات مربوط به روشنایی ماه در شب، مانور، مهندسی، عقبهها و توپخانه بود که پیشبینی زمان اجرای عملیات را دشوار میساخت. بحثهای بعدی جلسه به جز اندکی که به عملیات کربلای۴ اختصاص یافت، درباره عملیات آینده در شملچه بود. بیان این جملات ازسوی محسن رضایی که گفت در شلمچه هم عقبههای یگانها پای کار است و هم ازنظر زمانی زودترین جایی که میتوانیم عمل کنیم شلمچه است، نشان میداد که ذهن فرماندهی سپاه نیز نسبت به عملیات در منطقه، شلمچه جدیتر از سایر مناطق است. به همین دلیل آقای هاشمی رفسنجانی نیز زمان یک هفته آینده را برای عملیات در شلمچه پیشنهاد داد و گفت:
من یک هفته میگویم. یعنی با سیاست گذشتهای که در جبهه بود مخالف هستم. یعنی اگر آقایان قبول دارند فرماندهی را ... البته اینطور نیست بگویم امام گفتهاند یک هفته، ولی امام با تأخیر مخالف است. یعنی امام تأخیر را آفت میدانند. شما یادتان است، خودتان آنجا بودید، امام به شما گفتند که ولو شده هر روز عملیات ایذایی بکنید، نگفتند؟ کدام سیاست اجرا شد؟
برادر محسن رضایی در پاسخ به چرایی اجرا نشدن این سیاست گفت:
این بهخاطر این است که ما لقمه بزرگ میگیریم.
آقای هاشمی رفسنجانی: این درست نیست.
آقای محسن رضایی: این را شما تعیین کنید.
آقای هاشمی رفسنجانی: من الان دارم تعیین میکنم.
درمجموع با فراز و نشیبهایی که بحث پیدا کرد، نهایتاً مقرر شد، عملیات در محور شلمچه تا یک هفته دیگر به نتیجه برسد. غلامپور درحالیکه به نظر میرسید تا حدودی نسبت به روند مباحث راضی است از جلسه بیرون آمد، اما محسن رضایی مجدداً او را به جلسهای که پس از جلسه با آقای هاشمی درباره عملیات در شلمچه تشکیل شد فراخواند. این جلسه در ساعت ۲۱ روز ۶۵/۱۰/۱۱ تشکیل شد. با تعیین یک هفته فرصت برای کسب آمادگی، لازم بود روند اقدامات و فعالیتها شتاب بیشتری بگیرد. در این جلسه که کلیه فرماندهان سازمان رزم سپاه حضور داشتند سازمان هر قرارگاه به شرح زیر معین شد:
قرارگاه کربلا با یگانهای لشکر ۲۵ کربلا، لشکر ۴۱ ثارالله، لشکر ۱۹فجر، لشکر ۱۰ سیدالشهدا، لشکر31 عاشورا، لشکر 33 المهدی، تیپ ۱۸ الغدیر و تیپ ۴۸ فتح،
قرارگاه قدس با یگانهای لشکر۷ ولیعصر، لشکر ۸ نجف، لشکر ۱۴ امام حسین، لشکر ۲۷ محمدرسولالله، لشکر ۳۲ انصار و تیپ ۴۴ قمربنیهاشم و
قرارگاه نجف با یگانهای لشکر ۱۷ علیبنابیطالب، لشکر 5 نصر، لشکر ۲۱ امام رضا، لشکر ۱۵۵ویژه شهدا، لشکر ۱۰۵ قدس، تیپ۵۷ ابوالفضل، تیپ ۲۹ نبیاکرم و تیپ ۱۲ قائم.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۱۹
براساس بحثهای صورت گرفته در جلسه از آنجا که محور اصلی عملیات زمین منطقه پنجضلعی و جاده شلمچه بود و قرارگاه کربلا در طول هفته گذشته با یگانهای سازمانی خود در این منطقه فعال بود و نیز بهدلیل آنکه برادر احمد غلامپور بیش از دو فرمانده دیگر (عزیز جعفری و مصطفی ایزدی) نسبت به عملیات در این منطقه انگیزه داشت، مقرر شد قرارگاه کربلا بهعنوان قرارگاه اصلی عملیات، مأموریت خطشکنی، سرپلگیری و تثبیت مرحله اوّل را بهعهده داشته باشد و سپس قرارگاههای قدس و نجف با عبور از قرارگاه کربلا مأموریت تعمیق و توسعه وضعیت را بهعهده گیرند. در این جلسه احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا مسئولیت اقدامات آمادگی و حل مشکلات، طراحی مانور عملیات و تلاش مهندسی در منطقه را بهعهده گرفت و نیمهشب از جلسه خارج شد و برای استراحت به منزلش در اهواز رفت.
🔅 تلاش جدی و مضاعف
برای کسب آمادگی
قبل از ظهر روز ۶۵/۱۰/۱۲ بهاتفاق آقای احمدغلامپور و برادر بشردوست از اهواز به سمت منطقه حرکت کردیم. بعد از اذان ظهر و عصر به قرارگاه رسیدیم، پس از خواندن نماز و صرف نهار، غلامپور آقای عبداللهی مسئول حفاظت قرارگاه را صدا کرد و به او گفت قرار است قرارگاههای قدس و نجف از جاده اهواز ـ آبادان و قرارگاه کربلا از جاده اهواز ـ خرمشهر تردد کنند، مراقب باشید جاده اهواز ـ خرمشهر زیاد شلوغ نشود.
در این هنگام که برادر صیافزاده مسئول عملیات قرارگاه کربلا وارد اتاق فرماندهی شده بود، گفت، لازم است مانور عملیات که کلیات آن دیشب بحث شد را به یگانها ابلاغ کنیم. غلامپور نیز ضمن تأیید این مطلب گفت، حساسترین محور عملیات (بازکردن جاده شلمچه در دژ مرزی) دست لشکر 10 سیدالشهدا است. بشردوست نیز گفت:
اگر به اینجا برسید (سمت چپ جاده شلمچه در حاشیه اروند) آتش شما بصره را بیچاره میکند.
صیافزاده: خمپارههای ما گوشه بصره را میزند.
غلامپور: بابا اینقدر بلندپروازی نکنید.
بشردوست: فرض محال که اشکال ندارد. [اشاره به موفق نبودن عملیات]
صیافزاده: آقای غلامپور، تمام فشار ترددها روی جاده خرمشهر ـ اهواز است. هیچکس از جاده آبادان ـ اهواز تردد نمیکند. منطقه کلی شلوغ شده است.
بشردوست: وضع منطقه افتضاح است، خیلی شلوغ است، اما از مهندسی خبری نیست. این مهندسیها الان باید اینجا باشند. حرف آقا محسن را گوش نمیکنند. به اینها (مهندسی) گفته صبح تقسیم شوید داخل منطقه. الان هیچکس کار را شروع نکرده. پس کو این آقای مبلغ؟!
غلامپور: من به آقا محسن گفتم که اگر میخواهند کار پیش برود، باید مهندسی یکی قرارگاه بزند داخل منطقه، آقا محسن گفته که بیایند ولی خبری نیست. آقای بشردوست، بروید گزارش بدهید که مهندسیها نیامدند و هیچ جلسهای نگذاشتند. باور کنید فردا میشود مثل بدر. یادم به باکری میافتد که چهکار میکرد. خدا اون روز را نیاره. آن شب مهندسیها آمده بودند به قرارگاه، مبلغ میگفت میشود، فروزش میگفت نه نمیشود. اصلاً هماهنگ نبودند. رضوی و فروزش هم به هم نگاه میکردند و میخندیدند.
بشردوست: تا خودش (محسن رضایی) نیاید داخل منطقه، هیچکس نمیآید کاری انجام دهد. کی حرف گوش میکند؟!
صیافزاده: منطقه خیلی شلوغ شده
غلامپور: باید هم شلوغ شود وقتی کار را یک هفتهای میخواهند، خب همه یگانها تلاش میکنند تا آماده شوند، طبیعی است که منطقه شلوغ شود. شترسواری که دولا دولا نمیشود.
درحالیکه یک هفته مانده به مهلت تعیینشده ازسوی فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) حجم بالایی از فعالیتها آغاز شده است. یگانها تلاش میکنند تا از حداقل زمان حداکثر استفاده را بکنند. شوروحال عجیبی بر منطقه حکمفرماست. در همین حین برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد قرارگاه شد. از وی پرسیدم که کار شما چقدر مانده است؟ او بلافاصله گفت:
خیلی مانده انشاءالله آماده میشود.
سپس رو به آقای غلامپور کرد و گفت: ما بیمارستانها را اینطور تقسیم کردهایم، بیمارستان شرکت در بیستوپنج کیلومتری خرمشهر، قرارگاه کربلا؛ بیمارستان علیبنابیطالب، قرارگاه نجف و بیمارستان رمضان، قرارگاه قدس. البته بیمارستانها نواقص کار مهندسی دارند که شرکت را حاج قاسم (مسئول مهندس قرارگاه کربلا) و رمضان را هم برادر مجید تکمیل میکنند. استانداری خوزستان در عملیات والفجر8 پنجاه دستگاه آمبولانس به ما داد، اما این بار هشت دستگاه داده است.
دلیلش هم این است که در شورای جنگ استان (ستاد جنگ استان خوزستان) تصویب کردهاند که امکانات استان را بدهند به یگان استان (لشکر7 ولیعصر).
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۰
براساس بحثهای صورت گرفته در جلسه، از آنجا که محور اصلی عملیات زمین منطقه پنجضلعی و جاده شلمچه بود و قرارگاه کربلا در طول هفته گذشته با یگانهای سازمانی خود در این منطقه فعال بود و نیز بهدلیل آنکه برادر احمد غلامپور بیش از دو فرمانده دیگر (عزیز جعفری و مصطفی ایزدی) نسبت به عملیات در این منطقه انگیزه داشت، مقرر شد قرارگاه کربلا بهعنوان قرارگاه اصلی عملیات، مأموریت خطشکنی، سرپلگیری و تثبیت مرحله اوّل را بهعهده داشته باشد و سپس قرارگاههای قدس و نجف با عبور از قرارگاه کربلا مأموریت تعمیق و توسعه وضعیت را بهعهده گیرند. در این جلسه احمد غلامپور فرمانده قرارگاه کربلا مسئولیت اقدامات آمادگی و حل مشکلات، طراحی مانور عملیات و تلاش مهندسی در منطقه را بهعهده گرفت و نیمهشب از جلسه خارج شد و برای استراحت به منزلش در اهواز رفت.
🔅 تلاش جدی و مضاعف
برای کسب آمادگی
قبل از ظهر روز ۶۵/۱۰/۱۲ بهاتفاق آقای احمدغلامپور و برادر بشردوست از اهواز به سمت منطقه حرکت کردیم. بعد از اذان ظهر و عصر به قرارگاه رسیدیم، پس از خواندن نماز و صرف نهار، غلامپور آقای عبداللهی مسئول حفاظت قرارگاه را صدا کرد و به او گفت قرار است قرارگاههای قدس و نجف از جاده اهواز ـ آبادان و قرارگاه کربلا از جاده اهواز ـ خرمشهر تردد کنند، مراقب باشید جاده اهواز ـ خرمشهر زیاد شلوغ نشود.
در این هنگام که برادر صیافزاده مسئول عملیات قرارگاه کربلا وارد اتاق فرماندهی شده بود، گفت، لازم است مانور عملیات که کلیات آن دیشب بحث شد را به یگانها ابلاغ کنیم. غلامپور نیز ضمن تأیید این مطلب گفت، حساسترین محور عملیات (بازکردن جاده شلمچه در دژ مرزی) دست لشکر ۱۰ سیدالشهدا است. بشردوست نیز گفت:
اگر به اینجا برسید (سمت چپ جاده شلمچه در حاشیه اروند) آتش شما بصره را بیچاره میکند.
صیافزاده: خمپارههای ما گوشه بصره را میزند.
غلامپور: بابا اینقدر بلندپروازی نکنید.
بشردوست: فرض محال که اشکال ندارد. [اشاره به موفق نبودن عملیات]
صیافزاده: آقای غلامپور، تمام فشار ترددها روی جاده خرمشهر ـ اهواز است. هیچکس از جاده آبادان ـ اهواز تردد نمیکند. منطقه کلی شلوغ شده است.
بشردوست: وضع منطقه افتضاح است، خیلی شلوغ است، اما از مهندسی خبری نیست. این مهندسیها الان باید اینجا باشند. حرف آقا محسن را گوش نمیکنند. به اینها (مهندسی) گفته صبح تقسیم شوید داخل منطقه. الان هیچکس کار را شروع نکرده. پس کو این آقای مبلغ؟!
غلامپور: من به آقا محسن گفتم که اگر میخواهند کار پیش برود، باید مهندسی یکی قرارگاه بزند داخل منطقه، آقا محسن گفته که بیایند ولی خبری نیست. آقای بشردوست، بروید گزارش بدهید که مهندسیها نیامدند و هیچ جلسهای نگذاشتند. باور کنید فردا میشود مثل بدر. یادم به باکری میافتد که چهکار میکرد. خدا اون روز را نیاره. آن شب مهندسیها آمده بودند به قرارگاه، مبلغ میگفت میشود، فروزش میگفت نه نمیشود. اصلاً هماهنگ نبودند. رضوی و فروزش هم به هم نگاه میکردند و میخندیدند.
بشردوست: تا خودش (محسن رضایی) نیاید داخل منطقه، هیچکس نمیآید کاری انجام دهد. کی حرف گوش میکند؟!
صیافزاده: منطقه خیلی شلوغ شده
غلامپور: باید هم شلوغ شود وقتی کار را یک هفتهای میخواهند، خب همه یگانها تلاش میکنند تا آماده شوند، طبیعی است که منطقه شلوغ شود. شترسواری که دولا دولا نمیشود.
درحالیکه یک هفته مانده به مهلت تعیینشده ازسوی فرمانده عالی جنگ (آقای هاشمی رفسنجانی) حجم بالایی از فعالیتها آغاز شده است. یگانها تلاش میکنند تا از حداقل زمان حداکثر استفاده را بکنند. شوروحال عجیبی بر منطقه حکمفرماست. در همین حین برادر فتحیان مسئول بهداری نیروی زمینی وارد قرارگاه شد. از وی پرسیدم که کار شما چقدر مانده است؟ او بلافاصله گفت:
خیلی مانده انشاءالله آماده میشود.
سپس رو به آقای غلامپور کرد و گفت: ما بیمارستانها را اینطور تقسیم کردهایم، بیمارستان شرکت در بیستوپنج کیلومتری خرمشهر، قرارگاه کربلا بیمارستان علیبنابیطالب، قرارگاه نجف و بیمارستان رمضان، قرارگاه قدس. البته بیمارستانها نواقص کار مهندسی دارند که شرکت را حاج قاسم (مسئول مهندس قرارگاه کربلا) و رمضان را هم برادر مجید تکمیل میکنند. استانداری خوزستان در عملیات والفجر۸ پنجاه دستگاه آمبولانس به ما داد، اما این بار هشت دستگاه داده است.
دلیلش هم این است که در شورای جنگ استان (ستاد جنگ استان خوزستان) تصویب کردهاند که امکانات استان را بدهند به یگان استان (لشکر۷ ولیعصر).
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۱
غروب ۶۵/۱۰/۱۲ پس از خواندن نماز مغرب و عشا، غلامپور با فرماندههان یگانهای قرارگاه تماس تلفنی داشت و از همه آنها کارها را پیگیری میکرد. برای حل مشکلات آنها نیز با محسن رضایی، رحیم صفوی، فروزنده و... تماس گرفت تا هرچهسریعتر امکانات مورد نیاز یگانها به دستشان برسد. در همین حین (ساعت ۲۰:۱۲) سفره شام پهن شد. ده عدد تخممرغ آبپز، هشت عدد سیبزمینی پخته، دو قالب کره و سه کاسه ماست، شام امشب بود که تدارک دیده شده بود. در حال خوردن شام بودیم که غلامپور طبق عادت هر شب رادیویش را روشن کرد. ابتدا رادیو بیبیسی و سپس خبرهای رادیو ایران. پس از شام محرابی داخل اتاق فرماندهی شد و اطلاعاتی از عملیات کربلای 4 ارائه داد. میگفت ماهر عبدالرشید بارها از دیدهبانها و مسئولین دکلهایش تشکر کرده است. برای هر دکل جاده کشیدهاند، کارهای مهندسی که آنها برای دکلهایشان کردهاند، ما در کل عملیات کربلای 4 انجام ندادهایم. میگفت، بهدلیل هشیاری دشمن اکثر زخمیها و مجروحین ما تیر خوردهاند و کمتر با ترکش مجروح شدهاند. ساعت حدود 22:45 را نشان میداد که خوابیدیم تا صبح زود به بازدید از منطقه بپردازیم. البته تا ساعت یک بامداد تقریباً هر پانزده دقیقه یکبار آقای غلامپور به تلفنهای فرماندهان یگانها و مسئولین قرارگاه پاسخ میداد و من هم برای ثبت این تماسها با استفاده از چراغ قوه، مطالب شنیده شده را در دفتر خود یادداشت میکردم.
صبح روز ۶۵/۱۰/۱۳ ساعت هفت، پس از خواندن نماز و خوردن چند لقمه نان و پنیر و چای، از قرارگاه بیرون آمدیم. در بین راه مسئول مهندسی قرارگاه حاج قاسم را دیدیم که همراه با آقایان مبلغ از مسئولین مهندسی سپاه، رضوی از مسئولین جهادسازندگی و عطار فرمانده لشکر مهندسی ۴۲ قدر کنار جاده اهواز ـ خرمشهر بودند.
حاج قاسم که عصبانی بهنظر میرسید نسبت به بستن جاده اهواز ـ خرمشهر اعتراض داشت و میگفت نمیدانم چهکسی جاده را بسته است؟ اصلاً نمیدانم چهکسی به اینها گفته بیایند؟
رضوی با لحنی تمسخرآمیز پاسخ داد:
کسی نگفته بیایند، کسی نگفته که نیایند، اینها هم آمدهاند و جاده را بستهاند.
هر کسی جاده را شکافته خوب هم کار کرده، جاده را مورب بریده که آب کنار جاده را تخلیه کند.
عطار: معلوم نیست این کارها را چه کسی انجام میدهد؟!
رضوی با خندهای که حکایت از انتقاد نسبت به مدیریت منطقه داشت: کار خداست. معلوم نیست کی چهکار میکند؟!
حرکت کردیم. داخل خودرو، غلامپور در ارتباط با زمان عملیات میگفت، نظر آقا محسن روز پنجشنبه ساعت یازده است، چون ماه ساعت یازده غروب میکند. در این صورت بچههای قاسم (لشکر 41 ثارالله) زمان کم میآورند، آنها برای رسیدن به خط دشمن در محور کانال ماهی به 3 تا 4 ساعت زمان نیاز دارند. خدا رحم کند.
آقای غلامپور پس از سرکشی به چند پروژه مهندسی (عقبهسازی، جادهسازی، پدهای توپخانه و...) به قرارگاه برگشتیم. پس از نماز و نهار و کمی استراحت، جلسه مهندسی تشکیل شد. جلسه با حضور مسئولین مهندسی سپاه، جهاد و برخی یگانهای مهندسی و نیز فرماندهان دو قرارگاه قدس و نجف آغاز شد تا حاضرین درباره اقدامات مهندسی و کارهای باقیمانده به بحث و تبادلنظر بپردازند و باتوجهبه حضور دو قرارگاه عملیاتی جدید در منطقه، تقسیم کار جدیدی در ارتباط با اقدامات مهندسی انجام شود. پس از قرائت چند آیه از قرآن، ابتدا برادر مبلغ درباره موضوع اصلی جلسه که پیشرفت فعالیتهای مهندسی در منطقه شلمچه و تقسیم کار میان سه قرارگاه عملیاتی و نیز برنامهریزی برای اقدامات مهندسی باتوجهبه زمان محدود باقیمانده تا آغاز عملیات بود، توضیحاتی داد و سپس حاضرین مطالبی را در ارتباط با این سه موضوع ارائه دادند. محور اصلی گفتوگوهای جلسه تناسب نداشتن اقدامات باقیمانده مهندسی و زمان تعیین شده برای عملیات آینده بود. دراینباره احمد غلامپور گفت:
از زمانی که فرماندهی قصد عملیات در منطقه شلمچه کرد، اوّلین مسئله آمادهسازی منطقه و اقدامات مهندسی بود که باید اجرا میشد. باتوجهبه اینکه قبلاً در منطقه کارهایی صورت گرفته بود، مسئله اصلی ما جادههای خط، عقبه یگانها و پدهای توپخانه بود. ابتدا ما به اتفاق آقای شمایلی کارهای زیر را برنامهریزی کردیم:
1. نیازهای مهندسی براساس اعلام نظر واحدها و یگانها و نیز وضعیت منطقه و عملیات تعیینشد.
2. کارهای باقیمانده مشخص و اولویتبندی شد.
3. برنامهریزی براساس اولویتهای صورت گرفت.
4. جهادهای استانی براساس برنامهها تقسیم شدند.
5. پیگیری برای اجرا شروع و نظارت بر کیفیت اجرا آغاز شد.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۲
از آن روز (۶۵/۱۰/۶) تاکنون که ۷ یا ۸ روز گذشته است پیشرفت کارها ضعیف بوده و بهدلیل حجم کارهای مورد نیاز انگار کاری صورت نگرفته است. برای مثال در حال حاضر، از کارهای توپخانه یکدهم آن هم انجام نشده است. آقای شمایلی میتواند گزارش پیشرفت کارها را بدهد.
شمایلی: الان مشکل اصلی ما تناقضهاست، یکی میگوید کار نشده، یکی میگوید کارشده، اگر ضعفی در کار است باید ایراد آن گرفته شود و سپس برطرف شود. الان ما چند کار اصلی در منطقه داریم:
۱. تکمیل کارهای جاده فجر (لشکرفجر) که محور اصلی ورود به منطقه دشمن است، یعنی یکی از عقبههای اصلی عملیات.
۲. اولویت بعدی پدها و جادههای توپخانه است.
۳. مسئله بعدی تکمیل و آمادهسازی بیمارستانهاست.
عزیز جعفری: تجربهای که ما داریم این است که ما یا نمیتوانیم برآورد دقیقی از کارها بدهیم و یا در ارائه زمانبندی اقدامات ناتوانیم. به ما قول میدهند که این کار در این تاریخ تمام میشود ولی متأسفانه ما میبینیم دو برابر زمان داده شده طول میکشد. من صحبتهای آقای فروزنده را به یاد دارم. میگفت فلان طرح آخر شهریور آماده است، بعد شد آخر مهرماه. الان هم که صحبت میشود، باید زمانبندی دقیق بدهید. شوخی نیست، عملیات است. در کربلای ۴ بهنظر من اگر ما میرفتیم. آنسوی اروندرود، بازهم مجبور بودیم برگردیم، چون توپخانه نداشتیم. الان هم که غافلگیری هیچ [نداریم]، حداقل زمانبندی را طوری بگویید که بدانیم آمادگی تا چه اندازه است.
غلامپور: فرماندهی به ما یک زمانی را داده و ما براساس کارهای باقیمانده میرویم و میگوییم اینها (مهندسی) نمیرسند. بعد فرماندهی با شما جلسه میگذارد و از شما حرفهای داغ و خوشبینانه میشنود و میگوید نه آماده میشود. همین بیمارستان را میگفتند یک هفته دیگر، ده روز یا پانزده روز دیگر آماده میشود. من به آقای فروزنده گفتم خدا وکیلی چه زمانی آماده میشود، گفت راست و حسینی سه ماه دیگر! با این برآوردها نمیشود رفت پای کار.
مبلغ: با طرح مباحث جزیی درباره هر یک از پروژهها و پیش کشیدن امکانات مورد نیاز هر پروژه از قبیل لودر، بولدوزر، کمپرسی و... ازسوی برادران جهاد، روند گفتوگوها شکل مناقشهآمیزی پیدا کرد. برادر شمایلی مسئول جهادسازندگی مستقر در قرارگاه کربلا دراینباره میگوید: شن در منطقه نیست که ما اولویت را بدهیم به جادههای خط، علت کندی، نبودن شن و ماشین است. باید بدانیم که تنها امکانات نیست که کار میکند. الان دشمن با توپ و خمپاره محورهای وصولی به خط را بسته، چون تعداد کمپرسیها زیاد شده است ودشمن دائم میکوبد. منطقه هم اینقدر وسعت ندارد که ما هزار تا کمپرسی را بیاوریم به منطقه. کمبود کمپرسی هم داریم.
فروزش: اگر شما (فرماندهان قرارگاهها) به این مشکلات توجه نکنید، تصمیماتتان غلط از آب درمیآید... ما اینجا کمبود کمپرسی داریم که آقای هاشمی هم نتوانست حل کند.
عزیز جعفری: بالاخره کمبود کمپرسی را میشود تأمین کرد یا خیر؟ ما میخواهیم تقسیم کار بکنیم، سازمان مشخص کنیم و برویم دنبال کار.
فروزش: یک قرارگاه و سه قرارگاه فرق نمیکند، اینجا یک کار مهندسی سنگین نیاز دارد.
عزیز جعفری: چرا میگویید سیصد کمپرسی؟! اینجا هزار دستگاه کمپرسی لازم است.
فروزش: خودشان گفتهاند هور اولویت دارد. الان در هور ششصد کمپرسی فعال است... کارهای عقبه باید زیر نظر یک فرماندهی باشد. اگر زیر نظر یگانها باشد، کار کُند و پراکندهکاری میشود.
عزیز جعفری: ما میخواهیم کار مهندسی هر قرارگاه زیر نظر همان قرارگاه باشد.
فروزش: اگر الان شما یگانهایتان را بیاورید در منطقه، کمپرسی و شن مورد نیاز آنها را تا هفتادودو ساعت نمیتوانید تأمین کنید.
عزیز جعفری: مثل اینکه هنوز برای شما جانیفتاده که اینجا (منطقه شلمچه) عملیات است. ما باید اینجا تا یک هفته دیگر عملیات سرنوشتساز انجام دهیم. میتوانید کمپرسیها را از هور بیاورید اینجا، آقا محسن هم گفته میتوانید.
شمایلی: ما نگفتیم که تا پایان هفته انجام میدهیم.
فروزش: ببینید، همان مشکلاتی که شما برای عملیات اینجا مطرح کردید یک رده پایینتر از شما هم دارند، منتها همه دارند با همه مشکلات میآیند پایکار.
عزیز جعفری: بله، اینجا باید کار در عرض پنج روز تمام شود، هر که هم نکرد باید بگذاریمش سینه دیوار، شوخی نیست، خون بچههای مردم است. الان هر قرارگاهی کارهای مهندسیاش را بگوید تا جهادها تقسیم شوند و برویم پای کار
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۴
قاسم سلیمانی علاوهبر مشکل نیروها دو مسئله دیگر را مطرح میکند که ابهامها و تردیدهای موجود را افزایش میدهد، وی میگوید:
ما به آقای هاشمی هم گفتیم، عملیات اینجا (شلمچه) دو چیز میخواهد، عقبه و غافلگیری.
وی درحالیکه معتقد است این دو مسئله حلنشده باقی مانده است از غلامپور میپرسد، بالأخره عملیات در چه تاریخی انجام میشود؟
غلامپور: آقا محسن به من گفته هفدهم عملیات است.
نبی رودکی فرمانده لشکر 19 فجر که تازه وارد اتاق شده بود، پس از سلام و احوالپرسی گفت:
زیر نور ماه نمیشود عمل کرد، دشمن قشنگ میبیند.
سلیمانی: ما بیستم میتوانیم عملیات انجام دهیم.
غلامپور: من به آقا محسن گفتم، قبول نکرد، آقای هاشمی هم قبول نکرد.
پس از اتمام صحبتهای فرمانده یگانها درباره مسائل مختلف عملیات، مجدداً مباحث به سمت فعالیتهای مهندسی کشیده شد، غلامپور آقای شمایلی و حاج قاسم را مسئول رسیدگی به فعالیتهای مهندسی کرد و مسئولین مهندسی نیز با اولویت قرارگاه کربلا، امکانات موجود را تقسیم کردند.
از دیگر مسائلی که غلامپور درباره آن بسیار حساس بود، توپخانهها بودند. از یکسو اقدامات مهندسی برای زدن جادهها و پدهای توپخانه هنوز پایان نیافته بود و ازسوی دیگر هیچیک از واحدهای توپخانه آمادگی انتقال توپهای خود را نداشتند. میرصفیان فرمانده گروه توپخانه پانزده خرداد در حضور مجدد خود در قرارگاه به آقای غلامپور دراینباره چنین میگوید:
الان یگانها همه جادهها را گرفتهاند و ما نمیتوانیم هیچ کجا توپ مستقر کنیم. شصت قبضه یگانها دارند و چهار گردان هم خودمان. برای مواضع توپخانه هم کار زیادی صورت نگرفته است. توپهای 120، 130 و کاتیوشا نیز هستند که هنوز جایابی نشدهاند. شما نقاطی را که آتش میخواهید مشخص کنید تا ما جای این توپها را مشخص کنیم.
غلامپور: شما باید حجم آتشتان در ابتدای شروع عملیات داخل پنجضلعی، نوک کانال ماهی و جادههای مواصلاتی دشمن مثل شلمچه باشد. کارخانه کاغذسازی در کنار بصره را نیز آتش مناسبی بریزید که مقر سپاه سوم عراق است. با آقای شمایلی هم برای جادههای توپخانه صحبت میکنم.
جلسات متفرقه آقای غلامپور تا نماز مغرب و عشا ادامه داشت. وی پس از نماز نیز چندین جلسه با فرماندهان یگانها مانند آقای میرحسینی فرمانده تیپ18 الغدیر، نبی رودکی فرمانده لشکر19 فجر و امین شریعتی فرمانده لشکر31 عاشورا داشت که بحث اصلی آنها مانور یگانهای خود بود، در این جلسات گاه و بیگاه برادران صیافزاده و محرابی نیز شرکت میکردند. بههرحال شب به انتهای خود نزدیک میشد که سفره غذا پهن شد. چند قوطی کنسرو ماهی با نان، شام مختصری بود که صرف شد. پس از شام نیز برادران صیافزاده، محرابی و حاجقاسم صحبتهایی درباره وضعیت منطقه و دشمن کردند که عمدتاً تکراری بود.
پس از بحثهای فراوان درباره مانور یگانها و توضیحاتی که توسط غلامپور ارائه شد. وی مشکلات قرارگاه را در موارد زیر خلاصه کرد و بیان داشت که اگر اینها حل نشود ما با مشکل روبهرو میشویم.
1. پل لولهای حل نشده است.
2. جادهها و پدهای توپخانه هنوز معلوم نیست.
3. علمای مهندسی دیروز اینجا بودند و نتوانستند مشکل شن و کمپرسی ما را حل کنند.
4. مسئله بهداری و بیمارستانها حل نشده است.
5. هنوز روی جزئیات مانور بحث نشده، چون زمین پیچیده است، مانور به بحث بیشتری نیاز دارد.
6. مشکل عقبه یگانها حل نشده است.
7. مهمات توپخانه و ادوات تأمین نشده است.
در این میان رحیم صفوی بحث را قطع کرد و گفت:
ما به یگانها ده روز پیش کلی مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند بعد بهشان میدهیم
غلامپور: یگانها مصرف کردهاند.
رحیم: نه بابا، کجا مصرف کردهاند؟! ده روز پیش مهمات دادیم، آنها را مصرف کنند تا بعد.
جلسه با بیان مشکلات قرارگاه کربلا و وعده مسئولین نیروی زمینی مبنیبر تأمین نیازها و حل مشکلات پایان یافت.
پس از رفتن مسئولین نیروی زمینی از قرارگاه جلسات متعددی درزمینه طرحریزی آتش توپخانه، تأمین مشکلات یگانها و کارهای باقیمانده مهندسی برگزار شد. با نزدیک شدن اذان ظهر، حجتالاسلام محقق نماینده ولی فقیه در قرارگاه کربلا و همراهانش وارد قرارگاه تاکتیکی کربلا شدند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۵
نماز جماعت برپا شد و آقای محقق با آرامش و طمأنینه همیشگی خود به نماز ایستاد. پس از ادای نماز، سفره نهار در اتاق فرماندهی پهن شد و پس از چند روز خوردن کنسرو، تخممرغ و... خورش قیمه سر سفره چیده شد و حاضرین غذای دلچسبی خوردند. در بین غذا آقای غلامپور گزارشی از پیشرفت کارها به آقای محقق داد و ایشان هم با تکان دادن سر و تشویق برادران، برای حاضرین و رزمندگان دعا کردند.
ساعت چهار بعدازظهر مهمانها همه رفته بودند و سکوتی عمیق بر قرارگاه و اتاق فرماندهی حاکم شده بود. در میانه این سکوت، آقای بشردوست با چهرهای خندان و بشاش وارد شد و پس از سلام و
احوالپرسی گفت: بچهها (فرماندهان لشکرها) آمدند و با محسن درباره تأخیر در عملیات صحبت کردند و ایشان موافقت نکرد و گفت باید حتماً در روز تعیینشده عملیات انجام شود. آقا محسن سؤالی داشت، میگفت چطور میشود سرعت عملیات را ساعتهای اوّل عملیات و روز اوّل زیاد کرد؟
غلامپور در پاسخ به این سؤال چنین توضیح داد:
ما تا یک کیلومتری دشمن سریع میرویم ولی نیروها از این پس باید آهسته، آهسته و سینهخیز بروند. بعد مسئله موانع پیشروی آنهاست، اگر برای عبور از موانع از ساعت ۱۲:۰۰ سه ساعت وقت بگذاریم، لحظه درگیری میشود سه صبح. البته برای ساعت درگیری باید بیشتر صحبت کنیم، چون مسافت رسیدن یگانها به خط دشمن و موانع، یکی نیست. بعضی از یگانها یک ساعت و بعضی چهار ساعت وقت میخواهند.
پس از شکستن خط دشمن، سرعت عمل به دو عامل نیاز دارد، نخست آتش و دوم که مهمتر از اولی است، سرعت در انتقال نیروهاست. یعنی اگر امکانات (نفربر و زرهی) داشته باشیم و بتوانیم سریع نیروها و امکانات را انتقال دهیم، سرعتمان بالا میرود.
در این لحظه (ساعت ۱۷:۰۰) آقای اسدی از دیدار با فرمانده کل سپاه به قرارگاه برگشت و گزارش دیدارش را داد. وی گفت: رفتیم پیش آقا محسن، روم نشد حرف بزنم. وقتی محسن را دیدم، مثل پیرمردها خمیده شده و تلفن در دستش میلرزید، دلم نیومد حرف بزنم، آمدم بیرون و تلفنی باهاش تماس گرفتم و گفتم برادر محسن من خودم و بچههایم (نیروهای لشکر ۳۳) تا آخرین نفر آماده هستیم که بجنگیم.
با پخش صدای اذان در محوطه قرارگاه، همه آماده خواندن نماز شدیم. پس از ادای نماز جلسهای با یگانهای زرهی ۲۸ ذوالفقار و ۷۲ محرم گذاشته شد تا مانور این یگانها پس از شکستن خط مشخص شود. در این جلسه آقایان عربنژاد و شریعتی شرکت داشتند. پس از این جلسه برادران صیافزاده و محرابی آمدند و گزارشی از وضعیت یگانهای خودی و دشمن دادند گزارش آقای محرابی حاکی از افزایش هشیاری دشمن بود.
پس از این جلسه همراه با برادر غلامپور جهت شرکت در جلسه با فرمانده کل سپاه به قرارگاه خاتم رفتیم. بحث اصلی این جلسه طرح مانور قرارگاه و آمادهسازی منطقه بود. از آنجا که در تدبیر کلی عملیات، قرارگاه کربلا، قرارگاه خطشکن بود و نقش اصلی و تعیینکنندهای داشت، بیشتر بحثهای طرح مانور پیرامون این قرارگاه و یگانهایش دور میزد. غلامپور و تدبیر اصلی قرارگاه کربلا را براساس گرفتن سرپل در پنجضلعی و کانال ماهی و فراهم کردن زمینه برای عبور دو قرارگاه قدس و نجف میدانست. در ضمن او تأکید خاصی بر مانور دو یگان ۱۸ الغدیر و ۳۳ المهدی برای تأمین جناح راست عملیات و تأمین عقبه سایر یگانها داشت بر این اساس، طرح مانور قرارگاه کربلا در این جلسه به شکل زیر تعیین شد:
تیپ الغدیر و لشکر المهدی به ترتیب مأموریت شکستن خط بر روی سیلبندها و جادههای تازه تأسیس دشمن و تصرف پاسگاه بوبیان در جناح راست و تأمین عقبه سایر لشکرها را به عهده گرفتند.
لشکر۴۱ ثارالله مأموریت شکستن خط در محور کانال ماهی و گرفتن یک سرپل در غرب کانال ماهی را به عهده گرفت و لشکر ۲۵ کربلا در تقدم اوّل با عبور از لشکر۴۱ ثارالله و در صورت میسر نشدن، با عبور از لشکر۳۱ عاشورا در پنجضلعی، مسئولیت تأمین سرپل غرب کانال ماهی را در کنار لشکر ثارالله به عهده داشت. شکستن خط در محور پنجضلعی و پاکسازی و تصرف این منطقه، مأموریت دو لشکر۳۱ عاشورا و ۱۹ فجر شد و شکستن خط در محور جاده شلمچه و بازکردن عقبه اصلی عملیات به لشکر ۱۰ سیدالشهدا واگذار شد. البته بهدلیل استحکام خطوط پدافندی ارتش عراق درمحور جاده شلمچه به این یگان فرصت استفاده از موفقیت لشکرهای ۳۱ و ۱۹ نیز داده شد.
در تدبیر کلی عملیات نیز قرارگاههای قدس و نجف مأموریت داشتند با استفاده از موفقیت قرارگاه کربلا، از یک سمت به طرف نهر جاسم، الدوعیجی و کانال زوجی و از سمت دیگر به سمت رودخانه اروند توسعة وضعیت دهند.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂
هدایت شده از حماسه جنوب،خاطرات
🍂 نقش قرارگاه کربلا
در عملیات کربلای۵
به روایت اسناد ۲۷
..طوفان شن و مه غلیظ تمام منطقه را فرا گرفته بود. فاصله صد متری به سختی قابل مشاهده بود، در این فرصت پیشآمده، یگانها بدون ترس از دیدهبانها و دکلهای دشمن، فعالیتهای خود را شدت بخشیدهاند. حجم سنگینی از دستگاههای مهندسی و کمپرسیها در حال کار و رفتوآمد بودند. شادی در چهره فرماندهان و مسئولین یگانها موج میزد. آنها طوفان شن و مه غلیظ را امداد الهی تعبیر میکردند. فرصتی که فرشتهها به امر خدا در اختیار آنها گذاشتهاند تا عقبماندگی را جبران کنند. با این وضع ازنظر آنها سرنوشت این عملیات چیزی جز موفقیت نخواهد بود.
نزدیک ظهر برای ادای نماز و خوردن نهار به قرارگاه بازگشتیم، سروصورت و لباسهایمان خاکی بود. پس از تکاندن لباسها، گرفتن وضو و شست و شوی سروصورت به نماز ایستادیم و پس از آن نیز نهار لوبیا پلو با ماست خوردیم. ساعت ۱۵:۰۰ آقایان حاج قاسم و شمایلی مسئولین مهندسی آمدند و درباره اقدامات مهندسی بحث کردند. پس از این جلسه با غلامپور به مقر لشکر ۲۵ کربلا رفتیم. مسئولین محورها و گردانهای لشکر نیز در جلسه حضور داشتند و هر یک جداگانه مانور واحد خود را توضیح دادند. پس از این توضیحات غلامپور احتمالات مختلف را در ارتباط با مانور لشکر ۲۵ کربلا توضیح داد و گفت شما باید آماده باشید در صورت موفق نبودن لشکر۴۱ ثارالله از پنجضلعی وارد منطقه شوید و کانال ماهیگیری را از پایین به طرف بالا بروید. در صورتی که هر دو محور با مشکل مواجه شدند باید به کمک آنها بروید و راه را باز کنید. لشکر شما باید روی احتمالات مختلف کار کند و آماده باشد. با پایان جلسه نماز جماعت مغرب و عشا را به امامت مسئول اطلاعات لشکر ۲۵ کربلا خواندیم و به سمت قرارگاه حرکت کردیم. در قرارگاه برادر "بندنشان" مسئول تعاون قرارگاه منتظر برادر غلامپور بود تا ضمن ارائه گزارش درباره آمار شهدا، مفقودین و اسرای عملیات کربلای۴، تدابیر اتخاذشده برای تخلیه شهدای عملیات شلمچه را توضیح دهد. پس از برگزاری این جلسه که با تذکراتی ازسوی غلامپور همراه بود، برادر اسدی فرمانده لشکر۳۳ المهدی وارد اتاق فرماندهی شد و درباره مانور لشکر و برخی مشکلات یگان خود گزارش داد. غلامپور نیز راهنمایی لازم را کرد و نامهای به برادر اسدی داد تا تعدادی قایق از تدارکات نیروی زمینی تحویل بگیرد.
پس از این جلسه برادران افشار و محتاج آمدند. آنها ازسوی فرمانده کل سپاه بهعنوان قرارگاه عبور در منطقه تعیین شده بودند. برادر محتاج ضمن توضیح مأموریت خود، از مشکلات عبور پرسید که غلامپور توضیحات کافی را ارائه داد.
محرابی اطلاعات قرارگاه کربلا فرد بعدی بود که گزارشش کمی تکاندهنده بود. او میگفت: دیشب دستگاه رازیت را چرخانیدیم طرف نیروهای خودمان، شدیداً علایم نشان میداد. ممکن نیست که دشمن این حجم ترددهای ما را نفهمیده باشد. البته یک امکان هم محتمل به نظر میرسد. دشمن در منطقه فاو اقدام به ایجاد معبر و پاکسازی میادین مین کرده است و ضمن تقویت نیروهای خود در این منطقه، آتش شدیدی را روی مواضع پدافندی نیروهای خود اجرا کرده است.
با اعلام این خبر، موجی از نگرانی در جلسه حاکم شد. غلامپور رو به آقای محتاج کرد و گفت، برادر محسن را در جریان قرار دهید. شاید پایین بودن حساسیت دشمن به تحرکات ما در این منطقه ناشی از تمرکز فرماندهان عراق روی فاو باشد. اگر آنها تصمیم گرفته باشند به فاو حمله کنند، طبیعی است که نسبت به سایر مناطق کمتوجه باشند. بههرحال این مطلب را به برادر محسن انتقال دهید. هرچند که ایشان در جریان این خبرها هستند.
پس از این توصیه برادر غلامپور، محرابی گزارش خود را چنین ادامه داد:
امشب توپخانههای دشمن نسبت به شبهای قبل آرام است، در خط اصلاً منور نزده است. این سکوت غیرعادی است و شاید نشانه این است که خودش کار مهندسی میکند. توجیه روی دکلهای دشمن زیاد بوده است. نیروی جدید و ورزیده آمده به منطقه، نیروهای جدید کلاه آهنی به سر دارند. سنگرهایشان را هم تقویت کردهاند و تعداد سنگرهایشان نیز زیاد شده است.
پیگیر باشید
┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═┄
#تاریخ_شفاهی #کربلای_پنج
کانال بچههای جبهه و جنگ
@defae_moghadas
◇◇ حماسه جنوب ◇◇
🍂